معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.25K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Khaneh Boye Gol Gereft-(IRMP3.IR)
Iraj Bastami
مدتی با ما نشستی خانه بوی گل گرفت ...زنده یاد #بسطامی
زندگی هنری #کیهان_کلهر
#کیهان_کلهر زاده 3آذر سال ۱۳۴۲ در کرمانشاه می باشد. وی در خانواده‌ای کرد و موسیقی‌ دوست چشم به جهان گشود. پدرش عباس حیدری کلهر کارمند عالی رتبۀ وزرت کشاورزی و نوۀ مهرعلی‌خان از خوانین ایل کلهر بود .

خانوادۀ او به سبب اشتغال پدر به تهران مهاجرت کرد و #کیهان_کلهر از دوران کودکی به همراه خانواده به تهران آمده و در آنجا به همراه برادر بزرگترش کامران کلهر آموختن موسیقی را آغاز کردند.او موسیقی دان ؛ آهنگساز و نوازنده کرد است .

#کلهر فارغ التحصیل رشته آهنگسازی از دانشگاه کارلتون اتاوا کانادا می باشد، و کمانچه ساز تخصصی اش است، در کنار کمانچه ، تنبور، سه‌ تار و شاه‌ کمان نیز می‌ نوازد.
وی کار موسیقی را از پنج سالگی و به صورت آزاد شروع کرد .دوازده ساله بود که به صورت حرفه‌ ای به موسیقی پرداخت و در سیزده سالگی با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه شروع به همکاری کرد.

#کلهر ابتدا با گروه دستان کار جدی خود را آغاز کرد که حاصل آن اجرای کنسرتی در تالار وحدت در سال‌های اولیه دهه هفتاد بود با آواز ایرج #بسطامی که بعدها آلبوم این کنسرت هم انتشار عمومی یافت.

اما #کلهر با آلبوم شب، سکوت، کویر، با آواز استاد #محمدرضاشجریان به شهرتی خاص دست پیدا کرد. ارکستراسیون و سازبندی مناسب و ابتکاراتی که وی در این کار صرف کرد، آن را به یکی از شاخص ترین و پرفروش‌ترین آلبوم‌های دو دهه اخیر تبدیل کرد.

وی در این کار از هنرمندان موسیقی نواحی ایران همانند زنده ‌یاد #حاج_قربان_سلیمانی
و #علی_آبچوری و #حسین_ببی استفاده کرد.

بازگشت و شهرت با شجریان
#کلهر بعد از بازگشت به ایران ابتدا با گروه دستان کار جدی خود را آغاز کرد که حاصل آن اجرای کنسرتی در تالار وحدت در سال‌های اولیه دهه هفتاد با آواز #ایرج_بسطامی بود.
اما #کلهر با آلبوم شب سکوت کویر در سال ۱۳۷۷ با آواز استاد #محمدرضاشجریان به شهرتی خاص دست پیدا کرد.
#کلهر شناخته شده ترین نوازنده ساز تخصصی موسیقی کلاسیک ایرانی در جهان است در ایران او  را بیشتر به عنوان نوازنده چیره دست ساز کمانچه می شناسند.
با این وجود در نظر آنان که با ساز ایرانی خصوصا سه تار آشنایی دارند ،کیهان کلهر در ساز سه تار نیز نوازنده ای چیره دست است.
وی توانست در سال ۲۰۱۹ جایزه ومکس را متعلق به خود نماید.
#بایزید_بسطامی چرا به سرنوشت #حلاج دچار نشد؟
#بایزید_بسطامی یکی از چهره برجسته صوفیان در نخستین سده‌های تاریخ اسلام است که او نیز مانند #حلاج به وحدت حقیقت وجود، سخت باور داشته و گاهی عاشقانه، سخنان شطح آمیز را بر زبان جاری می‌کرده است.
حقیقت این است که سخنان شطح آمیز #بایزیدبسطامی از جهت ایجاد خطر برای گوینده به هیچ وجه کمتر از سخنان #حلاج نیست، زیرا آنچه حلاج آن را به صورت اناالحق ابراز می‌دارد، #بایزیدبسطامی آن را با جمله «سبحانی ما اعظم شأنی» آشکار می‌نماید.
پس #بایزیدبسطامی چرا به سرنوشت #حلاج دچار نشد؟
به همان اندازه که کلمه اناالحق #حلاج در نظر اهل شریعت، کفر شناخته می‌شود، جمله «سبحانی ما اعظم شأنی» #بسطامی نیز زندقه و الحاد به شمار می‌آید.
سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا #حلاج به وضع غم انگیز و دلخراشی به دار آویخته شد ولی #بایزیدبسطامی در این مشکلات گرفتار نشد و از این گونه مهالک جان سالم به در برد؟
#لویی_ماسینیون فرانسوی در کتاب #مصائب_حلاج خود قصیده‌ای را با عنوان «الدار المنضود» از #یافعی نقل کرده که در آن قصیده پاسخ این سؤال موجود است.
در بیت هفتم این قصیده آمده است که
#بایزید_بسطامی برخلاف #حلاج به حالت وجد و جذبه خویش لگام زد و به این ترتیب از چنگ مشکلات خود را رهانید و با عزت و افتخار از این جهان درگذشت.
سپس می‌افزاید: #حلاج به سبب بیرون شدن از اقیانوس حقیقت و رفتن بر کنار ساحل، بازداشت شد و به زندان افتاد تا حکم آن را تحمل کند ولی #بایزید_بسطامی از بحر محیط حقیقت و سیر و سلوک بیرون نشد، لاجرم دست آویزی برای بازداشت او فراهم نشد
به عبارت دیگر می‌توان گفت #حلاج با گستاخی و بی باکی هرچه تمام‌تر به صحنه سیاست قدم گذاشت ولی #بسطامی از ورود به این صحنه خطرناک خودداری نمود، با کمال تأسف باید اعتراف کنیم که آگاهی ما از کیفیت زندگی و شرح احوال #بایزیدبسطامی اندک است و آنچه در این باب می دانیم یک سلسله حکایات و نقل قول‌هایی است که در آثار بزرگان اندیشه و عرفان ثبت شده است؛ هیچ گونه نوشته‌ای از این عارف بزرگ به دست نیامده است ولی بسیاری از بزرگان اهل معرفت درباره او سخن گفته و به بررسی کلمات جاودانه‌اش پرداخته‌اند.

#استاد_دینانی
اونجا که #بسطامی میگه:

گلپونه‌ها نامهربانی آتشم زد…
آدم یه نگاه به گذشته و حالش میکنه
زیر لب میگه: "آتشم زد"
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه‌های غریبانه قصه پردازم

به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم

من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم

خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم

خرد ز پیری من کی حساب برگیرد
که باز با صنمی طفل عشق می‌بازم

بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس
عزیز من که به جز باد نیست دمسازم

هوای منزل یار آب زندگانی ماست
صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم

سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
شکایت از که کنم خانگیست غمازم

ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفت
غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم

#حافظ
#بسطامی