معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.5K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
وقت آن شد که ز خورشید ضیایی برسد
سوی زنگی شب از روم لوایی برسد

به برهنه شده عشق قبایی بدهند
وز شکرخانه آن دوست نوایی برسد

این همه کاسه زرین ز بر خوان فلک
بهر آنست که یک روز صلایی برسد

بره و خوشه گردون ز برای خورش است
تا ز خرمنگه آن ماه عطایی برسد

عاشقان را که جز این عشق غذایی دگرست
کاسه کدیه ایشان به ابایی برسد

نوخرانی که رهیدند ز بازار کهن
کهنه کاسد ایشان به بهایی برسد

مه پرستان که ستاره همه شب می‌شمرند
آخر این کوشش و اومید به جایی برسد

رو ترش کرده چو ابری که ببارید جفا
از وفا رست جفا هم به وفایی برسد

آنک دانست یقین مادر گل‌ها خارست
همچو گل خندد چون خار جفایی برسد

خضری گرد جهان لاف زد از آب حیات
تا به گوش دل ما طبل بقایی برسد

گر ز یاران گل آلود بریدی مگری
چون ز گل دور شود آب صفایی برسد

دل خود زین دودلان سرد کن و پاک بشوی
دل خم شسته شود چون به سقایی برسد

ناسزا گفتن از آن دلبر شیرین عجبست
ناسزا گفت که تا جان به سزایی برسد

یار چون سنگ دلان خانه ما را بشکست
تا که هر خانه شکسته به سرایی برسد

دوش در خواب بدیدم صلاح الدین را
گسترد سایه دولت چو همایی برسد

#مولانا
#غزل_شماره(۷۹۵)
شاه دلم گدا مکش ،من شده ام گدای تو
گر چه ستم کنی به من،جان و تنم فدای تو

مهر تو از وجود من،با غم دل نمی رود
مهر منت به دل نشد،هر چه کنم برای تو

از همه کس گذر کنم ،از تو گذر نمی شود
مشکل تو وفای من،مشکل من جفای تو

کن نظری که تشنه ام،بهر وصال عشق تو
من نکنم نظر به کس،جز رخ دلربای تو

جان من و جهان من،روی سپید تو شدست
عاقبتم چنین شود،مرگ من و بقای تو

از تو برآید از دلم ،هر نفس و تنفسم
من نروم ز کوی تو ،تا که شوم فنای تو

دست ز تو نمی کشم ،تا که وصال من دهی
هر چه کنی بکن به من ،راضی ام از رضای تو

#مولانا
از دل رفته نشان می‌آید
بوی آن جان و جهان می‌آید

آفتابی که ز ما پنهان بود
سوی ما نورفشان می‌آید


#مولانا

در بن چاهی همی‌بودم زبون

در همه عالم نمی‌گنجم کنون

آفرینها بر تو بادا ای خدا

ناگهان کردی مرا از غم جدا

#مولانا
‌‌
من ، عاشقی ،،، از کمالِ تو ، آموزم ،

بیت و غزل ،،، از جمالِ تو ، آموزم ،





در پردهٔ دل ، خیالِ تو رقص کند ،

من ، رقصِ خوش ،،، از خیالِ تو ، آموزم ،





#مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☆☆☆

‌معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی
غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش
عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا

#مولانا


#کارولین_خدادیان
#مرجان_وحدت
گفتم که : دل از تو برکَنَم ، نتوانم ،

یا ، بی‌غمِ تو ،،، دَمی زنم ، نتوانم ،





گفتم که : ز سر برون کنم سودایَت ،

ای خواجه ، اگر مرد منم ، نتوانم ،





#مولانا

درج عطا شد پدید
غره دریا رسید

صبح سعادت دمید
صبح چه نور خداست

#مولانا
ای نرگس پر خواب ربودی خوابم
وی لالهٔ سیراب ببردی آبم

ای سنبل پرتاب ز تو درتابم
ای گوهر کمیاب ترا کی یابم

#مولانا
ای یار قلندردل دلتنگ چرایی تو
از جغد چه اندیشی چون جان همایی تو

بس خوب و لطیفی تو بس چست و ظریفی تو
بس ماه لقایی تو آخر چه بلایی تو

ای از فر و زیبایی وز خوبی و رعنایی
جان حلقه به گوش تو در حلقه نیایی تو

#مولانا