This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«راز من»
بانو #پریسا
آهنگساز: #سعید_فرجپوری
نوازنده بربت: #حسین_بهروزی_نیا
کمانچه : #سعید_فرجپوری
دف : #هامین_هنری
سنتور: #ساینا_خالدی
شعر: #مولانا
آمدهایکه راز من بر همگان بیان کنی
و آن شه بینشانه را جلوه دهی نشان کنی...
بانو #پریسا
آهنگساز: #سعید_فرجپوری
نوازنده بربت: #حسین_بهروزی_نیا
کمانچه : #سعید_فرجپوری
دف : #هامین_هنری
سنتور: #ساینا_خالدی
شعر: #مولانا
آمدهایکه راز من بر همگان بیان کنی
و آن شه بینشانه را جلوه دهی نشان کنی...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"Safar-e Eshq"
Persian Classical Dance by Miriam Peretz, International Dancer
رقص کلاسیکِ ایرانیِ "سفر عشق"
اجرا توسط "میریام پرز "
فستیوال رقص
بروکسل سال ۲۰۱۰
با صدای بانو #پریسا
آهنگساز: #حسین_علیزاده
نی #حسین_عمومی
نوای #محمدرضاشجریان
آواز #ابوعطا، #شور
ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند
Persian Classical Dance by Miriam Peretz, International Dancer
رقص کلاسیکِ ایرانیِ "سفر عشق"
اجرا توسط "میریام پرز "
فستیوال رقص
بروکسل سال ۲۰۱۰
با صدای بانو #پریسا
آهنگساز: #حسین_علیزاده
نی #حسین_عمومی
نوای #محمدرضاشجریان
آواز #ابوعطا، #شور
ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند
Tasnif-E Ey Tir-E Ghamat (Mahour) (Live)
Parisa, Gorouhe Maliheh Saeedi
تصنیف « ای تیر غمت..»
کنسرت #پریسا
پاریس
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه ...
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه ...
#شیخ_بهایی
کنسرت #پریسا
پاریس
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه ...
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه ...
#شیخ_بهایی
گره اززلف یاربازکنید
پریسا
معاشران گره از زلف یار باز کنید
بانو #پریسا
همنوازان:
#جلال_ذوالفنون:سه تار
#محمد_موسوی:نی
#مرتضی_اعیان:ضرب
دستگاه همایون
#پریسا با نام اصلی فاطمه واعظی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهر شهسوار) خوانندهٔ مشهور ایرانی، ردیفدان و استاد هنر آواز ایرانی است.
بانو #پریسا
همنوازان:
#جلال_ذوالفنون:سه تار
#محمد_موسوی:نی
#مرتضی_اعیان:ضرب
دستگاه همایون
#پریسا با نام اصلی فاطمه واعظی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهر شهسوار) خوانندهٔ مشهور ایرانی، ردیفدان و استاد هنر آواز ایرانی است.
✍️ترانه سرا پریسا صفاریان
تنظیم و اجرا رادین
چقد خستم از خستگی های تو
چقد خستم از نعره های سکوت
چقد دورم از آدم روبروم
چقد دوری از آدم رو به روت
✍️ #پریسا_صفاریان
🎙#تنظیم_واجرا_رادین
چقد خستم از نعره های سکوت
چقد دورم از آدم روبروم
چقد دوری از آدم رو به روت
✍️ #پریسا_صفاریان
🎙#تنظیم_واجرا_رادین
Bagh-E Roya (Tanha To Beman) (Abouata)
Parissa
"باغ رویا" (تنها تو بمان)
ابوعطا
#پریسا
و
#عباس_خوشدل
و
#لعبت_والا
ای چشم توام پیمانه، همسنگ دوصد خمخانه
همه شور عشق و مستی ام از یک نگاه تو
از هر دو جهان بیگانه، شد خانه دل میخانه
چو تویی کنارم، غم ندارم، در پناه تو
با تو، دنیا، باغ، رویا....
در چشم تو صد میکده می بینم
سر مستی دل با نگهی می جویم
در آینه جز نقش تو کی می بینم
کی جز ره مهر تو رهی می پویم...
ابوعطا
#پریسا
و
#عباس_خوشدل
و
#لعبت_والا
ای چشم توام پیمانه، همسنگ دوصد خمخانه
همه شور عشق و مستی ام از یک نگاه تو
از هر دو جهان بیگانه، شد خانه دل میخانه
چو تویی کنارم، غم ندارم، در پناه تو
با تو، دنیا، باغ، رویا....
در چشم تو صد میکده می بینم
سر مستی دل با نگهی می جویم
در آینه جز نقش تو کی می بینم
کی جز ره مهر تو رهی می پویم...
#پریسا با نام اصلی فاطمه واعظی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهر شهسوار) خواننده مشهور ایرانی ردیفدان و استاد هنر آواز ایرانی است
پریسا (با نام اصلی فاطمه واعظی) در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ درشهسوار (تنکابن فعلی) متولد شد. صدای خوش را از پدر و پدربزرگ به ارث برد و در دوران تحصیل، به تشویق پدر در برنامههای هنری شرکت میکرد تا اینکه در مسابقات هنری مدارس در رشتهٔ آواز رتبهٔ اول را در بین تمام دانشآموزان سراسر کشور کسب کرد.
استعداد و نبوغ موسیقاییاش توسط محمود کریمی، که در آن زمان از اعضای هیئت داوران بود، کشف شد و بعد از آن آموزش موسیقی سنتی ایرانی (دستگاهها و ردیفها) را زیر نظر او آغاز کرد. لوید میلر در این باره نقل میکند: "استاد کریمی من را به کلاس بانوان هم دعوت کرد… پریسا هم در آن کلاسها حضور داشت. مثل فرشته آواز میخواند، پیش از آن هیچ خوانندهٔ جاز یا کلاسیکی نشنیده بودم که مثل او آواز بخواند»
بعد از دو سال آموزش، پریسا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به مدت پنج سال فعالیت خود را با آن وزارت خانه ادامه داد. در این دوران اجراهایی در تلویزیون و کنسرتهایی در تهران و شهرستانها برگزار کرد و نیز همراه با گروههای مختلفی که در آن وزارتخانه فعال بودند، کنسرتهایی در خارج از کشور به هدف معرفی موسیقی سنتی ایران برگزار نمودند.
پس از چندی با دکتر داریوش صفوت آشنا شد و به درخواست وی، به استخدام مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی درآمد. مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سال ۱۳۴۷ توسط داریوش صفوت راهاندازی شدو در آن زمان دکتر صفوت سرپرستی این مجموعه را به عهده داشت. داریوش صفوت با گرد آوردن برخی از استادان بهنام موسیقی ایرانی همچون نورعلی خان برومند، سعید هرمزی و عبدالله خان دوامی و محمود کریمی توانست گروهی از هنر جویان نخبه را پرورش و تحویل جامعه موسیقی بدهد که به جنبش احیاء در موسیقی ایرانی شهره شد.در این دوران بود که در محضر استاد دوامی نیز با سبک اجرای تصنیفهای قدیمی و آواز سنتی آشنایی پیدا کرد
پس از چندی فعالیت در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی، در سه دوره از جشنهای شیراز شرکت نمود و آوازهٔ هنرش فراگیر شد.
مجموعه فعالیتهایی که در این دوران انجام داد عبارتند از شرکت در سه جشن هنر شیراز، اجرای چند برنامه در تلویزیون، دانشگاه تهران، باغ فردوس، تئاتر شهر و اجرای کنسرتهای متعدد در خارج از کشور.
از سال ۱۳۷۰ در پی دعوت مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی سنتی برای تعلیم آواز ایرانی به خانمها به همکاری با آن مرکز پرداخت
پس از انقلاب اسلامی و محدود شدن فعالیتهای هنرمندان زن، فعالیتهای اجراییاش متوقف شد و تنها به تدریس موسیقی ادامه داد. «آخرین برنامه من در واقع سال ۱۳۵۷ بود که خارج از کشور در فستیوالی در ژاپن برنامه اجرا میکردم که همان زمان انقلاب شد و حتی راههای هوایی هم بسته شد. به همین دلیل ما حتی نتوانستیم به ایران برگردیم. بعد از آن به اجبار در سن ۲۶ سالگی بازنشسته شدم، بازنشستگی اجباری.»
از آن پس تا کنون او شاگردان متعددی را با موسیقی اصیل ایرانی آشنا کردهاست. «فکر میکنم سال ۱۳۶۷ یا ۱۳۶۸ بود که دوباره از طرف مرکز حفظ و اشاعه موسیقی دعوت شدم که برای خانمها تدریس کنم. مدت کوتاهی در آنجا تدریس میکردم، اما بعد به دلیل مسایلی که پیش آمد از آنجا هم بیرون آمدم و از آن سال به بعد در منزل خودم تدریس میکنم. شاگردان زیادی هستند که با وجود این که ظاهراً امکان خواندن در ایران ندارند، با علاقه و انگیزه بسیار قوی میآیند و این موسیقی را یاد میگیرند و اینجای خوشحالی دارد.»
در این دوران بر خلاف تصور بعضی، او به خارج از ایران مهاجرت نکرد و در تهران سکنی گزید. «این موسیقی، موسیقی خارج از کشور نیست… یک نوع موسیقی معنوی است که کاملاً ریشه در فرهنگ معنوی و عرفانی مملکت ما دارد… خوشحالم که این کار را انجام ندادم و مهاجرت نکردم. به دلیل این که ماندن من در ایران، فرصت خوبی به من داد که بتوانم به عمق و معنویت این موسیقی بیشتر فکر کنم.»
پس از چندی که کنسرتهای بانوان برای بانوان آزاد شد، وی هیچگاه در این زمینه فعالیتی نکرد. «من هیچ وقت از این موضوع استقبال نکردهام و هیچ وقت هم برنامهای در ایران به این صورت اجرا نکردهام. چون اعتقادی ندارم که فقط باید برای خانمها خواند. این نوع موسیقی به جنسیت آدمها کاری ندارد و با روح انسانها سر و کار دارد
پس از پانزده سال سکوت، در سال ۱۹۹۵ با اجرا در لندن، به صحنه بازگشت و آلبوم بازآمدم را منتشر نمود. از آن پس، همواره در جشنوارههای مختلف به اجرای کنسرت پرداخته و تا کنون نیز ادامه داشتهاست.
پریسا (با نام اصلی فاطمه واعظی) در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ درشهسوار (تنکابن فعلی) متولد شد. صدای خوش را از پدر و پدربزرگ به ارث برد و در دوران تحصیل، به تشویق پدر در برنامههای هنری شرکت میکرد تا اینکه در مسابقات هنری مدارس در رشتهٔ آواز رتبهٔ اول را در بین تمام دانشآموزان سراسر کشور کسب کرد.
استعداد و نبوغ موسیقاییاش توسط محمود کریمی، که در آن زمان از اعضای هیئت داوران بود، کشف شد و بعد از آن آموزش موسیقی سنتی ایرانی (دستگاهها و ردیفها) را زیر نظر او آغاز کرد. لوید میلر در این باره نقل میکند: "استاد کریمی من را به کلاس بانوان هم دعوت کرد… پریسا هم در آن کلاسها حضور داشت. مثل فرشته آواز میخواند، پیش از آن هیچ خوانندهٔ جاز یا کلاسیکی نشنیده بودم که مثل او آواز بخواند»
بعد از دو سال آموزش، پریسا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به مدت پنج سال فعالیت خود را با آن وزارت خانه ادامه داد. در این دوران اجراهایی در تلویزیون و کنسرتهایی در تهران و شهرستانها برگزار کرد و نیز همراه با گروههای مختلفی که در آن وزارتخانه فعال بودند، کنسرتهایی در خارج از کشور به هدف معرفی موسیقی سنتی ایران برگزار نمودند.
پس از چندی با دکتر داریوش صفوت آشنا شد و به درخواست وی، به استخدام مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی درآمد. مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سال ۱۳۴۷ توسط داریوش صفوت راهاندازی شدو در آن زمان دکتر صفوت سرپرستی این مجموعه را به عهده داشت. داریوش صفوت با گرد آوردن برخی از استادان بهنام موسیقی ایرانی همچون نورعلی خان برومند، سعید هرمزی و عبدالله خان دوامی و محمود کریمی توانست گروهی از هنر جویان نخبه را پرورش و تحویل جامعه موسیقی بدهد که به جنبش احیاء در موسیقی ایرانی شهره شد.در این دوران بود که در محضر استاد دوامی نیز با سبک اجرای تصنیفهای قدیمی و آواز سنتی آشنایی پیدا کرد
پس از چندی فعالیت در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی، در سه دوره از جشنهای شیراز شرکت نمود و آوازهٔ هنرش فراگیر شد.
مجموعه فعالیتهایی که در این دوران انجام داد عبارتند از شرکت در سه جشن هنر شیراز، اجرای چند برنامه در تلویزیون، دانشگاه تهران، باغ فردوس، تئاتر شهر و اجرای کنسرتهای متعدد در خارج از کشور.
از سال ۱۳۷۰ در پی دعوت مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی سنتی برای تعلیم آواز ایرانی به خانمها به همکاری با آن مرکز پرداخت
پس از انقلاب اسلامی و محدود شدن فعالیتهای هنرمندان زن، فعالیتهای اجراییاش متوقف شد و تنها به تدریس موسیقی ادامه داد. «آخرین برنامه من در واقع سال ۱۳۵۷ بود که خارج از کشور در فستیوالی در ژاپن برنامه اجرا میکردم که همان زمان انقلاب شد و حتی راههای هوایی هم بسته شد. به همین دلیل ما حتی نتوانستیم به ایران برگردیم. بعد از آن به اجبار در سن ۲۶ سالگی بازنشسته شدم، بازنشستگی اجباری.»
از آن پس تا کنون او شاگردان متعددی را با موسیقی اصیل ایرانی آشنا کردهاست. «فکر میکنم سال ۱۳۶۷ یا ۱۳۶۸ بود که دوباره از طرف مرکز حفظ و اشاعه موسیقی دعوت شدم که برای خانمها تدریس کنم. مدت کوتاهی در آنجا تدریس میکردم، اما بعد به دلیل مسایلی که پیش آمد از آنجا هم بیرون آمدم و از آن سال به بعد در منزل خودم تدریس میکنم. شاگردان زیادی هستند که با وجود این که ظاهراً امکان خواندن در ایران ندارند، با علاقه و انگیزه بسیار قوی میآیند و این موسیقی را یاد میگیرند و اینجای خوشحالی دارد.»
در این دوران بر خلاف تصور بعضی، او به خارج از ایران مهاجرت نکرد و در تهران سکنی گزید. «این موسیقی، موسیقی خارج از کشور نیست… یک نوع موسیقی معنوی است که کاملاً ریشه در فرهنگ معنوی و عرفانی مملکت ما دارد… خوشحالم که این کار را انجام ندادم و مهاجرت نکردم. به دلیل این که ماندن من در ایران، فرصت خوبی به من داد که بتوانم به عمق و معنویت این موسیقی بیشتر فکر کنم.»
پس از چندی که کنسرتهای بانوان برای بانوان آزاد شد، وی هیچگاه در این زمینه فعالیتی نکرد. «من هیچ وقت از این موضوع استقبال نکردهام و هیچ وقت هم برنامهای در ایران به این صورت اجرا نکردهام. چون اعتقادی ندارم که فقط باید برای خانمها خواند. این نوع موسیقی به جنسیت آدمها کاری ندارد و با روح انسانها سر و کار دارد
پس از پانزده سال سکوت، در سال ۱۹۹۵ با اجرا در لندن، به صحنه بازگشت و آلبوم بازآمدم را منتشر نمود. از آن پس، همواره در جشنوارههای مختلف به اجرای کنسرت پرداخته و تا کنون نیز ادامه داشتهاست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
آواز : #پریسا
سنتور : #پرویز_مشکاتیان
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
آواز : #پریسا
سنتور : #پرویز_مشکاتیان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM