معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
06 Baz Forou Rikht Eshgh
Farman Fathalian - سخاموزیک
باز فروریخت #عشق از در و دیوار من
باز ببرید بند #اشتر کین دار من

بار دگر شیر #عشق پنجه خونین گشاد
تشنه خون گشت باز این #دل سگسار من

باز سر ماه شد نوبت #دیوانگی است
آه که سودی نکرد #دانش بسیار من

بار دگر فتنه زاد #جمره دیگر فتاد
خواب مرا بست باز #دلبر بیدار من

صبر مرا خواب برد #عقل مرا آب برد
کار مرا #یار برد تا چه شود کار من

سلسله #عاشقان با تو بگویم که چیست
آنک #مسلسل شود طره دلدار من

خیز دگربار خیز خیز که شد #رستخیز
مایه صد #رستخیز شور دگربار من

گر ز خزان گلستان چون #دل عاشق بسوخت
نک رخ آن #گلستان گلشن و گلزار من

باغ جهان #سوخته باغ دل افروخته
سوخته اسرار باغ #ساخته اسرار من

نوبت #عشرت رسید ای تن محبوس من
خلعت صحت رسید ای #دل بیمار من

پیر #خرابات هین از جهت شکر این
رو گرو می‌بنه خرقه و #دستار من

خرقه و #دستار چیست این نه ز دون همتی است
جان و جهان #جرعه‌ای است از شه خمار من

داد سخن دادمی #سوسن آزادمی
لیک ز #غیرت گرفت دل ره گفتار من

شکر که آن ماه را هر #طرفی مشتری است
نیست ز #دلال گفت رونق بازار من

عربده قال نیست #حاجت دلال نیست
جعفر طرار نیست #جعفر طیار من

#مولانا

#خواننده: فرمان فتحعلیان
#چشم_و_دستار

زلیخا چشم یاری از صبا دارد نمی داند
که بوی پیرهن را چشم چون دستار می باید

بعضی موتیوهای برساخته ی صائب مخصوص او نیز باقی ماندند یعنی هم خود او ان را آفریده و هم مورد استفاده دیگر شاعران بعد از خودش قرار نگرفته و عمومیت نیافته است.
حدود ۱۵ بیت از صائب یافتم که در آن از موتیو واژگانی #چشم و #دستار استفاده می کند و با بررسی همه ی ابیات به این نتیجه می رسیم که رابطه ی شباهت چشم و دستار عموما از دو جهت #سفیدی و #پوشیدن است.

۱- رابطه ی #سفیدی: به نمونه های زیر توجه بفرمایید:
دیده چون دستار کن از گریه کز چشم سفید
کعبه ی دیدار دارد جامه از احرام ها

دیده ی من چون سفید از گریه چون دستار شد
خواب در یک پیرهن با ماه کنعان می کنم

در این ابیات صائب دستار را تنها به رنگ سفید معرفی می کند. در چند بیت همچون بیت دوم چشم و دستار با موضوع انتظار یعقوب گره خورده که باز منظور چشم سفید از انتظار است. نمونه یی دیگر:

نیست بی خورشید عالمتاب صبح انتظار
پیر کنعان طرفها از چشم چون دستار بست

۲- #پوشیدن:
این رابطه از آن جهت است که دستار پوشیدنی است و با #چشم_پوشی متناسب. به بیت زیر توجه بفرمایید:

دیده ی پوشیده می باید قماش حسن را
پیر کنعان بوی وصل از چشم چون دستار یافت

باید توجه داشت که در بوطیقای صائب عنصر ایهام تناسب از ارکان اصلی است. چنان که در همین موتیو نیز در ابیاتی پوشیدنی بودن دستار از سویی و ارتباط آن با #پیراهن موجب شده که با موضوع پیراهن یوسف گره خورده و مضمون زیر ساخته می شود:
یعقوب ما ز چشم چو دستار خویشتن
بی منت صبا شنود بوی پیرهن
یا
بوی یوسف می کشم از چشم چون دستار خویش
چشم بر راه صبا چون پیر کنعان نیستیم

جالب آن است که در این شبکه ی تداعی چشم چون دستار خود پیراهنی برای پوشیدن می گردد و با آن می توان جسم معشوق و در اینجا یوسف را پوشاند و به تعبیر صائب تسخیر کرد. بببینید:
عاقبت تسخیر آن سیمین بدن خواهیم کرد
چشم چون دستار خود را پیرهن خواهیم کرد
یا این بیت یگانه:
می کشم دوری ز حیرت ورنه با یوسف بود
چشم چون دستار من از پیرهن نزدیکتر


و نکته ی آخر ارتباط دستار با #باد و #نسیم است. دستار به نسیمی به جنبش در می آید و از آنجا که در داستان یوسف و یعقوب باد صبا بوی یوسف را برای یعقوب می آورد، همنشینی دیگری را میان چشم و دستار و باد یا نسیم صبا هستیم. و اینچین می رسیم به بیت مورد بحث:

زلیخا چشم یاری از صبا دارد نمی داند
که بوی پیرهن را چشم چون دستار می باید

#دکتر_محمدعلی_شیوا