این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دل ها، نگشت سرد
من برنخیزم از سرِ راه وفای تو
از هستی ام اگرچه برانگیختند گرد
ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
وآن لعل فام خنده زد از جام لاجورد
#هوشنگ_ابتهاج
داغ محبت تو به دل ها، نگشت سرد
من برنخیزم از سرِ راه وفای تو
از هستی ام اگرچه برانگیختند گرد
ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
وآن لعل فام خنده زد از جام لاجورد
#هوشنگ_ابتهاج
دیدارِ دلفروزِ تو ، عمرِ دوباره بود ،
اینک ، شبِ جدایی و ،،، مرگِ دوبارهای ،
گر ، نیست تابِ سوختنت ،،، گِردِ ما ، مَگَرد ،
کآتش زنَد به خرمنِ هستی ، شرارهای ،
#هوشنگ_ابتهاج(سایه)
اینک ، شبِ جدایی و ،،، مرگِ دوبارهای ،
گر ، نیست تابِ سوختنت ،،، گِردِ ما ، مَگَرد ،
کآتش زنَد به خرمنِ هستی ، شرارهای ،
#هوشنگ_ابتهاج(سایه)
خیــالِ آمدنت دیشبـم به سر می زد
نیـامدی کـه ببینی دلم چه پر می زد
به خـواب رفتـم و نیلوفری بر آب شکفت
خیـال رویِ تــو نقشی به چشمِ تر می زد
شرابِ لعلِ تو می دیدم و دلم می خواست
هــزار وسـوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان مـی جُست
زهـی خیال، که دستی در آن کمر مـی زد
دریچــه ای به تمــاشای باغ وا مـی شد
دلم چـو مــرغِ گـرفتار بال و پر مـی زد
تمــامِ شب به خیالِ تو رفت و می دیدم
که پشتِ پردۂ اشکم سپیده سر مــی زد
#هوشنگ_ابتهاج
نیـامدی کـه ببینی دلم چه پر می زد
به خـواب رفتـم و نیلوفری بر آب شکفت
خیـال رویِ تــو نقشی به چشمِ تر می زد
شرابِ لعلِ تو می دیدم و دلم می خواست
هــزار وسـوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان مـی جُست
زهـی خیال، که دستی در آن کمر مـی زد
دریچــه ای به تمــاشای باغ وا مـی شد
دلم چـو مــرغِ گـرفتار بال و پر مـی زد
تمــامِ شب به خیالِ تو رفت و می دیدم
که پشتِ پردۂ اشکم سپیده سر مــی زد
#هوشنگ_ابتهاج
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانهی تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب طوفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدیاش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به هنگام قفس
نالهای در غم مرغان هم آوا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانهی تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب طوفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدیاش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به هنگام قفس
نالهای در غم مرغان هم آوا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج
بخاطر تو _ حمیرا
@baritonmosighi
"به خاطر تو"
باصدای بانو #حمیرا
اهنگساز : #پرویزیاحقی
🌺🌺
صبح میخندد و باغ از نفس گرم بهار
میگشاید مژه و میشکند مستی خواب
#هوشنگ_ابتهاج
🌺🌺
باصدای بانو #حمیرا
اهنگساز : #پرویزیاحقی
🌺🌺
صبح میخندد و باغ از نفس گرم بهار
میگشاید مژه و میشکند مستی خواب
#هوشنگ_ابتهاج
🌺🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺🌺🌺
امروز
نه آغاز و
نه انجامِ جهان است
ای بس غم و شادی،
که پسِ پرده نهان است
گر مرد رَهی ،
غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن،
هنر گام زمان است.
#هوشنگ_ابتهاج
🌺🌺🌺
ســـــلام
صبح جمعه تون بخیر و شـادی
براتون آدینه ای پُر از نشاط
شادی و خوشبختی آرزو میکنم
امیدوارم امروز رو
با سلامتی و دل خـوش
همراه با خاطراتی زیبـا
در کنار خانواده
و عزیزان دلتون سپری کنید
🌺🌺🌺
امروز
نه آغاز و
نه انجامِ جهان است
ای بس غم و شادی،
که پسِ پرده نهان است
گر مرد رَهی ،
غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن،
هنر گام زمان است.
#هوشنگ_ابتهاج
🌺🌺🌺
ســـــلام
صبح جمعه تون بخیر و شـادی
براتون آدینه ای پُر از نشاط
شادی و خوشبختی آرزو میکنم
امیدوارم امروز رو
با سلامتی و دل خـوش
همراه با خاطراتی زیبـا
در کنار خانواده
و عزیزان دلتون سپری کنید
🌺🌺🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕊
اشکی که روی گونه ی ما خط کشیده است
خون مقطری ست که رنگش پریده است
هر اشک ما چکیده ی صدها شکایت است
امشب ببین چقـدر شکایت چکیده است
#هوشنگ_ابتهاج
اشکی که روی گونه ی ما خط کشیده است
خون مقطری ست که رنگش پریده است
هر اشک ما چکیده ی صدها شکایت است
امشب ببین چقـدر شکایت چکیده است
#هوشنگ_ابتهاج
اشکی که روی گونه ی ما خط کشیده است
خون مقطری ست که رنگش پریده است
هر اشک ما چکیده ی صدها شکایت است
امشب ببین چقـدر شکایت چکیده است
#هوشنگ_ابتهاج
خون مقطری ست که رنگش پریده است
هر اشک ما چکیده ی صدها شکایت است
امشب ببین چقـدر شکایت چکیده است
#هوشنگ_ابتهاج
●
حتی اگر نباشی ...
می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو تو ان چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی ، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
✍#هوشنگ_ابتهاج
حتی اگر نباشی ...
می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو تو ان چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی ، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
✍#هوشنگ_ابتهاج
#انتظار
خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد
شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان می جست
زهی خیال که دستی در آن کمر می زد
دریچه ای به تماشای باغ وا می شد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد
تمام شب به خیال تو رفت و ، می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد
#هوشنگ_ابتهاج
خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد
شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان می جست
زهی خیال که دستی در آن کمر می زد
دریچه ای به تماشای باغ وا می شد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد
تمام شب به خیال تو رفت و ، می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد
#هوشنگ_ابتهاج