یادها وخاطره ها- آتشی در سینه دارم
هنگامه اخوان
آتشی در سینه دارم جاودانی
عمر من مرگیست نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان میسپارم
بیش ازین من طاقت هجران ندارم
کی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشک من بس درغمت کرده ام زاری
نوگلی زیبا و خوش حسن و جمالی
عطرآن گل رحمت است و مهربانی
ناپسندیده بود دل شکستن
رشته الفت و یاری گسستن
کی کنی ای پری، ترک ستمگری
میفکنی نظری، آخر به چشم ژاله بارم
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم در دل من اندازه دارد
هیچُگه ترحمی، نمیکنی بر حال زارم
جز دمی که بگذرد که بگذرد از چاره کارم
دانمت که بر سرم گذر کنی به رحمت اما آنزمان که برکشد گیاه غم سر از مزارم
روی دوم صفحه (تکرار ملودی با ادامه شعر)
از نظرهای تو بیمهری عیان است
جانگداز است آن نظر که آرام جان است
سیل اشکم با زبان بیزبانی
با تو گوید راز عشقم گر چه دانی
عاطفهای پری من در وجودت نمی بینم
کی کنی رحمتی ای مه تو بر جان مسکینم
#شور و #دشتی
#حسین_پژمانبختیاری
#مرتضی_نیداود
#هنگامه_اخوان
به یاد بانو #قمرالملوک_وزیری
عمر من مرگیست نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان میسپارم
بیش ازین من طاقت هجران ندارم
کی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشک من بس درغمت کرده ام زاری
نوگلی زیبا و خوش حسن و جمالی
عطرآن گل رحمت است و مهربانی
ناپسندیده بود دل شکستن
رشته الفت و یاری گسستن
کی کنی ای پری، ترک ستمگری
میفکنی نظری، آخر به چشم ژاله بارم
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم در دل من اندازه دارد
هیچُگه ترحمی، نمیکنی بر حال زارم
جز دمی که بگذرد که بگذرد از چاره کارم
دانمت که بر سرم گذر کنی به رحمت اما آنزمان که برکشد گیاه غم سر از مزارم
روی دوم صفحه (تکرار ملودی با ادامه شعر)
از نظرهای تو بیمهری عیان است
جانگداز است آن نظر که آرام جان است
سیل اشکم با زبان بیزبانی
با تو گوید راز عشقم گر چه دانی
عاطفهای پری من در وجودت نمی بینم
کی کنی رحمتی ای مه تو بر جان مسکینم
#شور و #دشتی
#حسین_پژمانبختیاری
#مرتضی_نیداود
#هنگامه_اخوان
به یاد بانو #قمرالملوک_وزیری