و گفت: از نماز جز ایستادگیِ تن ندیدم،
و از روزه جز گرسنگی ندیدم.
آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من...
#تذکرةالاولیاء_ذکر #بایزیدبسطامی
یکی از جمله صُلحا گفت:
در دِیری رفتم وقت نماز بود؛
دیرانی را گفتم:
جای پاکیزه هست تا نماز کنم؟
گفت: طَهّر قَلبک و صَلّ حیث شئت؛
دل پاک کن و هر کجا که خواهی نماز کن!
تفسیر گازُر ( #جِلاء_الاذهان_و_جَلاء الاحزان)، ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجرجانی، تصحیح میر جلال الدین حسینی ارموی، بازچاپ انتشارات سفیر اردهال، تهران: ۱۳۹۶ ج۱ ص ۱۴۰
و از روزه جز گرسنگی ندیدم.
آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من...
#تذکرةالاولیاء_ذکر #بایزیدبسطامی
یکی از جمله صُلحا گفت:
در دِیری رفتم وقت نماز بود؛
دیرانی را گفتم:
جای پاکیزه هست تا نماز کنم؟
گفت: طَهّر قَلبک و صَلّ حیث شئت؛
دل پاک کن و هر کجا که خواهی نماز کن!
تفسیر گازُر ( #جِلاء_الاذهان_و_جَلاء الاحزان)، ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجرجانی، تصحیح میر جلال الدین حسینی ارموی، بازچاپ انتشارات سفیر اردهال، تهران: ۱۳۹۶ ج۱ ص ۱۴۰
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرسیدند:
کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟؛ بازار آخرت چگونه یافتی؟
گفت:
بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دلهای شکسته...!
و باقی همه هیچ است...
که اینها سوخته را مرهم مینهند و شکسته را باز میبندند و به هیچ التفات نمیکنند...
#تذکرةالاولیاء
ذکر ابوبکر شبلی
کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟؛ بازار آخرت چگونه یافتی؟
گفت:
بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دلهای شکسته...!
و باقی همه هیچ است...
که اینها سوخته را مرهم مینهند و شکسته را باز میبندند و به هیچ التفات نمیکنند...
#تذکرةالاولیاء
ذکر ابوبکر شبلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرسیدند:
کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟؛ بازار آخرت چگونه یافتی؟
گفت:
بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دلهای شکسته...!
و باقی همه هیچ است...
که اینها سوخته را مرهم مینهند و شکسته را باز میبندند و به هیچ التفات نمیکنند...
#تذکرةالاولیاء
ذکر ابوبکر شبلی
کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟؛ بازار آخرت چگونه یافتی؟
گفت:
بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دلهای شکسته...!
و باقی همه هیچ است...
که اینها سوخته را مرهم مینهند و شکسته را باز میبندند و به هیچ التفات نمیکنند...
#تذکرةالاولیاء
ذکر ابوبکر شبلی
پس در عرفات گفت: «یا دلیل المتحیّرین» و چون دید که هر کسی دعا میکردند او نیز سر بر تلِّ ریگی نهاده بود و نظّاره میکرد چون همه بازگشتند نَفَسی بزد و گفت: «پادشاها عزیزا پاکت دانم پاکت گویم، از همه تسبیح مسبّحان و از همه تهلیل مهلّلان و از همه پندارِ صاحبپنداران»
و گفت: «الهی! تو میدانی که عاجزم از مواضعِ شکرِ تو. به جای من شکر کن خویش را که شکر آن است و بس.»
#تذکرةالاولیاء
ذکر #حسینمنصورحلاج
و گفت: «الهی! تو میدانی که عاجزم از مواضعِ شکرِ تو. به جای من شکر کن خویش را که شکر آن است و بس.»
#تذکرةالاولیاء
ذکر #حسینمنصورحلاج