معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram

هنوز هم دارند مخفی کاری می‌کنند حتی در عشق.

من‌ می‌گویم آدم اگر کسی را دوست داشته باشد

باید با صدای بلند بگوید.

#هوشنگ_گلشیری
بخشیده‌ام، شما هم اگر بخواهید می‌توانید ببخشید.
آدم زمین نیست که بتواند بار همه‌ی این تلخی‌ها را به دوش بکشد.

#هوشنگ_گلشیری
بید آن‌سویِ مانداب را نشانش داد، گفت: می‌گویند عاشق و معشوق برای شنا می‌روند کنار رودخانه‌ای. یکی‌شان غرق می‌شود و آن یکی برلب آب آن‌قدر می‌ایستد تا پاهایش ریشه می‌دوانند و موها و دست‌هایش جوانه می‌زنند، برگ می‌دهند و بزرگ می‌شوند تا می‌رسند به سطح آب تا اگر محبوب سر از آب بیرون آورد یا دست دراز کرد موهای افشان یا دست‌های بلند او را بگیرد و بیاید بیرون...

آینه های دردار
#هوشنگ_گلشیری
انتشارات: #نیلوفر
#سالمرگ_نویسنده

کتابی پر شور و عالی پر از نقد های اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و سیاسی که خواندن آن برای آشنایی با یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر، توصیه می شود.
می‌گفت: من از مرگ نمی‌ترسم. نمی‌دانم، شاید راست می‌گفت. مهم انتخاب لحظه‌ای میان مرگ و زندگی نیست، مهم تاب آوردن است، آن هم به مدت طولانی.

آینه‌های دردار/
#هوشنگ_گلشیری
گاهی آدم رمانی نیمه تمام دارد، می‌رود خانه چای دم می‌کند، سیگاری زیر لب می‌گذارد، تکیه به بالشی می‌دهد و نرم نرم می‌خواند. خب، بدَک نیست. برای خودش عالمی دارد، اما بدبختی این است که هر شب نمی‌شود این کار را کرد.
آدم گاهی دلش می‌خواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، درست انگار دارد دوره‌اش می‌کند. اما کو تا یکی این طور و آن همه اُخت پیدا بشود؟!

#هوشنگ_گلشیری
#هوشنگ_گلشیری (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان – درگذشتهٔ ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در تهران) نویسندهٔ معاصرایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند

او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند.

گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپس‌تر در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دههٔ هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند.او همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود.

گلشیری به تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان به دنیا آمد. در کودکی همراه با خانواده به آبادان رفت. خود وی دوران زندگی در آبادان را در شکل‌گیری شخصیت خود بسیار مؤثر می‌دانست.در سال ۱۳۳۸ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی را در دانشگاه اصفهان آغاز کرد. آشنایی با انجمن ادبی صائب در همین دوره نیز اتفاقی مهم در زندگی او بود. گلشیری کار ادبی را با جمع‌آوری فولکلور مناطق اصفهان در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد. سپس مدتی شعرمی‌سرود. خیلی زود دریافت که در این زمینه استعدادی ندارد، بنابراین سرودن را کنار گذاشت و به نگارش داستان پرداخت.وی پس از چندی همراهِ شماری از نویسندگان نواندیش مانند ابوالحسن نجفی و محمد حقوقی جلسات یا حلقهٔ ادبی جُنگ اصفهان را پایه گذارد.

گلشیری از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی دردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. او در سال ۱۳۵۸ با فرزانه طاهری که مترجم است ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های غزل و باربد است.احمد گلشیری برادر وی مترجم و سیامک گلشیری برادرزاده او نیز نویسنده است. دیگر برادر زاده او سیاوش گلشیری نویسنده و منتقد می‌باشد.

سرانجام گلشیری در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلاء به بیماری مننژیت که نخستین نشانه‌های آن از پاییز ۱۳۷۸ خورشیدی پدیدار شده بود در بیمارستان ایران‌مهر درگذشت. او را در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپردند.
‏حق با بهار بود با همان ساقه‌های لخت. بر پهنهٔ این خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه می‌دهد. خوب است که جلوه‌های بودن را به غم و شادی ما نبسته‌اند..

#هوشنگ_گلشیری
وقتی کسی بگوید:
"من خیلی تنهایم" یا "غمگینم"، به اتاقی فکر می‌کنم که فقط چهار دیوار دارد و یک سقف.



#هوشنگ_گلشیری
هوشنگ گلشیری (۲۵ اسفند ۱۳۱۶ – ۱۶ خرداد ۱۳۷۹) نویسندهٔ ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند