معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.5K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram




داستان هفت شهر عشق عطار نیشابوری
قسمت چهارم

سومین وادی در هفت شهر عشق عطار



3- وادی معرفت :
وانگاه که چون پروانه سوختی ، و توانستی که تبدیل به شور و شوق و آتش شوی ، می توانی گام به وادی سوم یعنی گام به وادی معرفت بگذاری ؛ وادی معرفت مرحله ای است که در آن تمام شک ها و شبه ها از پیش سالک حق از بین می رود و آن چه را که به نظر و استدلال نمی تواند بداند به کشف و عیان می بیند و اصل دین نیز معرفت است .

بعد از آن ، بی فایدت پیش نظر

معرفت را وادی بی پا و سر

هیچ کس نبود که در این جایگاه

مختلف گردد ، ز بسیاری راه

هفت شهر عشق عطار


چهارمین وادی در هفت شهر عشق عطار



4- وادی استغنا :

و اینک در آستانه وادی استغنا قرار گرفته ایم . در وادی استغنا حالتی برای عارف یا سالک حاصل می شود که بی نیاز از هر چیز و هر کس جز خدا می شود .

چنان که حافظ گفته است : « فاش می گویم و از گفته ی خود دل شادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم »

بعد از آن وادی استغنا بود

کی در او دعوی و کی معنا بود

می جهد ازبی نیازی صرصری

می زند بر هم به یکد م کشوری

هفت شهر عشق عطار
پنجمین وادی در هفت شهر عشق عطار



5- وادی توحید :

در این جاست که به یگانگی می رسی و می توانی رهروی وادی توحید بشوی . در این وادی عارف یا سالک به یگانه بودن خدا می رسد این که نه چیزی در ذات خدا افزوده و نه چیزی کم می شود .

بعد از آن وادی توحید آیدت

منزل تجرید و تفرید آیدت

روی ها چون زین بیابان برکنند

جمله را از یک گریبان بر کنند


ادامه دارد ...

#منطق_الطیر_عطار_نیشابوری
#هفت_شهر_عشق_قسمت_چهارم