امّا زندگی من...
بیتو زندگی نمیکنم. این مردگی است وقتی محبوب آدم کنارش نباشد.
جلال یادم است که آخریها دلت میخواست هرچه زودتر بروم و از شرم راحت بشوی. آیا اینک از شر من به کلی راحت شدهای؟ پس چرا به من نامه نمینویسی؟ من که به تو آدرس دادهام. منتظر دریافت نامهٔ تو هستم.
نامههایت آنقدر مستکننده بود که تا به حال چندین بار خواندهام. اولین نامهٔ تو را که دریافت کردم اشکم سرازیر شد. تمام مأمورهای پست اینجا مرا میشناسند و تمام دخترها اسم تو را میدانند و مسخرهام میکنند. تا مرا میبینند میگویند Oh Jalal
#به_بهانه_زادروز_سیمین_دانشور
نامه به جلال آل احمد
بیتو زندگی نمیکنم. این مردگی است وقتی محبوب آدم کنارش نباشد.
جلال یادم است که آخریها دلت میخواست هرچه زودتر بروم و از شرم راحت بشوی. آیا اینک از شر من به کلی راحت شدهای؟ پس چرا به من نامه نمینویسی؟ من که به تو آدرس دادهام. منتظر دریافت نامهٔ تو هستم.
نامههایت آنقدر مستکننده بود که تا به حال چندین بار خواندهام. اولین نامهٔ تو را که دریافت کردم اشکم سرازیر شد. تمام مأمورهای پست اینجا مرا میشناسند و تمام دخترها اسم تو را میدانند و مسخرهام میکنند. تا مرا میبینند میگویند Oh Jalal
#به_بهانه_زادروز_سیمین_دانشور
نامه به جلال آل احمد
امّا زندگی من...
بیتو زندگی نمیکنم. این مردگی است وقتی محبوب آدم کنارش نباشد.
جلال یادم است که آخریها دلت میخواست هرچه زودتر بروم و از شرم راحت بشوی. آیا اینک از شر من به کلی راحت شدهای؟ پس چرا به من نامه نمینویسی؟ من که به تو آدرس دادهام. منتظر دریافت نامهٔ تو هستم.
نامههایت آنقدر مستکننده بود که تا به حال چندین بار خواندهام. اولین نامهٔ تو را که دریافت کردم اشکم سرازیر شد. تمام مأمورهای پست اینجا مرا میشناسند و تمام دخترها اسم تو را میدانند و مسخرهام میکنند. تا مرا میبینند میگویند Oh Jalal
#به_بهانه_زادروز_سیمین_دانشور
نامه به جلال آل احمد
بیتو زندگی نمیکنم. این مردگی است وقتی محبوب آدم کنارش نباشد.
جلال یادم است که آخریها دلت میخواست هرچه زودتر بروم و از شرم راحت بشوی. آیا اینک از شر من به کلی راحت شدهای؟ پس چرا به من نامه نمینویسی؟ من که به تو آدرس دادهام. منتظر دریافت نامهٔ تو هستم.
نامههایت آنقدر مستکننده بود که تا به حال چندین بار خواندهام. اولین نامهٔ تو را که دریافت کردم اشکم سرازیر شد. تمام مأمورهای پست اینجا مرا میشناسند و تمام دخترها اسم تو را میدانند و مسخرهام میکنند. تا مرا میبینند میگویند Oh Jalal
#به_بهانه_زادروز_سیمین_دانشور
نامه به جلال آل احمد