اخوان ثالث
دیدی دلا که یار نیامد
به پیرمحمد احمدآبادی
(دکتر محمد مصدّق)
🔅دیدی دلا که یار نیامد؟!
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وان صبحِ زرنگار* نیامد
آراستیم خانه و خوان* را
وان ضِیفِ* نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را،
غم خورد و غمگسار نیامد
سوزد دلاَم به رنج و شکیباَت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
ای شیرِ پیرِ بستهبهزنجیر
کاَز بنداَت ایچ* عار نیامد
دیری گذشت و چون تو دلیری
در صفّ کارزار نیامد
وز سِفله* یاوران تو در جنگ،
کاری بهجز فرار نیامد
وان رنجِ بیحسابِ تو ، دَرداک*
چون هیچ در شمار نیامد
چندان که غم به جان تو بارید،
باران به کوهسار نیامد
#واژگان
*زرنِگار: طلاکوب (اینجا: زرّین به نور خورشید)
*خوان: سفره
*ضِیف: میهمان
*ایچ: هیچ
*سِفله: دونهمّت؛ فرومایه؛ ناجوانمرد؛ پستفطرت
*دَرداک: دردا که
#اخوان_ثالث
#ایرانزمین
#خلوت_بیغولگی
#سایه_اش
حامی باش
(دکتر محمد مصدّق)
🔅دیدی دلا که یار نیامد؟!
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وان صبحِ زرنگار* نیامد
آراستیم خانه و خوان* را
وان ضِیفِ* نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را،
غم خورد و غمگسار نیامد
سوزد دلاَم به رنج و شکیباَت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
ای شیرِ پیرِ بستهبهزنجیر
کاَز بنداَت ایچ* عار نیامد
دیری گذشت و چون تو دلیری
در صفّ کارزار نیامد
وز سِفله* یاوران تو در جنگ،
کاری بهجز فرار نیامد
وان رنجِ بیحسابِ تو ، دَرداک*
چون هیچ در شمار نیامد
چندان که غم به جان تو بارید،
باران به کوهسار نیامد
#واژگان
*زرنِگار: طلاکوب (اینجا: زرّین به نور خورشید)
*خوان: سفره
*ضِیف: میهمان
*ایچ: هیچ
*سِفله: دونهمّت؛ فرومایه؛ ناجوانمرد؛ پستفطرت
*دَرداک: دردا که
#اخوان_ثالث
#ایرانزمین
#خلوت_بیغولگی
#سایه_اش
حامی باش