خواب دیدم ما را بُریدند
و به کارخانه چوب بُری بردند
آنکه عاشق بود، پنجره شد
آنکه بی رحم بود، چوبهی دار
از من اما دری ساختند برای گذشتن..
#پل_الوار
و به کارخانه چوب بُری بردند
آنکه عاشق بود، پنجره شد
آنکه بی رحم بود، چوبهی دار
از من اما دری ساختند برای گذشتن..
#پل_الوار
این است قانون گرم انسان ها
از رَز باده مى سازند
از زغال آتش و
از بوسه ها انسان ها.
این است قانون سخت انسان ها
دست ناخورده ماندن
به رغم شوربختى و جنگ
به رغم خطرهاى مرگ.
این است قانون دلپذیر انسان ها
آب را به نور بدل كردن
رؤیا را به واقعیت و
دشمنان را به برادران.
قانونى كهنه و نو
كه طریق ِ كمالش
از ژرفاى جان ِ كودک
تا حُجّت ِ مطلق مى گذرد.
#پل_الوار
برگردان #احمد_شاملو
از رَز باده مى سازند
از زغال آتش و
از بوسه ها انسان ها.
این است قانون سخت انسان ها
دست ناخورده ماندن
به رغم شوربختى و جنگ
به رغم خطرهاى مرگ.
این است قانون دلپذیر انسان ها
آب را به نور بدل كردن
رؤیا را به واقعیت و
دشمنان را به برادران.
قانونى كهنه و نو
كه طریق ِ كمالش
از ژرفاى جان ِ كودک
تا حُجّت ِ مطلق مى گذرد.
#پل_الوار
برگردان #احمد_شاملو
بزرگراهى به خواب ديدم
كه تنها تو از آن میگذشتى
پرندهى سپيد از شبنم
با نخستين گامهايت بيدار میشد
در جنگل سبز و خيس
دهان و چشم سپيده باز میشد
برگها همه برمیافروختند
تو روزى نو آغاز میكردى
هيچچيز نمیبايست آتشى بلند برپا دارد
اين روز میدرخشيد همچون بسيارى روزها
من خفته بودم زادهى ديروز بودم من
تو سخت پگاه از خواب برخاسته بودى
تا از براى چاشت
مرا كودكى جاودانه ارزانى دارى.
■شاعر: #پل_الوار | Paul Eluard | فرانسه، ۱۹۵۲-۱۸۹۵ |
■برگردان: #احمد_شاملو
كه تنها تو از آن میگذشتى
پرندهى سپيد از شبنم
با نخستين گامهايت بيدار میشد
در جنگل سبز و خيس
دهان و چشم سپيده باز میشد
برگها همه برمیافروختند
تو روزى نو آغاز میكردى
هيچچيز نمیبايست آتشى بلند برپا دارد
اين روز میدرخشيد همچون بسيارى روزها
من خفته بودم زادهى ديروز بودم من
تو سخت پگاه از خواب برخاسته بودى
تا از براى چاشت
مرا كودكى جاودانه ارزانى دارى.
■شاعر: #پل_الوار | Paul Eluard | فرانسه، ۱۹۵۲-۱۸۹۵ |
■برگردان: #احمد_شاملو
کجایی تو
مرا میبینی، میشنوی
مرا به جا میآری
منِ زيباترين، منِ تنها
موج رودخانه را چون كمانچه برمىگيرم
مىگذارم بگذرند روزها...
#پل_الوار
مرا میبینی، میشنوی
مرا به جا میآری
منِ زيباترين، منِ تنها
موج رودخانه را چون كمانچه برمىگيرم
مىگذارم بگذرند روزها...
#پل_الوار
ایستاده روی پلک هایم
موهایش فرو ریخته بر موهایم،
فرم دست های مرا دارد،
رنگ چشم های مرا دارد،
خودش را در سایه ام غرق میکند
...مثل سنگی در آسمان.
چشم های همیشه باز دارد و
نمی گذاردم که بخوابم.
رویاهایش پر از نور
خورشیدها را بخار می کنند،
مرا می خندانند، می گریانند و می خندانند،
مرا به حرف می آورند
بی آن که چیزی برای گفتن داشته باشم.
#پل_الوار
موهایش فرو ریخته بر موهایم،
فرم دست های مرا دارد،
رنگ چشم های مرا دارد،
خودش را در سایه ام غرق میکند
...مثل سنگی در آسمان.
چشم های همیشه باز دارد و
نمی گذاردم که بخوابم.
رویاهایش پر از نور
خورشیدها را بخار می کنند،
مرا می خندانند، می گریانند و می خندانند،
مرا به حرف می آورند
بی آن که چیزی برای گفتن داشته باشم.
#پل_الوار
قانون زیستن، وظیفهٔ زیستن
این است قانون گرم انسانها
از رَز باده میسازند
از زغال آتش و
از بوسهها انسانها.
این است قانون سخت انسانها
دستناخورده ماندن
بهرغم شوربختی و جنگ
بهرغم خطرهای مرگ
این است قانون دلپذیر انسانها
آب را به نور بدل کردن
رؤیا را به واقعیت و
دشمنان را به برادران.
قانونی کهنه و نو
که طریق کمالش
از ژرفای جان کودک
تا حجّت مطلق میگذرد.
#پل_الوار
ترجمه: #احمد_شاملو
این است قانون گرم انسانها
از رَز باده میسازند
از زغال آتش و
از بوسهها انسانها.
این است قانون سخت انسانها
دستناخورده ماندن
بهرغم شوربختی و جنگ
بهرغم خطرهای مرگ
این است قانون دلپذیر انسانها
آب را به نور بدل کردن
رؤیا را به واقعیت و
دشمنان را به برادران.
قانونی کهنه و نو
که طریق کمالش
از ژرفای جان کودک
تا حجّت مطلق میگذرد.
#پل_الوار
ترجمه: #احمد_شاملو
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطردود لاله های وحشی
به خاطر گونۀ زرین آفتاب گردان
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خاطره ها دوست می دارم
تورا به اندازۀ همۀ کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران، اندازۀ ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همۀ کسانی که نمی شناخته ام ... دوست می دارم
تو را به جای همۀ روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه...
#پل_الوار
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطردود لاله های وحشی
به خاطر گونۀ زرین آفتاب گردان
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خاطره ها دوست می دارم
تورا به اندازۀ همۀ کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران، اندازۀ ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همۀ کسانی که نمی شناخته ام ... دوست می دارم
تو را به جای همۀ روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه...
#پل_الوار
سلسله موی دوست http://taranehhayeman.blogsky.com
شجریان
سلسله موی دوست
#استادشجریان
تو ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ کم ﻧﯿﺎورم!
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نکنم
ﻧﻔﺲکشیدﻥ ﺭﺍ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ
و ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ...
#پل_الوار
🍂🍂🍂
#استادشجریان
تو ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ کم ﻧﯿﺎورم!
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نکنم
ﻧﻔﺲکشیدﻥ ﺭﺍ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ
و ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ...
#پل_الوار
🍂🍂🍂