معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.2K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کمترین تحریری از یک آرزو این است

آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازی...

در قناری ها نگه کن، در قفس، تا نیک دریابی
کز چه در آن تنگناشان باز شادی های شیرین است.

کمترین تصویری از یک زندگانی،

آب،

نان،

آواز،

ور فزون تر خواهی از آن، گاهگه پرواز

ور فزون تر خواهی از آن، شادی آغاز
ور فزون تر، باز هم خواهی، بگویم باز...

آنچنان بر ما به نان و آب، اینجا تنگ سالی شد
که کسی در فکر آوازی نخواهد بود

وقتی آوازی نباشد،
شوق پروازی نخواهد بود...

#استاد_شفیعی_کدکنی

#خوزستان #ایران
داروگ_شجریان
@bazmemusighi
«داروگ»

خواننده: #محمدرضا_شجریان
آهنگ: #محمدرضا_لطفی
تنظیم: #فرهاد_فخرالدینی
شعر: #نیما_یوشیج


خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه.
گرچه می گویند: «می گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران.»
قاصد روزان ابری، داروگ ! کی می رسد باران؟
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش می ترکد
-چون دل یاران که در هجران یاران-
قاصد روزان ابری ، داروگ ! کی می رسد باران؟

#خوزستان
#خوزستان
#درد_دل


آن مصرِ مملکت که تو دیدی خراب شد
و آن نیلِ مکرمت که شنیدی سراب شد

چل گز سرشکِ خون ز برِ خاک درگذشت
لا، بل چهل قدم ز برِ ماهتاب شد

هم پیکر سلامت و هم نقش عافیت
از دیدۀ نظارگیان در نقاب شد

عاقل کجا رود؟ که جهان دارِ ظلم گشت
نحل از کجا چرد؟ که گیا زهرِ ناب شد

کار جهان وبال جهان دان، که بر خدنگ
پرّ عقاب آفت جان عقاب شد...

خاقانیا، وفا مطلب ز اهل عصر، از آنک
در تنگنای دهر، وفا تنگیاب شد

#گزیده_از_قصاید_خاقانی_شروانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای غم! نمی دانم
روز رسیدن، روزی گام که خواهد بود
اما در این کابوس خون آلود
در پیچ و تاب این شب بن بست
بنگر چه جان های گرامی رفته اند از دست
دردیست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته می گرید
در من کسی آهسته می گرید...

#هوشنگ_ابتهاج
#کیهان_کلهر
#خوزستان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلمِ امروز: روایتِ شاعرانه‌ی امیر نادری در «دونده» از تشنگی و گرمای جنوب، تقلا در طلبِ آب، و تقسیمِ آن در میانِ تشنگان.
این سکانسِ زیبا و ماندگار، البته روایتِ تشنگی در قالبی هنری است. در واقعیت، تشنگی در چنین گرمایی همین قدر شاعرانه نیست؛ سوزان است.

ویدئو: برشی از سکانسِ پایانیِ فیلمِ «دونده»، اثرِ امیر نادری
موسیقی: بخشی از قطعه‌ی Sorg از آلبومِ Forlatt اثرِ Vali

#دیده‌ها
#خوزستان
ما سال‌ها
اندوه را بر دوش کشیدیم
و صبح طلوع نکرد!


#محمود_درویش
#خوزستان_آب_ندارد
tarabesstaan
همایون شجریان _ ‌ تصنیف آب نان آواز
آب، نان، آواز

کمترین تحریری از یک آرزو این است
آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازی ...
#شفیعی_کدکنی
#خوزستان
"مظاهرات سلمی است، ما آب و زمینمان را می‌خواهیم"


#خوزستان/صدای یک مادر یک زن

‏جماعتی که نظر را حرام می‌گویند
‏نظر حرام بکردند و خون خلق حلال

سعدی
#خوزستان

من هراس ام نیست
نه
من هراس ام نیست:
ز نگاه و ز سخن عاری
شب‌نهادانی از قعرِ قرون آمده‌اند
آری
که دلِ پُرتپشِ نور اندیشان را
وصله‌یِ چکمه‌یِ خود می‌خواهند،
و چو بر خاک در افکندندت
باور دارند
که سعادت با ایشان به جهان آمده است.

باشد! باشد!
من هراس ام نیست،
چون سرانجامِ پُراز نکبتِ هر تیره‌روانی را
که جنایت را چون مذهبِ حق موعظه فرماید می‌دانم چیست
خوب می‌دانم چیست.


۲ مرداد سالروز در گذشت #احمدشاملو
روحش شاد ویادش گرامی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گذرگه پر ستم
بیتی از #هوشنگ_ابتهاج .ا.سایه
آهنگ #محمدرضا_لطفی
آواز #محمدرضا_شجریان

گذرگهی‌ست پر ستم که اندرو به‌غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی‌زند



#متروپل_آبادان #آبادان #خوزستان #تسلیت