#حق_و_باطل
روزی بین مالک و یکی از عالمانِ بی دین، بحث و گفتگویی درگرفت.
ساعت ها طول کشید اما هیچکدام نتوانست دیگری را قانع کند.
هریک می گفت: سخن من برحق است.
چون نتیجه ای نگرفتند، از دیگران خواستند که دستهای آن دو را ببندند و در آتش بیفکنند.
دست هرکس که سوخت، حرف او باطل است.
وقتی این کار را کردند، دست هیچکدام نسوخت و آتش خاموش شد.
مردم گفتند: سخن هردوی اینها برحق است.
مالک دلتنگ به خانه آمد.
صورت برخاک گذاشت و راز و نیاز کرد که:
خدایا! هفتاد سال قدم در راه ایمان نهادم تا مرا با یک کافر برابر کنی؟!
درهمین حال، ندایی به گوشش رسید:
ای مالک! نفهمیدی که دست تو، دست او را نجات داد؟
اگر او به تنهایی دست در آتش می برد، می دیدی که چه بر سرش می آمد.
او بواسطه تبرک دست تو از آتش ایمن شد.»
کتاب:
#قصه_هاے_شیرین_تذکرة_الاولیا
نویسنده :
#غلام_حیدر_عرفان
روزی بین مالک و یکی از عالمانِ بی دین، بحث و گفتگویی درگرفت.
ساعت ها طول کشید اما هیچکدام نتوانست دیگری را قانع کند.
هریک می گفت: سخن من برحق است.
چون نتیجه ای نگرفتند، از دیگران خواستند که دستهای آن دو را ببندند و در آتش بیفکنند.
دست هرکس که سوخت، حرف او باطل است.
وقتی این کار را کردند، دست هیچکدام نسوخت و آتش خاموش شد.
مردم گفتند: سخن هردوی اینها برحق است.
مالک دلتنگ به خانه آمد.
صورت برخاک گذاشت و راز و نیاز کرد که:
خدایا! هفتاد سال قدم در راه ایمان نهادم تا مرا با یک کافر برابر کنی؟!
درهمین حال، ندایی به گوشش رسید:
ای مالک! نفهمیدی که دست تو، دست او را نجات داد؟
اگر او به تنهایی دست در آتش می برد، می دیدی که چه بر سرش می آمد.
او بواسطه تبرک دست تو از آتش ایمن شد.»
کتاب:
#قصه_هاے_شیرین_تذکرة_الاولیا
نویسنده :
#غلام_حیدر_عرفان
(كُلُّ يُومٍ عاشورا) به چه معنی است؟
هر روز که عاشورا نیست.
پس منظور گوینده از این #سخن چیست؟
یعنی هر روز صحنه تقابل #حق و باطل هست.
همان طور که در #کربلا حق و باطل
در مقابل هم قرار گرفتند،
هر روز این عالم دارای حق و باطل است.
غیر از اینکه آدمها دارای حق و باطل هستند،
خود انسان حق و باطل است. در هر آدمی حق
و باطل هست. اصلاً انسان ترکیبی است از حق و باطل؛ ترکیبی است از جنبه #رحمانی و #شیطانی. این تقابل هر روز و هر لحظه هست.
#غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
هر روز که عاشورا نیست.
پس منظور گوینده از این #سخن چیست؟
یعنی هر روز صحنه تقابل #حق و باطل هست.
همان طور که در #کربلا حق و باطل
در مقابل هم قرار گرفتند،
هر روز این عالم دارای حق و باطل است.
غیر از اینکه آدمها دارای حق و باطل هستند،
خود انسان حق و باطل است. در هر آدمی حق
و باطل هست. اصلاً انسان ترکیبی است از حق و باطل؛ ترکیبی است از جنبه #رحمانی و #شیطانی. این تقابل هر روز و هر لحظه هست.
#غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
Forwarded from Deleted Account
ذکر شیخ ابوبکر شبلی رحمه الله علیه
و گفت: "مرا #سه_مصیبت افتاده است. هر یک از دیگر صعب تر". گفتند: "کدام است؟". گفت: "آن که #حق از دلم برفت". گفتند: "از این سخت تر چه بود؟". گفت: "آن که #باطل به جای حق بنشست". گفتند: "سیوم چه بود؟". گفت: "آن که مرا #درد این نگرفته است که علاج و درمان آن کنم".
#تذکره_الاولیاء
#عطار
و گفت: "مرا #سه_مصیبت افتاده است. هر یک از دیگر صعب تر". گفتند: "کدام است؟". گفت: "آن که #حق از دلم برفت". گفتند: "از این سخت تر چه بود؟". گفت: "آن که #باطل به جای حق بنشست". گفتند: "سیوم چه بود؟". گفت: "آن که مرا #درد این نگرفته است که علاج و درمان آن کنم".
#تذکره_الاولیاء
#عطار
ابويزيد فرمود :
اگر ديديد كسي را كه به سخنان اين قوم گرايش يافته(اهل كشف و شهود، عالمان به علم لدّنى)و گردن نهاده، و در برابر آنچه كه آنان بدان تحقق يافته اند تسليم گشته است، از او بخواهيد براي شما دعا كند،
زيرا دعاى او مورد قبول و پذيرش #حق قرار ميگيرد،
خداوند ما را از كساني قرار دهد كه برايشان #نور قرار داده است ،
آن نورى كه بدان هركس از بندگان خويش را كه خواست به راه راست هدايت ميفرمايد.
#ملاصدرا
#مفاتيح_الغيب
اگر ديديد كسي را كه به سخنان اين قوم گرايش يافته(اهل كشف و شهود، عالمان به علم لدّنى)و گردن نهاده، و در برابر آنچه كه آنان بدان تحقق يافته اند تسليم گشته است، از او بخواهيد براي شما دعا كند،
زيرا دعاى او مورد قبول و پذيرش #حق قرار ميگيرد،
خداوند ما را از كساني قرار دهد كه برايشان #نور قرار داده است ،
آن نورى كه بدان هركس از بندگان خويش را كه خواست به راه راست هدايت ميفرمايد.
#ملاصدرا
#مفاتيح_الغيب
ابويزيد فرمود :
اگر ديديد كسي را كه به سخنان اين قوم گرايش يافته(اهل كشف و شهود، عالمان به علم لدّنى)و گردن نهاده، و در برابر آنچه كه آنان بدان تحقق يافته اند تسليم گشته است، از او بخواهيد براي شما دعا كند،
زيرا دعاى او مورد قبول و پذيرش #حق قرار ميگيرد،
خداوند ما را از كساني قرار دهد كه برايشان #نور قرار داده است ،
آن نورى كه بدان هركس از بندگان خويش را كه خواست به راه راست هدايت ميفرمايد.
#ملاصدرا
#مفاتيح_الغيب
اگر ديديد كسي را كه به سخنان اين قوم گرايش يافته(اهل كشف و شهود، عالمان به علم لدّنى)و گردن نهاده، و در برابر آنچه كه آنان بدان تحقق يافته اند تسليم گشته است، از او بخواهيد براي شما دعا كند،
زيرا دعاى او مورد قبول و پذيرش #حق قرار ميگيرد،
خداوند ما را از كساني قرار دهد كه برايشان #نور قرار داده است ،
آن نورى كه بدان هركس از بندگان خويش را كه خواست به راه راست هدايت ميفرمايد.
#ملاصدرا
#مفاتيح_الغيب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کُلُّ یُومٍ عاشورا به چه معنی است؟
هر روز که عاشورا نیست. پس منظور گوینده از این #سخن چیست؟ یعنی هر روز صحنه تقابل #حق و #باطل هست. همان طور که در #کربلا حق و باطل در مقابل هم قرار گرفتند، هر روز این عالم دارای حق و باطل است.
غیر از اینکه آدمها دارای حق و باطل هستند، خود انسان حق و باطل است. در هر آدمی حق و باطل هست. اصلا انسان ترکیبی است از حق و باطل؛ ترکیبی است از جنبه #رحمانی و #شیطانی . این تفابل هر روز و هر #لحظه هست.
هر روز که عاشورا نیست. پس منظور گوینده از این #سخن چیست؟ یعنی هر روز صحنه تقابل #حق و #باطل هست. همان طور که در #کربلا حق و باطل در مقابل هم قرار گرفتند، هر روز این عالم دارای حق و باطل است.
غیر از اینکه آدمها دارای حق و باطل هستند، خود انسان حق و باطل است. در هر آدمی حق و باطل هست. اصلا انسان ترکیبی است از حق و باطل؛ ترکیبی است از جنبه #رحمانی و #شیطانی . این تفابل هر روز و هر #لحظه هست.
#نکتههای_ویرایشی
بسیاری از #واژگان_پارسی هستند که امروزه ديگر بهکار نمیروند، اما هستند و در گذشته هم بودند و در #نوشتارهای_کهن جايگاه ويژهی خود را داشتند.
اگر در فرهنگستانها دانش و آگاهی بالاتر برود و بهجای «واژهسازی»، «واژهيابی» جایگزین شود، گنجينههايی از واژگان مِهادین (اصیل) پارسی یافته خواهد شد که هم بسیار خوش آهنگاند و هم از واژگانی که اکنون ساخته میشود، زیباترند.
برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد آنها در چامه و ادب میپردازیم تا خودتان داوری کنید و ببینيد آنکه فراموش شده زيباتر است يا آنکه امروزه به زبان میرانیم.
#رهنامه = #نقشه_جغرافیا.
ز خاقان بپرسيد که اين شهر کيست
به «رهنامه» در، نام اين شهر چيست ؟
#نظامی.
#گرمابه_زدن = #حمام رفتن
گرمابه زد و لباس پوشيد
آرام گرفت و باده نوشيد
#نظامی.
#خموشانه = #حق_السکوت
خواجه امير را «خموشانه» داد و زبان گويای او را ساکت کرد.
#تاريخ_اولجايتو.
صد ِ دگر به «خموشانه» میدهم رشوت
نه بهر من، ز برای خدای را زنهار
#انوری.
#پُرسه = #تعزيت
وارث ديگر ندارم ای محبتپيشگان
چون بميرم پُرسهی پروانه و بلبل کنيد
#سالک_يزدی.
#خشکبند = #پانسمان
جراحان را حاضر گردانيد تا جراحات را «خشکبند» کردند.
تاريخ ابن بیبی، (برگه ۱۹۹)
#شبخانه= آسايشگاه مستمندان در شب.
جايی که بزرگان و شاهان برای تنگدستان میساختند تا شب را در آنجا بهسر برند.
بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درويش «شبخانه» ساخت
#سعدی.
#زاد= #سن و سال
مردی جوان و «زاد»ش، زير چهل وليکن
سنگين چو سنگ پيری، ديرينه و معمر
#فرخی.
#دوده= #آل و #تبار
همه مرز ايران پر از دشمن است
به هر «دوده»ای ماتم و شيون است
#فردوسی_بزرگ.
#آژير= آگاه، هوشيار
سپه را نگهدار و «آژير »باش
شب و روز با ترکش و تير باش
#فردوسی_بزرگ.
#آسمانه= #سقف_اتاق
تا همی آسمان توانی ديد
آسمان بين و «آسمانه» مبين
#عماره
#بريزيدن= ريزريز شدن، #متلاشی شدن
آن مردگان در آن چهار ديوار بماندند ساليان بسيار و جمله «بريزيدند» و خاک شدند.
برگردان و تفسير طبری.
#جنابه= همزاد، #دوقلو دو کودک که به يکبار از مادر زاده شوند.
دوقلو واژهای ترکی است و مرکب از "دوق/ دوغ/ دُغ" به معنای زادن و "لو" که نشان نسبت در ترکی است.
جای شوربختی بسيار است که،
رسانههای گروهی گسترده امروز هم به نادرست "دو" را عدد پارسی "۲" میپندارند و بر اساس آن واژگان سهقلو ، چهارقلو ، پنجقلو و ... را هم میسازند.!
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم «جنابه» زاديم.
#پارسی_گویی_پنجرهای_ست
#بسوی_روشنایی.
بسیاری از #واژگان_پارسی هستند که امروزه ديگر بهکار نمیروند، اما هستند و در گذشته هم بودند و در #نوشتارهای_کهن جايگاه ويژهی خود را داشتند.
اگر در فرهنگستانها دانش و آگاهی بالاتر برود و بهجای «واژهسازی»، «واژهيابی» جایگزین شود، گنجينههايی از واژگان مِهادین (اصیل) پارسی یافته خواهد شد که هم بسیار خوش آهنگاند و هم از واژگانی که اکنون ساخته میشود، زیباترند.
برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد آنها در چامه و ادب میپردازیم تا خودتان داوری کنید و ببینيد آنکه فراموش شده زيباتر است يا آنکه امروزه به زبان میرانیم.
#رهنامه = #نقشه_جغرافیا.
ز خاقان بپرسيد که اين شهر کيست
به «رهنامه» در، نام اين شهر چيست ؟
#نظامی.
#گرمابه_زدن = #حمام رفتن
گرمابه زد و لباس پوشيد
آرام گرفت و باده نوشيد
#نظامی.
#خموشانه = #حق_السکوت
خواجه امير را «خموشانه» داد و زبان گويای او را ساکت کرد.
#تاريخ_اولجايتو.
صد ِ دگر به «خموشانه» میدهم رشوت
نه بهر من، ز برای خدای را زنهار
#انوری.
#پُرسه = #تعزيت
وارث ديگر ندارم ای محبتپيشگان
چون بميرم پُرسهی پروانه و بلبل کنيد
#سالک_يزدی.
#خشکبند = #پانسمان
جراحان را حاضر گردانيد تا جراحات را «خشکبند» کردند.
تاريخ ابن بیبی، (برگه ۱۹۹)
#شبخانه= آسايشگاه مستمندان در شب.
جايی که بزرگان و شاهان برای تنگدستان میساختند تا شب را در آنجا بهسر برند.
بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درويش «شبخانه» ساخت
#سعدی.
#زاد= #سن و سال
مردی جوان و «زاد»ش، زير چهل وليکن
سنگين چو سنگ پيری، ديرينه و معمر
#فرخی.
#دوده= #آل و #تبار
همه مرز ايران پر از دشمن است
به هر «دوده»ای ماتم و شيون است
#فردوسی_بزرگ.
#آژير= آگاه، هوشيار
سپه را نگهدار و «آژير »باش
شب و روز با ترکش و تير باش
#فردوسی_بزرگ.
#آسمانه= #سقف_اتاق
تا همی آسمان توانی ديد
آسمان بين و «آسمانه» مبين
#عماره
#بريزيدن= ريزريز شدن، #متلاشی شدن
آن مردگان در آن چهار ديوار بماندند ساليان بسيار و جمله «بريزيدند» و خاک شدند.
برگردان و تفسير طبری.
#جنابه= همزاد، #دوقلو دو کودک که به يکبار از مادر زاده شوند.
دوقلو واژهای ترکی است و مرکب از "دوق/ دوغ/ دُغ" به معنای زادن و "لو" که نشان نسبت در ترکی است.
جای شوربختی بسيار است که،
رسانههای گروهی گسترده امروز هم به نادرست "دو" را عدد پارسی "۲" میپندارند و بر اساس آن واژگان سهقلو ، چهارقلو ، پنجقلو و ... را هم میسازند.!
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم «جنابه» زاديم.
#پارسی_گویی_پنجرهای_ست
#بسوی_روشنایی.