دوستم دشمنِ جان پندارد
آنچه هستم نه چنان پندارد
آنکه این گریهی من در غمِ اوست
گریه را آبِ روان پندارد...
#صوفی_مازندرانی
در آمل تولد یافت و در جوانی بنای جهانگردی گذاشت. چندی در شهرهای ایران به سیاحت گذرانید و در کازرون از محضر شیخ ابوالقاسم کازرونی، از مشایخ صوفیان مرشدیۀ آن روزگار، بهرهمند شد. بعد از آن قصد حج کرد و گویند پانزده سال در مکه ماند و سپس به هند رفت. تقیالدین اوحدی و ملا عبدالنبی فخر الزمانی قزوینی او را در هند ملاقات کردهاند و نظیری نیشابوری با وی معاشر بوده است. در هند جلالالدین صدر متخلص به رضایی، از میان رجال و مشاهیر هند، بیشتر با وی انس داشت و از وی کسب فیض میکرد، ولی با این حال او در هند مسافرتهای بسیار کرده و ظاهر در احمدآباد گجرات از دنیا رفته است
آنچه هستم نه چنان پندارد
آنکه این گریهی من در غمِ اوست
گریه را آبِ روان پندارد...
#صوفی_مازندرانی
در آمل تولد یافت و در جوانی بنای جهانگردی گذاشت. چندی در شهرهای ایران به سیاحت گذرانید و در کازرون از محضر شیخ ابوالقاسم کازرونی، از مشایخ صوفیان مرشدیۀ آن روزگار، بهرهمند شد. بعد از آن قصد حج کرد و گویند پانزده سال در مکه ماند و سپس به هند رفت. تقیالدین اوحدی و ملا عبدالنبی فخر الزمانی قزوینی او را در هند ملاقات کردهاند و نظیری نیشابوری با وی معاشر بوده است. در هند جلالالدین صدر متخلص به رضایی، از میان رجال و مشاهیر هند، بیشتر با وی انس داشت و از وی کسب فیض میکرد، ولی با این حال او در هند مسافرتهای بسیار کرده و ظاهر در احمدآباد گجرات از دنیا رفته است