#عرفان
#زبان_رمزی_مرغان
جنبه رمزی "منطق طیر" و زبان مرغان که در قرآن کریم به آن اشارت رفته است، از نخستین ایام توجه صاحبان اندیشه را به خود جلب کردهاست.
منطقالطیر همچنان است که گفت: "قالت نمله" و این به روی لغت رواست ولیکن تفسیرش اعتقاد کردن زبان.
نیز ناچار این را تأویل باید که مورچه را آلات صوت و کلام نیست و مرغ را نفس ناطقه نیست تا "منطق" بود پس منطقالطیر چون درست باشد؟
و لیکن معنی مرغ اینجا چیز دیگر است و معنی مورچه دیگر و مردم را که آلات کلام و قول نبود مراد نتواند نمودن.
جستجوی زبان مرغان و رمز گفتار هر یک از ایشان در ادب فارسی قبلاز عطار پیشینهای دارد که به حدود دو قرن قبلاز او میرسد. شاعران و نویسندگان زیادی به تأمل در زبان مرغان پرداختهاند.
بیگمان داستان سلیمان و افسانههای مرتبط با زندگی او و اشارهای که در قرآن کریم به منطق طیر شدهاست، همواره زمینهای برای این آنگونه اندیشهها بودهاست.
عبدالوهاب بن محمد روایتی از آواز پرندگان و تسبیح هرکدام آورده است.
آنچه در روایت مؤلف الفصول دارای اهمیت است این است که مسئله تأمل در زبان پرندگان را به نخستین دهههای قرن اول هجری یعنی به روزگار امام علیبنابیطالب میکشاند و میگوید:
جمعی از یهود از آن حضرت پرسشهایی کردند و چون پاسخ خویش را دریافتند، اسلام آوردند.
ازجمله پرسشهای ایشان این بود که فاخته و خروس و دراج و کبوتر چه میگویند؟
حضرت فرمود فاخته میگوید:
" سبحان من یری ولا یری و هو باالمنظر الاعلی اللهم العن من ترک الصلاة متعمداً."
خروس میگوید:
" سبحان من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد. اللهم العن قاطع رحمه "
و دراج میگوید" سبحان من یطعِم و لا یطعَم. اللهم العن شارب الخمر."
اگر مراجعهی یهود به امام و پرسش ایشان دراینباره صحت داشته باشد، نشانه آن است که پیشینه اندیشیدن در باب زبان مرغان یک اندیشه بسیار کهن وابسته به دورانهای قبلاز اسلام است و در میان عبرانیان امری رایج بودهاست. شاید از همان عصر سلیمان و افسانه ها و شایعه های پیرامون زندگی او.
#شفیعی_کدکنی
#زبان_رمزی_مرغان
جنبه رمزی "منطق طیر" و زبان مرغان که در قرآن کریم به آن اشارت رفته است، از نخستین ایام توجه صاحبان اندیشه را به خود جلب کردهاست.
منطقالطیر همچنان است که گفت: "قالت نمله" و این به روی لغت رواست ولیکن تفسیرش اعتقاد کردن زبان.
نیز ناچار این را تأویل باید که مورچه را آلات صوت و کلام نیست و مرغ را نفس ناطقه نیست تا "منطق" بود پس منطقالطیر چون درست باشد؟
و لیکن معنی مرغ اینجا چیز دیگر است و معنی مورچه دیگر و مردم را که آلات کلام و قول نبود مراد نتواند نمودن.
جستجوی زبان مرغان و رمز گفتار هر یک از ایشان در ادب فارسی قبلاز عطار پیشینهای دارد که به حدود دو قرن قبلاز او میرسد. شاعران و نویسندگان زیادی به تأمل در زبان مرغان پرداختهاند.
بیگمان داستان سلیمان و افسانههای مرتبط با زندگی او و اشارهای که در قرآن کریم به منطق طیر شدهاست، همواره زمینهای برای این آنگونه اندیشهها بودهاست.
عبدالوهاب بن محمد روایتی از آواز پرندگان و تسبیح هرکدام آورده است.
آنچه در روایت مؤلف الفصول دارای اهمیت است این است که مسئله تأمل در زبان پرندگان را به نخستین دهههای قرن اول هجری یعنی به روزگار امام علیبنابیطالب میکشاند و میگوید:
جمعی از یهود از آن حضرت پرسشهایی کردند و چون پاسخ خویش را دریافتند، اسلام آوردند.
ازجمله پرسشهای ایشان این بود که فاخته و خروس و دراج و کبوتر چه میگویند؟
حضرت فرمود فاخته میگوید:
" سبحان من یری ولا یری و هو باالمنظر الاعلی اللهم العن من ترک الصلاة متعمداً."
خروس میگوید:
" سبحان من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد. اللهم العن قاطع رحمه "
و دراج میگوید" سبحان من یطعِم و لا یطعَم. اللهم العن شارب الخمر."
اگر مراجعهی یهود به امام و پرسش ایشان دراینباره صحت داشته باشد، نشانه آن است که پیشینه اندیشیدن در باب زبان مرغان یک اندیشه بسیار کهن وابسته به دورانهای قبلاز اسلام است و در میان عبرانیان امری رایج بودهاست. شاید از همان عصر سلیمان و افسانه ها و شایعه های پیرامون زندگی او.
#شفیعی_کدکنی