معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.4K photos
12.5K videos
3.23K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
📎 #برای_یادگیری (۱) 📎

اکثر صاحب‌نظران #ادبیات، #شعر را سخنی #موزون و #قافیه_دار گفته‌اند و منطقیان نیز گرچه معتقدند که شعر سخنی #خیال_انگیز است امّا وجود #وزن و یا وزن و #قافیه را برای شعر ضروری دانسته‌اند، حتی #خواجه_نصیرالدین_طوسی وزن را به دلیل خیال‌انگیز بودن از #فصول_ذاتی_شعر می‌شمرد. اصولا شعر همیشه و نزد همه‌ی مردم موزون بوده و تنها در #سده_ی_اخیر، #اشعار_بی_وزن هم گفته شده است. اشعار بی‌وزن گرچه خیال‌انگیز باشند امّا #شور و #افسون #اشعار_موزون را ندارند.

📚 از کتاب قافیه و عروض پیش‌دانشگاهی
#سده
#جشن_سده

در برخی دیگر از روایت ها بر پایی جشن سده به فریدون و دوران وی و پیکارش با ضحاک منسوب است. ابوریحان بیرونی در التفهیم و گردیزی در کتاب زین الاخبار این روایت را آورده اند. در این جا روایت گردیزی به گونه ای ساده آورده می شود.

و اما سبب افروختن آتش در این جشن چنان است که ارماییل وزیر ضحاک و مردی نیکو سیرت و پاک سرشت بود. او ماموریت داشت هر روز دو مرد را گرفتار کرده و به دژخیم سپارد تا از مغز سرشان برای ضحاک و مارهای شانه اش غذا و معجونی بسازد.

ارماییل برای جلوگیری از کشتن مردمان، هر روز یکی از دو تن را رها کرده و می گفت تا پنهان شوند و به کوه دماوند و برایشان پناهگاهی ساخته بود که کسی خبر نداشت. چون فریدون بر ضحاک ماردوش پیروز شد، این مردمی که به وسیله ارماییل آزاد شده بودند، به یک صد تن رسیدند.

ارماییل به نزد فریدون رفت و از پیروزی او اظهار شادمانی کرد. اما فریدون به او روی خوشی نشان نداد. ارماییل واقعیت را گفت که چگونه به هر بار، یکی از دو کس را آزاد کرده و به کوه دماوند پناه داده است.

فریدون به وی و گفته اش اعتمادی نکرد. پس چند تن را فرستاد تا جویای چگونگی واقعه شوند. ارماییل پیکی فرستاد و آن مردمان را بفرموده تا شب هنگام هر یک جداگانه آتشی افروختند و یک صد شعله آتش در آن شب از کوه دماوند فروزان شد چنانکه همه بدیدند.

آنگاه فریدون به راستی حادثه آگاه شد و از ارماییل دلجویی کرد و ولایت دماوند به او سپرد. این صد آزاد شدگان، این موفقیت را جشن گرفتند و به اعتبار یک صد تن بودن خود، آن جشن را، سده نامیدند.

علاوه بر کیومرث، هوشنگ، زو پسر تهماسب و فریدون که جشن باستانی سده به آنها منسوب است. برخی دیگر از روایت ها این جشن را به اردشیر بابکان‌ نیز منسوب کرده اند.

ابوریحان بیرونی در جایی، جشن سده را مربوط به اردشیر بابکان و دوران او دانسته است، چنانکه همین گفته را عماد الدین زکریای قزوینی در کتاب عجایب المخلوقات آورده است، اما شرحی در این باره هیچ کدام از این دو نویسنده نقل نکرده اند.