آنکه هوای #بهشت داشته باشد مرد نیست، مرد آن است که بهشت آرزوی دیدن وی داشته باشد.
#سلطانالعارفین، #بایزید_بسطامی.
#سلطانالعارفین، #بایزید_بسطامی.
در خبر است که روزی #جبرئیل و #میکائیل با هم مناظره می کردند.
#جبرئیل گفت:
مرا شگفت آید که با این همه جفاکاری و بی حرمتی بندگان،
از بهر چه خداوند #بهشت را آفریده؟!
#میکائیل گفت:
مرا از آن شگفت آید که خداوند با آن همه فضل و کرم و رحمت که بر بندگان دارد، چگونه #دوزخ را آفریده؟!
از #حضرت_عزت خطاب آمد:
از میان هر دوی شما آنرا دوست تر دارم که به من گماننیکو دارد،
یعنی #میکائیل!
که رحمت و حلم بر نقمت و غضب برتری میدهد!
#کشف_الاسرار
#خواجه_عبدالله_انصاری
#جبرئیل گفت:
مرا شگفت آید که با این همه جفاکاری و بی حرمتی بندگان،
از بهر چه خداوند #بهشت را آفریده؟!
#میکائیل گفت:
مرا از آن شگفت آید که خداوند با آن همه فضل و کرم و رحمت که بر بندگان دارد، چگونه #دوزخ را آفریده؟!
از #حضرت_عزت خطاب آمد:
از میان هر دوی شما آنرا دوست تر دارم که به من گماننیکو دارد،
یعنی #میکائیل!
که رحمت و حلم بر نقمت و غضب برتری میدهد!
#کشف_الاسرار
#خواجه_عبدالله_انصاری
ذهن بر تخت خود نشسته است
و می تواند درون خود بهشتی از جهنم و جهنمی از بهشت بر پا كند...
📒 #بهشت_گمشده
👤 #جان_میلتون
🔃 #شجاع_الدین_شفا
و می تواند درون خود بهشتی از جهنم و جهنمی از بهشت بر پا كند...
📒 #بهشت_گمشده
👤 #جان_میلتون
🔃 #شجاع_الدین_شفا
حتی اگر همهی درها هم به رویت بسته شود، در پایان…
او ( #خداوند ) از جایی که هیچکس نمی داند،
پنجره ای می گشاید….
هر چند تو ابتدا نمی توانی آن را ببینی، اما پشت روزنه های تنگ، چه #بهشت هایی که #پنهان است….
پس #شکر_کن….!!!!
وقتی به مراد خود رسیده باشی،
شکر کردن آسان است….
اما #صوفی کسی ست که حتی زمان برآورده نشدن آرزویش هم میتواند #شاکر باشد….
#الیف_شافاک
او ( #خداوند ) از جایی که هیچکس نمی داند،
پنجره ای می گشاید….
هر چند تو ابتدا نمی توانی آن را ببینی، اما پشت روزنه های تنگ، چه #بهشت هایی که #پنهان است….
پس #شکر_کن….!!!!
وقتی به مراد خود رسیده باشی،
شکر کردن آسان است….
اما #صوفی کسی ست که حتی زمان برآورده نشدن آرزویش هم میتواند #شاکر باشد….
#الیف_شافاک
🌸🌸🌸#کنار_و_بر_مادر_دلپذیر🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸#بهشت_استو🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸#پستان_در_او 🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸#جوی_شیر🌸🌸🌸🌸🌸
به سرپنجگی ، کس نَبُردهست گوی ،
سپاسِ خداوندِ توفیق ،،، گوی ،
تو ، قائم به خود نیستی یک قدم ،
ز غیبت ، مدد میرسد دَمبهدَم ،
نه ، طفلِ دهانبسته ( زبانبسته ) بودی و لاف؟ ،
همی روزی آمد به جوفش ( شخصت - جوفت ) ، ز ناف؟ ،
چو ، نافش بُریدند و ، روزی ،،، گسست ،
به پستانِ مادر ، درآویخت دست ،
غریبی ، که رنج آرَدَش ، دَهر ، پیش ،
به دارو ،،، دهند آبش ، از شهرِ خویش ،
پس ، او در شکم ، پرورش یافته است ،
ز انبوبِ ( آشوبِ - انبانِ ) معده ، خورش یافته است ،
دو پستان ، که امروز ، دلخواهِ اوست ( توست ) ،
دو چشمه ، هم از پرورشگاهِ اوست ( توست ) ،
کنار و بَرِ مادرِ دلپذیر ،
بهشت است و ،،، پستان در او ، جویِ شیر ،
درختیاست ، بالایِ جانپرورش ،
وَلَد ، میوهی نازنین ،،، در بَرَش ،
نه ، رگهایِ پستان ، درونِ دل است؟ ،
پس ، ار بنگری ،،، شیر ، خونِ دل است ،
#سعدی
🌸🌸🌸🌸#بهشت_استو🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸#پستان_در_او 🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸#جوی_شیر🌸🌸🌸🌸🌸
به سرپنجگی ، کس نَبُردهست گوی ،
سپاسِ خداوندِ توفیق ،،، گوی ،
تو ، قائم به خود نیستی یک قدم ،
ز غیبت ، مدد میرسد دَمبهدَم ،
نه ، طفلِ دهانبسته ( زبانبسته ) بودی و لاف؟ ،
همی روزی آمد به جوفش ( شخصت - جوفت ) ، ز ناف؟ ،
چو ، نافش بُریدند و ، روزی ،،، گسست ،
به پستانِ مادر ، درآویخت دست ،
غریبی ، که رنج آرَدَش ، دَهر ، پیش ،
به دارو ،،، دهند آبش ، از شهرِ خویش ،
پس ، او در شکم ، پرورش یافته است ،
ز انبوبِ ( آشوبِ - انبانِ ) معده ، خورش یافته است ،
دو پستان ، که امروز ، دلخواهِ اوست ( توست ) ،
دو چشمه ، هم از پرورشگاهِ اوست ( توست ) ،
کنار و بَرِ مادرِ دلپذیر ،
بهشت است و ،،، پستان در او ، جویِ شیر ،
درختیاست ، بالایِ جانپرورش ،
وَلَد ، میوهی نازنین ،،، در بَرَش ،
نه ، رگهایِ پستان ، درونِ دل است؟ ،
پس ، ار بنگری ،،، شیر ، خونِ دل است ،
#سعدی
معشوق در دل عاشق
هر جا که باشی و در هر حال که باشی #جهد کن تا محب باشی و #عاشق باشی. و چون محبت ملک تو شد، همیشه محب باشی در گور و در حشر و در #بهشت، الی مالانهایه. چون تو گندم کاشتی، قطعاً گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تنور همان گندم باشد.
#مجنون خواست که پیش #لیلی نامه نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیالکَ فِی عَینی.
وَ اِسمُکَ فی فَمِی.
وَ ذِکرُکَ فی قَلبی.
اِلی اَینَ اکتُبُ؟
خیال تو مقیم چشم است.
و نام تو از #زبان خالی نیست.
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی نویسم؟ چون تو در این محلها میگردی.
قلم بشکست و کاغذ بدرید.
#فیه_مافیه
هر جا که باشی و در هر حال که باشی #جهد کن تا محب باشی و #عاشق باشی. و چون محبت ملک تو شد، همیشه محب باشی در گور و در حشر و در #بهشت، الی مالانهایه. چون تو گندم کاشتی، قطعاً گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تنور همان گندم باشد.
#مجنون خواست که پیش #لیلی نامه نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیالکَ فِی عَینی.
وَ اِسمُکَ فی فَمِی.
وَ ذِکرُکَ فی قَلبی.
اِلی اَینَ اکتُبُ؟
خیال تو مقیم چشم است.
و نام تو از #زبان خالی نیست.
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی نویسم؟ چون تو در این محلها میگردی.
قلم بشکست و کاغذ بدرید.
#فیه_مافیه