باران، قصیدهواری،
غمناک
آغاز کرده بود.
میخواند و باز میخواند،
بغض هزار ساله دردش را،
انگار میگشود.
اندوه زاست زاری خاموش!
ناگفتنی است …،
این همه غم؟!
ناشنیدنی است!
پرسیدم این نوای حزین در عزای کیست؟
گفتند اگر تو نیز،
از اوج بنگری،
خواهی هزار بار ازو تلختر گریست!
#فریدون_مشیری
#از_اوج
#لحظه_ها_و_احساسها
غمناک
آغاز کرده بود.
میخواند و باز میخواند،
بغض هزار ساله دردش را،
انگار میگشود.
اندوه زاست زاری خاموش!
ناگفتنی است …،
این همه غم؟!
ناشنیدنی است!
پرسیدم این نوای حزین در عزای کیست؟
گفتند اگر تو نیز،
از اوج بنگری،
خواهی هزار بار ازو تلختر گریست!
#فریدون_مشیری
#از_اوج
#لحظه_ها_و_احساسها