حاکمِ معزول را از بیوقاری چاره نیست!
#بیدل_دهلوی
#تابلوی_نقاشی
اثر: Georges Rochegrosse
[نقاشی پایانِ کار ویتلیوس امپراتور روم و گرداندن او در کوچه و خیابانهای شهر رم را نشان میدهد]
#بیدل_دهلوی
#تابلوی_نقاشی
اثر: Georges Rochegrosse
[نقاشی پایانِ کار ویتلیوس امپراتور روم و گرداندن او در کوچه و خیابانهای شهر رم را نشان میدهد]
نیستی پیشهکن از عالم پندار برآ
خوابش راکم شمر از زحمت بسیار برآ
قلقل ما و منت پر بهگلو افتادهست
بشکن این شیشه وچون باده به یکبار برآ
تا بهکی فرصت دیدار به خوابتگذرد
چون شررجهدکن ویک مژه بیدار برآ
همه کس آینهپردازی عنقا دارد
تو هم از خویش نگردیده نمودار برآ
خودفروشی همه جا تخته نمودهست دکان
خواه در خانهنشین خواه به بازار برآ
سرسری نیست هوای سربام تحقیق
ترک دعویکن ولختی به سرداربرآ
ناله هم بیمددی نیست به معراج قبول
بال اگر ماند ز پر؟ به منقار برآ
تاکند حسن ادا طوطی این انجمنت
با حدیث لبش از؟ه شکربار برآ
ماه نو منفعل وضع غرور است اینجا
گربه افلاک برآی؟ که نگسونسار برآ
دادرس آینه بر طاق تغافل دارد
همچو آه از دل مأیوس به زنهار برآ
شمع را تا نفسی هست بجا، باید سوخت
سخت واماندهای از پای خود ایخار برآ
تکیه بر عافیت ازقامت پیری ستم است
بیدل از سایهٔ این خم شده دیوار برآ
#بیدل_دهلوی
خوابش راکم شمر از زحمت بسیار برآ
قلقل ما و منت پر بهگلو افتادهست
بشکن این شیشه وچون باده به یکبار برآ
تا بهکی فرصت دیدار به خوابتگذرد
چون شررجهدکن ویک مژه بیدار برآ
همه کس آینهپردازی عنقا دارد
تو هم از خویش نگردیده نمودار برآ
خودفروشی همه جا تخته نمودهست دکان
خواه در خانهنشین خواه به بازار برآ
سرسری نیست هوای سربام تحقیق
ترک دعویکن ولختی به سرداربرآ
ناله هم بیمددی نیست به معراج قبول
بال اگر ماند ز پر؟ به منقار برآ
تاکند حسن ادا طوطی این انجمنت
با حدیث لبش از؟ه شکربار برآ
ماه نو منفعل وضع غرور است اینجا
گربه افلاک برآی؟ که نگسونسار برآ
دادرس آینه بر طاق تغافل دارد
همچو آه از دل مأیوس به زنهار برآ
شمع را تا نفسی هست بجا، باید سوخت
سخت واماندهای از پای خود ایخار برآ
تکیه بر عافیت ازقامت پیری ستم است
بیدل از سایهٔ این خم شده دیوار برآ
#بیدل_دهلوی
در هوایِ زلفِ مشکینِ تو ، هرجا دم زدم ،
دودِ آهَم ، عالمی را ،، سنبلستان کرد و رفت ،
دوش ، سیلابِ خیالت ،، میگذشت از خاطرم ،
خانهٔ دل ، بر سرِ ره بود ،،، ویرانکرد و رفت ،
#بیدل_دهلوی
دودِ آهَم ، عالمی را ،، سنبلستان کرد و رفت ،
دوش ، سیلابِ خیالت ،، میگذشت از خاطرم ،
خانهٔ دل ، بر سرِ ره بود ،،، ویرانکرد و رفت ،
#بیدل_دهلوی
غیر وحدت برنتابد همت عرفان ما
دامن خویش است چون صحرا گل
دامان ما
یار در آغوش و نام او نمیدانمکه
چیست
سادگی ختم است چون آیینهبر
نسیان ما
در تپیدنگاه امکان شوخی نظارهایم
از غباری میتوان ره بست بر جولان ما
مدعا از دل به لب نگذشته میسوزد
نفس
اینقدر دارد خموشی آتش پنهان ما
جلوه درکار است و ما با خود قناعت
کردهایم
بهکه بر روی تو باشد چشم ما حیران ما
#بیدل_دهلوی
دامن خویش است چون صحرا گل
دامان ما
یار در آغوش و نام او نمیدانمکه
چیست
سادگی ختم است چون آیینهبر
نسیان ما
در تپیدنگاه امکان شوخی نظارهایم
از غباری میتوان ره بست بر جولان ما
مدعا از دل به لب نگذشته میسوزد
نفس
اینقدر دارد خموشی آتش پنهان ما
جلوه درکار است و ما با خود قناعت
کردهایم
بهکه بر روی تو باشد چشم ما حیران ما
#بیدل_دهلوی
.
همه عمر با تو قدح زدیم و
نرفت رنج خمار ما
چه قیامتی که نمیرسی ز
کنار ما، به کنار ما
#بیدل_دهلوی
همه عمر با تو قدح زدیم و
نرفت رنج خمار ما
چه قیامتی که نمیرسی ز
کنار ما، به کنار ما
#بیدل_دهلوی
Audio
#موسیقی_عرفانی
#ساقی_بده_شرابی
#تورج_زاهدی
گفتی چه کسی در چه خیالی به کجایی
بیتاب توأم ، محو توأم ، خانه خرابم
#بیدل_دهلوی
#ساقی_بده_شرابی
#تورج_زاهدی
گفتی چه کسی در چه خیالی به کجایی
بیتاب توأم ، محو توأم ، خانه خرابم
#بیدل_دهلوی