معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.8K photos
12.7K videos
3.24K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
حکایتِ شبِ هجران که باز داند گفت؟
مگر کسی که چو سعدی ستاره بشمارد

#سعدی

#شبتون_پر_ستاره

در پناه نور و عشق الهی باشید
من ، تَرکِ وصالِ تو ، نگویم ،

اِلّا که بریزد استخوانم ،





مجنونم ،،، اگر بهایِ لیلی ،

مُلکِ عرب و عجم ، ستانم ،





#سعدی


#مجنونم = در اینجا به معنی دیوانه‌ام و بی عقلم می‌باشد نه مجنونی که عاشقِ لیلی بود
هیهات ، که چون تو شاهبازی ،

تشریف دهد ، به آشیانم ،




گر ، خانه ، محقّر است و تاریک ،

بر دیده‌ی روشنت ، نشانم ،




#سعدی
چه خوش است ،

در فراقی ،

همه عمر صبر کردن ،




به امیدِ آنکه ،

روزی ، به‌کف اوفتد وصالی ،





#سعدی
سخنی بگوی با من ،

که چنان اسیرِ عشقم ،





که به خویشتن ندارم ،

ز وجودت اشتغالی ،




#سعدی
عشق جانان در جهان هرگز نبودی کاشکی
یا چو بود اندر دلم کمتر فزودی کاشکی

آزمودم درد و داغ عشق باری صد هزار
همچو من معشوقه یک‌ره آزمودی کاشکی ...

#سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتم دری ز خلق ببندم
به روی خویش

دردیست در دلم که
ز دیوار بگذرد ...


#سعدی
اگر عداوت و جنگ است در میان عرب
میان لیلی و مجنون محبت است و صفاست

هزار دشمنی افتد به قول بدگویان
میان عاشق و معشوق، دوستی برجاست

#سعدی
_غزل شماره۴۳

گر نوازی‘ چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کُشی زار‘ چه دولت به از آنم باشد

گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست
تا شبی محرم اسرار نهانم باشد

#سعدی
شادی به روزگارِ گدایانِ کویِ دوست
بر خاکِ ره نشسته به امّیدِ رویِ دوست

گفتم به گوشه‌ای بنشینم ولی دلم
ننشیند از کشیدنِ خاطر به سویِ دوست

صبرم ز رویِ دوست میسّر نمی‌شود
دانی طریق چیست تحمّل ز خویِ دوست

ناچار هر که دل به غمِ رویِ دوست داد
کارش به هم برآمده باشد چو مویِ دوست

خاطر به باغ می‌رودم روزِ نوبهار
تا با درختِ گل بنشینم به بویِ دوست

فردا که خاکِ مرده به حشر آدمی کنند
ای باد خاکِ من مطلب جز به کویِ دوست

سعدی چراغ می‌نکند در شبِ فراق
ترسد که دیده باز کند جز به رویِ دوست

#سعدی