مولانا می گوید:
که هیچ وقت در دلت کینه کسی نباشد چرا؟
چون وقتی که در دلتان کینه باشد
دور و اطرافتان پر از خارستان است
یاد فلانی میکنی، یک خار در جگرت میرود.
یاد دیگری میکنی، یک خار دیگر در جگرت میرود.
حالا خوب است که آدم، وسط خارستان نشسته باشد؟...
وسط #گلستان بنشین.
آدم ها را #دوست داشته باش.
بگو که ذات همۀ آدم ها پاک است.
بالاخره، همه گرفتار شدند.
یک نفر گرفتار دیو شده است.
یک نفر گرفتار حرص شده؛
دیگری گرفتارِ چیز دیگری شده است.
لزومی ندارد که تو #کینهای از آنها در دل داشته باشی. چون کینه، از جنسِ خار است.
#استادالهی_قمشه_ای
که هیچ وقت در دلت کینه کسی نباشد چرا؟
چون وقتی که در دلتان کینه باشد
دور و اطرافتان پر از خارستان است
یاد فلانی میکنی، یک خار در جگرت میرود.
یاد دیگری میکنی، یک خار دیگر در جگرت میرود.
حالا خوب است که آدم، وسط خارستان نشسته باشد؟...
وسط #گلستان بنشین.
آدم ها را #دوست داشته باش.
بگو که ذات همۀ آدم ها پاک است.
بالاخره، همه گرفتار شدند.
یک نفر گرفتار دیو شده است.
یک نفر گرفتار حرص شده؛
دیگری گرفتارِ چیز دیگری شده است.
لزومی ندارد که تو #کینهای از آنها در دل داشته باشی. چون کینه، از جنسِ خار است.
#استادالهی_قمشه_ای