Doosti
Iraj
برزن به سبوی صحبت نادان، سنگ
بر دامن زیرکان عالم زن، چنگ
با نااهلان مکن تو یک لحظه درنگ
آیینه چو در آب نهی گیرد زنگ
#رباعی_مولانا
☆ از مصاحبت با نادان و نااهل باید دوری گزید و در عوض از حضور مردان خدا بهرهمند شد. چون همصحبتی با جاهلان سبب زنگار گرفتن روح و جان انسان میشود.
در گذشته از آهن صیقل شده به عنوان آیینه استفاده میکردند و هنگامی که آهن در آب بماند زنگ میزند و کدر و نازیبا میشود. مولانا در این بیت مصاحبت با نادان و نااهل را به ماندن آیینه در آب تشبیه کرده است.
#دوستی
#نادان
Nist Sho
Alireza Ghorbani
#دوست در کلام شمس و مولانا
مقصود از وجود عالم ملاقات دو #دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا؛ دور از هوی
سالها بگذرد که یکی را از ناگه #دوستی افتد که بیاساید.
مرا در همه عالم یک #دوست باشد
چه شادم به #دوستی تو
که مرا چنین #دوستی داد
خدا این دل مرا به تو دهد
مرا چه آن جهان ، چه این جهان
مرا چه قعر زمین، چه بالای آسمان
مرا چه بالا ، چه پست
#شمس_تبریزی
یا دیدن #دوست یا هوایش
دیگر چه کند کسی جهان را
ز یاد #دوست شیرین تر چه کارست؟
تو را ای #دوست چون من یار غارم
سری در غار کن کاین غار چونست؟
تا نقش خیال #دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
بر عاشقان فریضه بود جستجوی #دوست
#غزل_مولانا
ای #دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
من درد ترا ز دست آسان ندهم
دل برنکنم ز #دوست تا جان ندهم
ای #دوست به دوستی قرینیم ترا
هر جا که قدم نهی زمینیم ترا
#رباعی_مولانا
دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود
نه به خفتن
نه به گشتن
و نه به خوردن
الّا به دیدارِ #دوست
#فیه_ما_فیه
مقصود از وجود عالم ملاقات دو #دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا؛ دور از هوی
سالها بگذرد که یکی را از ناگه #دوستی افتد که بیاساید.
مرا در همه عالم یک #دوست باشد
چه شادم به #دوستی تو
که مرا چنین #دوستی داد
خدا این دل مرا به تو دهد
مرا چه آن جهان ، چه این جهان
مرا چه قعر زمین، چه بالای آسمان
مرا چه بالا ، چه پست
#شمس_تبریزی
یا دیدن #دوست یا هوایش
دیگر چه کند کسی جهان را
ز یاد #دوست شیرین تر چه کارست؟
تو را ای #دوست چون من یار غارم
سری در غار کن کاین غار چونست؟
تا نقش خیال #دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
بر عاشقان فریضه بود جستجوی #دوست
#غزل_مولانا
ای #دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
من درد ترا ز دست آسان ندهم
دل برنکنم ز #دوست تا جان ندهم
ای #دوست به دوستی قرینیم ترا
هر جا که قدم نهی زمینیم ترا
#رباعی_مولانا
دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود
نه به خفتن
نه به گشتن
و نه به خوردن
الّا به دیدارِ #دوست
#فیه_ما_فیه
گر آیَدْت روزی به چیزی نیاز
به دست و به گنج بخیلان میاز
هم از پیشهها آن گزین کاَندر اوی
ز نامش نگردد نهان آبِ روی
همان #دوستی با کسی کن بلند
که باشد به سختی تو را یارمند
تو در انجمن خامشی برگزین
چو خواهی که یکسر کنند آفرین
چو گویی همان گوی کآموختی
به آموختندر جگر سوختی
#حکیمابوالقاسم_فردوسی
به دست و به گنج بخیلان میاز
هم از پیشهها آن گزین کاَندر اوی
ز نامش نگردد نهان آبِ روی
همان #دوستی با کسی کن بلند
که باشد به سختی تو را یارمند
تو در انجمن خامشی برگزین
چو خواهی که یکسر کنند آفرین
چو گویی همان گوی کآموختی
به آموختندر جگر سوختی
#حکیمابوالقاسم_فردوسی