معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
ای در غرور نفس به سر برده روزگار

برخیز و کارکن که کنون است وقت کار

ای دوست ماه روزه رسید و تو خفته‌ای

آخر ز خواب غفلت دیرینه سر برآر

سالی دراز بوده‌ای اندر هوای خویش

ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار

پنداشتی که چون نخوری روزهٔ تو آنست

بسیار چیز هست جز این شرط روزه‌دار

هر عضو را بدان که به تحقیق روزه‌ای است

تا روزهٔ تو روزه بود نزد کردگار

اول نگاهدار نظر تا رخ چو گل

در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار

دیگر ببند گوش ز هر ناشنودنی

کز گفت و گوی هرزه شود عقل تار و مار

دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست

از غیبت و دروغ فروبند استوار

دیگر به وقت روزه‌گشادن مخور حرام

زیرا که خون خوری تو از آن به هزار بار

دیگر بسی مخسب که در تنگنای گور

چندانت خواب هست که آن نیست در شمار

دیگر به فکر آینهٔ دل چنان بکن

کز غیر ذکر حق ننشیند برو غبار

این است شرط روزه اگر مرد روزه‌ای

گرچه ز روی عقل یکی گفتم از هزار

دیگر بسی مخور که هر آن کس که سیر خورد

اعضاش جمله گرسنه گردند و بی قرار

تو خود نشسته تا که کی آید پدید شب

چون شمع جان خویش بسوزی در انتظار

تا خوان و نان بسازی از غایت شره

گویی دو چشم تو شود از هر سویی چهار

چندان خوری که دم نتوانی زد از گلو

ور دم زنی برآورد آن دم ز تو دمار

صد بار باشدت چو شکم‌پر شد از طعام

حالی ز پشت تو همه باز اوفتاد بار

این روزه نیست گر شرف روزه بایدت

بیرون شوی ز تویی تو بر مثال مار

مویت سپید گشت و دل تو سیاه شد

تا کی کند سپیدگری ای سیاه کار

یارب به حق طاعت پاکان پاک دل

یارب به حق روزهٔ مردان روزه‌دار

کز هرچه دیده‌ای تو ز عطار ناپسند

کانرا نبوده‌ای تو به وجهی پسند کار

چون با در تو گشت و پشیمان شد از گناه

وز فعل خویش خیره فروماند و شرمسار

عفوش کن و ببخش تو دانی که لایق است

تا جرم آفریده کرم ز آفریدگار

 

#عطار_نیشابوری
#بزرگداشت
Forwarded from Deleted Account
آن که برگشت و
جفا کرد
و به هیچم بفروخت ...

به همه عالمش
از من
نتوانند خرید

#سعدی_جانم
#بزرگداشت
#بزرگداشت_فردوسی

#میرجلال_الدین_کزازی:
فردوسی با فرهنگ و هنر ایران را از فروپاشی رهانید

درست است که فردوسی شهریار و شاهنشاه نبود، اما هنرمندی سخنور بود که با نیروی برتر از زمین یعنی با فرهنگ و هنر، جغرافیای زمینی و مرزی ایران را از فروپاشی رهانید؛ چرا که در آن زمان رشته‌های پیشین پاره شده بود و ایران به ده‌ها سرزمین گسیخته شده بود، سرزمین هایی که با یکدیگر پیوندی نداشتند را فردوسی با رشته‌ی نیرومندتر و استوارتر، یعنی سخن خود و شاهنامه ایرانیان را به یکدیگر پیوست. فردوسی تنها فرهنگ و زبان ایران را از گزند گران و آسیبی که آواروار به این کشور فروافتاده بود نرهانید، بلکه ایران مرزی و جغرافیایی را هم پاسداشت، در زنهار هنر خویش گرفت و دگربار پیوند ایران یکپارچه را در فرهنگ اندیشه و هنر با ایران کهن زنده کرد.
#بزرگداشت_فردوسی


#جلال_خالقی_مطلق :
فردوسی به کسی می ماند که بر باروی ویران شهری سوخته ایستاده است

از ایران همی یاد کرد و بسوخت
بکردارِ آتش همی برفروخت

فردوسی به کسی می ماند که بر بارویِ ویرانِ شهری سوخته ایستاده است و شکوهِ بربادرفتهٔ آن را توصیف می‌کند. از پیکرِ مردگان کاخ و میدان می سازد و از دود و آتش باغ و گلشن. ولی هر چندگاه، یک بار هم به خود می آید و با دیدن وضع دلخراش موجود به بی مهری و بد گوهری جهان نفرین می فرستد و زبان به پند و اندرز می گشاید. بدین ترتیب توصیفی که فردوسی از ایران می کند عمیقاً با پرسش از هدف و مفهومِ زندگی آمیخته است. فردوسی با این پرسشِ بی‌پاسخ شرابِ بی غش همهٔ سخنوران پس از خود را از دَردِ ایران دُردآلود کرده است.

📚جلال خالقی مطلق، سخن های دیرینه، ایران در گذشتِ روزگاران ص۲۰۷
Forwarded from حمید
#بزرگداشت_فردوسی


#جلال_خالقی_مطلق :
فردوسی به کسی می ماند که بر باروی ویران شهری سوخته ایستاده است

از ایران همی یاد کرد و بسوخت
بکردارِ آتش همی برفروخت

فردوسی به کسی می ماند که بر بارویِ ویرانِ شهری سوخته ایستاده است و شکوهِ بربادرفتهٔ آن را توصیف می‌کند. از پیکرِ مردگان کاخ و میدان می سازد و از دود و آتش باغ و گلشن. ولی هر چندگاه، یک بار هم به خود می آید و با دیدن وضع دلخراش موجود به بی مهری و بد گوهری جهان نفرین می فرستد و زبان به پند و اندرز می گشاید. بدین ترتیب توصیفی که فردوسی از ایران می کند عمیقاً با پرسش از هدف و مفهومِ زندگی آمیخته است. فردوسی با این پرسشِ بی‌پاسخ شرابِ بی غش همهٔ سخنوران پس از خود را از دَردِ ایران دُردآلود کرده است.

📚جلال خالقی مطلق، سخن های دیرینه، ایران در گذشتِ روزگاران ص۲۰۷
۸مرداد
#بزرگداشت_شیخ_شهاب‌الدین_سهروردی

سودای میان تهی ز سر بیرون کن
از ناز بکاه و در نیاز افزون کن

استاد تو عشق است چو آنجا برسی
او خود به زبان حال گوید چون کن

#سهروردی _ شیخ اشراق
Forwarded from ربات حذف ✂️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ـــــ
«مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگ‌ترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»

▪️محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوه‌ای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظِ صورت و فُرم نیز قوی‌‌ترین اثرِ زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است اما در شیوهٔ بیان یا صورتْ دارای ضعف و نقص است.

▪️مثنوی ساختاری پیچیده و سیّال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض می‌کند و به هیچ‌روی قابل طبقه‌بندی نیست.

▪️در ادبیات جهان برای هر مؤلفی می‌توان فرم‌های خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرم‌ها طبقه‌بندی کرد الّا مثنوی که مثل جریانِ رودخانه، هر لحظه به شکلی درمی‌آید.

محمدرضا شفیعی کدکنی
مقدمهٔ غزلیات شمس تبریزی
#بزرگداشت_خداوندگار
ویدیو: مثنوی‌خوانی استاد شجریان بر سر مزار مولانا.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ـــــ
«مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگ‌ترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»

▪️محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوه‌ای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظِ صورت و فُرم نیز قوی‌‌ترین اثرِ زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است اما در شیوهٔ بیان یا صورتْ دارای ضعف و نقص است.

▪️مثنوی ساختاری پیچیده و سیّال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض می‌کند و به هیچ‌روی قابل طبقه‌بندی نیست.

▪️در ادبیات جهان برای هر مؤلفی می‌توان فرم‌های خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرم‌ها طبقه‌بندی کرد الّا مثنوی که مثل جریانِ رودخانه، هر لحظه به شکلی درمی‌آید.

محمدرضا شفیعی کدکنی
مقدمهٔ غزلیات شمس تبریزی
#بزرگداشت_خداوندگار
ویدیو: مثنوی‌خوانی استاد شجریان بر سر مزار مولانا.
Forwarded from ا. تقی پور
سال دوم دبیرستان بود که علاقه به خواندن دیوان حافظ در من شکل گرفت، پیش از آن کم و بیش با شعرهایش آشنا بودم؛ اما آن سال طور دیگری حافظ را شناختم. شاید یکی از دلایل میل و‌ رغبتم ناگهانی‌ام به شعر حافظ منع مدیر دبیرستان از امانت دادن دیوان حافظ به دانش آموزان بود که مبادا دور هم جمع شوند و فال بگیرند و من که آن روزها با مسئول کتابخانه‌ی مدرسه خیلی ایاغ بودم با هزار احتیاط و ترس از فهمیدن خانم مدیر سخت‌گیر و بدعنق، از سر کنجکاوی دیوان حافظ را به امانت گرفتم و این نقطه‌ی عطف عشق و علاقه‌ی بی پایانم به شعر حافظ شد.
از آن زمان تا کنون سال‌های زیادی سپری شده؛ اما همچنان اشتیاق و عطشی که به خواندن دیوان حافظ دارم در من فروکش نکرده است. سال‌های زیادی را با شعر حافظ زیسته‌ام و هنوز وقتی که دیوانش را در دست می‌گیرم زمان در من متوقف می‌شود و جهانم از صدای دل‌انگیز سخن حافظ که حافظه‌ی روزگاران است لبریز می‌شود.
برای من هر روز، روز خواجه حافظ شیرازی است و هر سال بیستم مهر ماه، بیست بار مهرم را به شعرهای این یگانه‌ی روزگار می‌افزاید.

#بهاره_سالارآبادی
#بزرگداشت_حافظ
#بیست_مهر_ماه
خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود...
۱ خرداد #بزرگداشت صدرالمتالهین #ملاصدرا است
کجا رسد به تو مکتوب گریه‌آلودم
که باد هم نبرد کاغذی که نم دارد


تویی در دیده‌ام چون نور و محرومم ز دیدارت
نمی‌دانم ز نزدیکی کنم فریاد، یا دوری


چنان به فکرِ تو در خویشتن فرورفتیم
که خشک شد چو سبو دست ِ زیر سر ما را


پیوسته است سلسله موج‌ها به هم
خود را شکسته
هر که دل ما شکسته است

دیده از اشک و دل از داغ و لب از آه، پر است
عشق در هر گذری، رنگ دگر می‌ریزد


لطافت آنقدر دارد که هنگام خرامیدن
توان از پشت پایش دید نقش روی قالی را



بازآ که از جدایی تیغ تو زخم‌ها
چون ماهیانِ تشنه دهن باز کرده‌اند



در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو
عالم پُر است از تو و خالی‌ست
جای تو


حلقه‌ی دام گرفتاری دهن وا کردن است
ماهی لب‌بسته را قلاب نتواند گرفت



چندشاه‌بیت : از صائب
سبک هندی/

#بزرگداشت_صائب_تبریزی‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم



#شیراز #بزرگداشت_سعدی_شیرازی
۸ مهر روز بزرگداشت مولوی

(زاده سال ۶۰۴ق  بلخ -- درگذشته سال ۶۷۲ق قونیه)

او جلال‌الدین محمدبن بهاءالدین، معروف به «مولانا» «مولوی» «ملای روم» و «جلال‌الدین رومی» است که در کودکی مقارن حمله‌ مغول، با پدرش به آسیای صغیر در ترکیه‌ امروزی رفت و با خاندانش در قونیه مستقر شد. وی پس از فراگیری علوم از پدر و دیگر استادان قونیه و شام، به تدریس پرداخت و بعدها با عارفی بزرگ به نام «شمس‌ُالدین محمدتبریزی» در قونیه ملاقات کرد و از نَفَسِ گرم او چنان به تب و تاب افتاد که تا دم واپسین زندگی، سردی نیافت. در این دوره‌ پرشور که ۳۰ سال از پایان زندگی او را در بر می‌گیرد، آثار بی‌نظیری از او به‌ وجود آمد.
وی در مثنوی که آن را «مثنوی معنوی» می‌خوانند، مسائل مهم عرفانی، دینی و اخلاقی را مطرح کرده است که در آن، هنگام توضیح، به‌بیان آیات و احادیث و امثال می‌پردازد. غیر از مثنوی «غزل‌های مولوی» همچون دریای جوشانی از عواطف و اندیشه‌های بلند اوست که با نشیب و فراز همراه است. «مجموعه‌ غزلیات مولوی» «دیوان شمس تبریزی» نام دارد. همچنین  کتاب‌های «فیه مافیه، «مکاتیب» و «مجالسِ سَبعه» از آثار منثور اوست. آرامگاه مولوی در قونیه‌ ترکیه ا‌ست.


#بزرگداشت_مولانا
«ما قدر شاهنامه را نمی‌دانیم؛ گمان می‌کنیم همه ملت‌ها و همه زبان‌ها چنین اثری دارند. اما به یک معنا فقط زبان فارسی است که چنین شاهکاری دارد.»

« در تمام تاریخ شعر ما همه‌ی شاعران در جبهه لاعقلانیت بوده‌اند و  فقط دو نفر در جبهه‌ی عقلانیت بوده‌اند: فردوسی، ناصر خسرو.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#بزرگداشت #فردوسی
❤️❤️
معرفی عارفان
٨ اسفند ۶۴ گلي زيبا و بلبلي خوشخوان از بوستان هنر ايران جدا شد.   استاد #غلامحسين_بنان يادش گرامی باد.
#بزرگداشت

در سالگرد درگذشت
استاد #غلامحسین_بنان

استاد آوازی که
قصد خوانندگی نداشت!

امروز هشتم اسفندماه، سالگرد درگذشت یکی از بزرگ‌ترین استادان آواز ایران و صدای گرم سرود «ای ایران» است.
در سالگرد فوت «غلامحسین بنان» یادی از این استاد بزرگ ایرانی می‌کنیم.
برای به یادآوردن او کافی است تا یک‌بار دیگر سرود «ایران» را گوش دهید.
صدایی گرم و آشنا که
۷۰ سال پیش این سرود ِ
ً فارسی را خواند تا خودش و آهنگش به خاطره جمعی همه ما ایرانی‌ها تبدیل شوند.
«غلامحسین بنان» است؛ کسی که در خانواده‌ای پر از موسیقی و صدا به دنیا آمد و پدر و مادر و خواهرانش همه دستی در موسیقی داشتند و از همان کودکی گوشش به سازوآواز آشنا شد و همین بهانه‌ای شد که پای خودش هم به رادیو و آواز باز شود و بشود خواننده‌ای که آرمان‌ها و
ایده آل‌هایش همیشه جلوتر از انتظارش از خودش بود و برای همین بهترین و خاطره‌انگیزترین آهنگ‌ها و سرودهایش را کارهای متوسط و علاقه مردم به آوازهایش عجیب می‌داند.
دو بیتم جگر کرد روزی کباب
که می‌گفت گوینده‌ای با رباب:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت

#سعدی
#بزرگداشت

روز اول اردیبهشت ماه، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، توسط مرکز سعدی‌شناسی ایران، روز سعدی نامیده شده است. این رسم از سال ۱۳۸۱ برقرار بوده ولی در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز اردیبهشت ماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به عنوان روز سعدی نامگذاری شد
در ربیع الابرار آمده است که: ابلیس گفت: خداوندا، بندگان تو، ترا دوست همی دارند و عصیانیت همی کنند. اما مرا دشمن همی دارند ولی اطاعتم همی کنند.
جوابش آمد که: ما اطاعت ایشان از تو را به دشمنیشان با تو بخشیدیم. و هر چند که با همه ی عشق اطاعتمان نکنند، ایمانشان را پذیرفتیم.

#شیخ_بهایی
#بزرگداشت
#روز_معمار
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
سراسر زمانه بدو گشت باز
برآمد بر این روزگار دراز
نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز

#فردوسی
#بزرگداشت

۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت «حکیم ابوالقاسم فردوسی»، بزرگ‏ترین حماسه‌سرای ایران و یکی از حماسه‌سرایان بزرگ جهان است. براساس گفته‌های تاریخی؛ ۲۵ اردیبهشت روزی است که فردوسی سرودن شاهنامه را بعد از ۳۰ سال به پایان رساند و به همین علت امروز روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی نام گرفته است
"هر كشورى و سرزمينى
شكسپيرى دارد و شكسپير ايران،
عُمرخيام است"...🌷

#ژنه_گوردون
#بیست_و_هشتم_اردیبهشت
#بزرگداشت_خیام
وابسته ی یک دمیم و آن دم هیچ است
من هیچ ندانم که مرا آن‌که سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هرسه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
 

#خیام
#بزرگداشت
عُمَر خَیّام نیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (۴۴۰ – ۵۱۷ هجری قمری) که خیامی، خیام نیشابوری، عمر خیام و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده‌است، همه‌چیزدان، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است،ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. رباعیات خیام به بیشترِ زبان‌های زنده دنیا برگردانده شده‌است. آوازهٔ وی در غرب به‌طور مشخص بیشتر مدیون ترجمهٔ ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او به زبان انگلیسی است.