امید وصل تو جانم به رقص می‌آرد
چو بادِ صبح که در گردش آورد ریحان

دو چیز حاصل عمرست، نام نیک و ثواب
وزین دو درگذری "کلُّ مَنْ عَلیها فَان"...

#سعدی_جانم

یک روز به شیدایی...
در زلف تو آویزم...

زان دو لب شیرینت...
صد شور برانگیزم...

#سعدی_جانم

آن که برگشت و
جفا کرد
و به هیچم بفروخت ...

به همه عالمش
از من
نتوانند خرید

#سعدی_جانم
#بزرگداشت

هشیار کسی باید
کز عشق بپرهیزد

وین طبع که من دارم
با عقل نیامیزد

#سعدی_جانم

گفتم اگر نبینَمت...
مهر فرامُشم شود...

می روی و مقابلی...
غایب و در تصوری...

#سعدی_جانم

تو فارغی و عشقت
بازیچه می نماید

تا خرمنت نسوزد
تشویش ما ندانی


#سعدی_جانم

دوست گر با ما بسازد
دولتی باشد عظیم

ور نسازد می‌بباید ساختن
با خوی دوست

#سعدی_جانم

گفته بودی همه زرقند و فریبند و فسوس
سعدی آن نیست ولیکن چو تو فرمایی هست

#سعدی_جانم

گهی بر درد بی درمان
بگریم

گهی بر حال بی سامان
بخندم

#سعدی_جانم

گفتم آهن دلی کنم چندی
ندهم دل به هیچ دلبندی

#سعدی_جانم

تا تو به خاطر منی
کس نگذشت بر دلم

مثل تو کیست در جهان
تا ز تو مهر بگسلم...

#سعدی_جانم

هشیار کسی باید
کز عشق بپرهیزد

وین طبع که من دارم
با عقل نیامیزد

#سعدی_جانم

هر که سودای تو دارد
چه غم از هر که جهانش

نگران تو چه اندیشه و
بیم از دگرانش

#سعدی_جانم