ای نادره مهمانِ ما،
بُردی قَرار از جانِ ما
آخِر کجا میخوانیاَم،
گفتا بُرون از جان و جا
از پایِ این زندانیان،
بیرون کُنم بَنْدِ گِران
بر چَرخ بِنْهَم نردبان،
تا جان بَرآیَد بر عُلا...
مقالات شمس:
«اگر چنان توانی کردن که ما را سفر نباید کردن، جهت کار تو و جهتِ مصلحت تو، و کار هم بدین سفر که کردیم برآید، نیکو باشد. زیرا که من در معرض آن نیستم که تو را سفر فرمایم. من بر خود نهم رنج سفر را جهت صلاح کار شما. زیرا فراق پزنده است. در فراق گفته میشود که آنقدر امر و نهی چه بود، چرا نکردم؟ آن سهل چیزی بود در برابر این مشقت فراق...من جهت مصلحت تو پنجاه سفر بکنم. سفر من برای برآید کار توست. اگر نه مرا چه تفاوت؟ از روم تا به شام، در کعبه باشم و یا در استنبول، تفاوت نکند. الا آن است که البته فِراق پخته میکند و مهذب میکند.»
#مقالات_شمس
#مولانا #شمس_تبریزی
بُردی قَرار از جانِ ما
آخِر کجا میخوانیاَم،
گفتا بُرون از جان و جا
از پایِ این زندانیان،
بیرون کُنم بَنْدِ گِران
بر چَرخ بِنْهَم نردبان،
تا جان بَرآیَد بر عُلا...
مقالات شمس:
«اگر چنان توانی کردن که ما را سفر نباید کردن، جهت کار تو و جهتِ مصلحت تو، و کار هم بدین سفر که کردیم برآید، نیکو باشد. زیرا که من در معرض آن نیستم که تو را سفر فرمایم. من بر خود نهم رنج سفر را جهت صلاح کار شما. زیرا فراق پزنده است. در فراق گفته میشود که آنقدر امر و نهی چه بود، چرا نکردم؟ آن سهل چیزی بود در برابر این مشقت فراق...من جهت مصلحت تو پنجاه سفر بکنم. سفر من برای برآید کار توست. اگر نه مرا چه تفاوت؟ از روم تا به شام، در کعبه باشم و یا در استنبول، تفاوت نکند. الا آن است که البته فِراق پخته میکند و مهذب میکند.»
#مقالات_شمس
#مولانا #شمس_تبریزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خلل از این است
که خدا را به نظرِ محبت نمی نگرند،
به نظرِ علم می نگرند
و به نظرِ معرفت
و به نظرِ فلسفه!
نظرِ محبّت کارِ دیگر است.
#مقالات
#شمس_تبريزي
که خدا را به نظرِ محبت نمی نگرند،
به نظرِ علم می نگرند
و به نظرِ معرفت
و به نظرِ فلسفه!
نظرِ محبّت کارِ دیگر است.
#مقالات
#شمس_تبريزي
سخن بیپایان است،
اما به قدر طالب فرو میآید.
حكمت همچو باران است.
در معدن خویش بیپایان است،
اما به قدر مصلحت فرود آید
- در زمستان و در بهار و در تابستان و در پاییز، به قدر او و بیشتر و کمتر.
اما از آنجا که میآید، آنجا بیحد است.
شکر را در کاغذ کنند یا داروها را عطاران.
اما شکر آن قدر نباشد که در کاغذ است - کانهای شکر و کانهای دارو بیحد است.
و بینهایت در کاغذ کی گنجد ؟
#مقالات مولانا
اما به قدر طالب فرو میآید.
حكمت همچو باران است.
در معدن خویش بیپایان است،
اما به قدر مصلحت فرود آید
- در زمستان و در بهار و در تابستان و در پاییز، به قدر او و بیشتر و کمتر.
اما از آنجا که میآید، آنجا بیحد است.
شکر را در کاغذ کنند یا داروها را عطاران.
اما شکر آن قدر نباشد که در کاغذ است - کانهای شکر و کانهای دارو بیحد است.
و بینهایت در کاغذ کی گنجد ؟
#مقالات مولانا
با هر چه نشینی و با هر چه باشی خوی او گیری. در سبزه و گل نگری تازگی درآید. زیرا همنشین، ترا در عالم خویش کشد. و از این روست که قرآن خواندن دل را صاف کند. زیرا از انبیا یاد کنی و احوال ایشان، صورت انبیا بر روح تو جمع شود و همنشین شود.
#مقالات_شمس
#مقالات_شمس
خلل از این است
که خدا را به نظرِ محبت نمی نگرند،
به نظرِ علم می نگرند
و به نظرِ معرفت
و به نظرِ فلسفه!
نظرِ محبّت کارِ دیگر است.
#شمس_تبریزی⚘
#مقالات
که خدا را به نظرِ محبت نمی نگرند،
به نظرِ علم می نگرند
و به نظرِ معرفت
و به نظرِ فلسفه!
نظرِ محبّت کارِ دیگر است.
#شمس_تبریزی⚘
#مقالات
Forwarded from Mina
اشتهای صادق و کاذب
اشتهای آب را اگر ندانی که صادق است یا کاذب، حلواهای شکر پیش او بنه، اگر به او التفات کرد صادق نیست.
#مقالات_شمس
تشنگی حقیقی مارو از هرچه غیر از آب دلزده میکن.
سوال اینست که آیا ما در ادعای محبتمون به حق صادقیم؟ اگر صادقیم چگونه غیر او چیز دیگری میخواهیم؟!
درود بزرگوار شبتون بخیر🙏✨🌺👌👌✌️✌️
اشتهای آب را اگر ندانی که صادق است یا کاذب، حلواهای شکر پیش او بنه، اگر به او التفات کرد صادق نیست.
#مقالات_شمس
تشنگی حقیقی مارو از هرچه غیر از آب دلزده میکن.
سوال اینست که آیا ما در ادعای محبتمون به حق صادقیم؟ اگر صادقیم چگونه غیر او چیز دیگری میخواهیم؟!
درود بزرگوار شبتون بخیر🙏✨🌺👌👌✌️✌️