معرفی عارفان
1.08K subscribers
32.6K photos
11.7K videos
3.17K files
2.66K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری

برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را


سعدی
نقل است که گفت عجب دارم ازین شاگردان که گویند از پیش استاد بشنویم ولکن شما دانید که بوالحسن هیچ مخلوقی را به استادی نگرفته است، استاد وی حق بوده است

شیخ خرقان
نماز کردن و "روزه" داشتن
کار عابدان بود
اما "آفت" از دل جدا کردن
کارِ مردان بوَد.



جناب ابوالحسن خرقانی
نورالعلوم
شب فراق که داند که تا سحر چند است

مگر کسی که به زندان عشق دربند است

سعدی
امیر المؤمنین در کلمات قصار خود جمله ای دارد فوق العاده!

"قیمة کلّ امرءٍ ما یحسنه"
ارزش هر انسانی وابسته به آن چیزی است که انجام می دهد


تا در طلب گوهر کانی کانی

تا در هوس لقمه‌ی نانی نانی


این نکته‌ی رمز اگر بدانی دانی

هر چیز که در جستن آنی آنی

رباعی/مولانا


افضل تمامی ارزش ها عشق است
گر جان من بخواهی، کردم حلال بر تو
چیزی که دوست خواهد، بر ما حرام باشد

اوحدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نام تو که
بی نیازترین تنهایی...

با تکیه بر
لطف و مهربانی ات
روزمان را آغاز می کنیم

پروردگارا
سپاس از صبح امروز، که باز هم،
سلامت عزیزانم، قشنگترین هدیه زندگی من است ؛
ودل انگیز ترین نغمه است ، شنیدن صدای نفسهایشان،
بر حریر زندگی

این همه را سپاس🙏
الهی به امید تو 🌹


سلام صبحتون بخیر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک حبه نور


بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده رحمتگر

#سوره_مبارکه_آل‌_عمران_آیه_۹۶


إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي
بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۶﴾

در حقيقت نخستين خانه‏ اى كه براى عبادت
مردم نهاده شده همان است كه
در مكه است و مبارك و براى
جهانيان مايه هدايت است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴
🕯ای آشنا با تشنگی،
🖤ای هم صدای العطش

🕯دل بردی از اهل ولا،
🖤ای یادگار کربلا

🕯شهادت جانگداز بنیان‌گذار
🖤نهضت علمی علوی
🕯و شکافنده علوم الهی،
🖤حضرت امام محمد باقر
علیه‌السلام تسلیت باد.🏴
برجه ز خواب و بنگر صبحی دگر دمیده

جویان و پای کوبان از آسمان رسیده

ای جان چرا نشستی وقت می است و مستی

آخر در این کشاکش کس نیست پاکشیده

#مولانا
برای چشم خاموشت بمیرم
کنار چشمه نوشت بمیرم
 نمی خواهم در آغوشت بگیرم
که می خواهم در آغوشت بمیرم

#فریدون_مشیری
#گناه_دریا
#آغوش
زِ باغِ پیرهنت، چون دریچه‌ها، وا شد

بهارِ گُم شده، پشتِ دریچه، پیدا شد

رها زِ سلطهٔ پاییز، در بهارِ اتاق

گلی به نام تو، بر بازوانِ من، وا شد

به دیدن تو، همه ذرّه‌هایِ من، شد چشم

و چشم‌ها، همه سر تا به پا، تماشا شد

تمامِ منظره، پوشیده از تو شد، یعنی

جهان به چشمِ دلِ من، دوباره زیبا شد

زمانه ریخت به جامم هرآنچه تلخانه

به نام تو که درآمیختم، گوارا شد

فرشته‌ها، تو و من را به هم نشان دادند

میان زهره و ماه، از تو گفتگوها شد

تنت هنوز به اندازه‌ای لطافت داشت،

که گل در آینه از دیدنش، شکوفا شد

شتابِ خواستنت، این‌چنین که می‌بالد

به دوریِ تو، مگر می‌توان شکیبا شد؟

اُمیدوار نبودم دوباره از دلِ تو

که مهربان بشود با دلِ من، امّا شد

دوباره طوطیکِ شوکرانیِ شعرم

به خنده خندهٔ شیرینِ تو، شکرخا شد

قرارنامهٔ وصلِ من و تو بود، آن که

به رویِ شانهٔ تو، با لبِ من امضا شد


#حسین_منزوی
#با_عشق_در_حوالی_فاجعه
#غزل_شماره_۷
من چاهی را تعلیم کرده‌ام
که به آبی نمی‌رسد
ولی چه تاریکی ِ زیبایی
از آن سو تاریکی ِ زیر خاک
چاهی زده‌ست که به چهره‌ی من می‌رسد
من آبم ، آب
و سیه‌چردگان معذب
پیش از نماز مرا می‌جویند
نگاهی به آسمان ، مجهزم می‌سازد که سکوت کنم
و از میان حنجره‌های گسیخته
سلاحی به رنگ آب بجویم
آن لحظه که آب
به رنگ خود پرخاش می‌کند ، من آنم
آن لحظه‌ام
و رنگ آب ، هرچه بیشتر در آب غرق شود
زنده تر می‌شود ، آبی‌تر


#بیژن_الهی
بیژن الهی (زادهٔ ۱۶ تیر ۱۳۲۴ – درگذشتهٔ ۹ آذر ۱۳۸۹ در تهران) شاعر، مترجم، محقق و نقاش ایرانی بود. او از شاعران جریان موسوم به شعر دیگر است.
ديدار آن بود که جز او را نبینی
شیخ ابوالحسن خرقانی
بیا که تُرک فلک‌خوانِ روزه غارت کرد
هلال عید، به دور قدح اشارت کرد

ثواب روزه و حج قبول، آن کس برد
‌که خاک میکده‌ی عشق را زیارت کرد

#حافظ
و چون تو مرا دوست داری،
دنیا بزرگ‌تر
آسمان وسیع‌تر
دریا آبی‌تر
گنجشک‌ها آزادتر
و من هزار بار زیباتر شده‌ام ...

#سعاد_الصباح
کُحل الجواهری به من آر ای نسیم ِ صبح!
زان خاک ِ نیکبخت که شد رهگذار ِ دوست

ماییم و آستانه‌ی عشق و سر ِ نیاز
تا خواب ِ خوش که را بَرد اندر کنار ِ دوست

دشمن به قصد ِ حافظ اگر دم زند چه باک
منت خدای را که نیَم شرمسار ِ دوست
حافظ
هرکس که تو را شناخت جان را چه کند؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟

مولانای جان
سنگ را هرگز نگوید کس بیا 
از کلوخى کس کجا جوید وفا

آدمى را کس نگوید، هین بپر  
یا بیا اى کور تو در من نگر

#مثنوی_مولانا
نگارین روی و شیرین خوی و عنبربوی و سیمین تن
چه خوش بودی در آغوشم اگر یارای آنستی

تو گویی در همه عمرم میسر گردد این دولت
که کام از عمر برگیرم و گر خود یک زمانستی





#سعدی