لب و لنج کفوری را دریدی
بدان دریای امواج عطایی
گشادی چشم و گوش خاکیان را
همه حیران که چون بر میگشایی
#مولانای_جان
بدان دریای امواج عطایی
گشادی چشم و گوش خاکیان را
همه حیران که چون بر میگشایی
#مولانای_جان
هر آن سنگی که در چرخش کشیدی
بیابد کان بیابد کیمیایی
به تو جنبد جهان جان جهانی
اگر چه او نداند که کجایی
#مولانای_جان
بیابد کان بیابد کیمیایی
به تو جنبد جهان جان جهانی
اگر چه او نداند که کجایی
#مولانای_جان
ای صورت روحانی امروز چه آوردی
آورد نمیدانم، دانم که مرا بردی
ایگلشننیکوییامروز چهخوشبویی
بر شاخ کهخندیدی در باغ کهپروردی
#مولانای_جان
آورد نمیدانم، دانم که مرا بردی
ایگلشننیکوییامروز چهخوشبویی
بر شاخ کهخندیدی در باغ کهپروردی
#مولانای_جان
چه نور افزاید از برق آفتابی
چه بربندد ز ویرانی جهانی
ز یک قطره چه خواهد خورد بحری
ز یک حبه چه دزدد گنج و کانی
#مولانای_جان
چه بربندد ز ویرانی جهانی
ز یک قطره چه خواهد خورد بحری
ز یک حبه چه دزدد گنج و کانی
#مولانای_جان
بیا جانا که امروز آن مایی
کجایی تو کجایی تو کجایی
به فر سایهات چون آفتابیم
همایی تو همایی تو همایی
#مولانای_جان
کجایی تو کجایی تو کجایی
به فر سایهات چون آفتابیم
همایی تو همایی تو همایی
#مولانای_جان
جهان فانی نماند ز آنک او را
بقایی تو بقایی تو بقایی
چه چنگ اندر تو زد عالم که او را
نوایی تو نوایی تو نوایی
#مولانای_جان
بقایی تو بقایی تو بقایی
چه چنگ اندر تو زد عالم که او را
نوایی تو نوایی تو نوایی
#مولانای_جان
دوزخست آن خانه کان بی روزنست
اصل دین ای بنده روزن کردنست
تیشهٔ هر بیشهای کم زن بیا
تیشه زن در کندن روزن هلا
#مولانای جان
اصل دین ای بنده روزن کردنست
تیشهٔ هر بیشهای کم زن بیا
تیشه زن در کندن روزن هلا
#مولانای جان
چو عاشق بیکله گردد تو او را
قبایی تو قبایی تو قبایی
خمش کردم ولی بهر خدا را
خدایی کن خدایی کن خدایی
#مولانای_جان
قبایی تو قبایی تو قبایی
خمش کردم ولی بهر خدا را
خدایی کن خدایی کن خدایی
#مولانای_جان
من پیر فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانم کردی
میترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
#مولانای_جان
من مرده بدم ز زندگانم کردی
میترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
#مولانای_جان