معرفی عارفان
1.16K subscribers
33K photos
11.9K videos
3.19K files
2.72K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرود می‌آید آرام آرام
شبِ نشسته به روی چراغ‌ها
و دست می‌گذارد بر شانه‌ام
صدای ماه نجوا می‌کند در گوشم
هر آن‌چه را زمانی
شنیده است از چشم‌هایت.

#محمد_مختاری

#شبتون_بخیر
آهنگ زیبا_ مست و خراب
ویگن
ویگن
تقدیم
مهربان خدای من

حال دلم هر چه باشد ،
مطمئنم به شکرانه وجود تو ،
ته قصه خوب است .

به نام خدای همه
#یک حبه نور

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ

ای مردم! نعمت خدا را بر خودتان یاد کنید. آیا جز خدا آفریننده ای هست که از آسمان و زمین شما را روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست.

#فاطر-آیه ۳
آدمها فکر می کنند
اگر یک بار دیگر متولد شوند
جور دیگری زندگی می کنند،
شاد
خوشبخت
و کم اشتباه خواهند بود،
فکر می کنند می توانند
همه چیز را از نو بسازند،
محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدم ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم...

🌺🌺🌺

یار مهربانم
درود
بامداد پنجشنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

آرزو میکنم
دقایق امروز
برایتـــــان سرشـــار از عـــشق
برکـت و تندرستی باشد
و به هـر آنچه
آرزویـــش را دارید برسید
روزتون پر از
مهر و شادی

الهی به امید تو

🌺🌺🌺

شاد باشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
برای کائنات، دستیابی به خواسته هایتان زمان نمی برد.
هر تاخیری بخاطر جایگاه باور، آگاهی و احساستان است.
شما می توانید با قدرت باور خود،
رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید...
.
دل را خراب کرد و به گنجِ هنر رسید
عشقِ خراب‌کارِ تو آبادی آوَرَد

#اسماعیل_خویی

۹ تیر ماه زاد روز اسماعیل خویی گرامی باد 🌹
اسماعیل خویی از جانشینان جدی آن نسل از شاعران متعهد است که مانند نیما یوشیج قلم شان سلاحی برای مبارزه علیه سرکوب های اجتماعی و سیاسی، و پیش از هر چیز علیه خفه کردن ادبیات، و در راستای رسیدن به آزادی اندیشه و بیان بوده است.

اشعار خویی در کشورهای مختلف و به زبانهای انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی و اوکراینی ترجمه شده‌اند.
او همچنان با تسلطی که به زبان انگلیسی داشت، به این زبان نیز اشعاری سروده است و نخستین شاعر ایرانی است که" جایزه روکرت "درکوبرگ را در سال ۲۰۱۰ از آن خود کرده است.

«بی‌تاب»،
«از صدای سخن عشق»،
«درنابهنگام»،
«جهان دیگری می‌آفرینم»
و «قهقاه ناشنیدنی مرگ»
از جمله آثار اوست.

یادشون گرامی🌹🙏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگه خواستی تکیه بدی
نه به چهره ها اعتماد کن
نه به زبون ها
به دو تا چیز اما میشه تکیه کرد؛
یکی مرام و مردونگی
دومی انسانیت
اولی نمک میشناسه
دومی هیچ وقت ظلم نمیکنه!
از کواکب گل فشاند چرخ در دامان صبح
آفتاب آیینه ‌کارد در ره جولان صبح


آنچه آغازش فنا باشد ز انجامش مپرس
می‌توان طومار امکان‌ خواند از عنوان صبح

#بیدل_دهلوی
ستاره گم شد و خورشید سر زد
پرستویی به بام خانه پر زد

در آن صبحم صفای آرزویی
شبِ اندیشه را رنگِ سحر زد

پرستو باشم و از دام این خاک
گشایم پَر به سوی بام افلاک

ز چشم‌انداز بی ‌پایان گردون
در‌آویزم به دنیایی طربناک

پرستو باشم و از بام هستی
بخوانم نغمه‌های شوق و مستی

سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرود عشق و آزادی ‌پرستی

پرستو باشم از بامی به بامی
صفای صبح را گویم سلامی

بهاران را برم هر جا نَویدی
جوانان را دهم هر سو پیامی

تو هم روزی اگر پرسی ز حالم
لب بامت ز حال دل بنالم

وگر پروا کنم بر من نگیری
که می‌ترسم زنی سنگی به بالم

#فریدون_مشیری
#گناه_دریا
#پرستو
مشایعتی در کار نیست

درختانِ منجمد با بلورِ اشک‌ها

که همچون زمان در هزار چشمِ کهربایی متوقّف شده‌اند

بی لبخندی و تکان دادن دستی

تنها برایِ تشییعِ جنازه صف کشیده‌اند.

هماهنگی نور و صدا و فصل و ساعت

در آرایش صحنه‌ای که نوحه خوانی باد و کافور افشانی برف کاملش می‌کند

و قواره‌ای کفن از چلوارِ سفیدراه برای مرده‌ای که پیش از آفتاب از خواب برمی‌خیزد

تا از تشییعِ جنازهٔ خود باز نماند

تابوتی رویِ ریل‌ها و مسافری که سفر رابرادرِ زندگی و خواهرِ مرگ می‌داند

آة!

چه ایستگاه مه‌آلودی است

برویم!

#حسین_منزوی
#به_همین_سادگی(گزیده شعرهای سپید)
#در_ایستگاه_مه_آلود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴
▪️ما خادم درگه جوادیم همه
🖤در عشق، غلام خانه زادیم همه

▪️بخشید به ما دلی پر از مهر ، خدا
🖤دل را به جواد ، جمله دادیم همه

▪️بر عهد قدیم عشق با آل رسول
🖤با جان و دل خود ایستادیم همه

🏴شهادت مظلومانه نهمین
اختر تابناک آسمان ولایت و امامت
بر همه ولایتمداران تسلیت باد 🏴



‌‌‎‌‌
‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎
زين لاله كه آرايۀ طرف چمن است
تا هست به هر چه هست خوش خنده‌زن است
مى‌پرسم: «چيست معنى خندۀ تو؟»
خندان گويد كه: «خنده معناى من است!»

#اسماعیل_خویی

اسماعیل خویی (زاده ۹ تیر ۱۳۱۷ – درگذشته ۴ خرداد ۱۴۰۰۱شاعر معاصر ایرانی و عضو کانون نویسندگان ایران بود
داری جفا به پاکدلان، ای جهان! هنوز
کز جور توست تا به فلک، الامان هنوز
ای چرخ، از تو ناله کند انس و جان هنوز
نادم نه‌ای ز دور خود، ای آسمان! هنوز

دشمن به گریه آمد و تو سر گران هنوز

باشد گواه این سخنم در جهان، حسین
سلطان دین و رهبر آزادگان، حسین
لب تشنه مرد، بر لب آب روان، حسین
شرمت نشد فرات» که لب تشنه جان، حسین

بسپرد در کنار تو و تو روان هنوز

بر داستان کرب و بلا چون که بنگرم
یاد از کلام زینب مظلوم آورم
در قتلگاه گفت به خود من چه خواهرم؟!غلطان به خون برادر با جان برابرم

دردا که زنده‌ام من نامهربان هنوز

سوزم شها! زناله جانسوز خواهرت
بر نی چو دید آن سر خونین انورت
گفت: از فراز نامه، به راس منورت
ای شاه تشنه لب! که برید از قفا سرت

کاید صدای العطشت، بر سنان هنوز

نازم به صبر خواهرت، ای خسرو جلیل
آن رهبر زنان زکف داد، بس قتیل
بر کودکان، معین و پرستار بر علیل
آواز و صوت و جرس، بانگ الرحیل

شرح جفای شر و سنان در میان هنوز

خوشدل، فزون از این نبود در جهان غمی
از بهره بانویی که بسوزاند عالمی
گفت این سخن چو دور شد از قتلگه، کمیای ساربان! عنان شتر، بازکش دمی

در خواب رفته اصغر شیرین زبان هنوز

#علی_اکبر_خوشدل_تهرانی

علی اکبر خوشدل تهرانی (۱۲۹۳–۱۳۶۵) فرزند رحیم صلح‌خواه کرمانشاهی، از روحانیان و شاعران مشهور تهران در صده اخیر است. دیوان کلیات اشعار وی بارها چاپ شده‌است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همه چیز را در مورد خدا فراموش کن
و به جستجوی عشق بپرداز تا خدا به میل خود به سراغت آید.
و خواهد آمد،آمدنش حتمی ست ...
از چار مادر برترم وز هفت آبا نیز هم
من گوهر کانی بدم کاینجا به دیدار آمدم

یارم به بازار آمده‌ست چالاک و هشیار آمده‌ست
ور نه به بازارم چه کار وی را طلبکار آمدم

ای شمس تبریزی نظر در کل عالم کی کنی
کاندر بیابان فنا جان و دل افگار آمدم

#مولانای_جان
من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر ببین
آنجا بیا ما را ببین کآنجا سبکبار آمدم

#مولانای_جان
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯾﺴﺖ که ﺯليخا، ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻫﺮ ﺯِ ﭼﺎﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ ﯾﻮﺳﻒ ﮐﻨﻌﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﻋﺸﻖ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘَﺲِ ﭘﺴﺘﻮﺳﺖ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ
ﭘﺸﺖ ﺩﺭﯾﺎ ﺩﮔﺮ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ،ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﺑﯿﮕﻨﺎﻫﯽ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺟُﺮﻡ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ
ﯾﻮﺳﻒ ﺍﺯ ﭘﺎﮐﯽِ ﺧﻮﺩ ﺣﺒﺲ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﻓﺎﻝ ﺣﺎﻓﻆ ﺯﺩﻡ ﺍﺯ ﺑﺨﺖِ ﺧﻮﺷﻢ ﺣﺎﻓﻆ ﮔﻔﺖ
ﻧﺮﮔﺲ ﻣﺴﺖِ ﻏﺰﻝ حیف،، که ارزان ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﺑُﻠﺒُﻞ ﺍﺯ ﺷَﺮﻡ ﻭ ﺣﯿﺎ ﺩﺭ ﭘَﺲِ ﮔُﻞ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ
ﺯﺍﻍ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺷﻌﺮ ﻏﺰﻟﺨﻮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﯼ ﻣﺎ ميگذری ﻋﺎﻗﻞ ﺑﺎﺵ
ﯾﺎﺭ ﻭ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺩرﺍﯾﻦ ﺩِﻟﮑﺪﻩ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍست
بگو در شبای تو چه میگزره ... ARezaG@
مهستی
بگو در شبای تو چه میگذره
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم به
دوستانے ڪه
مارو همراهے میڪنند

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌