معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.2K photos
13K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM



بر در یار من سحر مست و خراب می‌روم
جام طرب کشیده‌ام، زآن به شتاب می‌روم

ساغری از می لبش دوش سؤال کرده‌ام
وقت سحر به کوی او بهر جواب می‌روم

نیست مرا ز خود خبر، بیش ازین که در جهان
مست و خراب آمدم، مست و خراب می‌روم


#جناب_عراقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM



دل من، چون به عشق مایل شد
عشق در گردنش حمایل شد

چون دل و عشق متفق گشتند
دل من عشق گشت و او دل شد

گاه بر رست چون نبات از گل
از دلم عشق و گاه نازل شد

روی بنمود و دل ببرد و نشست
کار من در فراق مشکل شد

من نمی‌دانم این بلا، دل را
از چه افتاده وز چه حاصل شد؟

ای
عراقی، مکن شکایت دل
این بس او را که عشق منزل شد


#جناب_عراقی
جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست

جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست

هستند تو را جمله جهان واله و شیدا

لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست


#جناب_عراقی
چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی
ندیم و مونس و یارم تو باشی

دل پر درد را درمان تو سازی
شفای جان بیمارم تو باشی

ز شادی در همه عالم نگنجم
اگر یک لحظه غم خوارم تو باشی

ندارم مونسی در غار گیتی
بیا، تا مونس غارم تو باشی

اگر چه سخت دشوار است کارم
شود آسان، چو در کارم تو باشی

اگر جمله جهانم خصم گردند
نترسم، چون نگهدارم تو باشی

همی نالم چو بلبل در سحرگاه
به بوی آنکه گلزارم تو باشی

چو گویم وصف حسن ماهرویی
غرض زان زلف و رخسارم تو باشی

اگر نام تو گویم ور نگویم
مراد جمله گفتارم تو باشی

از آن دل در تو بندم، چون عراقی
که می‌خواهم که دلدارم تو باشی

#جناب_عراقی
نخستین باده کاندر جام کردند
ز چشم مست ساقی وام کردند

چو با خود یافتند اهل طرب را
شراب بیخودی در جام کردند

لب میگون جانان جام در داد
شراب عاشقانش نام کردند

ز بهر صید دل‌های جهانی
کمند زلف خوبان دام کردند

به گیتی هرکجا درد دلی بود
بهم کردند و عشقش نام کردند

سر زلف بتان آرام نگرفت
ز بس دل‌ها که بی‌آرام کردند

چو گوی حسن در میدان فگندند
به یک جولان دو عالم رام کردند

ز بهر نقل مستان از لب و چشم
مهیا پسته و بادام کردند

از آن لب، کز درصد آفرین است
نصیب بی‌دلان دشنام کردند

به مجلس نیک و بد را جای دادند
به جامی کار خاص و عام کردند

به غمزه صد سخن با جان بگفتند
به دل ز ابرو دو صد پیغام کردند

جمال خویشتن را جلوه دادند
به یک جلوه دو عالم رام کردند

دلی را تا به دست آرند، هر دم
سر زلفین خود را دام کردند

نهان با محرمی رازی بگفتند
جهانی را از آن اعلام کردند

چو خود کردند راز خویشتن فاش
عراقی را چرا بدنام کردند؟

#جناب_عراقی
بر من نظری کن، که منت عاشق زارم
دلدار و دلارام به غیر از تو ندارم

تا خار غم عشق تو در پای دلم شد
بی‌روی تو گلهای چمن خار شمارم

#جناب_عراقی
درکوی خرابات ، کسی را چه نیاز است
هشیاری و مستیش ؛ همه عین نماز است

اسرار خرابات ، بجز مست نداند
هشیار چه داند ، که در این کوی چه راز است ؟

خواهی که درون حرم عشق ، خرامی ؟
در میکده بنشین ، که ره کعبه دراز است

از میکده ها ناله ی جانسوز ؛ برآمد
در زمزمه ی عشق ، ندانم که چه ساز است !.

#جناب_عراقی
ای جان من، از دل خبرت نیست، چه سود؟
در عالم جان رهگذرت نیست، چه سود؟

جز حرص و هوی، که بر تو غالب شده است
اندیشهٔ چیز دگرت نیست، چه سود؟


ُ#جناب_عراقی
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
محمدرضا شجریان
بود ایا که خرامان ز درم باز ایی

گره از کار فروبسته ما
بگشایی ......
#جناب_عراقی
#استاد_شجریان

ارسالی از #پیمانه
ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب
تافته‌ام از غمت، روی ز من بر متاب


زنده به بوی توام، بوی ز من وامگیر
تشنهٔ روی توام، باز مدار از من آب


#جناب_عراقی