نیست کند هست کند بی دل و بی دست کند

باده دهد مست کند ساقی خمار مرا

#مولانا

.
      عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
    بازآمد و رخت خویش بنهاد برفت

     گفتم به تکلّف دو سه روزی بنشین
   بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت

               #مولانا رباعی ۳۶۱

شبتون خوش عزیزان🙏

خوابتان توأم با آرامش

ره آسمان درون است پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند

#مولانا

بی‌یاری تو دل بسوی یار نشد
تا لطف غمت ندیده غمخوار نشد

هرچیز که بسیار شود خار شود
غمهای تو بسیار شد و خوار شد

#مولانا

به صد لطفم همی جویی، به صد رمزم همی خوانی
بهر دم می‌کشی گوشم که ای پس‌مانده، هی پیش‌آ

#مولانا

روشنیِ روز ، توئی ،،، شادیِ غم‌سوز ، توئی ،

ماهِ شب‌افروز ، توئی ،،، ابرِ شِکَربار ، بیا ،




ای عَلَمِ عالَمِ نو ،،، پیشِ تو ، هرعقل ، گرو ،

گاه مَیا ، گاه مَرو ،،، خیز ، به‌یکبار ، بیا ،




ای دلِ آغشته به‌خون ، چند بُوَد شور و جنون؟ ،

پخته شد انگور کنون ، غوره مَیَفشار ، بیا ،




ای شبِ آشفته ، برو ،،، وی غمِ ناگفته ، برو ،

ای خِرَدِ خفته ، برو ،،، دولتِ بیدار ، بیا ،




ای دلِ آواره ، بیا ،،، وی جگرِ پاره ، بیا ،

ور ، رَهِ در بسته بُوَد ،،، از رَهِ دیوار ، بیا ،




ای نفسِ نوح ، بیا ،،، وی هوسِ روح ، بیا ،

مرهَمِ مجروح ، بیا ،،، صِحّتِ بیمار ، بیا ،




ای مَهِ افروخته‌رو ،،، آبِ رَوان ، در دلِ جو ،

شادیِ عشّاق بجو ، کوریِ اغیار ، بیا ،





#مولانا

این جهان با توخوش است و
آن جهان با تو خوش است
این جهان بی‌من مباش و
آن جهان بی‌من مرو
شب ز نور ماه،
روی خویش را بیند سپید
من شبم تو ماه من
بر آسْمانْ بی‌من مرو

#مولانا⚘

عشق را ، روزِ قیامت ،

آتش و دودی بُوَد ،





نورِ آن آتش ، تو باشی ،

دودِ آن آتش ،،، منم ،





#مولانا