من سرِ خُم را ببستم ، باز شد پهلوی خم
آنکه خُم را ساخت ، هم او می شناسند خوی خم
کوزه ها محتاج خُم و خُمها محتاج جو
در میان خم چه باشد ، آنچه دارد جوی خم
#غزل_۱۵۸۸_مولانا
درین ابیات خم رمز دل و جانِ عارف ،
کوزه ، رمز تن یا جان مرید و سالک و جو رمز غیب یا منبع فیض و اسرار غیبی است.
مولانا نمی خواهد اسرار را فاش کند اما مستی و لبریز شدن او از حقایق و اسرار غیبی نمی گذارد که او دهان بر بندد .
تنها خدای جان آفرین از راز دل او آگاهی دارد و عارف را از افشای راز معذور میداند.
همچنانکه تن و جسم در حیات خود ، محتاج جان است ، جان نیز نیازمند آن منبع بی پایان حیات یعنی حق تعالی است.
این همه مستی که در عالم است از بوی جانِ غیب آشنا و عاشقی است که به جوی و دریا راه دارد.
فرهنگ نامه رمزهای غزلیات مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
آنکه خُم را ساخت ، هم او می شناسند خوی خم
کوزه ها محتاج خُم و خُمها محتاج جو
در میان خم چه باشد ، آنچه دارد جوی خم
#غزل_۱۵۸۸_مولانا
درین ابیات خم رمز دل و جانِ عارف ،
کوزه ، رمز تن یا جان مرید و سالک و جو رمز غیب یا منبع فیض و اسرار غیبی است.
مولانا نمی خواهد اسرار را فاش کند اما مستی و لبریز شدن او از حقایق و اسرار غیبی نمی گذارد که او دهان بر بندد .
تنها خدای جان آفرین از راز دل او آگاهی دارد و عارف را از افشای راز معذور میداند.
همچنانکه تن و جسم در حیات خود ، محتاج جان است ، جان نیز نیازمند آن منبع بی پایان حیات یعنی حق تعالی است.
این همه مستی که در عالم است از بوی جانِ غیب آشنا و عاشقی است که به جوی و دریا راه دارد.
فرهنگ نامه رمزهای غزلیات مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
مولانا همچنانکه گفتار خود را به تلقین گوینده پنهانی که در عمق جان اوست نسبت میدهد ، سکوت خود را نیز به منبع همان اراده غالب مربوط میکند :
منم نای تو معذورم درین بانگ
که بر من هر دمی دم می گماری
#فرهنگنامه_رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
منم نای تو معذورم درین بانگ
که بر من هر دمی دم می گماری
#فرهنگنامه_رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
ز سایه خود گریزانم که نور از سایه پنهانست
قرارش از کجا باشد کسی کز بگریزد؟
#دیوان_شمس
سایه رمز انانیت و بعد حیوانی وجود آدمی است که مانع وصال حق است مولانا در توجیه بیقراری خود و روی آوردن به سماع که نوعی گریز از سایه و پر زدن جان به سوی آفتاب است میگوید کسی که مدام از سایه هستی و انانیت خود گریزان باشد آیا میتوان ازو توقع آرام و قرار داشت ؟
#فزهنگنامه_رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
قرارش از کجا باشد کسی کز بگریزد؟
#دیوان_شمس
سایه رمز انانیت و بعد حیوانی وجود آدمی است که مانع وصال حق است مولانا در توجیه بیقراری خود و روی آوردن به سماع که نوعی گریز از سایه و پر زدن جان به سوی آفتاب است میگوید کسی که مدام از سایه هستی و انانیت خود گریزان باشد آیا میتوان ازو توقع آرام و قرار داشت ؟
#فزهنگنامه_رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
#شمس_تبریزی_رمز_حق_تعالی
بپرسیدم به کوی دل ز پیری من از آن دلبر
اشارت کرد آن پیرم که در اسرار جوییدش
بگفتم پیر را بالله «تویی اسرار» گفت آری
منم دریای پر گوهر به دریا بار جوییدش
زهی گوهر که دریا را به نور خویش پُر دارد
مسلمانان مسلمانان در آن انوار جوییدش✨
غزل ۱۲۲۱
پیری که مولانا ، نشانی حق را ازو میپرسد ، شمس تبریز ی است و او همان اسرار ، یا دریای پر گوهری است که مولانا حق تعالی را در او سراغ میگیرد و می یابد
#رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر.
بپرسیدم به کوی دل ز پیری من از آن دلبر
اشارت کرد آن پیرم که در اسرار جوییدش
بگفتم پیر را بالله «تویی اسرار» گفت آری
منم دریای پر گوهر به دریا بار جوییدش
زهی گوهر که دریا را به نور خویش پُر دارد
مسلمانان مسلمانان در آن انوار جوییدش✨
غزل ۱۲۲۱
پیری که مولانا ، نشانی حق را ازو میپرسد ، شمس تبریز ی است و او همان اسرار ، یا دریای پر گوهری است که مولانا حق تعالی را در او سراغ میگیرد و می یابد
#رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر.
شمس تبریزی رمز حق تعالی
بپرسیدم به کوی دل ز پیری من از آن دلبر
اشارت کرد آن پیرم که در اسرار جوییدش
بگفتم پیر را بالله «تویی اسرار» گفت آری
منم دریای پر گوهر به دریا بار جوییدش
زهی گوهر که دریا را به نور خویش پُر دارد
مسلمانان مسلمانان در آن انوار جوییدش✨
غزل ۱۲۲۱
پیری که مولانا ، نشانی حق را ازو میپرسد ، شمس تبریز ی است و او همان اسرار ، یا دریای پر گوهری است که مولانا حق تعالی را در او سراغ میگیرد و می یابد
#رمزهای_غزلیات_مولانا_پیر
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
بپرسیدم به کوی دل ز پیری من از آن دلبر
اشارت کرد آن پیرم که در اسرار جوییدش
بگفتم پیر را بالله «تویی اسرار» گفت آری
منم دریای پر گوهر به دریا بار جوییدش
زهی گوهر که دریا را به نور خویش پُر دارد
مسلمانان مسلمانان در آن انوار جوییدش✨
غزل ۱۲۲۱
پیری که مولانا ، نشانی حق را ازو میپرسد ، شمس تبریز ی است و او همان اسرار ، یا دریای پر گوهری است که مولانا حق تعالی را در او سراغ میگیرد و می یابد
#رمزهای_غزلیات_مولانا_پیر
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
مولانا در مثنوی خواب را ، که به مثابه تجربه ای همگانی و تا حدودی شبیه به تجربه بیخودی عارفانه است به آب تشبیه میکند ،،
فکر ،زنبور است و آن خواب تو آب
چون شوی بیدار باز آید ذباب
#آب
#فرهنگنامه_رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
فکر ،زنبور است و آن خواب تو آب
چون شوی بیدار باز آید ذباب
#آب
#فرهنگنامه_رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وین همه جانهای تشنه ،، بحر را چون یافتند
محو گشتند ، اندر أنجا جز یکی علام کو ؟
دور و نزدیک و ضیاع و شهر و اقلیم و سواد
زین سوی بحر است ، از آن سو ، شهر یا اقلام کو ؟
این عالم وحدت که همان جهان غیب ، جهان جان ، عالم مجردات و لا مکان و ملکوت است و مولانا غالبا از آن به دریا ، صحرا آسمان ، بالا و آنجا تعبیر می کند ، عالمی است که جان قبل از تعلق به تن ، فارغ و بی تکلف در آنجا میزیستو از وصال حق تعالی و عنایت او برخوردار بود.و بنا به حکتی از آنجا جدا شد .
#دکتر_رحمان_مشتاق _مهر
محو گشتند ، اندر أنجا جز یکی علام کو ؟
دور و نزدیک و ضیاع و شهر و اقلیم و سواد
زین سوی بحر است ، از آن سو ، شهر یا اقلام کو ؟
این عالم وحدت که همان جهان غیب ، جهان جان ، عالم مجردات و لا مکان و ملکوت است و مولانا غالبا از آن به دریا ، صحرا آسمان ، بالا و آنجا تعبیر می کند ، عالمی است که جان قبل از تعلق به تن ، فارغ و بی تکلف در آنجا میزیستو از وصال حق تعالی و عنایت او برخوردار بود.و بنا به حکتی از آنجا جدا شد .
#دکتر_رحمان_مشتاق _مهر
مولانا همچنانکه گفتار خود را به تلقین گوینده پنهانی که در عمق جان اوست نسبت میدهد ، سکوت خود را نیز به منبع همان اراده غالب مربوط میکند :
منم نای تو معذورم درین بانگ
که بر من هر دمی دم می گماری
#رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر
منم نای تو معذورم درین بانگ
که بر من هر دمی دم می گماری
#رمزهای_غزلیات_مولانا
#دکتر_رحمان_مشتاق_مهر