۱۷۰ اثر طلای ناب ایرانی از دوره #هخامنشیان
گنجینه #آمودریا
در موزه #بریتانیا !
از @IranianHonours
کی باشد که آثار به یغما برده شده از ایران در موزهای انگلیس، فرانسه، روسیه و آمریکا، به وتن بازگردند؟
گنجینه #آمودریا
در موزه #بریتانیا !
از @IranianHonours
کی باشد که آثار به یغما برده شده از ایران در موزهای انگلیس، فرانسه، روسیه و آمریکا، به وتن بازگردند؟
عاشقان ایران
بوی جوی مولیان این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان /بیات اصفهان/ آهنگساز #روح_الله_خالقی شعر #رودکی ای #بخارا شادباش و دیر زی @LoversofIRAN
👈ترانه "بوی جوی مولیان"، داستانی زیبا از گذشته مشترک ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان
🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN
⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد
سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه. ق) امیر #سامانی بود که در هشتسالگی جانشین پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهشهای باستانشناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شدهاست.
امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات شایانی کرد. میگویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.
در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای زیبا میرسد که آنجا جلوی هرکدام از خانهها باغهای بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.
این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال شد چون در همه سرزمینهای گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده بود از وزیر امیر میخواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکههای زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.
بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیرنصر، به اینجای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند بهجز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکههایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.
■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.
روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏
https://t.me/LoversofIRAN/6245
🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN
⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد
سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه. ق) امیر #سامانی بود که در هشتسالگی جانشین پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهشهای باستانشناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شدهاست.
امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات شایانی کرد. میگویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.
در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای زیبا میرسد که آنجا جلوی هرکدام از خانهها باغهای بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.
این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال شد چون در همه سرزمینهای گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده بود از وزیر امیر میخواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکههای زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.
بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیرنصر، به اینجای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند بهجز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکههایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.
■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.
روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏
https://t.me/LoversofIRAN/6245
Telegram
Lovers of IRAN
بوی جوی مولیان
این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد
آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان
/بیات اصفهان/
آهنگساز #روح_الله_خالقی
شعر #رودکی
ای #بخارا شادباش و دیر زی
@LoversofIRAN
این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد
آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان
/بیات اصفهان/
آهنگساز #روح_الله_خالقی
شعر #رودکی
ای #بخارا شادباش و دیر زی
@LoversofIRAN
👈 این قند پارسی به کجاها که میرود❗️
@LoversofIRAN
⬅️ بعضی خاطرهها #قالبش از روایتش جالبتر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیدهبود!
برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمیخواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را بهخاطر آورد و فرستاد!
از نشانیها دریافتم که شعر درخواستیاش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.
پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس میگیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را میگیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیدهاست.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس میگیرد به دوست #یزدیاش و نشانیهای آن شعر منتشر نشده را میدهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال میکند که از آنجا راهی افغانستان میشود و بعدش را خدا میداند!
واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!
چند بیت از شعر مذکور:
#زندهرود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از دُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!
نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@
⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم
#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.
□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون
□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" میخواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشتهاند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانستهاست(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)
□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راههایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل میکرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمنآباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصلهای ندارد. اکنون چهارجوی با راهآهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)
□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانیشدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآبترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوههای #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است
□این رود بهطور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران بهشمار میرفت (مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتیهای او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ بعضی خاطرهها #قالبش از روایتش جالبتر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیدهبود!
برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمیخواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را بهخاطر آورد و فرستاد!
از نشانیها دریافتم که شعر درخواستیاش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.
پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس میگیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را میگیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیدهاست.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس میگیرد به دوست #یزدیاش و نشانیهای آن شعر منتشر نشده را میدهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال میکند که از آنجا راهی افغانستان میشود و بعدش را خدا میداند!
واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!
چند بیت از شعر مذکور:
#زندهرود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از دُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!
نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@
⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم
#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.
□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون
□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" میخواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشتهاند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانستهاست(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)
□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راههایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل میکرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمنآباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصلهای ندارد. اکنون چهارجوی با راهآهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)
□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانیشدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآبترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوههای #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است
□این رود بهطور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران بهشمار میرفت (مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتیهای او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.
@LoversofIRAN
جایگاه رودی باستانی به درازای تاریخ #ایران_زمین که در داستانهای استوره ای ایران و ادبیات کهن فارسی از آن بارها یاد شده است؛ #آمودریا (که به آن #جیحون نیز گویند)
رود آمودریا، برای ایرانیان سنگ نشان سرزمین فرارود یا ماوراءالنهر (آنسوی نهر/رود) بود با #خراسان_بزرگ. خراسان کهن، چهار شهر نامدار داشت؛ #نیشابور (در #خراسان امروز ایران)، #مرو (جنوب شرقی #ترکمنستان و غرب آمودریا)؛ #بلخ و #هرات (شمال و شرق #افغانستان امروز).
در سرزمین فرارود که امروز بخش هایی از کشورهای نوپای #ازبکستان #تاجیکستان #ترکمنستان #قزاقستان #قرقیزستان است، آثار باستانی فراوان از حکومت های ایرانی و نسخه های خطی فراوان زبان فارسی است چنانکه محققان آنهابرای خوانش تاریخ خود، باید زبان و خط #فارسی بدانند
گرچه در برخی داستانهای کهن ایرانی، آمودریا را مرز سرزمین توران و ایران دانسته اند اما باید توجه داشت که در واقعیت، توران و ایران #شاهنامه، هر دو #ایران_زمین باستانی و کهن را تشکیل داده اند و نمیتوان فرهنگ و تاریخ و حتا زبان توران را از ایران جدا دانست
درباره این رود و پیشینه اش اینجا را بخوانید 👇
https://t.me/LoversofIRAN/8632
@LoversofIRAN
رود آمودریا، برای ایرانیان سنگ نشان سرزمین فرارود یا ماوراءالنهر (آنسوی نهر/رود) بود با #خراسان_بزرگ. خراسان کهن، چهار شهر نامدار داشت؛ #نیشابور (در #خراسان امروز ایران)، #مرو (جنوب شرقی #ترکمنستان و غرب آمودریا)؛ #بلخ و #هرات (شمال و شرق #افغانستان امروز).
در سرزمین فرارود که امروز بخش هایی از کشورهای نوپای #ازبکستان #تاجیکستان #ترکمنستان #قزاقستان #قرقیزستان است، آثار باستانی فراوان از حکومت های ایرانی و نسخه های خطی فراوان زبان فارسی است چنانکه محققان آنهابرای خوانش تاریخ خود، باید زبان و خط #فارسی بدانند
گرچه در برخی داستانهای کهن ایرانی، آمودریا را مرز سرزمین توران و ایران دانسته اند اما باید توجه داشت که در واقعیت، توران و ایران #شاهنامه، هر دو #ایران_زمین باستانی و کهن را تشکیل داده اند و نمیتوان فرهنگ و تاریخ و حتا زبان توران را از ایران جدا دانست
درباره این رود و پیشینه اش اینجا را بخوانید 👇
https://t.me/LoversofIRAN/8632
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈ترانه "بوی جوی مولیان"، داستانی زیبا از گذشته مشترک ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان
🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN
⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد
سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه. ق) امیر #سامانی بود که در هشتسالگی جانشین پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهشهای باستانشناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شدهاست.
امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات شایانی کرد. میگویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.
در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای زیبا میرسد که آنجا جلوی هرکدام از خانهها باغهای بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.
این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال شد چون در همه سرزمینهای گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده بود از وزیر امیر میخواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکههای زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.
بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیرنصر، به اینجای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند بهجز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکههایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.
■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.
روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏
https://t.me/LoversofIRAN/6245
🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN
⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد
سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه. ق) امیر #سامانی بود که در هشتسالگی جانشین پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهشهای باستانشناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شدهاست.
امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات شایانی کرد. میگویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.
در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای زیبا میرسد که آنجا جلوی هرکدام از خانهها باغهای بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.
این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال شد چون در همه سرزمینهای گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده بود از وزیر امیر میخواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکههای زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.
بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیرنصر، به اینجای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند بهجز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکههایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.
■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.
روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏
https://t.me/LoversofIRAN/6245
Telegram
Lovers of IRAN
بوی جوی مولیان
این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد
آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان
/بیات اصفهان/
آهنگساز #روح_الله_خالقی
شعر #رودکی
ای #بخارا شادباش و دیر زی
@LoversofIRAN
این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد
آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان
/بیات اصفهان/
آهنگساز #روح_الله_خالقی
شعر #رودکی
ای #بخارا شادباش و دیر زی
@LoversofIRAN
دو نگاره بالا را از پارسی انجمن بخوانید👆
چیستی و چرایی #جشن_تیرگان
تیرگان یادگار دو چیز است:
■پاسداشت ایزد آب #تیشتر در ایران باستان
از این رو ایرانیان در تیرگان "آب بازی" و "آب پاشی" می کرده اند و این آیین هنوز در اندکی از شهرها و روستاهای ایران برپا میشود به ویژه از سوی زرتشتیان
■پاسداشت دلاوری و فداکاری #آرش_کمانگیر در بازنمودن #مرز #ایران و #توران.
پس از جنگی میان این دو همسایه در زمان #افراسیاب و #منوچهر، و شکست ایران، افراسیاب برای کوچک کردن ایرانیان گفت یکی از کمانداران سپاه ایران با تیرش مرز ایران را مشخص کند. آرش که بزرگترین کماندار #سپاه_ایران بود بر فراز #البرز رفت و با فداکاری ای ستودنی، جان و همه توش و توان خود را برای پرتاب این تیر بکار بست چنانکه پس از این پرتاب جانش از هم گسیخت و از جهان رفت.
یزدان نیز به ایزد باد فرمان داد تیر آرش را به دورترین جایگاه خاوری #ایران_زمین برساند و تیر در کنار رود #جیحون / #آمودریا / بر زمین نشست به نشانه مرز ایران و نقشه تورانیان کارگر نیافتاد
دستبند "تیر و باد" که هنوز #زرتشتیان در این جشن بر دست می کنند، از همین روی است
@LoversofIRAN
چیستی و چرایی #جشن_تیرگان
تیرگان یادگار دو چیز است:
■پاسداشت ایزد آب #تیشتر در ایران باستان
از این رو ایرانیان در تیرگان "آب بازی" و "آب پاشی" می کرده اند و این آیین هنوز در اندکی از شهرها و روستاهای ایران برپا میشود به ویژه از سوی زرتشتیان
■پاسداشت دلاوری و فداکاری #آرش_کمانگیر در بازنمودن #مرز #ایران و #توران.
پس از جنگی میان این دو همسایه در زمان #افراسیاب و #منوچهر، و شکست ایران، افراسیاب برای کوچک کردن ایرانیان گفت یکی از کمانداران سپاه ایران با تیرش مرز ایران را مشخص کند. آرش که بزرگترین کماندار #سپاه_ایران بود بر فراز #البرز رفت و با فداکاری ای ستودنی، جان و همه توش و توان خود را برای پرتاب این تیر بکار بست چنانکه پس از این پرتاب جانش از هم گسیخت و از جهان رفت.
یزدان نیز به ایزد باد فرمان داد تیر آرش را به دورترین جایگاه خاوری #ایران_زمین برساند و تیر در کنار رود #جیحون / #آمودریا / بر زمین نشست به نشانه مرز ایران و نقشه تورانیان کارگر نیافتاد
دستبند "تیر و باد" که هنوز #زرتشتیان در این جشن بر دست می کنند، از همین روی است
@LoversofIRAN