نشریه ی ️گاردین:
میان #۵۰_کتاب_برتر_تاریخ ادبیات جهان؛
#بوستان_سعدی و #مثنوی_مولوی را قرار داد🥀
маҷаллаи Гордин:
Бӯстони Саъдӣ ва Маснавӣ, ҷузви 50 кетоби бартари торих адабиёт ҷаҳон🥀
@LoversofIRAN
میان #۵۰_کتاب_برتر_تاریخ ادبیات جهان؛
#بوستان_سعدی و #مثنوی_مولوی را قرار داد🥀
маҷаллаи Гордин:
Бӯстони Саъдӣ ва Маснавӣ, ҷузви 50 кетоби бартари торих адабиёт ҷаҳон🥀
@LoversofIRAN
👈قاجاریه و دده قورقود؛ پاسخ به ادعایی تازه که مورد تبلیغ #پانترک ها قرار گرفته است
چند روز اخیر در فضای مجازی مطلبی درباره کشف نسخه #قاجاری از #دده_قورقود منتشر شده است. بدیهی است که کشف هر اثر فرهنگی و هنری مربوط به عصر #قاجاریه برای پژوهشگران تاریخ و فرهنگ عصر #قاجار دلگرم کننده و مسرت بخش است ، اما در این میان باید مراقب بود که از دامن زدن به اخبار جعلی و زرد نیز پرهیز کرد.
درباره این خبر چند نکته لازم به ذکر است :
۱. بر فرض صحت کامل اظهارات شخصیت محترمی که به عنوان کاشف این نسخه مطرح شده است ، باز قابلیت انتساب این نسخه به کتابخانه های سلطنتی قاجاریه و شخص آقا محمدخان به شدت قابل تردید است این که شخصی در کتابفروشی ادعا کرده از خاندان قاجار است یا مدعی شده این نسخه در کتابخانه #آقامحمد_خان قاجار بوده ، از نظر علمی ومنطقی مطلقا ارزشی ندارد ، چرا که در وهله اول ممکن است آن فرد فروشنده کتاب ادعای کذبی را مطرح کرده باشد و بر فرض که صادق هم بوده باشد ممکن است اطلاعاتی که داشته نادرست بوده باشد. آن چه که مسلم است این که کتاب های متعلق به کتابخانه سلطنتی شاهان قاجار به فرزندان و اولاد آنان به ارث نرسیده بلکه جزیی از کتابخانه سلطنتی بوده و عمدتا در این کتابخانه یا کتابخانه مجلس و سایر مراکز عمومی نگهداری می شود . اگر تعدادی کتاب هم به هر شکلی از کتابخانه خارج شده باشد در اختیار مجموعه داران بزرگ است و نه هر شخصی که بخواهد کتاب را در کتابفروشی های میدان انقلاب بفروش برساند .
۲. عدم انتساب کتاب به کتابخانه سلطنتی قاجاریه به معنای رد وجود این نسخه نیست بله ممکن است این نسخه وجود داشته باشد و اتفاقا متعلق به دوره قاجار نیز باشد اما دلیل معتبری برای انتساب آن به کتابخانه شاهان قاجار ارایه نشده است .
۳. برخی شاهان قاجار به هویت قبیله ای خود که ریشه های ترکی و مغولی داشته علاقه داشتند و به همین دلیل برخی از شاهزادگان قاجاریه مانند فرزندان حسنعلی میرزا شجاع السلطنه نیز نام های مغولی هم چون: هلاکو و اباقان داشتند، اما آن چه برای شاهان قاجار به عنوان پادشاهان #ایران اصل بود #هویت_ایرانی شان بوده است که در ذیل ابراز تعلقات #شیعی و #باستانی و اسطوره ای ظهور می یافته است و البته با هویت ترکی آنان نیز تعارضی نداشته است. درست است که نام چهار شاهزاده قاجار، نام #مغولی بوده ولی تعداد بسیار بیشتری نام امامان معصومین علیهم السلام و شخصیت های نمادین #شیعه و نیز شاهان و بزرگان #ایران_باستان و #شاهنامه بوده است .
۴. جدای از تعلق یا عدم تعلق نسخه ای از دده قورقود به کتابخانه های شاهان قاجار، مسلم است که دده قورقود و داستان های آن جایی در میان پادشاهان قاجار باز نکرده است چنانچه در کتاب ها و دست نوشته های متعدد پادشاهان و شاهزادگان ونخبگان عصر قاجار اعم از #ترک زبان و غیر ترک زبان ، هیچ اشاره ای به دده قور قود وجود ندارد .
۵. آثار فرهنگی مورد علاقه شاهان قاجار ، #شاهنامه #فردوسی، دیوان #حافظ، خمسه #نظامی، #گلستان و #بوستان #سعدی بوده است .چنانچه فرهاد میرزا معتمد الدوله ، با آه و افسوس از زیارت آرامگاه حضرت نظامی یاد می کند.
بسیاری از شاهزادگان قاجار نیز چنین نام هایی داشتند :
#اردشیر میرزا ، #انوشیروان میرزا ، #ایرج میرزا، #کیومرث میرزا ، #بهمن میرزا ، #بهرام میرزا ، #پرویز میرزا ، #جهانگیر میرزا ، #داراب میرزا، #رستم میرزا، #ساسان میرزا ، #سیامک میرزا ، #سیاوش میرزا ، #شاپور میرزا ، #شاهرخ میرزا ، #طهماسب میرزا ، #کیکاووس میرزا ، #کیخسرو میرزا ، #کیقباد میرزا و #خسرو میرزا و #فرهاد میرزا بودند.
همگی این اسامی از شاهنامه اخذ شده بودند که نشان دهنده عجین بودن کامل قاجاریه با فرهنگ شاهنامه است .
۶. قاجارها نیز مانند بسیاری از ایلات #ترک_زبان هم چون: افشارها و بیات ها و قشقایی ها و .... به هویت قبیله ای وعشیره ای شان علاقه مند بودند ولی آن را در تضاد و تعارض با هویت ایرانی تعریف نکردند و علایق فرهنگی و هنری شان و از جمله عشق عمیق آنان به حلقه وصل فرهنگ ایرانی یعنی شاهنامه فردوسی در دل تاریخ ثبت شده و مظاهر آن متعدد است کتاب دده قور قود هم به عنوان یک اثر فرهنگی ترکی ، می توانسته مورد علاقه قاجارها قرار بگیرد ولی در مجموع رد پایی از آن در فرهنگ و هنر عصر قاجار به جای نمانده است.
/ازممالک محروسه ایران که محمل نوشته های حاصل از پژوهش در تاریخ قاجاریه است @qajariranhistory
@LoversofIRAN
چند روز اخیر در فضای مجازی مطلبی درباره کشف نسخه #قاجاری از #دده_قورقود منتشر شده است. بدیهی است که کشف هر اثر فرهنگی و هنری مربوط به عصر #قاجاریه برای پژوهشگران تاریخ و فرهنگ عصر #قاجار دلگرم کننده و مسرت بخش است ، اما در این میان باید مراقب بود که از دامن زدن به اخبار جعلی و زرد نیز پرهیز کرد.
درباره این خبر چند نکته لازم به ذکر است :
۱. بر فرض صحت کامل اظهارات شخصیت محترمی که به عنوان کاشف این نسخه مطرح شده است ، باز قابلیت انتساب این نسخه به کتابخانه های سلطنتی قاجاریه و شخص آقا محمدخان به شدت قابل تردید است این که شخصی در کتابفروشی ادعا کرده از خاندان قاجار است یا مدعی شده این نسخه در کتابخانه #آقامحمد_خان قاجار بوده ، از نظر علمی ومنطقی مطلقا ارزشی ندارد ، چرا که در وهله اول ممکن است آن فرد فروشنده کتاب ادعای کذبی را مطرح کرده باشد و بر فرض که صادق هم بوده باشد ممکن است اطلاعاتی که داشته نادرست بوده باشد. آن چه که مسلم است این که کتاب های متعلق به کتابخانه سلطنتی شاهان قاجار به فرزندان و اولاد آنان به ارث نرسیده بلکه جزیی از کتابخانه سلطنتی بوده و عمدتا در این کتابخانه یا کتابخانه مجلس و سایر مراکز عمومی نگهداری می شود . اگر تعدادی کتاب هم به هر شکلی از کتابخانه خارج شده باشد در اختیار مجموعه داران بزرگ است و نه هر شخصی که بخواهد کتاب را در کتابفروشی های میدان انقلاب بفروش برساند .
۲. عدم انتساب کتاب به کتابخانه سلطنتی قاجاریه به معنای رد وجود این نسخه نیست بله ممکن است این نسخه وجود داشته باشد و اتفاقا متعلق به دوره قاجار نیز باشد اما دلیل معتبری برای انتساب آن به کتابخانه شاهان قاجار ارایه نشده است .
۳. برخی شاهان قاجار به هویت قبیله ای خود که ریشه های ترکی و مغولی داشته علاقه داشتند و به همین دلیل برخی از شاهزادگان قاجاریه مانند فرزندان حسنعلی میرزا شجاع السلطنه نیز نام های مغولی هم چون: هلاکو و اباقان داشتند، اما آن چه برای شاهان قاجار به عنوان پادشاهان #ایران اصل بود #هویت_ایرانی شان بوده است که در ذیل ابراز تعلقات #شیعی و #باستانی و اسطوره ای ظهور می یافته است و البته با هویت ترکی آنان نیز تعارضی نداشته است. درست است که نام چهار شاهزاده قاجار، نام #مغولی بوده ولی تعداد بسیار بیشتری نام امامان معصومین علیهم السلام و شخصیت های نمادین #شیعه و نیز شاهان و بزرگان #ایران_باستان و #شاهنامه بوده است .
۴. جدای از تعلق یا عدم تعلق نسخه ای از دده قورقود به کتابخانه های شاهان قاجار، مسلم است که دده قورقود و داستان های آن جایی در میان پادشاهان قاجار باز نکرده است چنانچه در کتاب ها و دست نوشته های متعدد پادشاهان و شاهزادگان ونخبگان عصر قاجار اعم از #ترک زبان و غیر ترک زبان ، هیچ اشاره ای به دده قور قود وجود ندارد .
۵. آثار فرهنگی مورد علاقه شاهان قاجار ، #شاهنامه #فردوسی، دیوان #حافظ، خمسه #نظامی، #گلستان و #بوستان #سعدی بوده است .چنانچه فرهاد میرزا معتمد الدوله ، با آه و افسوس از زیارت آرامگاه حضرت نظامی یاد می کند.
بسیاری از شاهزادگان قاجار نیز چنین نام هایی داشتند :
#اردشیر میرزا ، #انوشیروان میرزا ، #ایرج میرزا، #کیومرث میرزا ، #بهمن میرزا ، #بهرام میرزا ، #پرویز میرزا ، #جهانگیر میرزا ، #داراب میرزا، #رستم میرزا، #ساسان میرزا ، #سیامک میرزا ، #سیاوش میرزا ، #شاپور میرزا ، #شاهرخ میرزا ، #طهماسب میرزا ، #کیکاووس میرزا ، #کیخسرو میرزا ، #کیقباد میرزا و #خسرو میرزا و #فرهاد میرزا بودند.
همگی این اسامی از شاهنامه اخذ شده بودند که نشان دهنده عجین بودن کامل قاجاریه با فرهنگ شاهنامه است .
۶. قاجارها نیز مانند بسیاری از ایلات #ترک_زبان هم چون: افشارها و بیات ها و قشقایی ها و .... به هویت قبیله ای وعشیره ای شان علاقه مند بودند ولی آن را در تضاد و تعارض با هویت ایرانی تعریف نکردند و علایق فرهنگی و هنری شان و از جمله عشق عمیق آنان به حلقه وصل فرهنگ ایرانی یعنی شاهنامه فردوسی در دل تاریخ ثبت شده و مظاهر آن متعدد است کتاب دده قور قود هم به عنوان یک اثر فرهنگی ترکی ، می توانسته مورد علاقه قاجارها قرار بگیرد ولی در مجموع رد پایی از آن در فرهنگ و هنر عصر قاجار به جای نمانده است.
/ازممالک محروسه ایران که محمل نوشته های حاصل از پژوهش در تاریخ قاجاریه است @qajariranhistory
@LoversofIRAN
⬅️بیانیه درست و به-جای مرکز دایره المعارف اسلامی؛واکنش به سخنان نابجای نامزدهای #ریاست_جمهوری درباره فرهنگ #هویت_ایران
🔺شایسته بود وزارت #آموزش_پرورش، #وزارت_فرهنگ-ارشاد، و #شورای_نگهبان قانون اساسی (مسوول تایید صلاحیت نامزدها، و مسوول نگاهبانی از قانون) هم در واکنش به جعل و تحریف اصل پانزدهم قانون اساسی از سوی نامزدها، و وعده های خلاف و کشور ویران-کن واکنش قاطع دهند
🔻 شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در واکنش به اظهارات برخی از کاندیداهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، درباره مسائل فرهنگی، بیانیهای منتشر کرد.
🔹 متن بیانیه به شرح زیر است:
"که ایران چو باغیست خرم بهار"
__در هر دورۀ انتخابات ریاست جمهوری برخی نامزدها به یاد #اقوام و زبانهای مادری میافتند و با نقل جملههایی به زبانهای بومی یا مادری با فرصت طلبی تمام تلاش میکنند خود را حامی این زبان ها و گویشوران آنها نشان دهند. در این دوره نیز سه تن از نامزدها به این دستاویز متوسل شدند. یکی از این آقایان ضمن نقد مفهوم #آذری از «ترکهای ایران» یاد کرد که افزون بر استانهای ترکیزبان در بسیاری از نقاط دیگر ایران از جمله اصفهان، خوزستان، کرمان و جز اینها زندگی میکنند.
اینکه در نقاط مختلف ایران وابستگان به گروههای زبانی متفاوت یا گروههای مذهبی مختلف زندگی میکنند ویژگی #وحدتگرایانۀ مردم ایران است که به رغم این تنوعات، با صلح و محبت و دوستی در کنار هم به سر میبرند. این موضوع مؤید افتراق نیست بلکه تأییدی بر این نکته است که از نظر مردم ما هر نقطهای از ایران عزیز متعلق به همۀ ایرانیان است. طرح چنین سخنانی در یک برنامه سراسری افزون بر فرصتطلبی از موقعیت زبانهای بومی و مادری، در مقابل هم قراردادن #زبان_ملی با این زبانهاست. ظاهراً این آقایان نه «برای وصل کردن» بلکه «خود از بهر گسستن» آمدهاند.
مردم ایران هزاران سال، به رغم تنوع فراوان، با صلح و دوستی در کنار هم زندگی کردهاند و دست کم بیش از هزار سال است که #زبان_فارسی را داوطلبانه به عنوان زبان ملی و میانجی انتخاب کردهاند. اینکه در #مکتب_خانههای سراسر ایران، پیش از تأسیس مدارس نوین، آثار ماندگار زبان فارسی مانند دیوان #حافظ یا #گلستان و #بوستان سعدی تدریس میشده است مصداقی از این موضوع است. اینکه شاعرانی که زبان مادری آنها فارسی نبوده اما به زبان فارسی شعر سرودهاند تأییدی دیگر بر موضوع مذکور است. جالب است که برخی از آنها اشعاری سرودهاند که از شاهکارهای شعر فارسی است، مانند: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا». برهمین اساس است که محمدحسین تبریزی که از شهریاران غزل فارسی است، میگوید: «هرچه دارم همه از دولت #حافظ دارم». اهمیت این سخن #شهریار زمانی بهتر درک میشود که بدانیم دیوان حافظ را "نماد ناخودآگاه فرهنگ ایران" میدانند همانگونه که "شاهنامه را نماد خودآگاه فرهنگ ایران" دانستهاند.
شعر به مفهوم اخص آن هنری است که با دستور و فرمان خلق نمیشود بلکه جوششی درونی است. از این رو نمیتوان گفت کسی امثال شهریار را مجبور به سرودن چنین شعرهایی کردهاست. این موضوع منحصر به دورۀ معاصر نمیشود و به سدههای پیش از حکومت خاندان #پهلوی مربوط میشود.این را از این جهت تأکید میکنیم که برخی در تلاش اند که نشان دهند کارکرد زبان فارسی به عنوان زبان ملی ایرانیان نتیجه سیاست های این خاندان بوده است.
بحث مشروح در این زمینه را به مجالی دیگر واگذار میکنیم و به این آقایان عرض میکنیم که با قرار دادن زبانهای مادری و بومی در مقابل زبان ملی، تضعیف وحدت مردم ایران را هدف قرار ندهید.
که ایران چو باغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامکار
پراز نرگس و نار و سیب بهی
چو پالیز گردد ز مردم تهی
سپرغم یکایک ز بن برکنند
همه شاخِ نار بهی بشکنند
سپاه و سلیح است دیوار اوی
به پرچینش بر نیزهها خار اوی
اگر بفکنی خیره دیوار باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ
نگر تا تو دیوار این باغ نفکنی
دل و پشت ایرانیان نشکنی
کزآن پس بود غارت و تاختن
خروش سواران و کین تاختن
زن و کودک و بوم ایرانیان
به اندیشۀ بد منه در میان
💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
پیوند به تارنمای مرکز 👇
🔗https://www.cgie.org.ir/fa/news/264562
🔺شایسته بود وزارت #آموزش_پرورش، #وزارت_فرهنگ-ارشاد، و #شورای_نگهبان قانون اساسی (مسوول تایید صلاحیت نامزدها، و مسوول نگاهبانی از قانون) هم در واکنش به جعل و تحریف اصل پانزدهم قانون اساسی از سوی نامزدها، و وعده های خلاف و کشور ویران-کن واکنش قاطع دهند
🔻 شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در واکنش به اظهارات برخی از کاندیداهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، درباره مسائل فرهنگی، بیانیهای منتشر کرد.
🔹 متن بیانیه به شرح زیر است:
"که ایران چو باغیست خرم بهار"
__در هر دورۀ انتخابات ریاست جمهوری برخی نامزدها به یاد #اقوام و زبانهای مادری میافتند و با نقل جملههایی به زبانهای بومی یا مادری با فرصت طلبی تمام تلاش میکنند خود را حامی این زبان ها و گویشوران آنها نشان دهند. در این دوره نیز سه تن از نامزدها به این دستاویز متوسل شدند. یکی از این آقایان ضمن نقد مفهوم #آذری از «ترکهای ایران» یاد کرد که افزون بر استانهای ترکیزبان در بسیاری از نقاط دیگر ایران از جمله اصفهان، خوزستان، کرمان و جز اینها زندگی میکنند.
اینکه در نقاط مختلف ایران وابستگان به گروههای زبانی متفاوت یا گروههای مذهبی مختلف زندگی میکنند ویژگی #وحدتگرایانۀ مردم ایران است که به رغم این تنوعات، با صلح و محبت و دوستی در کنار هم به سر میبرند. این موضوع مؤید افتراق نیست بلکه تأییدی بر این نکته است که از نظر مردم ما هر نقطهای از ایران عزیز متعلق به همۀ ایرانیان است. طرح چنین سخنانی در یک برنامه سراسری افزون بر فرصتطلبی از موقعیت زبانهای بومی و مادری، در مقابل هم قراردادن #زبان_ملی با این زبانهاست. ظاهراً این آقایان نه «برای وصل کردن» بلکه «خود از بهر گسستن» آمدهاند.
مردم ایران هزاران سال، به رغم تنوع فراوان، با صلح و دوستی در کنار هم زندگی کردهاند و دست کم بیش از هزار سال است که #زبان_فارسی را داوطلبانه به عنوان زبان ملی و میانجی انتخاب کردهاند. اینکه در #مکتب_خانههای سراسر ایران، پیش از تأسیس مدارس نوین، آثار ماندگار زبان فارسی مانند دیوان #حافظ یا #گلستان و #بوستان سعدی تدریس میشده است مصداقی از این موضوع است. اینکه شاعرانی که زبان مادری آنها فارسی نبوده اما به زبان فارسی شعر سرودهاند تأییدی دیگر بر موضوع مذکور است. جالب است که برخی از آنها اشعاری سرودهاند که از شاهکارهای شعر فارسی است، مانند: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا». برهمین اساس است که محمدحسین تبریزی که از شهریاران غزل فارسی است، میگوید: «هرچه دارم همه از دولت #حافظ دارم». اهمیت این سخن #شهریار زمانی بهتر درک میشود که بدانیم دیوان حافظ را "نماد ناخودآگاه فرهنگ ایران" میدانند همانگونه که "شاهنامه را نماد خودآگاه فرهنگ ایران" دانستهاند.
شعر به مفهوم اخص آن هنری است که با دستور و فرمان خلق نمیشود بلکه جوششی درونی است. از این رو نمیتوان گفت کسی امثال شهریار را مجبور به سرودن چنین شعرهایی کردهاست. این موضوع منحصر به دورۀ معاصر نمیشود و به سدههای پیش از حکومت خاندان #پهلوی مربوط میشود.این را از این جهت تأکید میکنیم که برخی در تلاش اند که نشان دهند کارکرد زبان فارسی به عنوان زبان ملی ایرانیان نتیجه سیاست های این خاندان بوده است.
بحث مشروح در این زمینه را به مجالی دیگر واگذار میکنیم و به این آقایان عرض میکنیم که با قرار دادن زبانهای مادری و بومی در مقابل زبان ملی، تضعیف وحدت مردم ایران را هدف قرار ندهید.
که ایران چو باغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامکار
پراز نرگس و نار و سیب بهی
چو پالیز گردد ز مردم تهی
سپرغم یکایک ز بن برکنند
همه شاخِ نار بهی بشکنند
سپاه و سلیح است دیوار اوی
به پرچینش بر نیزهها خار اوی
اگر بفکنی خیره دیوار باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ
نگر تا تو دیوار این باغ نفکنی
دل و پشت ایرانیان نشکنی
کزآن پس بود غارت و تاختن
خروش سواران و کین تاختن
زن و کودک و بوم ایرانیان
به اندیشۀ بد منه در میان
💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
پیوند به تارنمای مرکز 👇
🔗https://www.cgie.org.ir/fa/news/264562
www.cgie.org.ir
بیانیه شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی(مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی)