Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۸ تیر سالروز درگذشت ناظمالاطباء
(زاده ۹ خرداد ۱۲۲۴ کرمان -- درگذشته ۸ تیر ۱۳۰۳ تهران) ادیب و دانشمند
او مشهور به ناظمالاطباء کرمانی از برجستهترین پزشکان ایرانی اواخر عهد قاجار و پزشک مخصوص دربار مظفرالدین شاه بود. وی در تأسیس چند مریضخانه بهسبک اروپایی در تهران و مشهد و ... نقش اصلی داشت و از بنیانگذاران نخستین مجلس حفظالصحه در تاریخ ایران بهشمار میآید.
تألیفات پزشکی وی متعدد بود و در زمینههای غیرپزشکی نیز شاخصترین اثر او فرهنگ لغت بزرگ و چهارجلدی است که باعنوان فرهنگ ناظمالاطباء مشهور است.
پدرش میرزاحسن طبیب کرمانی بود که مانند نیاکانش بهطبابت اشتغال داشت و نیاکان او، اعضای خاندان نفیسیهای کرمان از چند قرن پیش در این شهر بهطبابت اشتغال داشتند. نسب آنها بهحکیم برهانالدین نفیس بنعوض بنحکیم کرمانی از معروفترین پزشکان قرن نهم هجری و پزشک دربار الغبیک بنشاهرخ بنتیمور گورکانی میرسیدهاست.
وی تحصیلات مقدماتی را در کرمان به پایان رسانید و مقدمات علوم و فنون طب را نزد پدر و سایر اطبای آن دوران فراگرفت.
او در نوزده سالگی بهتهران آمد و در دارالفنون بهتحصیل پرداخت و با علاقهای که نشان داد پس از اندک زمانی به دستیاری و معاونت استادان خود برگزیده شد و در سال ۱۲۸۵ق. ضمن تحصیل در دارالفنون برای طبابت در فوج مهندسی قشون انتخاب شد.
در سال ۱۲۸۸ق که قحطی و بیماریهای گوناگون شهر تهران را فراگرفت او برای درمان بیماران، خدمات و تلاش بسیاری کرد و مدت چهارماه در بیمارستان دولتی تهران مشغول خدمت به فقرا و نیازمندان بود. وی در سال ۱۲۸۹ق. از طب فارغالتحصیل شد.
در سال ۱۲۹۰ق. ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر اول به اروپا، در صدد برآمد که بیمارستانی به سبک اروپایی در تهران تأسیس کند و برای این کار وی را انتخاب کرد که تا سال ۱۲۹۸ ق. مسئولیت این بیمارستان را که به مریضخانه دولتی شهرت یافت برعهده داشت و بههمین دلیل لقب حکیمباشی گرفت.
وی در سال ۱۲۹۸ق. بهعنوان طبیب مخصوص بههمراهی میرزاحسین مشیرالدوله معروف به سپهسالار که به حکومت خراسان برگزیده شده بود، به مشهد رفت و در آنجا به دستور «سپهسالار» بیمارستان رضوی را با اصول و اسلوب بیمارستانهای اروپایی بازسازی و تأسیس کرد، بهطوری که بهپاس خدماتش در این سفر و مأموریت بهدریافت نشان و حمایل سرتیپی نایل آمد.
در سال ۱۳۱۵ق. مدرسه شرف را پایهگذاری کرد و تا سال ۱۳۲۳ق. نه تنها بدون دریافت پاداش مالی آن را بهشیوه اروپایی اداره میکرد بلکه بیشتر مخارج آن را شخصاً میپرداخت.
وی همواره به مداوای بیماران اشتغال داشت و این وظیفه را تا پایان عمر ادامه داد و نیز هرگاه فراغتی مییافت، در فن خویش یا فنون دیگر به تألیف و ترجمه "از زبان فرانسوی" نیز میپرداخت.
علیاصغر نفیسی نخستین وزیر بهداشت ایران و سعید نفیسی ادیب برجسته، فرزندان او بودند بود.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ناظم_الاطبا
۸ تیر سالروز درگذشت ناظمالاطباء
(زاده ۹ خرداد ۱۲۲۴ کرمان -- درگذشته ۸ تیر ۱۳۰۳ تهران) ادیب و دانشمند
او مشهور به ناظمالاطباء کرمانی از برجستهترین پزشکان ایرانی اواخر عهد قاجار و پزشک مخصوص دربار مظفرالدین شاه بود. وی در تأسیس چند مریضخانه بهسبک اروپایی در تهران و مشهد و ... نقش اصلی داشت و از بنیانگذاران نخستین مجلس حفظالصحه در تاریخ ایران بهشمار میآید.
تألیفات پزشکی وی متعدد بود و در زمینههای غیرپزشکی نیز شاخصترین اثر او فرهنگ لغت بزرگ و چهارجلدی است که باعنوان فرهنگ ناظمالاطباء مشهور است.
پدرش میرزاحسن طبیب کرمانی بود که مانند نیاکانش بهطبابت اشتغال داشت و نیاکان او، اعضای خاندان نفیسیهای کرمان از چند قرن پیش در این شهر بهطبابت اشتغال داشتند. نسب آنها بهحکیم برهانالدین نفیس بنعوض بنحکیم کرمانی از معروفترین پزشکان قرن نهم هجری و پزشک دربار الغبیک بنشاهرخ بنتیمور گورکانی میرسیدهاست.
وی تحصیلات مقدماتی را در کرمان به پایان رسانید و مقدمات علوم و فنون طب را نزد پدر و سایر اطبای آن دوران فراگرفت.
او در نوزده سالگی بهتهران آمد و در دارالفنون بهتحصیل پرداخت و با علاقهای که نشان داد پس از اندک زمانی به دستیاری و معاونت استادان خود برگزیده شد و در سال ۱۲۸۵ق. ضمن تحصیل در دارالفنون برای طبابت در فوج مهندسی قشون انتخاب شد.
در سال ۱۲۸۸ق که قحطی و بیماریهای گوناگون شهر تهران را فراگرفت او برای درمان بیماران، خدمات و تلاش بسیاری کرد و مدت چهارماه در بیمارستان دولتی تهران مشغول خدمت به فقرا و نیازمندان بود. وی در سال ۱۲۸۹ق. از طب فارغالتحصیل شد.
در سال ۱۲۹۰ق. ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر اول به اروپا، در صدد برآمد که بیمارستانی به سبک اروپایی در تهران تأسیس کند و برای این کار وی را انتخاب کرد که تا سال ۱۲۹۸ ق. مسئولیت این بیمارستان را که به مریضخانه دولتی شهرت یافت برعهده داشت و بههمین دلیل لقب حکیمباشی گرفت.
وی در سال ۱۲۹۸ق. بهعنوان طبیب مخصوص بههمراهی میرزاحسین مشیرالدوله معروف به سپهسالار که به حکومت خراسان برگزیده شده بود، به مشهد رفت و در آنجا به دستور «سپهسالار» بیمارستان رضوی را با اصول و اسلوب بیمارستانهای اروپایی بازسازی و تأسیس کرد، بهطوری که بهپاس خدماتش در این سفر و مأموریت بهدریافت نشان و حمایل سرتیپی نایل آمد.
در سال ۱۳۱۵ق. مدرسه شرف را پایهگذاری کرد و تا سال ۱۳۲۳ق. نه تنها بدون دریافت پاداش مالی آن را بهشیوه اروپایی اداره میکرد بلکه بیشتر مخارج آن را شخصاً میپرداخت.
وی همواره به مداوای بیماران اشتغال داشت و این وظیفه را تا پایان عمر ادامه داد و نیز هرگاه فراغتی مییافت، در فن خویش یا فنون دیگر به تألیف و ترجمه "از زبان فرانسوی" نیز میپرداخت.
علیاصغر نفیسی نخستین وزیر بهداشت ایران و سعید نفیسی ادیب برجسته، فرزندان او بودند بود.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ناظم_الاطبا
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۸ تیر سالروز درگذشت رضاقلی هدایتطبرستانی
(زاده ۱۸ خرداد ۱۱۷۹ تهران -- درگذشته ۸ تیر ۱۲۵۰ تهران) ادیب، شاعر و تذکرهنویس
او از جوانی شعر میسرود و «چاکر» تخلّص میکرد و پس از چندی تخلصش را به «هدایت» تغییر داد. درسال ۱۲۴۵ قمری مورد توجه فتحعلیشاه قرارگرفت و بهپاداش قصیدهای که در مدح شاه سروده بود لقب خانی و امیرالشعرایی گرفت. پس از فتحعلیشاه، بهدربار محمدشاه راه یافت و با ماندن در تهران به تربیت شاهزاده عباس میرزای دوم "ملک آرا" فرزند محمدشاه مأمور شد و به واسطه این منصب به «لله باشی» شهرت یافت. پس از مرگ محمدشاه به دربار ناصرالدینشاه رفت و از طرف او به ریاست مدرسه دارالفنون رسید. در سال ۱۲۶۷ قمری پس از پایان جنگ با ترکمانان ناحیه سرخس، بهدستور امیرکبیر بهعنوان سفیر بهخوارزم رفت. هدف مأموریت او که یک سال بهطول انجامید، آگاهی از اوضاع ماوراءالنهر از نظر سوقالجیشی، آزادی اسرا و ممانعت از خرید و فروش آنان بود.
آثار:
مجمع الفصحاء
ریاض العارفین
فرهنگ انجمنآرای ناصری
تاریخ روضهالصفای ناصری
فهرس التواریخ
سفارتنامه خوارزم
اجمل التواریخ
مظاهر الانوار
ریاض المحبین
مدارجالبلاغه "در علم بدیع"
شمسالحقایق "برگزیدهای از قصاید و غزلیات مولانا"
مفتاحالکنوز "در شرح اشعارخاقانی"
سِتّهٔ ضروریه "شامل شش منظومه که اثر مشهور گلستان ارم جزو آن است"
نژادنامه "در مورد نسب نامه شاهان ایرانی"
لطایف المعارف
مجمع الاسرار
دلیل السالکین
خردنامه مظفری
دیوان قصاید
دیوان غزلیات
کلیات اشعار هدایت
ریاض العاشقین
منشآت
بیاض امیرالشعرا
اصول الفصول فیحصول الوصول
پرتوستان
الوان النعم
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رضا_قلی_هدایت_طبرستانی
۸ تیر سالروز درگذشت رضاقلی هدایتطبرستانی
(زاده ۱۸ خرداد ۱۱۷۹ تهران -- درگذشته ۸ تیر ۱۲۵۰ تهران) ادیب، شاعر و تذکرهنویس
او از جوانی شعر میسرود و «چاکر» تخلّص میکرد و پس از چندی تخلصش را به «هدایت» تغییر داد. درسال ۱۲۴۵ قمری مورد توجه فتحعلیشاه قرارگرفت و بهپاداش قصیدهای که در مدح شاه سروده بود لقب خانی و امیرالشعرایی گرفت. پس از فتحعلیشاه، بهدربار محمدشاه راه یافت و با ماندن در تهران به تربیت شاهزاده عباس میرزای دوم "ملک آرا" فرزند محمدشاه مأمور شد و به واسطه این منصب به «لله باشی» شهرت یافت. پس از مرگ محمدشاه به دربار ناصرالدینشاه رفت و از طرف او به ریاست مدرسه دارالفنون رسید. در سال ۱۲۶۷ قمری پس از پایان جنگ با ترکمانان ناحیه سرخس، بهدستور امیرکبیر بهعنوان سفیر بهخوارزم رفت. هدف مأموریت او که یک سال بهطول انجامید، آگاهی از اوضاع ماوراءالنهر از نظر سوقالجیشی، آزادی اسرا و ممانعت از خرید و فروش آنان بود.
آثار:
مجمع الفصحاء
ریاض العارفین
فرهنگ انجمنآرای ناصری
تاریخ روضهالصفای ناصری
فهرس التواریخ
سفارتنامه خوارزم
اجمل التواریخ
مظاهر الانوار
ریاض المحبین
مدارجالبلاغه "در علم بدیع"
شمسالحقایق "برگزیدهای از قصاید و غزلیات مولانا"
مفتاحالکنوز "در شرح اشعارخاقانی"
سِتّهٔ ضروریه "شامل شش منظومه که اثر مشهور گلستان ارم جزو آن است"
نژادنامه "در مورد نسب نامه شاهان ایرانی"
لطایف المعارف
مجمع الاسرار
دلیل السالکین
خردنامه مظفری
دیوان قصاید
دیوان غزلیات
کلیات اشعار هدایت
ریاض العاشقین
منشآت
بیاض امیرالشعرا
اصول الفصول فیحصول الوصول
پرتوستان
الوان النعم
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رضا_قلی_هدایت_طبرستانی
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۹ تیر زادروز اسماعیل خویی
(زاده ۹ تیر ۱۳۱۷ مشهد -- درگذشته ۴ خرداد ۱۴۰۰ لندن) شاعر
او که از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران بود، شعرهایش به زبانهای انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی و اوکراینی ترجمه شده است. وی به انگلیسی مسلّط بود و به آن زبان نیز شعر سروده است و نخستین مجموعه شعرهای انگلیسی او «Voice of Exile» نام داشت و اولین شاعر ایرانی است که جایزه روکرت در کوبُرگ را در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد.
وی پس از فارغالتحصیلی از دانشسرای عالی با بورس تحصیلی شاگرد اولی به انگلستان رفت و از دانشگاه لندن دکترای فلسفه گرفت و پس از بازگشت در دانشگاه تربیت معلم به تدریس پرداخت.
او که در کنار دیگر آزاداندیشان هم فکرش در مرکز جنبش روشنفکری ایران بود، پس از اعدام دوستش، سعید سلطانپور در سال ۱۳۶۰ مخفیانه زندگی میکرد و در سال ۱۳۶۳ ساکن لندن شد.
وی از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران در تبعید و از پایه گذاران انجمن قلم در تبعید بود.
او در کنار احمد شاملو به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان شعر فارسی با زیگفرید اونزلد که به دعوت انستیتو گوته به ایران آمده بود، ملاقات کرد.
آثار وی در شهرها و کشورهای مختلفی به چاپ رسیدهاند، از مشهد و تهران، تا سوئد، آمریکا، کانادا، انگلستان، کرواسی و آلمان.
او به شکل غریبی، تعهد اجتماعی خویش را که گاه در زبان خشمگین یک انقلابی به ستوه آمده از بیعدالتی جاری میشد، با اندیشههای فلسفی شرایط انسانی در بیان انتقادی یک روشنفکر؛ و یا با تغزل میآمیخت. او زبان تصویری بسیار ظریف و دقیقی را به کار میبرد.
او یکی از جانشینان جدی آن نسل از شاعران متعهد بود که مانند نیمایوشیج قلمشان سلاحی برای مبارزه علیه سرکوبهای اجتماعی و سیاسی و پیش از هر چیز علیه خفه کردن ادبیات و در راستای رسیدن به آزادی اندیشه و بیان بود.
شاید بخواهیم خویی را یک شاعر سیاسی بنامیم، اما این کار موجب تقلیل گستره و ژرفای آثارش خواهد شد چرا که سرچشمه تعهد اجتماعی او شفقت است. چیزی که در رباعی «همبستگی» مانند دیگر اشعارش بیان شده - و نه فقط در فرم بلکه در محتوا نیز در سنت کلاسیک شعر فارسی قرار میگیرد؛ چون سعدی هم ابیاتی با همین مضمون دارد. خویی میگوید:
با یک دل غمگین به جهان شادی نیست
تا یک ده ویران بود، آبادی نیست
تا در همه جهان یکی زندان هست
در هیچ کجای عالم آزادی نیست
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اسماعیل_خویی
۹ تیر زادروز اسماعیل خویی
(زاده ۹ تیر ۱۳۱۷ مشهد -- درگذشته ۴ خرداد ۱۴۰۰ لندن) شاعر
او که از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران بود، شعرهایش به زبانهای انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی و اوکراینی ترجمه شده است. وی به انگلیسی مسلّط بود و به آن زبان نیز شعر سروده است و نخستین مجموعه شعرهای انگلیسی او «Voice of Exile» نام داشت و اولین شاعر ایرانی است که جایزه روکرت در کوبُرگ را در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد.
وی پس از فارغالتحصیلی از دانشسرای عالی با بورس تحصیلی شاگرد اولی به انگلستان رفت و از دانشگاه لندن دکترای فلسفه گرفت و پس از بازگشت در دانشگاه تربیت معلم به تدریس پرداخت.
او که در کنار دیگر آزاداندیشان هم فکرش در مرکز جنبش روشنفکری ایران بود، پس از اعدام دوستش، سعید سلطانپور در سال ۱۳۶۰ مخفیانه زندگی میکرد و در سال ۱۳۶۳ ساکن لندن شد.
وی از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران در تبعید و از پایه گذاران انجمن قلم در تبعید بود.
او در کنار احمد شاملو به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان شعر فارسی با زیگفرید اونزلد که به دعوت انستیتو گوته به ایران آمده بود، ملاقات کرد.
آثار وی در شهرها و کشورهای مختلفی به چاپ رسیدهاند، از مشهد و تهران، تا سوئد، آمریکا، کانادا، انگلستان، کرواسی و آلمان.
او به شکل غریبی، تعهد اجتماعی خویش را که گاه در زبان خشمگین یک انقلابی به ستوه آمده از بیعدالتی جاری میشد، با اندیشههای فلسفی شرایط انسانی در بیان انتقادی یک روشنفکر؛ و یا با تغزل میآمیخت. او زبان تصویری بسیار ظریف و دقیقی را به کار میبرد.
او یکی از جانشینان جدی آن نسل از شاعران متعهد بود که مانند نیمایوشیج قلمشان سلاحی برای مبارزه علیه سرکوبهای اجتماعی و سیاسی و پیش از هر چیز علیه خفه کردن ادبیات و در راستای رسیدن به آزادی اندیشه و بیان بود.
شاید بخواهیم خویی را یک شاعر سیاسی بنامیم، اما این کار موجب تقلیل گستره و ژرفای آثارش خواهد شد چرا که سرچشمه تعهد اجتماعی او شفقت است. چیزی که در رباعی «همبستگی» مانند دیگر اشعارش بیان شده - و نه فقط در فرم بلکه در محتوا نیز در سنت کلاسیک شعر فارسی قرار میگیرد؛ چون سعدی هم ابیاتی با همین مضمون دارد. خویی میگوید:
با یک دل غمگین به جهان شادی نیست
تا یک ده ویران بود، آبادی نیست
تا در همه جهان یکی زندان هست
در هیچ کجای عالم آزادی نیست
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اسماعیل_خویی
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۹ تیر سالروز درگذشت منوچهر مرتضوی
(زاده ۱ تیر ۱۳۰۸ تبریز – درگذشته ۹ تیر ۱۳۸۹ تبریز) ادیب، پژوهشگر و نویسنده
در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۹ بهپایان رساند. در دوران تحصیل دانشگاهی از درس استادان بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرا بهار، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود و محمدتقی مدرس رضوی بهره گرفت. در سال ۱۳۳۷ با دفاع از رساله دکتریاش با موضوع «اوضاع ادبی آذربایجان در عصر ایلخانان» بهراهنمایی بدیعالزمان فروزانفر بهدرجه دکتری زبان و ادبیات فارسی نایل شد. از سال ۱۳۳۷ تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز را آغاز کرد و سالها ریاست دانشکده ادبیات آن دانشگاه را بهعهده داشت. در سال ۱۳۴۴ کتاب مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی را منتشر کرد که این اثر پس از گذشت سالها هنوز از کتابهای مرجع و مورد استناد در زمینه شناخت حافظ و شعر اوست. وی در سال ۱۳۵۶ بهمدت پنج ماه ریاست دانشگاه تبریز را عهدهدار بود ولی پس از انقلاب برکنار و خانهنشین شد. گروههای منتسب به جریان پانترکیستی نیز که با زبان فارسی دشمنی دارند، در حملات سازمانیافته علیه او نقش داشتند. وی در طی سه دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ در حاشیه قرارگرفت و قدرش شناخته نشد. تربیت دانشجویان پژوهشگر و انتشار مداوم مجله پژوهشی دانشکده ادبیات تبریز و نشر تألیفها و ترجمههای ادبی معتبر در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز از جمله تکاپوهای فرهنگی ماندگار او بهشمار میرود.
آرامگاه وی در کنار همسرش در وادی رحمت تبریز است. یادنامه او با عنوان «سایه سرو سهی» توسط محمد طاهری خسروشاهی از پژوهشگران دانشگاه تبریز منتشر شدهاست.
آثار و تألیفات:
تحقیق درباره دوره ایلخانان ۱۳۴۱
مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی ۱۳۴۱
فردوسی و شاهنامه ۱۳۶۹
مسائل عصر ایلخانان، ۱۳۳۷ با تجدیدنظر ۱۳۷۰
زبان دیرین آذربایجان ۱۳۶۰
چراغ نیمهمرده "مجموعه شعر" ۱۳۳۳.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#منوچهر_مرتضوی
۹ تیر سالروز درگذشت منوچهر مرتضوی
(زاده ۱ تیر ۱۳۰۸ تبریز – درگذشته ۹ تیر ۱۳۸۹ تبریز) ادیب، پژوهشگر و نویسنده
در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۹ بهپایان رساند. در دوران تحصیل دانشگاهی از درس استادان بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرا بهار، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود و محمدتقی مدرس رضوی بهره گرفت. در سال ۱۳۳۷ با دفاع از رساله دکتریاش با موضوع «اوضاع ادبی آذربایجان در عصر ایلخانان» بهراهنمایی بدیعالزمان فروزانفر بهدرجه دکتری زبان و ادبیات فارسی نایل شد. از سال ۱۳۳۷ تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز را آغاز کرد و سالها ریاست دانشکده ادبیات آن دانشگاه را بهعهده داشت. در سال ۱۳۴۴ کتاب مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی را منتشر کرد که این اثر پس از گذشت سالها هنوز از کتابهای مرجع و مورد استناد در زمینه شناخت حافظ و شعر اوست. وی در سال ۱۳۵۶ بهمدت پنج ماه ریاست دانشگاه تبریز را عهدهدار بود ولی پس از انقلاب برکنار و خانهنشین شد. گروههای منتسب به جریان پانترکیستی نیز که با زبان فارسی دشمنی دارند، در حملات سازمانیافته علیه او نقش داشتند. وی در طی سه دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ در حاشیه قرارگرفت و قدرش شناخته نشد. تربیت دانشجویان پژوهشگر و انتشار مداوم مجله پژوهشی دانشکده ادبیات تبریز و نشر تألیفها و ترجمههای ادبی معتبر در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز از جمله تکاپوهای فرهنگی ماندگار او بهشمار میرود.
آرامگاه وی در کنار همسرش در وادی رحمت تبریز است. یادنامه او با عنوان «سایه سرو سهی» توسط محمد طاهری خسروشاهی از پژوهشگران دانشگاه تبریز منتشر شدهاست.
آثار و تألیفات:
تحقیق درباره دوره ایلخانان ۱۳۴۱
مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی ۱۳۴۱
فردوسی و شاهنامه ۱۳۶۹
مسائل عصر ایلخانان، ۱۳۳۷ با تجدیدنظر ۱۳۷۰
زبان دیرین آذربایجان ۱۳۶۰
چراغ نیمهمرده "مجموعه شعر" ۱۳۳۳.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#منوچهر_مرتضوی
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۰ تیر زادروز محمد قهرمان
(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تربت حیدریه -- درگذشته ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ مشهد) شاعر، پژوهشگر و مصحح
او در سال پنجم دبیرستان در مشهد با اخوان ثالث همکلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران گذراند و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی ادامه تحصیل داد، اما هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به شعر پرداخت.
از آذر ۱۳۴۰ بهمدت ۲۷ سال تا بازنشستگی بهعنوان کتابدار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول بهکار بود.
وی علاقهاش در سرودن شعر، در غزل و بهویژه سبک هندی به اندازهای بود که یکی از شعرای غزلسرای هندی شد و در خانهاش انجمن ادبی بهصورت هفتگی برگزار میکرد.
او گویش تربت حیدریه را بهخوبی میدانست و بسیاری از اشعارش که به گویش محلی سروده شدهاند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
در ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی شد.
او صاحب تألیفات ارزندهای از جمله چند مجموعه شعر است و در کارنامهاش تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به چشم میخورد.
شفیعی کدکنی در مورد او گفته است: «در این خصوص حتی ملکالشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلی را به صورت کامل، آنگونه که قهرمان دارد، ندارد».
برخی از آثارش:
تصحیح دیوان صائب تبریزی " ۶ جلد"
تصحیح دیوان صیدی تهرانی
تصحیح مجموعه آثار ابوطالب کلیم همدانی
تصحیح دیوان محمدجان قدسی مشهدی
برگزیده اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی
صیادان معنی "برگزیده اشعار سخنسرایان سبک هندی"
حاصل عمر "مجموعه شعر"
بهیاد عزیز گذشته " ۱۰ نامه از اخوان ثالث به محمد قهرمان"
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_قهرمان
۱۰ تیر زادروز محمد قهرمان
(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تربت حیدریه -- درگذشته ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ مشهد) شاعر، پژوهشگر و مصحح
او در سال پنجم دبیرستان در مشهد با اخوان ثالث همکلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران گذراند و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی ادامه تحصیل داد، اما هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به شعر پرداخت.
از آذر ۱۳۴۰ بهمدت ۲۷ سال تا بازنشستگی بهعنوان کتابدار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول بهکار بود.
وی علاقهاش در سرودن شعر، در غزل و بهویژه سبک هندی به اندازهای بود که یکی از شعرای غزلسرای هندی شد و در خانهاش انجمن ادبی بهصورت هفتگی برگزار میکرد.
او گویش تربت حیدریه را بهخوبی میدانست و بسیاری از اشعارش که به گویش محلی سروده شدهاند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
در ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی شد.
او صاحب تألیفات ارزندهای از جمله چند مجموعه شعر است و در کارنامهاش تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به چشم میخورد.
شفیعی کدکنی در مورد او گفته است: «در این خصوص حتی ملکالشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلی را به صورت کامل، آنگونه که قهرمان دارد، ندارد».
برخی از آثارش:
تصحیح دیوان صائب تبریزی " ۶ جلد"
تصحیح دیوان صیدی تهرانی
تصحیح مجموعه آثار ابوطالب کلیم همدانی
تصحیح دیوان محمدجان قدسی مشهدی
برگزیده اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی
صیادان معنی "برگزیده اشعار سخنسرایان سبک هندی"
حاصل عمر "مجموعه شعر"
بهیاد عزیز گذشته " ۱۰ نامه از اخوان ثالث به محمد قهرمان"
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_قهرمان
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۰ تیر زادروز شمس آلاحمد
(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تهران -- درگذشته ۱۴ آذر ۱۳۸۹ تهران) نویسنده، مصحح و پژوهشگر ادبی
او فوقلیسانس فلسفه و علوم تربیتی را از دانشسرای عالی تهران گرفت و سالها در آموزش و پرورش تدریس میکرد و مدتی هم در دانشکده بهتدریس کتابداری سرگرم بود و زمانی هم در مدرسه بهیاری درس ادبیات میداد.
مدتی هم به آلمان و آمریکا رفت و دوره عکاسی سینما را گذراند و هنگام بازگشت به ایران موسسه انتشاراتی رواق را درسال ۱۳۵۶ تاسیس و بهکار نشر پرداخت. برخی از آثار برادرش، جلال آلاحمد و نیز آثاری که سانسور میشدند از سوی همین انتشاراتی بهبازار کتاب عرضه میشد.
وی با آغاز انقلاب به عضویت شورایعالی انقلاب فرهنگی درآمد و در بازگشایی دانشگاهها نقش ایفا کرد و مدتی هم سردبیری روزنامههای کیهان و اطلاعات و عضویت شورای سرپرستی صداوسیما را برعهده داشت.
از سال ۱۳۷۶ با تشنج مغزی، بیماریاش شروع شد و مقداری از تواناییهایش را از دست داد.
او بهعکس آنها که اندک میخوانند و بسیار مینویسند، بسیار خوانده و کمتر نوشته است.
مجموعه سخنانش در مجامع گوناگون، اگر روزی بهصورت مکتوب عرضه شود، یقیناً بیش از بیست جلدکتاب خواهد شد.
گزارش هنرمندانه او از خاطرات و دیدارهایش در سفر، از دیگر قوتهای کار اوست. کلامش به ایجاز تمایل داشت و طنز پنهان در آثارش، دارای جاذبههایی بود که خواننده را باخود همدل میکرد و همراه میبرد.
وی در سایه تربیت برادرش بالید و رشد کرد و جلال بیش از هرکسی بر زندگی و آثار او تأثیر گذاشت و حتماً بههمین دلیل است که پیش از انقلاب و پس از آن، همهجا و به هربهانه در آثارش از جلال گفته بود. شمار زیادی از آثار برادرش، پس از انقلاب، زیرنظر و به همت و کوشش او چاپ و منتشر شد و از این نظر، حق بزرگی برگردن دوستداران جلال و آثار او دارد.
آثار:
طوطینامه - جواهرالأسمار: از عمادبن محمدالنعری، به اهتمام و تصحیح: شمس آلاحمد، چاپ اول، تهران، انتشارات بنیادفرهنگ ایران ۱۳۵۲
گاهواره: چاپ اول، تهران، انتشارات رواق ۱۳۵۴.
عقیقه: چاپ اول، تهران، انتشارات رواق ۱۳۵۶.
حدیث انقلاب (کتاب اول، آزادی و مرزهایش) چاپ اول، تهران، انتشارات رواق ۱۳۵۸.
حدیث انقلاب کتاب دوم، استقلال (فرهنگی): چاپ اول، تهران انتشارات رواق ۱۳۶۰.
از چشم برادر: چاپ اول، قم، انتشارات کتاب سعدی ۱۳۶۹.
سیر و سلوک: چاپ اول، تهران، انتشارات برگ ۱۳۶۹.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شمس_آل_احمد
۱۰ تیر زادروز شمس آلاحمد
(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تهران -- درگذشته ۱۴ آذر ۱۳۸۹ تهران) نویسنده، مصحح و پژوهشگر ادبی
او فوقلیسانس فلسفه و علوم تربیتی را از دانشسرای عالی تهران گرفت و سالها در آموزش و پرورش تدریس میکرد و مدتی هم در دانشکده بهتدریس کتابداری سرگرم بود و زمانی هم در مدرسه بهیاری درس ادبیات میداد.
مدتی هم به آلمان و آمریکا رفت و دوره عکاسی سینما را گذراند و هنگام بازگشت به ایران موسسه انتشاراتی رواق را درسال ۱۳۵۶ تاسیس و بهکار نشر پرداخت. برخی از آثار برادرش، جلال آلاحمد و نیز آثاری که سانسور میشدند از سوی همین انتشاراتی بهبازار کتاب عرضه میشد.
وی با آغاز انقلاب به عضویت شورایعالی انقلاب فرهنگی درآمد و در بازگشایی دانشگاهها نقش ایفا کرد و مدتی هم سردبیری روزنامههای کیهان و اطلاعات و عضویت شورای سرپرستی صداوسیما را برعهده داشت.
از سال ۱۳۷۶ با تشنج مغزی، بیماریاش شروع شد و مقداری از تواناییهایش را از دست داد.
او بهعکس آنها که اندک میخوانند و بسیار مینویسند، بسیار خوانده و کمتر نوشته است.
مجموعه سخنانش در مجامع گوناگون، اگر روزی بهصورت مکتوب عرضه شود، یقیناً بیش از بیست جلدکتاب خواهد شد.
گزارش هنرمندانه او از خاطرات و دیدارهایش در سفر، از دیگر قوتهای کار اوست. کلامش به ایجاز تمایل داشت و طنز پنهان در آثارش، دارای جاذبههایی بود که خواننده را باخود همدل میکرد و همراه میبرد.
وی در سایه تربیت برادرش بالید و رشد کرد و جلال بیش از هرکسی بر زندگی و آثار او تأثیر گذاشت و حتماً بههمین دلیل است که پیش از انقلاب و پس از آن، همهجا و به هربهانه در آثارش از جلال گفته بود. شمار زیادی از آثار برادرش، پس از انقلاب، زیرنظر و به همت و کوشش او چاپ و منتشر شد و از این نظر، حق بزرگی برگردن دوستداران جلال و آثار او دارد.
آثار:
طوطینامه - جواهرالأسمار: از عمادبن محمدالنعری، به اهتمام و تصحیح: شمس آلاحمد، چاپ اول، تهران، انتشارات بنیادفرهنگ ایران ۱۳۵۲
گاهواره: چاپ اول، تهران، انتشارات رواق ۱۳۵۴.
عقیقه: چاپ اول، تهران، انتشارات رواق ۱۳۵۶.
حدیث انقلاب (کتاب اول، آزادی و مرزهایش) چاپ اول، تهران، انتشارات رواق ۱۳۵۸.
حدیث انقلاب کتاب دوم، استقلال (فرهنگی): چاپ اول، تهران انتشارات رواق ۱۳۶۰.
از چشم برادر: چاپ اول، قم، انتشارات کتاب سعدی ۱۳۶۹.
سیر و سلوک: چاپ اول، تهران، انتشارات برگ ۱۳۶۹.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شمس_آل_احمد
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۰ تیر، روز بزرگداشت محمدعلی "صائبتبریزی"
تاریخچه روز بزرگداشت:
شهرت جهانی صائب تبریزی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه خاص به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور، روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
زندگینامه:
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» در حدود سال ۱۰۰۰ قمری در تبریز زاده شد. پدر او تاجر بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد و صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد و در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد.
صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او حدود ۸۰ سال زندگی کرد و حدود سال ۱۰۸۱ هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزارش یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
سبک و شیوه صائب:
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#صائب_تبریزی
۱۰ تیر، روز بزرگداشت محمدعلی "صائبتبریزی"
تاریخچه روز بزرگداشت:
شهرت جهانی صائب تبریزی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه خاص به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور، روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
زندگینامه:
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» در حدود سال ۱۰۰۰ قمری در تبریز زاده شد. پدر او تاجر بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد و صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد و در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد.
صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او حدود ۸۰ سال زندگی کرد و حدود سال ۱۰۸۱ هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزارش یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
سبک و شیوه صائب:
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#صائب_تبریزی
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ تیر زادروز مصطفی فرزانه
(زاده ۱۱ تیر ۱۳۰۸ تهران -- درگذشته ۲۹ تیر ۱۴۰۱ فرانسه) نویسنده و مترجم
او که پدرش نوه میرزا رحیم فرزانه، از مترجمان دوره قاجار، و مادرش نوه رضا اقبالالسلطنه، نخستین عکاس حرفهای ایرانی، بود، از نوجوانی با مطبوعات همکاری میکرد. به معرفی دکتر صادق گوهرین با صادق هدایت آشنا شد و همواره، هدایت دوست و مرید او بود. وی رمان "چار درد" را که در زمان خود رمان نوینی محسوب میشد در سال ۱۳۳۰ در تهران نوشت ولی اجازه چاپ پیدا نکرد. سال اول حقوق را در تهران، روانشناسی و مردمشناسی را در سوربن گذراند و تحصیل حقوق را تا دکتری حقوق بینالملل در پاریس و تولوز ادامه داد. سپس با بورس دولت فرانسه فارغالتحصیل انستیتوی عالی سینمایی پاریس شد و از آن پس به ساخت فیلمهای مستند، بیشتر درباره هنر ایران پرداخت و در سال ۱۳۳۷ با فیلم کوتاه "مینیاتورهای ایرانی" به عنوان محصول فرانسه در جشنواره فیلم ونیز حضور پیدا کرد. پس از "مینیاتورهای ایرانی" در ونیز، فیلم "کورش کبیر" را در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه جشنواره فیلم کن در سال ۱۳۴۰ نمایش داد و بعد با فیلم "زن و حیوان" در سال ۱۳۴۱ در لوکارنو حضور داشت و جایزه بهترین فیلم کوتاه هنری را هم گرفت. وی مدتی به ایران آمد، نخستین آموزشگاه فنی سینمایی را تأسیس کرد و از نخستین پایهگذاران تلویزیون ملی ایران شد. لیکن محیط کاری بهقدری برایش ناگوار آمد که از شغل سینمایی دست کشید و به عنوان رئیس بانک صادرات به پاریس بازگشت. او علاوه بر ساخت فیلم و نوشتن داستان ترجمههایی از گوگول، فروید، اشتفان، رنه، گروسه، چخوف و... را نیز در کارنامه خود داشت.
آثار:
کتاب:
چار درد (۱۳۳۳)
ماه گرفته (۱۳۳۴)
دندانها (۱۳۶۵)
آشنایی با صادق هدایت (۱۳۶۷)
خانه تبعید (۱۳۶۹)
بن بست: نامههای مرتضی کیوان (۱۳۷۰)
راست و دروغ (۱۳۷۲)
عنکبوت گویا (۱۳۷۵)
صادق هدایت در تار عنکبوت (۱۳۸۴)
زبان سرخ (۱۳۸۷)
قرنطینه(۱۳۴۵)
فیلم:
مینیاتورهای ایرانی (۱۳۳۷)
کورش کبیر (۱۳۴۰)
زن و حیوان (۱۳۴۱)
پاریسیها، ... پاریسیها (۱۳۴۲)
جزیره خارک (۱۳۴۵)
خاطرات پارسی.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مصطفی_فرزانه
۱۱ تیر زادروز مصطفی فرزانه
(زاده ۱۱ تیر ۱۳۰۸ تهران -- درگذشته ۲۹ تیر ۱۴۰۱ فرانسه) نویسنده و مترجم
او که پدرش نوه میرزا رحیم فرزانه، از مترجمان دوره قاجار، و مادرش نوه رضا اقبالالسلطنه، نخستین عکاس حرفهای ایرانی، بود، از نوجوانی با مطبوعات همکاری میکرد. به معرفی دکتر صادق گوهرین با صادق هدایت آشنا شد و همواره، هدایت دوست و مرید او بود. وی رمان "چار درد" را که در زمان خود رمان نوینی محسوب میشد در سال ۱۳۳۰ در تهران نوشت ولی اجازه چاپ پیدا نکرد. سال اول حقوق را در تهران، روانشناسی و مردمشناسی را در سوربن گذراند و تحصیل حقوق را تا دکتری حقوق بینالملل در پاریس و تولوز ادامه داد. سپس با بورس دولت فرانسه فارغالتحصیل انستیتوی عالی سینمایی پاریس شد و از آن پس به ساخت فیلمهای مستند، بیشتر درباره هنر ایران پرداخت و در سال ۱۳۳۷ با فیلم کوتاه "مینیاتورهای ایرانی" به عنوان محصول فرانسه در جشنواره فیلم ونیز حضور پیدا کرد. پس از "مینیاتورهای ایرانی" در ونیز، فیلم "کورش کبیر" را در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه جشنواره فیلم کن در سال ۱۳۴۰ نمایش داد و بعد با فیلم "زن و حیوان" در سال ۱۳۴۱ در لوکارنو حضور داشت و جایزه بهترین فیلم کوتاه هنری را هم گرفت. وی مدتی به ایران آمد، نخستین آموزشگاه فنی سینمایی را تأسیس کرد و از نخستین پایهگذاران تلویزیون ملی ایران شد. لیکن محیط کاری بهقدری برایش ناگوار آمد که از شغل سینمایی دست کشید و به عنوان رئیس بانک صادرات به پاریس بازگشت. او علاوه بر ساخت فیلم و نوشتن داستان ترجمههایی از گوگول، فروید، اشتفان، رنه، گروسه، چخوف و... را نیز در کارنامه خود داشت.
آثار:
کتاب:
چار درد (۱۳۳۳)
ماه گرفته (۱۳۳۴)
دندانها (۱۳۶۵)
آشنایی با صادق هدایت (۱۳۶۷)
خانه تبعید (۱۳۶۹)
بن بست: نامههای مرتضی کیوان (۱۳۷۰)
راست و دروغ (۱۳۷۲)
عنکبوت گویا (۱۳۷۵)
صادق هدایت در تار عنکبوت (۱۳۸۴)
زبان سرخ (۱۳۸۷)
قرنطینه(۱۳۴۵)
فیلم:
مینیاتورهای ایرانی (۱۳۳۷)
کورش کبیر (۱۳۴۰)
زن و حیوان (۱۳۴۱)
پاریسیها، ... پاریسیها (۱۳۴۲)
جزیره خارک (۱۳۴۵)
خاطرات پارسی.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مصطفی_فرزانه
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ تیر سالروز درگذشت منصور بنیمجیدی
(زاده ۷ اردیبهشت ۱۳۳۴ آستارا -- درگذشته ۱۱ تیر ۱۳۸۷ آستارا) شاعر و آموزگار
او با تشکیل کانون ادبی شهریار ارشاد آستارا، انتشار کتاب شعر امروز و گاهنامه ادبی ترلان نقش عمدهای در معرفی شعر امروز آنجا را دارد و با انتشار مجموعه شعرهایش، سهم خود را در پیشبرد ادبیات امروز ادا کرد. وی انسانی پاکدل و صادق و صمیمی و شاعر دردآشنای ایران بود.
حافظ موسوی معتقد است، آرمانخواهی در شعر او موج میزد و اثرش به کشورهای همسایه آذریزبان کشیده و صاحب شهرت شده بود.
در مراسم یادبود بنیمجیدی، با حضور هوشنگ ابتهاج، شمس لنگرودی و حافظ موسوی، م. موید درباره وضعیت شعر امروز ایران و نقش وی در شعر گیلان به ایراد سخن پرداخت. فیلم مستند زندگیاش توسط بکتاش آبتین ساخته شده است.
جایزه شعر منصور بنیمجیدی:
به مناسبت اولین سالگرد درگذشت او، جایزه شعر بنیمجیدی در تیرماه ۱۳۸۸ با دعوت از شاعران سراسر ایران در زمینه شعرهای کتاب نشده فارسی (قالب آزاد) برگزار شد که در حدود ۲۵۰ اثر از ۶۰ شاعر به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد. علیرضا پنجهای علت ادامه نیافتن جایزه شعر منصور بنیمجیدی را مشکلات شخصی خانواده این شاعرِ فقید عنوان کرد.
آثار:
وی در کنار آثار ادبی، گاهنامه ادبی ترلان را نیز اداره میکرد. او به همراه داوود ملکزاده یک شماره از این مجله را در سال ۱۳۸۱ در انجمن شعر شهریار آستارا منتشر کرد. این ویژهنامه هشتاد و چهار صفحهای دارای مطالبی ارزشمند از جمله نامههای نوشتهشده توسط بزرگان شعر و ادب برای بیژن کلکی بود.
مجموعه اشعار:
بهاری از خاکستر پاییز ۱۳۸۱
بانوی باد شبنامه پخش میکند ۱۳۸۳
قرائت دوم من تویی ۱۳۸۳
سهم من همیشه دلتنگی است ۱۳۸۳
دیگر نمیتوانم شاعر بمانم ۱۳۸۳
این ابر در گلو مانده ۱۳۸۶
شعر امروز آستارا ۱۳۸۶
انتشار دو کتاب از بیژن کلکی (شوهر خواهر بنیمجیدی) به نام ترانههایی برای آلکاپون و نیامدی نام آب یادم رفت پس از درگذشت وی، توسط بنیمجیدی صورت گرفته است.
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منصور_بنی_مجیدی
۱۱ تیر سالروز درگذشت منصور بنیمجیدی
(زاده ۷ اردیبهشت ۱۳۳۴ آستارا -- درگذشته ۱۱ تیر ۱۳۸۷ آستارا) شاعر و آموزگار
او با تشکیل کانون ادبی شهریار ارشاد آستارا، انتشار کتاب شعر امروز و گاهنامه ادبی ترلان نقش عمدهای در معرفی شعر امروز آنجا را دارد و با انتشار مجموعه شعرهایش، سهم خود را در پیشبرد ادبیات امروز ادا کرد. وی انسانی پاکدل و صادق و صمیمی و شاعر دردآشنای ایران بود.
حافظ موسوی معتقد است، آرمانخواهی در شعر او موج میزد و اثرش به کشورهای همسایه آذریزبان کشیده و صاحب شهرت شده بود.
در مراسم یادبود بنیمجیدی، با حضور هوشنگ ابتهاج، شمس لنگرودی و حافظ موسوی، م. موید درباره وضعیت شعر امروز ایران و نقش وی در شعر گیلان به ایراد سخن پرداخت. فیلم مستند زندگیاش توسط بکتاش آبتین ساخته شده است.
جایزه شعر منصور بنیمجیدی:
به مناسبت اولین سالگرد درگذشت او، جایزه شعر بنیمجیدی در تیرماه ۱۳۸۸ با دعوت از شاعران سراسر ایران در زمینه شعرهای کتاب نشده فارسی (قالب آزاد) برگزار شد که در حدود ۲۵۰ اثر از ۶۰ شاعر به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد. علیرضا پنجهای علت ادامه نیافتن جایزه شعر منصور بنیمجیدی را مشکلات شخصی خانواده این شاعرِ فقید عنوان کرد.
آثار:
وی در کنار آثار ادبی، گاهنامه ادبی ترلان را نیز اداره میکرد. او به همراه داوود ملکزاده یک شماره از این مجله را در سال ۱۳۸۱ در انجمن شعر شهریار آستارا منتشر کرد. این ویژهنامه هشتاد و چهار صفحهای دارای مطالبی ارزشمند از جمله نامههای نوشتهشده توسط بزرگان شعر و ادب برای بیژن کلکی بود.
مجموعه اشعار:
بهاری از خاکستر پاییز ۱۳۸۱
بانوی باد شبنامه پخش میکند ۱۳۸۳
قرائت دوم من تویی ۱۳۸۳
سهم من همیشه دلتنگی است ۱۳۸۳
دیگر نمیتوانم شاعر بمانم ۱۳۸۳
این ابر در گلو مانده ۱۳۸۶
شعر امروز آستارا ۱۳۸۶
انتشار دو کتاب از بیژن کلکی (شوهر خواهر بنیمجیدی) به نام ترانههایی برای آلکاپون و نیامدی نام آب یادم رفت پس از درگذشت وی، توسط بنیمجیدی صورت گرفته است.
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منصور_بنی_مجیدی
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۱ تیر زادروز علی باقرزاده
(زاده ۱۱ تیر ۱۳۰۸ مشهد -- درگذشته ۱۹ آذر ۱۳۹۵ مشهد) نویسنده و شاعر، باتخلص"بقا"
او از خانوادهای بازرگان مهاجر یزدیتبار بود که بههمراه پدرش از یزد به روسیه مهاجرت کرد و پس از انقلاب ۱۹۱۷ به ایران بازگشت و ساکن مشهد شد. پس از مرگ پدر، سرپرستی مادر و ۷ خواهرش را بهعهده گرفت و به هنگام کار، زبانهای انگلیسی و عربی را فراگرفت. ادیب نیشابوری و قاسم رسا دوتن از استادان برجسته او بودند.
در سال ۱۳۴۶ سرپرست "کارخانه قند فریمان" شد و ۳۷ سال عضو هیئت مدیره آن بود و سرمایهگذاریهایی در امور مختلف انجام داد. از سال ۱۳۴۰ در سفرهایی به آمریکا، اروپای شمالی و شرقی، آسیا، آفریقا و عراق رفت.
در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ مدیر اداره اتاق بازرگانی و صنایع بازرگانی در استان خراسان بود و سپس استعفا داد و مشاور افتخاری آنجا شد. در سال ۱۳۷۸ به عضویت هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد و در سال ۱۳۸۰ عضو هیئت امنا و رئیس هیئت مدیره بنیاد دانشگاهی فردوسی شد. همچنین به نیکوکاری و ساخت مدرسه و خوابگاه دانشجویان پرداخت و چند مدرسه در روستای علاقه و چند مدرسه و یک هنرستان در منطقه ۵ مشهد ساخت. کتابخانه غنی ۳۰۰۰ جلدی خود را نیز وقف کرد.
وی با محمدعلی جمالزاده، غلامحسین یوسفی، حسین خدیوجم، گلچین معانی، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی، در پژوهشها، بررسیهای ادبی و شعر با آنان گفتگو و مکاتبه داشت.
آرامگاه وی در مقبره شعرای توس است.
آثار:
۲۵ مقاله نگاشت، آیینه بقا اثری است که درباره او نگاشته شدهاست که ایده و مقدمه آن از شفیعی کدکنی است و به کوشش جعفر یاحقی گردآمده است.
بقای شعر دیگر، اثری است که گردآوری آن همزمان با درگذشت او انجام گرفت. اشعار باقرزاده نخست در روزنامههای یغما و نیز برخی کتب درسی چاپ شدهاند. فنون شعریاش قالبهای قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، چهارپاره، ترکیببند، رباعی و شعر نیمایی بود اما بیشتر در قطعهسرایی شهرت یافت. سبک او را حکمی و اندرزی بیان کردهاند.
لطیفهها: درباره حاضرجوابیهای شاعران، چاپ نخست ۱۳۴۲/۱۹۶۳
زندگینامه و شعر عبدالوهاب طراز یزدی
ده مقاله: بهعنوان بخشی از کتاب سال مشهد در ۱۳۶۵/۱۹۸۶.
چهل حدیث، ترجمه منظوم چهل حدیث رضوی: چاپ بهنشر، نخست در ۱۳۶۵/۱۹۸۶.
نسیمی از دیار خراسان: گزیده اشعارش چاپ ۱۳۶۵/۱۹۸۶.
یاد مادر: شامل آثار برتر اندیشمندان درباره مادر، چاپ ۱۳۷۲/۱۹۹۳.
زلال بقا: دیوان شعر او
سفری به مسکو و سن پترزبورگ: سفرنامه و خاطرهنامه او، با اشتراک حسین رزم و چاپ ۱۳۷۹ش/ ۲۰۰۰.
سیر آفاق: سفرنامهاش به کشورهای گوناگون.
بزم محبت: اشعار مدح و مرثیه او درباره اهل بیت، به درخواست همسرش آن را گرد آورد.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_باقرزاده
۱۱ تیر زادروز علی باقرزاده
(زاده ۱۱ تیر ۱۳۰۸ مشهد -- درگذشته ۱۹ آذر ۱۳۹۵ مشهد) نویسنده و شاعر، باتخلص"بقا"
او از خانوادهای بازرگان مهاجر یزدیتبار بود که بههمراه پدرش از یزد به روسیه مهاجرت کرد و پس از انقلاب ۱۹۱۷ به ایران بازگشت و ساکن مشهد شد. پس از مرگ پدر، سرپرستی مادر و ۷ خواهرش را بهعهده گرفت و به هنگام کار، زبانهای انگلیسی و عربی را فراگرفت. ادیب نیشابوری و قاسم رسا دوتن از استادان برجسته او بودند.
در سال ۱۳۴۶ سرپرست "کارخانه قند فریمان" شد و ۳۷ سال عضو هیئت مدیره آن بود و سرمایهگذاریهایی در امور مختلف انجام داد. از سال ۱۳۴۰ در سفرهایی به آمریکا، اروپای شمالی و شرقی، آسیا، آفریقا و عراق رفت.
در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ مدیر اداره اتاق بازرگانی و صنایع بازرگانی در استان خراسان بود و سپس استعفا داد و مشاور افتخاری آنجا شد. در سال ۱۳۷۸ به عضویت هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد و در سال ۱۳۸۰ عضو هیئت امنا و رئیس هیئت مدیره بنیاد دانشگاهی فردوسی شد. همچنین به نیکوکاری و ساخت مدرسه و خوابگاه دانشجویان پرداخت و چند مدرسه در روستای علاقه و چند مدرسه و یک هنرستان در منطقه ۵ مشهد ساخت. کتابخانه غنی ۳۰۰۰ جلدی خود را نیز وقف کرد.
وی با محمدعلی جمالزاده، غلامحسین یوسفی، حسین خدیوجم، گلچین معانی، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی، در پژوهشها، بررسیهای ادبی و شعر با آنان گفتگو و مکاتبه داشت.
آرامگاه وی در مقبره شعرای توس است.
آثار:
۲۵ مقاله نگاشت، آیینه بقا اثری است که درباره او نگاشته شدهاست که ایده و مقدمه آن از شفیعی کدکنی است و به کوشش جعفر یاحقی گردآمده است.
بقای شعر دیگر، اثری است که گردآوری آن همزمان با درگذشت او انجام گرفت. اشعار باقرزاده نخست در روزنامههای یغما و نیز برخی کتب درسی چاپ شدهاند. فنون شعریاش قالبهای قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، چهارپاره، ترکیببند، رباعی و شعر نیمایی بود اما بیشتر در قطعهسرایی شهرت یافت. سبک او را حکمی و اندرزی بیان کردهاند.
لطیفهها: درباره حاضرجوابیهای شاعران، چاپ نخست ۱۳۴۲/۱۹۶۳
زندگینامه و شعر عبدالوهاب طراز یزدی
ده مقاله: بهعنوان بخشی از کتاب سال مشهد در ۱۳۶۵/۱۹۸۶.
چهل حدیث، ترجمه منظوم چهل حدیث رضوی: چاپ بهنشر، نخست در ۱۳۶۵/۱۹۸۶.
نسیمی از دیار خراسان: گزیده اشعارش چاپ ۱۳۶۵/۱۹۸۶.
یاد مادر: شامل آثار برتر اندیشمندان درباره مادر، چاپ ۱۳۷۲/۱۹۹۳.
زلال بقا: دیوان شعر او
سفری به مسکو و سن پترزبورگ: سفرنامه و خاطرهنامه او، با اشتراک حسین رزم و چاپ ۱۳۷۹ش/ ۲۰۰۰.
سیر آفاق: سفرنامهاش به کشورهای گوناگون.
بزم محبت: اشعار مدح و مرثیه او درباره اهل بیت، به درخواست همسرش آن را گرد آورد.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_باقرزاده