زبان‌شناسی همگانی
9.73K subscribers
568 photos
156 videos
933 files
483 links
کد شامد 1-1-717929-61-4-1

احراز هویت کانال در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
http://t.me/itdmcbot?start=linguiran

در اینستاگرام
https://instagram.com/linguiran

اولین مطلب کانال
https://t.me/linguiran/3

پیشنهاد و انتقاد
@linguirani
Download Telegram
در اسارت اسم.pdf
2.6 MB
«در اسارت اسم»
نام‌باوری در گفتگو با
دکتر #نظام_بهرامی_کمیل
صفحه ۱۵ روزنامه اعتماد، سیاست‌نامه
۲۱ فروردین ۱۳۹۸
🇮🇷 @linguiran
شناور کردن

شناور کردن الگوی زبانی است که در آن هیچ ثباتی وجود ندارد و لغزش و سیالیت ویژگی مفاهیم و کلمات است. برای مثال اصطلاحی مانند «امنیت ملی» و جُرمی مانند «اقدام علیه امنیت ملی» در یک فرهنگ نام‌‌باور می‌تواند بر هر عملی بار شود.
شفیعی کدکنی در کتاب «مفلس کیمیافروش» اشاره می‌کند که رشد خودکامگی یکی از عوامل رشد مدیحه‌سرایی در شعر بوده است. به نظر او با گذشت و گسترش شرایط استبدادی؛ احتمال اغراق در مدح هم بیشتر می‌شود به گونه‌ای که اگر در ابتدای یک دوران استبدادی برخی صفت‌های مورد ستایش مردم برای پادشاه استفاده می‌شود در انتهای آن دوران، صفات پیامبرگونه در مدح یک وزیر بکار می‌رود. کدکنی این پدیده را زیر عنوان «شناور شدن زبان و ارتباط آن با رشد خودکامگی» بررسی می‌کند و نتیجه می‌گیرد «در فاصلۀ کمتر از یکصد و پنجاه سال، شعر مدیح چه تطوری به خود دیده و چه قدر مدایح شعرا، از واقعیت و هسته‌های مرکزی واقعیت به دور رفته است.» کدکنی با اشاره به کلماتی مانند «استاد»، «دکتر»، «مهندس» و «سرهنگ» اشاره می‌کند که در جوامع دموکرات و آزادمنش این کلمات کاربرد خاص خود را دارند و به راحتی نمی‌توان آن‌ها را شناور کرد و به هرجایی برد. برای مثال اگر به فردی که دکترا ندارد بگوییم دکتر! هم او و هم دیگران این کار را نمی‌پسندد. اما در جوامع استبدادی جای هر کلمه با همسایه‌های آن و مدارج بالای آن به‌راحتی می‌تواند عوض شود. «همان‌طور که در جامعۀ استبدادی می‌توان به حقوق افراد تجاوز کرد به حدود کلمات هم می‌توان تجاوز کرد، و همان‌طور که در جامعۀ برخوردار از آزادی و قانون به حقوق افراد نمی‌توان تجاوز کرد، به حدود کلمات هم نمی‌توان تجاوز کرد.»

به نقل از کتاب «نام باوری» صفحه ۴۵
نوشته: دکتر #نظام_بهرامی_کمیل

🇮🇷 @linguiran
«این مشکل شماست!»

يكي از مقدمات همدلی، به‌خصوص در روابط‌عمومی، همزبانی است. همزبانی به معنايی همراهی كلامی با فرد يا افراد ديگر است. در واقع تفاوت همزبانی با همدلی در عمق و كيفيت آن‌ها نهفته است. يعنی اگر نمی‌توانيم خود را جاي ديگری گذاشته و او را از ته قلب درك كنيم؛ دست‌كم به شكل شفاهی و با زبان، همراهی خود با او را نشان دهيم.
يكی از آسيب‌های جدی در اين حوزه، موضوع گُرته‌برداری از زبان‌های بيگانه است. اين كار هم به شكل و زيبايی ظاهری زبان آسيب می‌رساند و هم ساختار محتوايی زبان به‌عنوان مهمترين وسيله ارتباطی با ديگران را تحت تأثير قرار می‌دهد. برای مثال برخی افراد به‌ویژه در ادارات دولتی، در مواجه با درخواست كمك ديگران به سرعت میگويند: «اين مشكل شماست.» كه ترجمه تحت اللفظی عبارت (It's your problem) است. اين جمله گرته‌برداری از زبان بيگانه است و امروز برخی افراد فكر می‌كنند بيان آن نوعي افتخار بوده و قدرت و توانايی آنان را نمايش می‌دهد!
پرسش ساده‌ای كه از چنين افرادی می‌شود اين است كه: «اگر اين مشكل براي شما پيش می‌آيد چه كار ميكرديد؟» اگر جواب دهند: «ما هم نمی‌توانستيم کاری انجام دهيم.» پس در واقع به ناتوانی خود اعتراف كرده‌اند و منطقی‌تر بود از ابتدا ميگفتند: «متأسفانه نميتوانم به شما كمك كنم.» همان‌طور كه برخي انگليسی زبان‌ها ميگويند: (I am sorry I can't help you) به عبارت ديگر لازم نبود برای فرار از اين حقيقت كه در برخی موارد ناتوانيم، عقده‌های خود را بر سر طرف مقابل ريخته و بگوييم: «اين مشكل شماست!».
اما اگر جواب اين باشد كه: «ما در چنين وضعيتی می‌توانيم مشكل خود را حل كنيم.» به‌طور تلويحی به معنای اين است كه: «با وجود اينكه می‌توانيم مشكل را حل كنيم اما چون مشكل، مشكل شماست؛ پس به ما ربطی ندارد.» در چنين حالتی ما پی‌می‌بريم در جامعه‌ای زندگی می‌كنيم كه هنوز قوانين و مقررات شفاف و دقيقی وجود ندارد كه دو فرد در وضعيت يكسان به دو راه مختلف كشيده می‌شوند؛ يكی می‌تواند مشكلش را حل كند و ديگری نمی‌تواند!؟ در چنين جامعه‌ای قدرت افراد در حل مشکلاتشان نشانه توانایی آنها نیست؛ نشانه فساد و پایمال کردن حقوق دیگران است.
اميدواريم افراد، به‌خصوص كارگزاران روابط‌عمومی، هيچ‌وقت از اين عبارت استفاده نكنند.
به نقل از کتاب: «روابط عمومی در ایران»
نوشته: دکتر #نظام_بهرامی_کمیل
انتشارات دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها

🇮🇷 @linguiran
کتاب «توتالیتاریسم فرهنگی: از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر» نوشته دکتر #نظام_بهرامی_کمیل توسط نشر کویر منتشر شد.
درباره پوپولیسم و به‌ویژه فاشیسم کتاب‌های زیادی ترجمه شده است؛ اما کتابی که به موضوع سیاست‌های فرهنگی و هنری حکومت‌های توتالیتر در قرن بیستم بپردازد بسیار نادر است.
در این کتاب به ویژگی‌، ابعاد و سیاست‌های فرهنگی و هنری فاشیسم، استالینیسم، مائویسم و پوپولیسم پرداخته شده است. در ذیل مبحث فاشیسم و زبان می‌خوانیم: نازیسم گوشت و خون مردم را با کلمات، اصطلاحات و دستور زبان تسخیر می‌کند‌. تکرار بدون تامل و بی‌شمار کلمات می‌تواند مانند دوزهای کوچک سم آرسنیک بر روی تمام افراد تاثیر داشته باشد. زبان بطور فزاینده‌ای احساسات ما را دیکته می‌کند و تمام روح ما را به کنترل خود درمی‌آورد. در یک جامعه استبدادی، برای دال‌ها مدلول‌های جدید در نظر گرفته می‌شود و گاه کلمات و اصطلاحات معنا و تعریفی متضاد با آنچه در گذشته داشته‌اند پیدا می‌کنند...
کلمپرر نشان می‌دهد که چگونه کلماتی مانند سیستم و سازمان در دوران رایش سوم معنای جدیدی پیدا کرده بودند...
واحد فروش انتشارات کویر
۰۲۱ - ۸۸۳۰۱۹۹۲
@nambavari
🇮🇷 @linguiran
در اسارت اسم.pdf
2.6 MB
«در اسارت اسم»
نام‌باوری در گفتگو با
دکتر #نظام_بهرامی_کمیل
صفحه ۱۵ روزنامه اعتماد، سیاست‌نامه
۲۱ فروردین ۱۳۹۸
🇮🇷 @linguiran
«این مشکل شماست!»

يكي از مقدمات همدلی، به‌خصوص در روابط‌عمومی، همزبانی است. همزبانی به معنايی همراهی كلامی با فرد يا افراد ديگر است. در واقع تفاوت همزبانی با همدلی در عمق و كيفيت آن‌ها نهفته است. يعنی اگر نمی‌توانيم خود را جاي ديگری گذاشته و او را از ته قلب درك كنيم؛ دست‌كم به شكل شفاهی و با زبان، همراهی خود با او را نشان دهيم.
يكی از آسيب‌های جدی در اين حوزه، موضوع گُرته‌برداری از زبان‌های بيگانه است. اين كار هم به شكل و زيبايی ظاهری زبان آسيب می‌رساند و هم ساختار محتوايی زبان به‌عنوان مهمترين وسيله ارتباطی با ديگران را تحت تأثير قرار می‌دهد. برای مثال برخی افراد به‌ویژه در ادارات دولتی، در مواجه با درخواست كمك ديگران به سرعت میگويند: «اين مشكل شماست.» كه ترجمه تحت اللفظی عبارت (It's your problem) است. اين جمله گرته‌برداری از زبان بيگانه است و امروز برخی افراد فكر می‌كنند بيان آن نوعي افتخار بوده و قدرت و توانايی آنان را نمايش می‌دهد!
پرسش ساده‌ای كه از چنين افرادی می‌شود اين است كه: «اگر اين مشكل براي شما پيش می‌آيد چه كار ميكرديد؟» اگر جواب دهند: «ما هم نمی‌توانستيم کاری انجام دهيم.» پس در واقع به ناتوانی خود اعتراف كرده‌اند و منطقی‌تر بود از ابتدا ميگفتند: «متأسفانه نميتوانم به شما كمك كنم.» همان‌طور كه برخي انگليسی زبان‌ها ميگويند: (I am sorry I can't help you) به عبارت ديگر لازم نبود برای فرار از اين حقيقت كه در برخی موارد ناتوانيم، عقده‌های خود را بر سر طرف مقابل ريخته و بگوييم: «اين مشكل شماست!».
اما اگر جواب اين باشد كه: «ما در چنين وضعيتی می‌توانيم مشكل خود را حل كنيم.» به‌طور تلويحی به معنای اين است كه: «با وجود اينكه می‌توانيم مشكل را حل كنيم اما چون مشكل، مشكل شماست؛ پس به ما ربطی ندارد.» در چنين حالتی ما پی‌می‌بريم در جامعه‌ای زندگی می‌كنيم كه هنوز قوانين و مقررات شفاف و دقيقی وجود ندارد كه دو فرد در وضعيت يكسان به دو راه مختلف كشيده می‌شوند؛ يكی می‌تواند مشكلش را حل كند و ديگری نمی‌تواند!؟ در چنين جامعه‌ای قدرت افراد در حل مشکلاتشان نشانه توانایی آنها نیست؛ نشانه فساد و پایمال کردن حقوق دیگران است.
اميدواريم افراد، به‌خصوص كارگزاران روابط‌عمومی، هيچ‌وقت از اين عبارت استفاده نكنند.
به نقل از کتاب: «روابط عمومی در ایران»
نوشته: دکتر #نظام_بهرامی_کمیل
انتشارات دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها

🇮🇷 @linguiran