#ناشناس 🦄
شروع به کار این چنل مصادف شد با بیست و هفت آگوست. که روز تولد بیست سالگیم بود😂🤷‍♀
دانشگاه که میرم... ولی چرا باید توی تعطیلات درس بخونم؟
در طول تحصیل حالا یه چیزی😂

#ناشناس 🥕

کارای این روزای من خلاصه میشن تو منتظر موندن برای جواب نهایی کنکور، فقط فکر کردن به فیک‌هام، درس خوندن برای امتحان شهریورم، انیمه نگاه کردن و یاد گرفتن کارای خونه😄
واسه سوالتم... من که خودم گشادم و چیزایی که بالا گفتمو اگه حال نداشته باشم انجام نمیدم😂 ولی خب اگه راه‌حل میخوای، میتونی صبح که بیدار میشی کارایی که میتونی اونروز انجام بدی رو بنویسی یا مثل من به خودت بگی که تا فلان کار رو نکردی انیمه نمیبینی... یه همچین‌ چیزایی 🙌

#ناشناس 🥕
#بیوگرافی

سلامممم.
خب نمی‌دونم پیچ واتپد Millennium FiC رو میشناسی یا نه. من مدیر اونجام و اسمم زینبه، 18 سالمه و کرج زندگی میکنم. تایپم آی‌‌اس‌اف‌پیه ولی بازم معلوم‌الحالم 😂
و درمورد فیکام... فیک زیاد ندارم راستش. فیک نوشتن رو وقتی کلاس ششم یا هفتم بودم شروع کردم. اون اوایل چندتا فیک سمی دابل‌اس نوشتم و اولین فیک بی‌تی‌اسم یه ویکوک با ژانر فانتزیه به اسم رنسانس ستاره که همراه با دوستم نوشتمش.
در حال حاضر روی یک فیک بلند یونمین و یه وان‌شات تهگی کار میکنم. و داریم با اونی فاطمه روی یک سری فیکای سمی😂 کار می‌کنیم که البته همشون سمی نیستن 😬
و خب همین... اگه سوال دیگه‌ای داشتید بپرسید 💜❤️

* اونی فاطمه 🦄 رو منشن میکنم که جواب بده *

#ناشناس 🦄
#بیوگرافی

فاطمه
بیست
یک enfp با ۴۹ درصد درونگرایی😂
و دانشجوی نقاشی ای در آرزوی مانگاکا شدن در ژاپن هستم😂(خیالات شیرین اوتاکویی)

فیکشن هم کههه... یک ویکوک طولانی پرومکس به اسم بعد دوازدهم دارم، یک مینی فیک به اسم والین ۵۲ از تهگی شیرینم.
و یک چند شاتی فلاف از کوکوی. «ته ته صدامون کن.»
و یک کامیون فیک نصفه درحال نوشتن توی یادداشت های موبایلم که عرصه رو بهم تنگ کردن.🤧

تمام هویتم فعلا نقاشی و نوشتن عه.
واو... چه هیجان انگیز😂🤌

توی دست هوسوک آبنبات چوبی بذارید البته.😂
مرسی ازتون.🥺✨🤍
#فیکشن
#ناشناس 🦄

چیزایی که به نظرم میتونستن علت این اتفاق باشن رو توی این تلگراف ‌👇🏻⁩ جمع بندی کردم.
دوست دارم نظر شما رو هم بدونم.🤔
#ناشناس
#اطلاعات_تصادفی 🦄
https://telegra.ph/ON-feat-sia-02-11

جوری که هدیه ولنتاینمو میدین.😂🥺🤍
مرسی خبببب.
#ناشناس 🦄

سلام^^
فول پارت والین توی چنل @BTS_FICTIONS هست.
لینک پستش هم اینجاست.
میتونی دانلودش کنی. 😇🤍
#ناشناس 🦄

آه...
نارنگی فقید.🕯️🖤
#ناشناس

ببینین ممبرا برام فکت علمی میفرستن.😌🤌
ولی خیلی هیجان انگیزه. خیلی دور از ذهن هم نیست.
#ناشناس
#فیکشن 🦄

#ناشناس دادید.🥺✨
خیلی زیباستتتت...
حالا پیرو این فایل صوتی، این ویدیو رو هم حتمااا تماشا کنید.😌🤍

مرسی از تگ🤣🤍
وااای واقعا دوست دارم یه مومنت اینجوری داشته باشم توی دو بازنده... ولی این مومنت رو توی یک فیکشن سم خوندم قبلا.😂🙂
سو...
حالا یکاریش میکنیم.😂😌👍✨
#ناشناس 🦄

تهیونگ که از نظر ذهنی پایدار نیست. اما احتمال میدم توی حالت سالمش xnfp باشه.
یونگی توی ذهنم intj بود. احتمال بعدی intp.
مامان یونگی infj.
و جین هم enfj.
اگه نظرتون متفاوته دوست دارم بشنوم. *-*

#ناشناس 🦄

The tale of thousands stars 🇹🇭
My beautiful man 🇯🇵
Bad buddy ⁦🇹🇭⁩
Not me ⁦🇹🇭⁩
old fashion cupcake ⁦🇯🇵⁩
Your name engraved herein 🇹🇼
Semantic error 🇰🇷

و یه جی ال که حیفه اینجا نباشه. کره شاهکار کرده برای ساختنش. handmaiden 🇰🇷

#ناشناس
#معرفی 🦄

اینم توضیحات هنرمند درباره‌ی اثرشون...🥲
خیلی خوشحال شدم. هق😭😭😭
مرسی ازت. والین خوش‌شانسه که شماها رو داره که چشما و توجه و محبتتون رو بهش بدین.🥺🤍
#ناشناس 🦄

من خیلی به این موضوع فکر کردم.
و اولین احساسی که داشتم این بود که
«من خیلی برای بعد دوازدهم و خواننده‌هاش کم کاری کردم» و بابتش خجالتزده ام.
و بعد اینکه
واقعا امیدوارم در حد معرفی کردن یه فیلم، یا فرستادن یه آهنگ، یا به اشتراک گذاشتن یه نقاشی هم که شده، تشویقتون کنم که باهام صحبت کنین و به تخیلاتتون اجازه‌ی آزاد بودن بدین و یکم... جز سختیای زندگی، چیز دیگه‌ای برای فکر کردن داشته باشیم همه‌مون.

من خیلی آدم مهمی نیستم، ولی خوشحالم اگه چیزایی در من هست که باعث میشه کسایی حس خوبی بهم داشته باشن و باعث بشن فکر کنم منم آدم خوبیم.
پس این قدردانی متقابله. مراقب خودتون باشین.🤍✨
#ناشناس 🦄

*عذاب وجدان بیشتر به خاطر همه‌ی ننوشتن‌هام*

بچه‌ها خببب🥹
من واقعا نمیدونم چی بگم که جواب مناسبی محسوب بشه.
نوشته‌های پراکنده‌ی من به سختی میتونن خودمو راضی کنن؛ و وقتی میبینم که دوستشون دارین، واقعا از ته دلم امیدوارم لایق همچین محبتی باشن.
در نهایت بازم من برای شما مینویسم. یا حداقل تلاشمو میکنم...
خوبه که کسایی مثل شما این نوشته‌های کوچیک رو به فرزندی گرفتن.🥺🤍✨
#ناشناس 🦄

هیچی تاحالا باعث نشده بود از این بعد به داستان نوشتن و حتی به تعویق افتادن تولفث فکر کنم. یننسشنص
خیلی شاعرانه‌اس.✨

ولی فکر کردن بهش جالبه... که هر داستانی که نوشته میشه یه دنیا، برای واقعی، خلق میشه که نویسنده خدای اونه.
داستان‌ها و خیالپردازی‌ها همیشه مورد بحث بودن.
پس به این رجوع میکنم که:
«هر چیز که در خیال بگنجد واقع است.»
#ناشناس 🦄

اون موقعی که تصمیم گرفتم والین رو بنویسم، با حدود چهل پنجاه‌تا فالوور توی واتپد، فقط شروعش کردم و اصلا ذره‌ای توقع نداشتم کسی باشه که بخونتش. به خاطر ژانرش یا کاپلش.
ولی بازم نمیتونستم ننویسمش چون برخلاف همیشه که برای نوشتن مجبورم به ذهنم فشار بیارم و حس گرفتن و نوشتن خیلی برام سخت و زمان‌بره، والین خیلی سریع نوشته شد چون اون بود که بهم برای نوشته‌شدن فشار می‌آورد و جاهایی توی داستان بود که اونقدر مشغول تایپ کردن بودم که نمیخواستم برای پاک کردن اشکام هم دست از نوشتنش بکشم.
این داستان توسط یه آدم خیلی خیلی غمگین و تنها نوشته شده و راستش برای خودم بازم یه «نوشته» یا محتوای نویسندگی قدرتمندی به حساب نمیاد. ولی خیلی برام ارزشمنده چون هیچ‌چیزی رو توی زندگیم انقدر خالصانه، با احساسات شدید و بدون هیچ چشم‌داشتی ننوشته بودم.
میخوام بگم... خواننده‌های این داستان کوچیک‌ هم به اندازه‌ی خود والین۵۲ برام ارزشمندن. حضور همگی‌تون کنار فاطمه‌ی هیجده‌ساله‌ی خیلی خسته‌ی اون زمان رو حس میکنم. مرسی که با همه نقص‌هاش میخونیدش.🥹🤍
#ناشناس 🦄

آره دقیقا همین.
تم بعد دوازدهم...✨
#ناشناس 🦄