کاربرد کلمه fluster:
کلمه fluster در زبان انگلیسی به معنی ‘هول کردن’ یا ‘دستپاچه کردن’ است.
به دو مثال توجه کنید:
Don’t fluster me or I can’t be ready on time.
من دستپاچه نکن و اگر نه نمی تونم به موقع آماده بشم.
He was flustered by the presence of so many people there.
او به دلیل حضور تعداد زیادی از افردا در آنجا دستپاچه شد.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه fluster اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
کلمه fluster در زبان انگلیسی به معنی ‘هول کردن’ یا ‘دستپاچه کردن’ است.
به دو مثال توجه کنید:
Don’t fluster me or I can’t be ready on time.
من دستپاچه نکن و اگر نه نمی تونم به موقع آماده بشم.
He was flustered by the presence of so many people there.
او به دلیل حضور تعداد زیادی از افردا در آنجا دستپاچه شد.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه fluster اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
نکته ای در مورد کلمه already:
کلمه already یکی از کلمات رایج در زبان انگلیسی است که در این مطلب می خواهیم با یکی از کاربردهای این کلمه آشنا شویم.
یکی از کاربردهای already زمانی است که چیزی زودتر از زمان مورد انتظار ما اتفاق می افتد و ما به همین دلیل از این کلمه استفاده می کنیم. کلمه already را برای این کاربرد می توانیم به صورت ‘به این زودی’ ترجمه کنیم.
به دو مثال توجه کنید:
Are you tired already?
به این زودی خسته شدی؟
I didn’t know it’s ten o’clock already.
نمی دونستم به این زودی ساعت 10 شده.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه already اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
کلمه already یکی از کلمات رایج در زبان انگلیسی است که در این مطلب می خواهیم با یکی از کاربردهای این کلمه آشنا شویم.
یکی از کاربردهای already زمانی است که چیزی زودتر از زمان مورد انتظار ما اتفاق می افتد و ما به همین دلیل از این کلمه استفاده می کنیم. کلمه already را برای این کاربرد می توانیم به صورت ‘به این زودی’ ترجمه کنیم.
به دو مثال توجه کنید:
Are you tired already?
به این زودی خسته شدی؟
I didn’t know it’s ten o’clock already.
نمی دونستم به این زودی ساعت 10 شده.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه already اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
دوستان و همراهان عزیز،
زبان امید تاکنون سه قسمت از دوره گرامر خود که براساس کتاب Essential Grammar in Use می باشد را تولید کرده است. این سه قسمت از دوره گرامر زبان امید برای زبان آموزانی مناسب هستند که قصد دارند مباحث پایه ای و مهم گرامر زبان انگلیسی را با جزئیات کامل یاد بگیرند.
دروس شماره 1، 29، 37 و 74 از این دو قسمت دوره گرامر رایگان می باشند.
برای مشاهده جزئیات و دانلود ویدئوهای نمونه هر قسمت از دوره گرامر به آدرس های زیر مراجعه نمایید:
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت اول):
https://b2n.ir/grammar1
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت دوم):
https://b2n.ir/grammar2
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت سوم):
https://b2n.ir/grammar3
@languagecentre
زبان امید تاکنون سه قسمت از دوره گرامر خود که براساس کتاب Essential Grammar in Use می باشد را تولید کرده است. این سه قسمت از دوره گرامر زبان امید برای زبان آموزانی مناسب هستند که قصد دارند مباحث پایه ای و مهم گرامر زبان انگلیسی را با جزئیات کامل یاد بگیرند.
دروس شماره 1، 29، 37 و 74 از این دو قسمت دوره گرامر رایگان می باشند.
برای مشاهده جزئیات و دانلود ویدئوهای نمونه هر قسمت از دوره گرامر به آدرس های زیر مراجعه نمایید:
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت اول):
https://b2n.ir/grammar1
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت دوم):
https://b2n.ir/grammar2
دوره آموزش تصویری کتاب Essential Grammar in Use (قسمت سوم):
https://b2n.ir/grammar3
@languagecentre
کاربرد اصطلاح be into:
اصطلاح be into که در زبان انگلیسی خیلی رایج است به معنی ‘علاقه داشتن به’ است.
در این اصطلاح به جای be از یکی از مشتقات این فعل (توبی) که am, is, are, was, were… است استفاده می کنیم.
چند مثال:
I’m into pop music.
من به موسیقی پاپ علاقه دارم.
What sport are you into the most?
به چه ورزشی بیشترین علاقه رو داری؟
I used to be into horror movies, but I don’t like such movies anymore.
قبلا به فیلم های ترسناک علاقه داشتم اما دیگه به چنین فیلم هایی علاقه ندارم.
*در جمله بالا از ساختار used to استفاده شده است، از این ساختار برای صحبت کردن در مورد عادت ها یا کارهایی استفاده می شود که شخصی قبلا آن ها را انجام می داد اما دیگر آن عادت ها را ندارند یا آن کارها را انجام نمی دهد.
در مثال بالا شخص موردنظر در گذشته به فیلم های ترسناک علاقه داشت اما به دلیل استفاده از used to و همچنین قسمت دوم جمله به راحتی می توان تشخیص داد که این شخص دیگر به فیلم های ترسناک علاقه ای ندارد.
@languagecentre
اصطلاح be into که در زبان انگلیسی خیلی رایج است به معنی ‘علاقه داشتن به’ است.
در این اصطلاح به جای be از یکی از مشتقات این فعل (توبی) که am, is, are, was, were… است استفاده می کنیم.
چند مثال:
I’m into pop music.
من به موسیقی پاپ علاقه دارم.
What sport are you into the most?
به چه ورزشی بیشترین علاقه رو داری؟
I used to be into horror movies, but I don’t like such movies anymore.
قبلا به فیلم های ترسناک علاقه داشتم اما دیگه به چنین فیلم هایی علاقه ندارم.
*در جمله بالا از ساختار used to استفاده شده است، از این ساختار برای صحبت کردن در مورد عادت ها یا کارهایی استفاده می شود که شخصی قبلا آن ها را انجام می داد اما دیگر آن عادت ها را ندارند یا آن کارها را انجام نمی دهد.
در مثال بالا شخص موردنظر در گذشته به فیلم های ترسناک علاقه داشت اما به دلیل استفاده از used to و همچنین قسمت دوم جمله به راحتی می توان تشخیص داد که این شخص دیگر به فیلم های ترسناک علاقه ای ندارد.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان با انیمیشن زیبای Migration
برخی از واژگان مهم این این قسمت از انیمیشن:
Migrate
مهاجرت کردن
Pond
تالاب
You and your flock can stay here as long as you like.
تو و گروهت تا هر زمان که بخواهید می تونید اینجا بمونید.
We’re just passing by on our way down south.
ما فقط دارید از مسیرمون که به سمت جنوبه عبور می کنیم.
*در جمله بالا فعل ترکیبی pass by به معنی ‘عبور کردن’ یا ‘رد شدن’ است.
Tropical food
غذاهای استوایی
@languagecentre
برخی از واژگان مهم این این قسمت از انیمیشن:
Migrate
مهاجرت کردن
Pond
تالاب
You and your flock can stay here as long as you like.
تو و گروهت تا هر زمان که بخواهید می تونید اینجا بمونید.
We’re just passing by on our way down south.
ما فقط دارید از مسیرمون که به سمت جنوبه عبور می کنیم.
*در جمله بالا فعل ترکیبی pass by به معنی ‘عبور کردن’ یا ‘رد شدن’ است.
Tropical food
غذاهای استوایی
@languagecentre
یکی از کاربردهای کلمه take:
کلمه take یکی از کلمات پرکاربرد و با معانی زیاد در زبان انگلیسی است؛ قبلا با چند مورد از کاربردهای این کلمه در کانال آشنا شدیم، در این مطلب هم می خواهیم به یکی دیگر از کاربردهای این کلمه بپردازیم.
یکی دیگر از کاربردهای کلمه take معنی ‘تحمل کردن’ را بیان می کند، اما کلمه take برای این کاربرد همیشه به صورت منفی استفاده می شود، یعنی همیشه به صورت can’t take بکار برده می شود. به دو مثال برای این کاربرد take توجه کنید:
I can’t take the pain anymore. I need the painkillers.
دیگه نمی تونم این درد رو تحمل کنم. به مسکن ها نیاز دارم.
If you can’t take the hard work, you need to leave now.
اگر نمی تونی کار سخت رو تحمل کنی همین الان اینجا رو ترک کن.
@languagecentre
کلمه take یکی از کلمات پرکاربرد و با معانی زیاد در زبان انگلیسی است؛ قبلا با چند مورد از کاربردهای این کلمه در کانال آشنا شدیم، در این مطلب هم می خواهیم به یکی دیگر از کاربردهای این کلمه بپردازیم.
یکی دیگر از کاربردهای کلمه take معنی ‘تحمل کردن’ را بیان می کند، اما کلمه take برای این کاربرد همیشه به صورت منفی استفاده می شود، یعنی همیشه به صورت can’t take بکار برده می شود. به دو مثال برای این کاربرد take توجه کنید:
I can’t take the pain anymore. I need the painkillers.
دیگه نمی تونم این درد رو تحمل کنم. به مسکن ها نیاز دارم.
If you can’t take the hard work, you need to leave now.
اگر نمی تونی کار سخت رو تحمل کنی همین الان اینجا رو ترک کن.
@languagecentre
کاربرد اصطلاح drive someone up the wall
اصطلاح drive someone up the wall به معنی ‘روی اعصاب کسی راه رفتن’ است و زمانی استفاده می شود که می خواهیم بگوییم شخصی با رفتاری که دارد باعث عصبانیت ما می شود.
در این اصطلاح به جای کلمه someone از اسم یا ضمیر برای شخصی استفاده می شود که شخصی دیگر او را عصبانی می کند.
مثال:
I don’t know what to do with James! He drives me up the wall all the time.
نمی دونم با جیمز چکار کنم! او همیشه روی اعصابم راه میره.
نکته: از این اصطلاح حتی می توان زمانی استفاده کرد که چیزی غیر از انسان (یا هر موجود دیگری) باعث عصبانیت شخصی شود. به یک مثال توجه کنید:
Traffic drives tourists up the wall in this city.
ترافیک در این شهر روی اعصاب توریست ها راه می رود (ترافیک در این شهر باعث عصبانیت توریست ها می شود).
@languagecentre
اصطلاح drive someone up the wall به معنی ‘روی اعصاب کسی راه رفتن’ است و زمانی استفاده می شود که می خواهیم بگوییم شخصی با رفتاری که دارد باعث عصبانیت ما می شود.
در این اصطلاح به جای کلمه someone از اسم یا ضمیر برای شخصی استفاده می شود که شخصی دیگر او را عصبانی می کند.
مثال:
I don’t know what to do with James! He drives me up the wall all the time.
نمی دونم با جیمز چکار کنم! او همیشه روی اعصابم راه میره.
نکته: از این اصطلاح حتی می توان زمانی استفاده کرد که چیزی غیر از انسان (یا هر موجود دیگری) باعث عصبانیت شخصی شود. به یک مثال توجه کنید:
Traffic drives tourists up the wall in this city.
ترافیک در این شهر روی اعصاب توریست ها راه می رود (ترافیک در این شهر باعث عصبانیت توریست ها می شود).
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی کوتاه برای تقویت مهارت شنیداری
در این ویدئو از افراد پرسیده می شود که چه چیزی آنها را خوشحال می کند.
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
What makes you happy?
چه چیزی شما را خوشحال می کند؟
Having food in my belly
سیر بودن (از غذا)
Having a roof over my head
سقفی بالای سر داشتن
overlook
غافل شدن (متوجه نشدن)
Peace of mind
آرامش ذهن
@languagecentre
در این ویدئو از افراد پرسیده می شود که چه چیزی آنها را خوشحال می کند.
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
What makes you happy?
چه چیزی شما را خوشحال می کند؟
Having food in my belly
سیر بودن (از غذا)
Having a roof over my head
سقفی بالای سر داشتن
overlook
غافل شدن (متوجه نشدن)
Peace of mind
آرامش ذهن
@languagecentre
دوستان و همراهان عزیز،
زبان امید دوره ای را برای آموزش فونتیک زبان انگلیسی تولید کرده است. زبان آموزان شرکت کننده در این دوره علاوه بر یادگیری الفبای فونتیک زبان انگلیسی، صداهای زبان انگلیسی که در زبان فارسی وجود ندارند را نیز یاد خواهند گرفت.
تمامی ویدئوهای این دوره تولید شده اند که ویدئوی شماره 1 را می توانید از طریق سایت به صورت رایگان مشاهده و دانلود نمایید.
سطح دوره: مقدماتی تا پیشرفته
مدرس: یوسف کوه پیما، کارشناس ارشد آموزش زبان
برای اطلاع یافتن از جزئیات کامل این دوره و شرکت در آن به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/w07129
@languagecentre
زبان امید دوره ای را برای آموزش فونتیک زبان انگلیسی تولید کرده است. زبان آموزان شرکت کننده در این دوره علاوه بر یادگیری الفبای فونتیک زبان انگلیسی، صداهای زبان انگلیسی که در زبان فارسی وجود ندارند را نیز یاد خواهند گرفت.
تمامی ویدئوهای این دوره تولید شده اند که ویدئوی شماره 1 را می توانید از طریق سایت به صورت رایگان مشاهده و دانلود نمایید.
سطح دوره: مقدماتی تا پیشرفته
مدرس: یوسف کوه پیما، کارشناس ارشد آموزش زبان
برای اطلاع یافتن از جزئیات کامل این دوره و شرکت در آن به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/w07129
@languagecentre
کاربرد اصطلاح take it to heart:
اصطلاح take it to heart به معنی ‘به دل گرفتن’ است. این اصطلاح زمانی استفاده می شود که شخصی از انتقاد، شوخی، نصیحت... ناراحت می شود.
مثال:
He took their criticism to heart
او انتقادهای اونا رو به دل گرفت (یعنی از انتقادهای اونا ناراحت شد).
Don't take it to heart, he was just joking.
به دل نگیر، او فقط داشت شوخی می کرد.
I didn't take it to heart when he yelled at me.
وقتی که او سرم داد زد به دل نگرفتم.
@languagecentre
اصطلاح take it to heart به معنی ‘به دل گرفتن’ است. این اصطلاح زمانی استفاده می شود که شخصی از انتقاد، شوخی، نصیحت... ناراحت می شود.
مثال:
He took their criticism to heart
او انتقادهای اونا رو به دل گرفت (یعنی از انتقادهای اونا ناراحت شد).
Don't take it to heart, he was just joking.
به دل نگیر، او فقط داشت شوخی می کرد.
I didn't take it to heart when he yelled at me.
وقتی که او سرم داد زد به دل نگرفتم.
@languagecentre
کاربرد فعل ترکیبی sleep in:
در این مطلب می خواهیم به کاربر فعل ترکیبی sleep in بپردازیم.
فعل ترکیبی sleep in به معنی ‘دیر از خواب بیدار شدن’ است. از این فعل زمانی استفاده می کنیم که شخصی به صورت ارادی و با انتخاب خودش دیرتر از معمول بیدار می شود. به عنوان مثال شخصی که هر روز برای رفتن به محل کارش ساعت 6:30 بیدار می شود در روز تعطیل با انتخاب خودش ساعت 9:00 بیدار می شود و برای چنین موردی می توانیم از این فعل ترکیبی استفاده کنیم.
به دو مثال توجه کنید:
I usually sleep in on Fridays.
من معمولا جمعه ها دیر از خواب بلند میشم.
She doesn't like sleeping in, even on weekends.
او دوست نداره دیر از خواب بلند بشه، حتی آخر هفته ها.
نکته: در زبان انگلیسی کلمه oversleep هم وجود دارد که به معنی ‘خواب ماندن’ است؛ در نظر داشته باشید این کلمه زمانی استفاده می شود که شخص به اشتباه دیر از خواب بلند می شود و قصد شخص دیر از خواب بلند شدن نبوده. مثلا ممکن است شخص فراموش کرده باشد یادآور گوشی اش را برای بیدار شدن تنظیم کند.
بنابراین وقتی از sleep in استفاده می شود به این معنی است که شخص با تصمیم و انتخاب خودش دیر از خواب بلند شده، اما وقتی از oversleep استفاده می شود به این معنی است که شخص به اشتباه دیر از خواب بلند شده است.
@languagecentre
در این مطلب می خواهیم به کاربر فعل ترکیبی sleep in بپردازیم.
فعل ترکیبی sleep in به معنی ‘دیر از خواب بیدار شدن’ است. از این فعل زمانی استفاده می کنیم که شخصی به صورت ارادی و با انتخاب خودش دیرتر از معمول بیدار می شود. به عنوان مثال شخصی که هر روز برای رفتن به محل کارش ساعت 6:30 بیدار می شود در روز تعطیل با انتخاب خودش ساعت 9:00 بیدار می شود و برای چنین موردی می توانیم از این فعل ترکیبی استفاده کنیم.
به دو مثال توجه کنید:
I usually sleep in on Fridays.
من معمولا جمعه ها دیر از خواب بلند میشم.
She doesn't like sleeping in, even on weekends.
او دوست نداره دیر از خواب بلند بشه، حتی آخر هفته ها.
نکته: در زبان انگلیسی کلمه oversleep هم وجود دارد که به معنی ‘خواب ماندن’ است؛ در نظر داشته باشید این کلمه زمانی استفاده می شود که شخص به اشتباه دیر از خواب بلند می شود و قصد شخص دیر از خواب بلند شدن نبوده. مثلا ممکن است شخص فراموش کرده باشد یادآور گوشی اش را برای بیدار شدن تنظیم کند.
بنابراین وقتی از sleep in استفاده می شود به این معنی است که شخص با تصمیم و انتخاب خودش دیر از خواب بلند شده، اما وقتی از oversleep استفاده می شود به این معنی است که شخص به اشتباه دیر از خواب بلند شده است.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی برای تقویت مهارت شنیداری
در این ویدئو از افراد در لندن پرسیده می شود اگر می توانستید سه آرزو کنید، چه آرزوهایی می کردید؟
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
If you had three wishes, what would you wish for?
اگر سه آرزو داشتید، چه چیزهایی آرزو می کردید؟
خانه متحرک (خانه هایی که روی خودرو تعبیه می شوند و برای مسافرت به مکان های مختلف می توان در حین مسافرت از امکانات آن خانه استفاده کرد)
A cure for cancer
درمانی برای سرطان
Spare time
وقت آزاد
Give away
اهدا کردن (در این ویدئو در خصوص اهدا کردن پولی که از طریق لاتاری یا همان قرعه کشی بدست می آمد صحبت شد)
Money don’t mean anything to me.
پول هیچ ارزشی برای من ندارد.
@languagecentre
در این ویدئو از افراد در لندن پرسیده می شود اگر می توانستید سه آرزو کنید، چه آرزوهایی می کردید؟
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
If you had three wishes, what would you wish for?
اگر سه آرزو داشتید، چه چیزهایی آرزو می کردید؟
خانه متحرک (خانه هایی که روی خودرو تعبیه می شوند و برای مسافرت به مکان های مختلف می توان در حین مسافرت از امکانات آن خانه استفاده کرد)
A cure for cancer
درمانی برای سرطان
Spare time
وقت آزاد
Give away
اهدا کردن (در این ویدئو در خصوص اهدا کردن پولی که از طریق لاتاری یا همان قرعه کشی بدست می آمد صحبت شد)
Money don’t mean anything to me.
پول هیچ ارزشی برای من ندارد.
@languagecentre
یکی از کاربردهای کلمه make:
کلمه make کاربردهای بسیار زیادی در زبان انگلیسی دارد که خیلی از آنها رایج هستند، در این مطلب به یکی از رایج ترین کاربردهای کلمه make خواهیم پرداخت.
یکی از کاربردهای بسیار رایج کلمه make معنی ‘باعث شدن’ را بیان می کند، یعنی اینکه چیزی/شخصی باعث شود اتفاقی بیفتد.
به یک مثال توجه کنید:
His jokes make me laugh a lot!
جک های او باعث میشن زیاد بخندم.
نکته: اگر بعد از make فعلی استفاده شود (مثل مثال بالا)، این فعل همیشه باید به صورت شکل ساده استفاده شود، یعنی اینکه نباید به انتهای این فعل مواردی مثل ing، حرف s برای نشان دادن سوم شخص، یا ed برای نشان دادن گذشته... استفاده کرد. حتی اگر جمله مربوط به گذشته باشد باز هم باید از شکل ساده فعل بعد از make استفاده کرد. به مثال زیر توجه کنید:
What made you change your mind?
چه چیزی باعث شد که نظرت رو تغییر بدی؟
همانطور که مشخص است جمله بالا در خصوص گذشته صحبت می کند و فعل made هم شکل گذشته فعل make است. با این وجود فعل change که بعد از made استفاده شده به صورت شکل ساده مورد استفاده قرار گرفته است.
در جمله بالا change one’s mind به معنی ‘نظر شخصی تغییر پیدا کردن’ است.
@languagecentre
کلمه make کاربردهای بسیار زیادی در زبان انگلیسی دارد که خیلی از آنها رایج هستند، در این مطلب به یکی از رایج ترین کاربردهای کلمه make خواهیم پرداخت.
یکی از کاربردهای بسیار رایج کلمه make معنی ‘باعث شدن’ را بیان می کند، یعنی اینکه چیزی/شخصی باعث شود اتفاقی بیفتد.
به یک مثال توجه کنید:
His jokes make me laugh a lot!
جک های او باعث میشن زیاد بخندم.
نکته: اگر بعد از make فعلی استفاده شود (مثل مثال بالا)، این فعل همیشه باید به صورت شکل ساده استفاده شود، یعنی اینکه نباید به انتهای این فعل مواردی مثل ing، حرف s برای نشان دادن سوم شخص، یا ed برای نشان دادن گذشته... استفاده کرد. حتی اگر جمله مربوط به گذشته باشد باز هم باید از شکل ساده فعل بعد از make استفاده کرد. به مثال زیر توجه کنید:
What made you change your mind?
چه چیزی باعث شد که نظرت رو تغییر بدی؟
همانطور که مشخص است جمله بالا در خصوص گذشته صحبت می کند و فعل made هم شکل گذشته فعل make است. با این وجود فعل change که بعد از made استفاده شده به صورت شکل ساده مورد استفاده قرار گرفته است.
در جمله بالا change one’s mind به معنی ‘نظر شخصی تغییر پیدا کردن’ است.
@languagecentre
معادل عبارت ‘دقیقه نود’ در زبان انگلیسی:
ما در زبان فارسی برای اشاره به لحظه پایانی باقی مانده از پایان یافتن چیزی از عبارت ‘دقیقه نود’ استفاده می کنیم، جالب است بدانید معادل این عبارت در زبان انگلیسی به نحو متفاوتی بیان می شود.
معادل عبارت ‘دقیقه نود’ در زبان انگلیسی at the eleventh hour است که اگر به صورت کلمه به کلمه ترجمه شود به صورت ‘در یازدهمین ساعت’ خواهد بود اما این عبارت در واقع به همان معنی ‘دقیقه نود’ یا ‘دقیقه آخر’ یا ‘لحظه آخر’ است.
به دو مثال توجه کنید:
If you don’t want to be stressed, don’t do things at the eleventh hour.
اگر می خوای استرس نداشته باشی کارها رو در دقیقه نود انجام نده.
They solved the problem at the eleventh hour.
اونا در دقیقه نود مشکل رو رفع کردند.
@languagecentre
ما در زبان فارسی برای اشاره به لحظه پایانی باقی مانده از پایان یافتن چیزی از عبارت ‘دقیقه نود’ استفاده می کنیم، جالب است بدانید معادل این عبارت در زبان انگلیسی به نحو متفاوتی بیان می شود.
معادل عبارت ‘دقیقه نود’ در زبان انگلیسی at the eleventh hour است که اگر به صورت کلمه به کلمه ترجمه شود به صورت ‘در یازدهمین ساعت’ خواهد بود اما این عبارت در واقع به همان معنی ‘دقیقه نود’ یا ‘دقیقه آخر’ یا ‘لحظه آخر’ است.
به دو مثال توجه کنید:
If you don’t want to be stressed, don’t do things at the eleventh hour.
اگر می خوای استرس نداشته باشی کارها رو در دقیقه نود انجام نده.
They solved the problem at the eleventh hour.
اونا در دقیقه نود مشکل رو رفع کردند.
@languagecentre
دوستان و همراهان عزیز،
زبان امید دوره ای را برای آموزش مهارت Listening آزمون آیلتس (IELTS) تولید کرده است. داوطلبان آزمون آیلتس می توانند از این دوره برای آماده سازی خود جهت شرکت در آزمون مهارت Listening آیلتس استفاده نمایند.
ویدئوهای این دوره به صورت کامل در وب سایت قرار داده شده اند و بخشی از دوره به عنوان نمونه در سایت قابل مشاهده می باشد.
سطح زبانی موردنیاز برای استفاده از این دوره: متوسط و بالاتر
برای اطلاع یافتن از جزئیات کامل این دوره و شرکت در آن به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/g22670
@languagecentre
زبان امید دوره ای را برای آموزش مهارت Listening آزمون آیلتس (IELTS) تولید کرده است. داوطلبان آزمون آیلتس می توانند از این دوره برای آماده سازی خود جهت شرکت در آزمون مهارت Listening آیلتس استفاده نمایند.
ویدئوهای این دوره به صورت کامل در وب سایت قرار داده شده اند و بخشی از دوره به عنوان نمونه در سایت قابل مشاهده می باشد.
سطح زبانی موردنیاز برای استفاده از این دوره: متوسط و بالاتر
برای اطلاع یافتن از جزئیات کامل این دوره و شرکت در آن به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/g22670
@languagecentre
معادل ‘از تو بعیده’ در زبان انگلیسی:
در این مطلب می خواهیم یاد بگیریم که چطور در زبان انگلیسی به شخصی بگوییم ‘از تو بعیده...’
برای بیان این جمله در زبان انگلیسی از کلمه unlike استفاده می کنیم، که در این ساختار استفاده می شود:
It’s unlike you
اگر در جمله بخواهیم از یک فعل هم استفاده کنیم به انتهای این ساختار ابتدا کلمه to را اضافه می کنیم و سپس هم خود فعل بکار می رود.
به یک مثال توجه کنید:
It’s unlike you to be rude, what’s wrong?
از تو بعیده که بی ادب باشی، چی شده؟
نکته: از این ساختار فقط برای you به معنی تو یا شما استفاده نمی شود، برای سایر ضمایر هم می توان از این ساختار استفاده کرد. به یک مثال توجه کنید:
It was unlike him to give up!
از او بعید بود که تسلیم بشه!
همانطور که مشاهده می کنید در جمله بالا از ضمیر مفعولی him استفاده شده و زمان جمله هم گذشته می باشد (به جای is از was استفاده شده).
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه unlike اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
در این مطلب می خواهیم یاد بگیریم که چطور در زبان انگلیسی به شخصی بگوییم ‘از تو بعیده...’
برای بیان این جمله در زبان انگلیسی از کلمه unlike استفاده می کنیم، که در این ساختار استفاده می شود:
It’s unlike you
اگر در جمله بخواهیم از یک فعل هم استفاده کنیم به انتهای این ساختار ابتدا کلمه to را اضافه می کنیم و سپس هم خود فعل بکار می رود.
به یک مثال توجه کنید:
It’s unlike you to be rude, what’s wrong?
از تو بعیده که بی ادب باشی، چی شده؟
نکته: از این ساختار فقط برای you به معنی تو یا شما استفاده نمی شود، برای سایر ضمایر هم می توان از این ساختار استفاده کرد. به یک مثال توجه کنید:
It was unlike him to give up!
از او بعید بود که تسلیم بشه!
همانطور که مشاهده می کنید در جمله بالا از ضمیر مفعولی him استفاده شده و زمان جمله هم گذشته می باشد (به جای is از was استفاده شده).
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه unlike اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
یکی از کاربردهای رایج کلمه mind:
در مطالب قبلی کانال با چند مورد از کاربردهای کلمه mind آشنا شده بودیم، در این مطلب می خواهیم به یکی دیگر از کاربردهای mind بپردازیم.
گاهی اوقات می خواهیم مثلا از شخصی بپرسم ‘اشکالی نداره اگر پنجره رو باز کنم’، در این مثال بخش ‘اشکالی نداره' با کلمه mind بیان می شود. در واقع هر زمان بخواهیم این مفهوم را بیان کنیم از این جمله استفاده می کنیم:
Do you mind if…
ترجمه: اشکالی نداره اگر...
طبیعتا به جای نقطه چین کاری را بیان می کنیم که می خواهیم ببینیم مخاطب ما با انجام آن مشکل دارد یا خیر.
به عنوان مثال اگر از کسی بخواهیم بپرسیم ‘اشکالی نداره اگر پنجره رو ببندم’، می گوییم:
Do you mind if I close the window?
اشکالی نداره اگر پنجره رو ببندم؟
مثالی دیگر:
A: Do you mind if I sit here?
B: Yes, I mind.
شخص اول: اشکالی نداره اگر اینجا بنشینم؟
شخص دوم: بله اشکال داره (یعنی اینجا ننشینید).
نکته: در مثال بالا برای اینکه در پاسخ به چنین سوالات بگوییم انجام کاری اشکال دارد را یاد گرفتیم. حالا اگر شخصی در پاسخ به چنین سوالی بخواهد بگوید اشکالی ندارد، می گوید:
No, I don’t mind.
نه اشکالی نداره.
@languagecentre
در مطالب قبلی کانال با چند مورد از کاربردهای کلمه mind آشنا شده بودیم، در این مطلب می خواهیم به یکی دیگر از کاربردهای mind بپردازیم.
گاهی اوقات می خواهیم مثلا از شخصی بپرسم ‘اشکالی نداره اگر پنجره رو باز کنم’، در این مثال بخش ‘اشکالی نداره' با کلمه mind بیان می شود. در واقع هر زمان بخواهیم این مفهوم را بیان کنیم از این جمله استفاده می کنیم:
Do you mind if…
ترجمه: اشکالی نداره اگر...
طبیعتا به جای نقطه چین کاری را بیان می کنیم که می خواهیم ببینیم مخاطب ما با انجام آن مشکل دارد یا خیر.
به عنوان مثال اگر از کسی بخواهیم بپرسیم ‘اشکالی نداره اگر پنجره رو ببندم’، می گوییم:
Do you mind if I close the window?
اشکالی نداره اگر پنجره رو ببندم؟
مثالی دیگر:
A: Do you mind if I sit here?
B: Yes, I mind.
شخص اول: اشکالی نداره اگر اینجا بنشینم؟
شخص دوم: بله اشکال داره (یعنی اینجا ننشینید).
نکته: در مثال بالا برای اینکه در پاسخ به چنین سوالات بگوییم انجام کاری اشکال دارد را یاد گرفتیم. حالا اگر شخصی در پاسخ به چنین سوالی بخواهد بگوید اشکالی ندارد، می گوید:
No, I don’t mind.
نه اشکالی نداره.
@languagecentre
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان با انیمیشن Luca
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
Are you hurt?
صدمه دیدی؟
Race
مسابقه
Throw up
بالا آوردن (استفراغ کردن)
Jerk
(وقتی در خطاب به شخصی استفاده می شود) آشغال
@languagecentre
برخی از واژگان مهم این ویدئو:
Are you hurt?
صدمه دیدی؟
Race
مسابقه
Throw up
بالا آوردن (استفراغ کردن)
Jerk
(وقتی در خطاب به شخصی استفاده می شود) آشغال
@languagecentre
کاربرد کلمه well-dressed:
کلمه well-dressed در زبان انگلیسی به معنی ‘خوش لباس’ است، یعنی شخصی که همیشه لباس های جذاب می پوشد یا همیشه لباس های مد می پوشد.
به دو مثال توجه کنید:
She's always well-dressed.
او همیشه خوش لباس است.
David is still the most well-dressed person here.
دیوید هنوز اینجا خوش لباس ترین شخص هست.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه well-dressed اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
کلمه well-dressed در زبان انگلیسی به معنی ‘خوش لباس’ است، یعنی شخصی که همیشه لباس های جذاب می پوشد یا همیشه لباس های مد می پوشد.
به دو مثال توجه کنید:
She's always well-dressed.
او همیشه خوش لباس است.
David is still the most well-dressed person here.
دیوید هنوز اینجا خوش لباس ترین شخص هست.
برای گوش دادن به تلفظ صوتی کلمه well-dressed اینجا را کلیک/لمس کنید.
@languagecentre
یک کلمه هم نشین برای کلمه mouth:
کلمه mouth همانطور که می دانید به معنی ‘دهان’ است، گاهی اوقات به همراه mouth از کلمه big استفاده می شود – یعنی به صورت a big mouth – در این صورت این دو کلمه زمانی که برای توصیف شخصی بکار می روند به معنی ‘دهن لق’ است، یعنی شخصی که رازهای افراد را به راحتی به افراد دیگر می گوید.
چند مثال:
He has such a big mouth.
او خیلی دهن لقه.
Be careful of what you say to Julia—she has a big mouth.
مراقب باش که چی به جولیا می گی – دهن لقی داره.
I’m sorry. I shouldn’t have opened my big mouth.
متاسفم. من نباید دهن لقم رو باز می کردم. (یعنی نباید راز رو به شخصی دیگه می گفتم)
@languagecentre
کلمه mouth همانطور که می دانید به معنی ‘دهان’ است، گاهی اوقات به همراه mouth از کلمه big استفاده می شود – یعنی به صورت a big mouth – در این صورت این دو کلمه زمانی که برای توصیف شخصی بکار می روند به معنی ‘دهن لق’ است، یعنی شخصی که رازهای افراد را به راحتی به افراد دیگر می گوید.
چند مثال:
He has such a big mouth.
او خیلی دهن لقه.
Be careful of what you say to Julia—she has a big mouth.
مراقب باش که چی به جولیا می گی – دهن لقی داره.
I’m sorry. I shouldn’t have opened my big mouth.
متاسفم. من نباید دهن لقم رو باز می کردم. (یعنی نباید راز رو به شخصی دیگه می گفتم)
@languagecentre