This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حجت_علیپورآدینهوند
#دکلمه_لکی
#شعر_لکی
#بهادر_غلامی
#حسین_نظریان
#مهدی_کیانی_برخوردار
همایش جلوه هایی از فرهنگ قوم لک
دی ماه ۹۶
کانال هنر و مردان لکستان
@lakvahid
#دکلمه_لکی
#شعر_لکی
#بهادر_غلامی
#حسین_نظریان
#مهدی_کیانی_برخوردار
همایش جلوه هایی از فرهنگ قوم لک
دی ماه ۹۶
کانال هنر و مردان لکستان
@lakvahid
Audio
مهگرفتار خمم
شاعر استاد #حسین_نظریان(غریب دلفانی
دکلمه بانوی لک
مه گرفتار خمم ویشتر گرفتارم نکه
کانال هنر و مردان لکستان
@lakvahid
شاعر استاد #حسین_نظریان(غریب دلفانی
دکلمه بانوی لک
مه گرفتار خمم ویشتر گرفتارم نکه
کانال هنر و مردان لکستان
@lakvahid
وطن نازارَکم اِ لاوَه لاوَه
دس ار هرجا مَنِم کو کو گُراوَه
#حسین_نظریان(غریب دلفانی)
کانال هنر و مردان لکستان
@lakvahid
دس ار هرجا مَنِم کو کو گُراوَه
#حسین_نظریان(غریب دلفانی)
کانال هنر و مردان لکستان
@lakvahid
کُله باخی بیم ار راخی ، زمین پَل دامه تَل هوویچا
بوره پئلی بیم ار تاشی ، فلک فِر دامه پَل هوویچا
مه اِ روژی که ها ویرم ،کفارات فلک گِرتم
چپ و چیل ار کل و کویچه هلانم کِرد اَ هُل هوویچا
صیاتی ار کَلِم بی و نا حلمانه دامه در
چِم اَر هوری و نا غافل فلک پیچامه گَل هوویچا
مگستم مشتی آساره اِ آسمانِ خدا بوزم
تومرزه نیشتیسر کُل متی بورمه کَل هوویچا
چه خِشتِم مالی ار دشتی که ری صدساله لافی بی
خدا گستی که شو تا صو بومه آویارِ زَل هوویچا
مِه سر تُل دارِ حُشکی بیم و شکیام از سرآسویی
هلورکین دامه دس واوا کلنگ بیمه بخل هوویچا
یه چل ساله و نامردی فلک زوویخه میه حوردم
منی هوسام و هر حواردم گُمل ار سر گُمل هوویچا
معنی به فارسی
1_من بیشه ی روییده بر ریگزاری بودم که زمین، شاخه ام را به شاخه ای از هیچ پیوند زد.
و بلدرچینی بر فراز صخره ای صاف بودم که فلک با پری از جنس هیچ پروازم داد.
2_من از روزی که به یاد دارم همواره نحسی فلک شامل حالم بوده است و ناموزون و ناراست ،کودکانه در کوی و برزن با چوبی از جنس هیچ مشغول بازی هلان (الک دولک ) بودم . (قدما معتقد بودند بازی هلان ،موجب نباریدن باران و خشکسالی می شود .)
3_صیادی در کمینم بود و من به صورت ناگهانی از کمینگاهم بیرون آمدم اما هنگامی که به دشت رسیدم فلک مرا با گله ای از هیچ روبرو کرد
.
4_می خواستم از آسمان خداوند، مشتی ستاره بدزدم . اما گویی او می دانست و در قصدم نشسته بود.او می خواست مرا به کوچه ی هیچ بکشاند .
5_چقدر خشت مالیدم در جایی که مسیر سیلاب های صدساله بود. شاید خدا می خواست که شب و روز به آبیاری نیزار مشغول باشم (کار بیهوده انجام دهم)
6_من سرشاخه ی درخت خشکی بودم که بر پشته ای بلند روییده بود و به شدت بر خود می لرزیدم .انگار گهواره ام را به دست باد داده بودند و در آغوش باد بالیدم .
7_چهل سال است که چرخ فلک، نامردانه، تلخابِ غم و غصه را به خوردم می دهد اما من همچنان ایستاده ام و با مشتی از هیچ، مشت مشت از این تلخاب می خورم
#غریب_دلفانی
#حسین_نظریان
#لکستان
#لک
#دلفان
صدای مردم لک
@lakvahid
بوره پئلی بیم ار تاشی ، فلک فِر دامه پَل هوویچا
مه اِ روژی که ها ویرم ،کفارات فلک گِرتم
چپ و چیل ار کل و کویچه هلانم کِرد اَ هُل هوویچا
صیاتی ار کَلِم بی و نا حلمانه دامه در
چِم اَر هوری و نا غافل فلک پیچامه گَل هوویچا
مگستم مشتی آساره اِ آسمانِ خدا بوزم
تومرزه نیشتیسر کُل متی بورمه کَل هوویچا
چه خِشتِم مالی ار دشتی که ری صدساله لافی بی
خدا گستی که شو تا صو بومه آویارِ زَل هوویچا
مِه سر تُل دارِ حُشکی بیم و شکیام از سرآسویی
هلورکین دامه دس واوا کلنگ بیمه بخل هوویچا
یه چل ساله و نامردی فلک زوویخه میه حوردم
منی هوسام و هر حواردم گُمل ار سر گُمل هوویچا
معنی به فارسی
1_من بیشه ی روییده بر ریگزاری بودم که زمین، شاخه ام را به شاخه ای از هیچ پیوند زد.
و بلدرچینی بر فراز صخره ای صاف بودم که فلک با پری از جنس هیچ پروازم داد.
2_من از روزی که به یاد دارم همواره نحسی فلک شامل حالم بوده است و ناموزون و ناراست ،کودکانه در کوی و برزن با چوبی از جنس هیچ مشغول بازی هلان (الک دولک ) بودم . (قدما معتقد بودند بازی هلان ،موجب نباریدن باران و خشکسالی می شود .)
3_صیادی در کمینم بود و من به صورت ناگهانی از کمینگاهم بیرون آمدم اما هنگامی که به دشت رسیدم فلک مرا با گله ای از هیچ روبرو کرد
.
4_می خواستم از آسمان خداوند، مشتی ستاره بدزدم . اما گویی او می دانست و در قصدم نشسته بود.او می خواست مرا به کوچه ی هیچ بکشاند .
5_چقدر خشت مالیدم در جایی که مسیر سیلاب های صدساله بود. شاید خدا می خواست که شب و روز به آبیاری نیزار مشغول باشم (کار بیهوده انجام دهم)
6_من سرشاخه ی درخت خشکی بودم که بر پشته ای بلند روییده بود و به شدت بر خود می لرزیدم .انگار گهواره ام را به دست باد داده بودند و در آغوش باد بالیدم .
7_چهل سال است که چرخ فلک، نامردانه، تلخابِ غم و غصه را به خوردم می دهد اما من همچنان ایستاده ام و با مشتی از هیچ، مشت مشت از این تلخاب می خورم
#غریب_دلفانی
#حسین_نظریان
#لکستان
#لک
#دلفان
صدای مردم لک
@lakvahid
حسین نظریان متخلص به #غریب_دلفانی مهمان امشب #شبکه_افلاک
🔸در برنامه ویژهی #تحویل_سال سیمای شبکه افلاک، استاد #حسین_نظریان مهمان برنامه خواهد بود، این برنامه از ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه امروز آغاز و مهمان خانوادههای لرستانی خواهد بود.
🔹«حسین نظریان» از شاعران لکزبان،
🔹امیدواریم ایشان در این برنامه نماینده خوبی برای لک زبانان این شهرستان باشد،
با آرزوی شادی و تندرستی برای ایشان و همهی دلفانیان عزیز
صدای مردم لک
https://t.me/lakvahid
🔸در برنامه ویژهی #تحویل_سال سیمای شبکه افلاک، استاد #حسین_نظریان مهمان برنامه خواهد بود، این برنامه از ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه امروز آغاز و مهمان خانوادههای لرستانی خواهد بود.
🔹«حسین نظریان» از شاعران لکزبان،
🔹امیدواریم ایشان در این برنامه نماینده خوبی برای لک زبانان این شهرستان باشد،
با آرزوی شادی و تندرستی برای ایشان و همهی دلفانیان عزیز
صدای مردم لک
https://t.me/lakvahid
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین نظریان متخلص به #غریب_دلفانی مهمان #شبکه_افلاک
🔸 برنامه ویژهی #تحویل_سال ۱۴۰۱ سیمای شبکه افلاک،
استاد #حسین_نظریان از شاعران لکزبان،
صدای مردم لک
https://t.me/lakvahid
🔸 برنامه ویژهی #تحویل_سال ۱۴۰۱ سیمای شبکه افلاک،
استاد #حسین_نظریان از شاعران لکزبان،
صدای مردم لک
https://t.me/lakvahid