#چرا_معلمان_ناراضیند.
۱- سیستم #استخدام معلم در ایران از منطق غیر اخلاقی "شرایط #اضطراری" بهره می برد.
مسئولان دولتی به خوبی واقفند که به علت بحران شدید بیکاری در کشور عده ای با هر شرایطی حاضر به پذیرش شغل معلمی خواهند شد و به این دلیل تا می توانند مزایا و حقوق معلمی را در سطوح پایین قرار می دهند.(به عنوان مثال دریافتی حقوق #معلمانی که سال گذشته استخدام آموزش و پرورش درآمدند، کمتر از سه میلیون تومان بود. #دستمزدی که هیچ مبلغ اضافه دیگری در قالب کارانه، تقدیر روز #معلم، اعیاد، اضافه کاری و امثالهم که امری مرسوم در ارگان های دیگر است را ندارد.)
۲- #نظام «آموزش و پرورش» در بسیاری از #دبیرستانهای دولتی کشور (به ویژه هنرستانهای کار و دانش) شبیه باشگاه مشت زنی است. نظامی که در آن نه #آموزشی صورت می گیرد و نه پرورشی به چشم می خورد.
صورت دفرمه شده معلم #خوزستانی توسط والدین یک دانش آموز، قتل دبیر #فیزیک سر کلاس درس توسط دانش آموزی در لرستان یا کمر شکافته شده معلم #جیرفتی با چاقوی دانش آموز در چند سال اخیر در یک سو و توهین ها و کتک های هر روزه برخی #معلمین به دانش آموزان در سوی دیگر نشان از کارکرد مخرب سیستمی است که هدفی جز کشتن توانایی ها و استعدادهای دانش آموزان و #معلمان ندارد. سیستمی که در آن دانش آموز و معلم هر دو قربانی هستند، قربانی سخت گیری های بی جا، قوانین اجباری دست و پا گیر، عدم مشخص بودن حوزه مسئولیت ها، متون ناکارآمد و امثالهم. در این سیستم معلم و دانش آموز نه به عنوان دوست و همراه بلکه به عنوان دشمن و مقابل هم تعریف می شوند. دانش آموز همیشه معلم را نماد زورگویی می داند که می خواهد عقده هایش را سر او خالی کند و معلم هم دانش آموز را موجود بی تربیت و رام نشده ای که باید تادیب شود.
۳- عدم توزیع درست منابع انسانی در مدارس دولتی و اداره های زیر نظر وزارت #آموزش پرورش. در حالی که تعداد معلمین کشور به ازاء ۱۵ دانش آموز یک معلم است، در اغلب مدارس کشور به علت کمبود معلم کلاس های سی تا چهل نفره تشکیل می شود. به عنوان مثال در شهر #قم بیش از چهار اداره عریض و طویل و یک اداره کل آموزش و پرورش وجود دارد که بخش بزرگی از نیروی انسانی فرهنگی را به نیروهایی ناکارآمد و #بیکار و سرگردان تبدیل کرده است و مدارس با کمبود معلم و کلاسهای شلوغ مواجهند.
۴- در حالی که کشور #تورم بیش از پنجاه درصدی را در سالهای اخیر تجربه می کند، نهایت افزایش #حقوق معلمان در سالهای اخیر بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بوده است. کافیست به افزایش اجاره بهای #مسکن در سالهای اخیر نگاهی داشته باشیم تا #سقوط آزاد و خالی شدن سفره معلمان را بهتر درک نماییم.
۵- نگاه ابزاری به معلمان مدارس #دولتی.
طبقه بندی آموزشی باعث شده است اکثر خانواده های طبقه متوسط به بالای شهری، فرزندان خود را به مدارس #غیرانتفاعی بفرستند و در مدارس دولتی نیز دانش آموزان گزینش شده در #تیزهوشان و نمونه و شاهد ثبت نام شوند و باقی دانش آموزان به مدارس عادی سرازیر شوند، مدارسی با دانش آموزان ضعیف از لحاظ هوشی و درسی و بیزار از درس و مدرسه که هم باعث از بین رفتن اندک انگیزه های معلمان می شوند و هم معلمی را در حد مبصری یا ایفای نقش #پلیس عبوس مدرسه و کلاس تقلیل می دهد.
۶- #متون درسی ناکارامد و حوصله بر که هم باعث خستگی و عصبانیت دانش آموزان می شود و هم #معلمان را کلافه کرده و آزار می دهد
۷- نگاه تبعیض آمیز دولت به #معلمان و سایر #کارمندان.
در حالی که تعداد کارمندان دولتی ایران ده برابر نرم #جهانی کشورهای پیشرفته است تعداد معلمان در ایران از نرم های جهانی بسیار کمتر است اما در عمل این معلمان هستند که باید به حال سایر #کارمندان غبطه بخورند. در برخی از ارگانها و وزارتخانه ها فقط #کارانه دریافتی کارمندان از حقوق ماهیانه بسیاری از معلمان بیشتر است.
۸- عدم رسیدگی به نیازهای اولیه #مدارس.
بسیاری از مدارس کشور دچار فرسودگی بوده و از امکانات اولیه مانند وسایل سرمایشی و گرمایشی برخوردار نیستند.
صدای مردم لک
@lakvahid
۱- سیستم #استخدام معلم در ایران از منطق غیر اخلاقی "شرایط #اضطراری" بهره می برد.
مسئولان دولتی به خوبی واقفند که به علت بحران شدید بیکاری در کشور عده ای با هر شرایطی حاضر به پذیرش شغل معلمی خواهند شد و به این دلیل تا می توانند مزایا و حقوق معلمی را در سطوح پایین قرار می دهند.(به عنوان مثال دریافتی حقوق #معلمانی که سال گذشته استخدام آموزش و پرورش درآمدند، کمتر از سه میلیون تومان بود. #دستمزدی که هیچ مبلغ اضافه دیگری در قالب کارانه، تقدیر روز #معلم، اعیاد، اضافه کاری و امثالهم که امری مرسوم در ارگان های دیگر است را ندارد.)
۲- #نظام «آموزش و پرورش» در بسیاری از #دبیرستانهای دولتی کشور (به ویژه هنرستانهای کار و دانش) شبیه باشگاه مشت زنی است. نظامی که در آن نه #آموزشی صورت می گیرد و نه پرورشی به چشم می خورد.
صورت دفرمه شده معلم #خوزستانی توسط والدین یک دانش آموز، قتل دبیر #فیزیک سر کلاس درس توسط دانش آموزی در لرستان یا کمر شکافته شده معلم #جیرفتی با چاقوی دانش آموز در چند سال اخیر در یک سو و توهین ها و کتک های هر روزه برخی #معلمین به دانش آموزان در سوی دیگر نشان از کارکرد مخرب سیستمی است که هدفی جز کشتن توانایی ها و استعدادهای دانش آموزان و #معلمان ندارد. سیستمی که در آن دانش آموز و معلم هر دو قربانی هستند، قربانی سخت گیری های بی جا، قوانین اجباری دست و پا گیر، عدم مشخص بودن حوزه مسئولیت ها، متون ناکارآمد و امثالهم. در این سیستم معلم و دانش آموز نه به عنوان دوست و همراه بلکه به عنوان دشمن و مقابل هم تعریف می شوند. دانش آموز همیشه معلم را نماد زورگویی می داند که می خواهد عقده هایش را سر او خالی کند و معلم هم دانش آموز را موجود بی تربیت و رام نشده ای که باید تادیب شود.
۳- عدم توزیع درست منابع انسانی در مدارس دولتی و اداره های زیر نظر وزارت #آموزش پرورش. در حالی که تعداد معلمین کشور به ازاء ۱۵ دانش آموز یک معلم است، در اغلب مدارس کشور به علت کمبود معلم کلاس های سی تا چهل نفره تشکیل می شود. به عنوان مثال در شهر #قم بیش از چهار اداره عریض و طویل و یک اداره کل آموزش و پرورش وجود دارد که بخش بزرگی از نیروی انسانی فرهنگی را به نیروهایی ناکارآمد و #بیکار و سرگردان تبدیل کرده است و مدارس با کمبود معلم و کلاسهای شلوغ مواجهند.
۴- در حالی که کشور #تورم بیش از پنجاه درصدی را در سالهای اخیر تجربه می کند، نهایت افزایش #حقوق معلمان در سالهای اخیر بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بوده است. کافیست به افزایش اجاره بهای #مسکن در سالهای اخیر نگاهی داشته باشیم تا #سقوط آزاد و خالی شدن سفره معلمان را بهتر درک نماییم.
۵- نگاه ابزاری به معلمان مدارس #دولتی.
طبقه بندی آموزشی باعث شده است اکثر خانواده های طبقه متوسط به بالای شهری، فرزندان خود را به مدارس #غیرانتفاعی بفرستند و در مدارس دولتی نیز دانش آموزان گزینش شده در #تیزهوشان و نمونه و شاهد ثبت نام شوند و باقی دانش آموزان به مدارس عادی سرازیر شوند، مدارسی با دانش آموزان ضعیف از لحاظ هوشی و درسی و بیزار از درس و مدرسه که هم باعث از بین رفتن اندک انگیزه های معلمان می شوند و هم معلمی را در حد مبصری یا ایفای نقش #پلیس عبوس مدرسه و کلاس تقلیل می دهد.
۶- #متون درسی ناکارامد و حوصله بر که هم باعث خستگی و عصبانیت دانش آموزان می شود و هم #معلمان را کلافه کرده و آزار می دهد
۷- نگاه تبعیض آمیز دولت به #معلمان و سایر #کارمندان.
در حالی که تعداد کارمندان دولتی ایران ده برابر نرم #جهانی کشورهای پیشرفته است تعداد معلمان در ایران از نرم های جهانی بسیار کمتر است اما در عمل این معلمان هستند که باید به حال سایر #کارمندان غبطه بخورند. در برخی از ارگانها و وزارتخانه ها فقط #کارانه دریافتی کارمندان از حقوق ماهیانه بسیاری از معلمان بیشتر است.
۸- عدم رسیدگی به نیازهای اولیه #مدارس.
بسیاری از مدارس کشور دچار فرسودگی بوده و از امکانات اولیه مانند وسایل سرمایشی و گرمایشی برخوردار نیستند.
صدای مردم لک
@lakvahid
هر گاه به یک #ایرانی #نوبل پزشکی و شیمی و #فیزیک و حتی #ادبیات اهدا کردند، بر طبل شادمانه بکوبیم.
وگرنه گرفتن صلح نوبل توسط یک ایرانی که کاری ندارد، کافیست مدتی با تحریم ورزشی و سیاسی و #اقتصادی کشورت همصدا بود، به اسم دفاع از اقلیتها با #تجزیهطلبان همدلی کرد و علاقه زیادی به زندان داشت. ترکیب این سه میتواند بزرگترین جوایز #غربی در زمینه صلح و #حقوق_بشر را برای یک ایرانی به ارمغان بیاورد.
خرمگس
صدای مردم لک
https://t.me/lakvahid
وگرنه گرفتن صلح نوبل توسط یک ایرانی که کاری ندارد، کافیست مدتی با تحریم ورزشی و سیاسی و #اقتصادی کشورت همصدا بود، به اسم دفاع از اقلیتها با #تجزیهطلبان همدلی کرد و علاقه زیادی به زندان داشت. ترکیب این سه میتواند بزرگترین جوایز #غربی در زمینه صلح و #حقوق_بشر را برای یک ایرانی به ارمغان بیاورد.
خرمگس
صدای مردم لک
https://t.me/lakvahid