دکتر کاظم محمّدی می فرماید: در درازنای کارنامه ی گذشتگان بیدادهای فراوانی در حقّ اهل بیت شده و یکی از بزرگ‌ترین آزارها در حقّ امام حسن(ع) شده است که بسیاری از این‌که او دیده نشد در حقّ او ستم‌های فراوانی روا داشتند. بسیاری اجازه ی این دلیری و گستاخی را به خود دادند که بگویند: کاری که امام حسین(ع) در کربلا کرد بسیار والاتر از سازش امام حسن(ع) بود. درحالی‌که این‌گونه نیست. همه ی پیشوایان ما به اذن پروردگار عمل کردند. درجایی جنگ، جایی سازش، جایی آموزش و پرورش، جایی فرمانروایی و پادشاهی و جایی دم فروبندی؛ و هرگز نمی‌شود گفت که کدام‌یک از این کارها بهتر و بالاتر است چراکه همه فرمان‌بردار دستور مولا بودند و هیچ‌یک از فرمان و دستور پروردگار سرپیچی نکردند و تنها این پرارج است و دیگر هیچ. #پیر_فرزانه_مرا_گفت

دکتر کاظم محمدی می فرماید: کنیه اش رضاست و همانگونه که از نامش برمی آید رضای به قضای الهی. در عین حالی که می داند که اورا به ایران فرامی خوانند تا به شهادتش برسانند. با اینکه می داند که بعد از او چه جفاهایی بر خاندان عزیزش روا می دارند با این حال چون در سرنوشت او این چنین رقم خورده به ایران می آید. امّا به هر جایی که می رسد علمای هر شهری به سراغش می آیند و از او درسی و علمی فرامی گیرند. در آن زمان شهر نیشابور مرکز علمی ایران و مجمع دانشمندان بود. همین که خبر ورود حضرت رضا(ع) (در سفر خراسان) به مردم دانش دوست نیشابور رسید در اندک زمانی شهر با عظمت نیشابور به هیجان آمد: وقتی حضرت رضا (ع) وارد بازار نیشابور گردیدند شدت احساسات و هجوم جمعیت به حد اعلا رسید در این هنگام دوتن از علمای درجه ی اول نیشابور (به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی) پیش آمدند و به حضرت عرض کردند: ای پیشوای بزرگ و فرزند پیشوایان عالی مقام تو را به نیاکان والاتبارت سوگند می دهیم که چهره ی خویش را به ما نشان بده و روایتی با سلسله ی سند از پدران عالی مقامت از رسول اکرم (ص) برای ما بازگو کن تا از زبان مبارکت یادداشت کنیم و یادگار حضرتت در این سفر پرشکوه باشد. امام (ع) در این هنگام با لحن دلنشین خویش فرمود: روایت می کنم از پدرم موسی بن جعفر از پدر عالی قدرش حضرت صادق از امام باقر و آن حضرت از پدرش علی بن الحسین از امام حسین از امیر المومنین (ع) از پسرعمش پیغمبر اکرم (ص) که آن حضرت فرمود جبرئیل به من گفت خداوند متعال می فرماید: کَلِمَةُ لااِلَه اِلَاالله حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی، اعتقاد به یگانگی (خداوند) دژ نیرومند من است، هر کس وارد آن شود از کیفر من در امان خواهد بود. سپس حضرت رضا فرمود: بِشَرطِها وَ شُروُطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها. ولی اعتقاد به این امر شروطی دارد و من یکی از آن شرطها هستم. و این کلام به این معناست که اعتراف به توحید بی ایمان به اصل نبوّت و امامت هرگز مانع از عذاب الهی نخواهد شد. #پیر_فرزانه_مرا_گفت...

دکتر کاظم محمدی می فرماید: کنیه اش رضاست و همانگونه که از نامش برمی آید رضای به قضای الهی. در عین حالی که می داند که اورا به ایران فرامی خوانند تا به شهادتش برسانند. با اینکه می داند که بعد از او چه جفاهایی بر خاندان عزیزش روا می دارند با این حال چون در سرنوشت او این چنین رقم خورده به ایران می آید. امّا به هر جایی که می رسد علمای هر شهری به سراغش می آیند و از او درسی و علمی فرامی گیرند. در آن زمان شهر نیشابور مرکز علمی ایران و مجمع دانشمندان بود. همین که خبر ورود حضرت رضا(ع) (در سفر خراسان) به مردم دانش دوست نیشابور رسید در اندک زمانی شهر با عظمت نیشابور به هیجان آمد: وقتی حضرت رضا (ع) وارد بازار نیشابور گردیدند شدت احساسات و هجوم جمعیت به حد اعلا رسید در این هنگام دوتن از علمای درجه ی اول نیشابور (به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی) پیش آمدند و به حضرت عرض کردند: ای پیشوای بزرگ و فرزند پیشوایان عالی مقام تو را به نیاکان والاتبارت سوگند می دهیم که چهره ی خویش را به ما نشان بده و روایتی با سلسله ی سند از پدران عالی مقامت از رسول اکرم (ص) برای ما بازگو کن تا از زبان مبارکت یادداشت کنیم و یادگار حضرتت در این سفر پرشکوه باشد. امام (ع) در این هنگام با لحن دلنشین خویش فرمود: روایت می کنم از پدرم موسی بن جعفر از پدر عالی قدرش حضرت صادق از امام باقر و آن حضرت از پدرش علی بن الحسین از امام حسین از امیر المومنین (ع) از پسرعمش پیغمبر اکرم (ص) که آن حضرت فرمود جبرئیل به من گفت خداوند متعال می فرماید: کَلِمَةُ لااِلَه اِلَاالله حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی، اعتقاد به یگانگی (خداوند) دژ نیرومند من است، هر کس وارد آن شود از کیفر من در امان خواهد بود. سپس حضرت رضا فرمود: بِشَرطِها وَ شُروُطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها. ولی اعتقاد به این امر شروطی دارد و من یکی از آن شرطها هستم. و این کلام به این معناست که اعتراف به توحید بی ایمان به اصل نبوّت و امامت هرگز مانع از عذاب الهی نخواهد شد. #پیر_فرزانه_مرا_گفت...

دکتر کاظم محمّدی می فرماید: در درازنای کارنامه ی گذشتگان بیدادهای فراوانی در حقّ اهل بیت شده و یکی از بزرگ‌ترین آزارها در حقّ امام حسن(ع) شده است که بسیاری از این‌که او دیده نشد در حقّ او ستم‌های فراوانی روا داشتند. بسیاری اجازه ی این دلیری و گستاخی را به خود دادند که بگویند: کاری که امام حسین(ع) در کربلا کرد بسیار والاتر از سازش امام حسن(ع) بود. درحالی‌که این‌گونه نیست. همه ی پیشوایان ما به اذن پروردگار عمل کردند. درجایی جنگ، جایی سازش، جایی آموزش و پرورش، جایی فرمانروایی و پادشاهی و جایی دم فروبندی؛ و هرگز نمی‌شود گفت که کدام‌یک از این کارها بهتر و بالاتر است چراکه همه فرمان‌بردار دستور مولا بودند و هیچ‌یک از فرمان و دستور پروردگار سرپیچی نکردند و تنها این پرارج است و دیگر هیچ. #پیر_فرزانه_مرا_گفت

دکتر کاظم محمدی می فرماید: کنیه اش رضاست و همانگونه که از نامش برمی آید رضای به قضای الهی. در عین حالی که می داند که اورا به ایران فرامی خوانند تا به شهادتش برسانند. با اینکه می داند که بعد از او چه جفاهایی بر خاندان عزیزش روا می دارند با این حال چون در سرنوشت او این چنین رقم خورده به ایران می آید. امّا به هر جایی که می رسد علمای هر شهری به سراغش می آیند و از او درسی و علمی فرامی گیرند. در آن زمان شهر نیشابور مرکز علمی ایران و مجمع دانشمندان بود. همین که خبر ورود حضرت رضا(ع) (در سفر خراسان) به مردم دانش دوست نیشابور رسید در اندک زمانی شهر با عظمت نیشابور به هیجان آمد: وقتی حضرت رضا (ع) وارد بازار نیشابور گردیدند شدت احساسات و هجوم جمعیت به حد اعلا رسید در این هنگام دوتن از علمای درجه ی اول نیشابور (به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی) پیش آمدند و به حضرت عرض کردند: ای پیشوای بزرگ و فرزند پیشوایان عالی مقام تو را به نیاکان والاتبارت سوگند می دهیم که چهره ی خویش را به ما نشان بده و روایتی با سلسله ی سند از پدران عالی مقامت از رسول اکرم (ص) برای ما بازگو کن تا از زبان مبارکت یادداشت کنیم و یادگار حضرتت در این سفر پرشکوه باشد. امام (ع) در این هنگام با لحن دلنشین خویش فرمود: روایت می کنم از پدرم موسی بن جعفر از پدر عالی قدرش حضرت صادق از امام باقر و آن حضرت از پدرش علی بن الحسین از امام حسین از امیر المومنین (ع) از پسرعمش پیغمبر اکرم (ص) که آن حضرت فرمود جبرئیل به من گفت خداوند متعال می فرماید: کَلِمَةُ لااِلَه اِلَاالله حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی، اعتقاد به یگانگی (خداوند) دژ نیرومند من است، هر کس وارد آن شود از کیفر من در امان خواهد بود. سپس حضرت رضا فرمود: بِشَرطِها وَ شُروُطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها. ولی اعتقاد به این امر شروطی دارد و من یکی از آن شرطها هستم. و این کلام به این معناست که اعتراف به توحید بی ایمان به اصل نبوّت و امامت هرگز مانع از عذاب الهی نخواهد شد. #پیر_فرزانه_مرا_گفت...

‍ [Forwarded from ناهید نظری]
۳-بندگی

شیخ را درویشی سئوال کرد که: ای شیخ! بندگی چیست؟ گفت: «خَلَقَک الله حرّاً فکن کَما خَلَقَک» خداوند تو را آزاد آفرید، پس آن چنان باش که تو را خلق کرده است. گفت: یا شیخ! سئوال از بندگی است؟ گفت: ندانی که تا آزاد نگردی از هر دو کون بنده نگردی؟ پس گفت:

آزادی و عشق چون همی نامد راست
بنده شدم و نهادم از یک سو خاست

زین پس چونان که داردم دوست رواست
گفتار خصومت از میانه برخاست (۱)

__________________________________
۱- اسرار التوحید، ص۳۲۸

#ابوسعید_ابوالخیر
#پیر_دانش_و_بینش
#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

@dinoerfan
@kelidesobh
@maktoobaat
https://www.aparat.com/najmekobra
http://www.najmekobra.com

دکتر کاظم محمدی می فرماید: کنیه اش رضاست و همانگونه که از نامش برمی آید رضای به قضای الهی. در عین حالی که می داند که اورا به ایران فرامی خوانند تا به شهادتش برسانند. با اینکه می داند که بعد از او چه جفاهایی بر خاندان عزیزش روا می دارند با این حال چون در سرنوشت او این چنین رقم خورده به ایران می آید. امّا به هر جایی که می رسد علمای هر شهری به سراغش می آیند و از او درسی و علمی فرامی گیرند. در آن زمان شهر نیشابور مرکز علمی ایران و مجمع دانشمندان بود. همین که خبر ورود حضرت رضا(ع) (در سفر خراسان) به مردم دانش دوست نیشابور رسید در اندک زمانی شهر با عظمت نیشابور به هیجان آمد: وقتی حضرت رضا (ع) وارد بازار نیشابور گردیدند شدت احساسات و هجوم جمعیت به حد اعلا رسید در این هنگام دوتن از علمای درجه ی اول نیشابور (به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی) پیش آمدند و به حضرت عرض کردند: ای پیشوای بزرگ و فرزند پیشوایان عالی مقام تو را به نیاکان والاتبارت سوگند می دهیم که چهره ی خویش را به ما نشان بده و روایتی با سلسله ی سند از پدران عالی مقامت از رسول اکرم (ص) برای ما بازگو کن تا از زبان مبارکت یادداشت کنیم و یادگار حضرتت در این سفر پرشکوه باشد. امام (ع) در این هنگام با لحن دلنشین خویش فرمود: روایت می کنم از پدرم موسی بن جعفر از پدر عالی قدرش حضرت صادق از امام باقر و آن حضرت از پدرش علی بن الحسین از امام حسین از امیر المومنین (ع) از پسرعمش پیغمبر اکرم (ص) که آن حضرت فرمود جبرئیل به من گفت خداوند متعال می فرماید: کَلِمَةُ لااِلَه اِلَاالله حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی، اعتقاد به یگانگی (خداوند) دژ نیرومند من است، هر کس وارد آن شود از کیفر من در امان خواهد بود. سپس حضرت رضا فرمود: بِشَرطِها وَ شُروُطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها. ولی اعتقاد به این امر شروطی دارد و من یکی از آن شرطها هستم. و این کلام به این معناست که اعتراف به توحید بی ایمان به اصل نبوّت و امامت هرگز مانع از عذاب الهی نخواهد شد. #پیر_فرزانه_مرا_گفت...

🟣⭐️ نجم‌ الدّین کبری⭐️ 🟣

۱۱✍



#پیر واژه‌ای فارسی است که به عربی #شیخ اطلاق می‌شود .....
#مولانا در برابر خلق که چونان ظلمت و تاریکی و شب هستند آنان را ماه و مهتاب تلقّی می‌کرد ، در نظر برخی این پیر به عنوان #طبیب حاذق و #حبیب خوانده می‌شد و در نظر حکیمان #عرفان‌شناس ، پیر شمایی از #عقل فعّال یا #جبرئیل‌(ع) است .





#نجم_الدین_کبری_پیر_ولی_تراش
#انتشارات_نجم_کبری
#دکتر_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del

🟣⭐️🟣⭐️🟣⭐️🟣⭐️🟣⭐️🟣⭐️🟣⭐️🟣

🟣⭐️ نجم‌ الدّین کبری⭐️

۲۵✍

۲_شیخ عمار یاسر

......نجم کبری در بین مشایخ و پیرانی که داشته بیش از همه از عماربن یاسر سخن گفته و او را به کرّات در آثار خود به ویژه در کتاب #فوائح الجمال با عنوان استادم و شیخ یاد کرده است . بیش‌ترین یاد کرد نجم از عمار در مورد #خلوت و عزلت و شیوه‌های صحیح به خلوت رفتن است . ظاهرا خرقه‌ای هم که به قولی #خرقه‌ی تبرّک است از دست مبارک او دریافت نموده است ......
از نکات قابل توجه مسئله‌ی "نظر " نافذ است که در بسیاری از مشایخ بزرگ هست و در شیخ عمّار هم آن نظر وجود دارد و همین #نظر است که کارسازی کرده سالک را دگرگون می‌کند و نجم کبری از این نظره بسیار دیده و حداقل نظر نافذ چهار #پیر بزرگ را شاهد بوده و این که خود هم صاحب نظر شده‌باشد را باید مرهون این نکته دانست .........
شیخ عمار به سال ۵۸۲ هنگامی که نجم کبری چهل و دوساله بوده خرقه تهی کرده است ، اما اینکه دقیقا چه سالی محضر او را درک کرده و چه مدت نزد او تربیت شده معلوم نیست . آن چه نقل شده و تقریبا معلوم است این که نجم کبری به سال ۵۷۵ هجری به دستور شیخ اسماعیل قصری راهی دیار خوارزم می‌شود تا به #ارشاد خلایق بپردازد یعنی هفت سال پیش از وفات شیخ عمّار .



#انتشارات_نجم_کبری
#دکتر_کاظم_محمدی
#نجم_الدین_کبری_پیر_ولی_تراش


@konje_ahle_del

🟣☀️🟣☀️🟣☀️🟣☀️🟣☀️🟣☀️🟣☀️🟣☀️🟣

📌تازیانه‌های رباعی
🌈۵۰
                                                 (۵٩)

#شیخ آن که طریق #معرفت می‌داند
از لفظ تو باطن تو را می‌خواند
با قدرت #معنوی که از حق دارد
صد گونه بلا ز پیش تو می‌راند

                                           (۶۰)

مو گرچه سپید است نگویندش #پیر
پیــر آن که بود به معرفت با تدبیر
تدبیر اگر بوَد، به تقـــدیــرش گیر
از باطن این دو، پیر می‌آید میــر

استاد #کاظم_محمدی
#تازیانه_های_رباعی
#شعر_ناب
#ادبیات_عرفانی #رباعیات
#انتشارات_نجم_کبری
#کتابفروشی_نجم_کبری
#کنج_اهل_دل
@konje_ahle_del

#کتاب خوب را خوب بخوانیم