Forwarded from Shahed
🔻🔴 درنگی در مفهوم عدم 🔴🔻
3⃣8⃣
#سید_حیدر در #نقد_النقود که به مسئله وجود طبق آرای #ابن_عربی اهتمام دارد، به ناچار به عدم هم توجّه کرده است. وی وجود و عدم را مطلق دیده و هیچ واسطهای هم بین آن دو قائل نیست.
نقیض وجود مطلق را عدم مطلق دانسته و برای آن مفهومی واحد قائل است، از همین رو به وجود نیز به دیده واحد مینگرد. وجود در این منظر از آن جهت که وجود است ذاتاً پذیرای عدم نیست و این بدان معناست که در عالم، تنها وجود است که وجود دارد و نقیض آن هم که عدم است فقط یک است و وجود خارجی ندارد. لذا میگوید: «وجود از آن جهت که وجود است، به ذات خویش پذیرای عدم نیست و هر آنچه به ذات پذیرای عدم نیست واجب الوجود بالذّات است».1
آنگاه این واجب الوجود آن است که: «به طور ذاتی وجود برای او اثبات و عدم برایش محال باشد».2
عدم در این دیدگاه واقعاً عدم و معدوم است، زیرا گفته میشود «عدم در واقعیت چیزی نیست تا برای آن ورودی باشد بر وجود».
حال وقتی که از واجب الوجود و ذات واجب صحبت میکنیم بدان معناست که غیر از او نمیتواند باشد و رسماً هم نیست. زیرا واجب بالذّات واحد است و نمیتواند دو یا بیشتر بوده باشد از این رو غیر وجود موجود نیست و هرآنچه هست صرفاً و تنها وجود است. از این رو آنچه نیستی و عدم خوانده میشود، از آنجا که موجود نیست، صرفاً در حد یک مفهوم یا یک مفهوم عقلیِ صرف بدون تعیّن خارجی قابل پذیرش است.
1- نقدالنقود، ص 22.
2- نقدالنقود، ص 22.
[1]- نقدالنقود، ص 23.
⭕ #درنگی_در_مفهوم_عدم
⭕ #دکتر_کاظم_محمدی
⭕ #انتشارات_نجم_کبری
⭕ #نیستی #عدم #فلسفه
🔻🔴 دکتر کاظم محمدی 🔴🔻
3⃣8⃣
#سید_حیدر در #نقد_النقود که به مسئله وجود طبق آرای #ابن_عربی اهتمام دارد، به ناچار به عدم هم توجّه کرده است. وی وجود و عدم را مطلق دیده و هیچ واسطهای هم بین آن دو قائل نیست.
نقیض وجود مطلق را عدم مطلق دانسته و برای آن مفهومی واحد قائل است، از همین رو به وجود نیز به دیده واحد مینگرد. وجود در این منظر از آن جهت که وجود است ذاتاً پذیرای عدم نیست و این بدان معناست که در عالم، تنها وجود است که وجود دارد و نقیض آن هم که عدم است فقط یک است و وجود خارجی ندارد. لذا میگوید: «وجود از آن جهت که وجود است، به ذات خویش پذیرای عدم نیست و هر آنچه به ذات پذیرای عدم نیست واجب الوجود بالذّات است».1
آنگاه این واجب الوجود آن است که: «به طور ذاتی وجود برای او اثبات و عدم برایش محال باشد».2
عدم در این دیدگاه واقعاً عدم و معدوم است، زیرا گفته میشود «عدم در واقعیت چیزی نیست تا برای آن ورودی باشد بر وجود».
حال وقتی که از واجب الوجود و ذات واجب صحبت میکنیم بدان معناست که غیر از او نمیتواند باشد و رسماً هم نیست. زیرا واجب بالذّات واحد است و نمیتواند دو یا بیشتر بوده باشد از این رو غیر وجود موجود نیست و هرآنچه هست صرفاً و تنها وجود است. از این رو آنچه نیستی و عدم خوانده میشود، از آنجا که موجود نیست، صرفاً در حد یک مفهوم یا یک مفهوم عقلیِ صرف بدون تعیّن خارجی قابل پذیرش است.
1- نقدالنقود، ص 22.
2- نقدالنقود، ص 22.
[1]- نقدالنقود، ص 23.
⭕ #درنگی_در_مفهوم_عدم
⭕ #دکتر_کاظم_محمدی
⭕ #انتشارات_نجم_کبری
⭕ #نیستی #عدم #فلسفه
🔻🔴 دکتر کاظم محمدی 🔴🔻