کنج اهل دل/استاد کاظم محمّدی
329 subscribers
11.9K photos
1.69K videos
62 files
2.13K links
بی چراغ جام در خلوت نمی‌یارم نشست
زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود

حافظ
Download Telegram
Forwarded from M. ghanbari
۴۴


#واجب_الوجود


از دیگر نکات قابل توجّه این که چون ذات
واجب الوجود خیر محض است و کامل‌ترین
موجودات و معقولات است بنابر‌این از او
خیر محض موجود می‌گردد، و از آن‌ جا که
خیر محض عالم اشرف است پس می‌توان
آن را به عالم مجردات و به ویژه عقل
استناد داد.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۴۵


#سهروردی_و_مقوله_های_فلکی


تبیین حرکت افلاک با مسئله‌ی عشق شاید بهترین
تحلیل باشد که قصد رسیدن به مطلوب در او
حرکت ایجاد می‌کند و چون هر لحظه بر اشراقات
او افزوده می‌گردد بنابراین مدام در حال حرکت
از جائی به جای دیگر است امّا این حرکت چنان که سهروردی هم آن را باور دارد حرکت فلکی
است یعنی حرکتی مستدیر و نه خطی و صاف
که در این حرکت مستدیر او مدام در حال
جابجائی و طلبِ مطلوب است.
شوق ادراک و وصال کامل و کمال که در نظر
سهروردی در نور خلاصه می‌شود سبب حرکت
عالم افلاک شده و این حرکت می‌تواند ابدی باشد
که چرخش و حرکت مستدیری نشانه‌ای از آن است.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۴۶


#عشق #عاشق #معشوق

جست و جوی معشوق راستین و ازلی
کار دائمی و بی‌وقفه‌ی ذرّات عالم است.
و کسی نیست که در جست و جوی او نباشد
که این خود مرتبه‌ای از کمال است.

به قول بیتی از مثنوی خم گلرنگ:
هر چیز که در عالم هستی است
گر غیر تو جوید همه پستی است

ذرّات و افلاک همه به دنبال معشوقی ازلی
در سیر و در حرکت‌اند و تا نیابند آرام ندارند
و چون نمی‌یابند دائم در حرکت‌اند و چون در
حرکت‌اند دائم برقرارند و این حکم حق از برای
افلاک است و عین لطف اوست به موجودات فلکی.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۴۷


#سماع #افلاک


از نکات دیگری که در بیانات سهروردی قابل بررسی است این که حرکات افلاک را به نوعی 《سماع》ماننده می‌کند که البتّه در آراء و اندیشه‌های مولانا جلال‌الدّین هم عین همین مطلب وجود دارد و لذا چرخ را با همین مفهوم چرخ‌زن و گردنده و سماع‌گر تلقّی می‌کند.

سهروردی با بیاناتی که در الواح عمادی دارد
فلک را که سرگشته به دنبال نور برتر می‌گردد
چونان صوفیِ سماع‌گری می‌داند که در چرخش
خود هر لحظه بر او افاضه‌ی نوری دیگر می‌شود
و او با این سماع و چرخش هر لحظه بر ظرفیّت و
کمال خود افزوده می‌کند و لذا چون حرکات آنان
سماع‌وار و دوری است هرگز توقّف‌بردار نبوده و
هیچ‌گاه ساکن نمی‌گردند.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۴۸


#وجود #نور #افلاک


آن‌چه که در افلاک به تعبیر سهروردی هست
نور با توجّه به سلسله مراتب آن است.
افلاک چنان که گفتیم در برابر خاک نشانه‌ی
عالم برتر و بالاتر و نیز پا‌ک‌تر است.
عالمی که هر چه از خاک عروج بیش‌تری
حاصل شود به اصل وجود و اصل نور
نزدیکیِ بیش‌تری حاصل می‌آید.
بر این اساس بین افلاک ‌و نور ارتباطی
تنگاتنگ موجود است که سهروردی به آن
به خوبی اشاره کرده است.
طبیعی است که حکمت اشراقیِ سهروردی
که بر مدار نور است با افلا‌ک و جهان‌های بالا
ارتباطی عجیب داشته باشد. مراتب افلاک
به سان نردبانی ما را از نور بالا می‌برد و
به مراتب بالاتر نور راهنمائی می‌کند.
این افلاک‌ نه تنها ما را به نور می‌رساند بلکه
نور را نیز برای ما گرفته و با عبور دادن از خود
آن را به سوی ما و برای ما و هم به اندازه‌ی طاقت و توان، و ظرفیّت ما انتقال می‌دهد.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۴۹


#افلاک #نور


آن‌چه که در اندیشه‌های سهروردی قابل توجّه
است این که افلاک هر کدام به نوعی دارای
نور هستند و این انوار دارای مراتبی است
که از اعلی تا اسفل را شامل می‌شود و در
افلاک نیز این مراتب از نظر حکیمان
محسوس و قابل توجّه است و لذا
استفاده‌ی نورانی برای بیان مقاصد حکمت نورانی
با هم توجیه‌پذیر و مورد نظر است.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۰


#سهروردی_و_افلاک


شیخ در رساله‌ی روزی با جماعت صوفیان به افلاک نُه‌گانه اشاره کرده و اسامی آن‌ها را نیز بیان می‌کند منتها به نوعی که شیوه‌ی آثار کوتاه اوست. معمولاً دانای رازی که یک صوفی و عارف الهی است به پرسش‌های او از هر دستی که عموماً مربوط به عوالم شهود است پاسخ می‌دهد.

شیخ گفت چون باری جلّ و جلاله این فلک‌ها را بیافرید از برای تزیین فلک نوری به فلک اوّل فرستاد.
فلک اوّل از غایت لطف آن را حمل نتوانست کردن زیرا که فلک متوسّط است میان هستی و نیستی،
از این طرف همسایه‌ی وجود است و از آن طرف
همسایه‌ی عدم.
پس میان وجود و عدم چیزی است امّا به ناچیز نزدیک از روی صورت، امّا از روی صفت از همه چیزها چیزتر است
هم چنان که تو هوا را در حساب نگیری و گویی که هیچ نیست زیرا که چون در وی قوّت حرکت نبود ذرّه را حمل تواند کردن و این از غایت لطف بود.
پس فلک اوّل نیز به ناچیزی که آن عالم است نزدیک است
و لطیف‌تر از هر چیزی است، از غایت لطف نور بر نتوانست گرفتن، چون نور بر فلک دوّم رسید آن را حمل کرد نور بر فلک دوّم متجزّی گشت، هر جزوی از وی ستاره‌ای شد.
پس فضله‌ی این ستارگان به فلک سیّم رسید از آن
فضله جرم زحل پیدا گشت، باز از فضله‌ی زحل به
فلک چهارم رسید جرم مشتری پدید آمد.
هم‌چنان از فضله‌ی مشتری مریخ و از فضله‌ی
مریخ آفتاب و از فضله‌ی آفتاب زهره و از فضله‌ی زهره عطارد و از فضله‌ی عطارد ماه.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۱



سهروردی در کتاب بستان القلوب نیز به گونه‌ای دیگر به ذکر افلاک پرداخته و گفته است:
و بدان که هر چه را نموّ است به غذا محتاج است و هر چه به غذا محتاج باشد قابل کون و فساد بود و فرق مر او را لازم باشد و محدّد را نموّ نیست، پس او را به غذا حاجت نیفتد.
و چون از غذا فارغ باشد کون و فساد بر او راه نیابد و آن‌چه حق تعالی در قرآن مجید
خبر می‌دهد: ( فاجع البصر هل تری من فطور ) دلالت می‌کند بر آن که محدّد فطور
نیست و فطور فرجه باشد.یعنی سوراخ.
و محدّد را به اصطلاحی دیگر 《فلک اطلس》خوانند و《اقصی》خوانند
و 《جسم کلّ》 خوانند.
و حق تعالی او را از این چهار طبایع نیافرید
بلکه از چیزی دیگر بیافرید که آن را 《طبیعت خامسه》خوانند، لاجرم تا منقرض عالم هیچ آفتی بدو راه نیابد.
پس از محدّد فلک ثوابت را بیافرید و بعد از آن زحل و آن‌گه مشتری، و هم چنان فلک مریخ و فلک آفتاب و فلک زهره و فلک عطارد و فلک ماه .



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۲


#عوالم_سه_گانه


بدان که عالم‌ها پیش اهل حکمت سه‌اند:
یکی را عالم عقل گویند و عقل نیز داخل حکمت و اصطلاح ایشان جوهری است که
به وی اشارت حسّی نتوان کرد و در اجسام تصرّف نکند.
و یکی را عالم نفس گویند و نفس ناطقه تا اگر چه جرم و جرمانی و در جهان نیست امّا تصرّف می‌کند در اجسام.
و نفس‌های ناطق منقسم است به آن‌چه تصرّف می‌کند در سماویّات و به آن‌چه تصرّف
کند در نوع آدمی.
و عالم دیگر را عالم جسم گویند و آن دو قسمت است: یکی اثیری و دیگری عنصری.

چنان که از این عبارت پیداست بین عقل و نفس که هر دو جوهری مجرّد هستند در یک مورد فرق وجود دارد و آن این که عقل در جسم تصرّف نمی‌کند ولی نفس می‌تواند در جسم تصرّف نماید.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۳



چون خواهی که افعال حق تعالی را بدانی
اوّل بباید دانست که هر جوهر یا اثر کننده است در دیگری که از دیگری اثر نپذیرد، یا اثر پذیرنده است که در دیگری اثر نکند، یا اثر کننده است و اثر پذیرنده است.
پس اندرین اقسام که ما نهادیم جوهر اوّل عقل است و تاثیر او در نفس است، و جوهر دوّم جسم است و تاثیر او از نفس است، و جوهر سوّم نفس است و تاثیر او در جسم است و متاثر شدن او از عقل است.
و شریف‌ترین جواهر عقل است از بهر آن‌که او در ذات خویش تمام است و دیگری را تمام کننده است، و پس از او نفس است از بهر آن‌که او کمال از دیگری می‌گیرد که آن عقل است و دیگری را تمام کند یعنی جسم را،
و بعد از این هر دو جوهر یعنی عقل و نفس،
جسم است و او کمال پذیرنده است از نفس و بس.
و شریف‌ترین جسم‌ها جسم سماوی است و این قسمت‌ها است که اثبات آن به برهان درست شود. امّا دلیل بر وجود اجسام حواسّ است و بر اثبات نفوس حرکات اجسام و بر اثبات عقول، نفوس.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۴



#عقل_اول


از مسائل بسیار مهمّ در فلسفه و حکمت بیان و طرح عقل و عقل اوّل است که شاید از پیچیده ترین مباحث حکمی باشد و در این باره کم‌‌تر کسی توفیق کامل داشته که به دقّت و لطافت و در عین حال با استواری و محکمی در آن باره سخن بگوید ولی خوشبختانه شیخ اشراق در این‌ باره به خوبی سخن گفته و با مبانیِ دینی و اسلامی آن را پیوند زده و طرحی نو در انداخته است که هر مشتاقی را به دانستن آن متمایل می‌سازد. امّا بدیهی است که قرن‌ها پیش از او کسان بسیاری در این باره سخن گفته‌اند و در آن باره بحث‌ها و چالش‌های زیادی کرده‌اند و طرح آن هم تقریباً کهن و دیرینه است ولی در سخن و بیان سهروردی لطف دیگری است که باید به آن اشاره نمود.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۵



عقل اوّل چنان که اشاره شد نتیجه‌ی تعقّل خداوند است به ذات خود.
از این تعقّل به تعبیر حکمای مشّائی عقل اوّل پدیدار شد.
و از عقل اوّل نیز چند چیز به هستی در آمد و این گونه به واسطه‌ی عقل اوّل همه چیز پدیدار شده است.
در این باره بیش‌تر مشایخ حکمت و عرفان
سخنانی عمیق و دقیق گفته‌اند ...



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۶



شیخ عزیزالدّین نسفی(متوفی به سال ۷۰۰ ه ق)
می‌گوید: بدان که اهل شریعت می‌گویند که خدای تعالی موجد مختار است، نه موجد بالذّات.
در آن وقت که خواست عالم را جواهر و اعراض است بیافریند و اوّل چیزی که بیافرید جوهری بود، و آن جوهر را اوّل می‌گویند.
چون خداوند تعالی خواست که عالم ارواح و اجسام را بیافریند به آن جوهر اوّل نظر کرد،
آن جوهر اوّل بگداخت و به جوش آمد.
آن چه زبده و خلاصه‌ی آن جوهر بود بر سر آمد بر مثال زبده‌ی قند، و آن‌چه در وی و کدورت آن جوهر بود در بن نشست بر مثال دروی قند.
خداوند تعالی از آن زبده‌ی نورانی مراتب عالم ارواح بیافرید، و از آن دروی ظلمانی مراتب عالم
اجسام پیدا آورد.
این زبده‌ی نورانی آدم است، و این دروی ظلمانی
حوّا است. آدم و حوّا موجودات‌اند و از این جا
گفته‌اند که حوّا را از پهلوی آدم بگرفتند.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۷


اشراق و فیض نازله از سوی دادار گیتی کامل و تام و دائم است و آنی از فیضان باز نمی‌ایستد،
امّا در بین عقول همه‌ی آن‌ها در این ادراک و بهره‌گیری یک‌سان نیستند، آن که به حضرت حق
نزدیک‌تر است بر او به جهت ظرفیّت بیش‌تر و قابلیّت بالاتر افاضات بیش‌تری می‌رسد و آن افاضات البتّه که در درون او حبس نمی‌گردد
بلکه از مجرای او به قدر عقل ثانی و از او به
سایر عقول به حدّ و اندازه‌ی ظرف ادراکشان
منتقل می‌گردد و نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد این که نباید تصوّر کرد که حدّ اشراق و فیضان ذات باری بسته به حدّ و اندازه‌ و نیز ظرفیّت عقل اوّل است بلکه فیض الهی با ظرف عقل اوّل هم
قابل مقایسه نخواهد بود بلکه این عقل اوّل است
که از فیض الهی به اندازه‌ای که گنجایش دارد فیض می‌گیرد و نه بیش‌تر و نه کم‌تر.
گذشته از این، این اشراقات دائم در حرکت و تنزّل است تا به سایر مراتب هم برسد و لذا در هستی
کسی و چیزی پیدا نمی‌شود که از این اشراقات
بهره نگرفته باشد، چه از این بابت به دانائی
و شناخت رسیده باشد و چه نه.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۸



از نکات جالب در بین کلمات شیخ عزیز‌الدّین نسفی این است که او عقل اوّل را《 آدمِ موجودات 》نام می‌گذارد‌.
تا بدین واسطه بتواند به تفسیر هم صورت بودن خداوند و آدم تاکید نماید.
او می‌گوید: عقل اوّل قلم خدای و رسول‌‌الله است، و علّت مخلوقات، و آدم موجودات، و به صفات و اخلاق خدای آراسته است و از این‌جا گفته‌اند که خدای تعالی آدم را بر صورت خود آفرید.
هیچ یک از عقول و نفوس از باری تعالی و تقدّس فیض قبول نمی‌توانند کرد الّا عقلِ اوّل،
که اعلم و اشرف عقول است.
عقل اوّل از باری تعالی و تقدّس فیض قبول می‌کند و به فرود خود می‌دهد.
هر یک از عقول از بالای خود می‌گیرند و به
فرود خود می‌دهند، هر یک 《ید اخذ》و 《 ید اعطا》دارند، می‌گیرند و می‌دهند.
واجب‌الوجود می‌دهد و نمی‌گیرد، از جهت
آن‌که بالا ندارد و تنزیه و تقدیس و علم و
حکمت ذاتیِ او است.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۵۹



شیخ محمود شبستری (متوفی به سال ۷۲۰ ه_ق)،
عارف کم‌نظیری که از جهاتی می‌توان بین او و شیخ اشراق مشابهاتی پیدا نمود در آثار خود به ویژه مرآت المحقّقین به این مسئله هم توجّه نموده و گفته است که خداوند از طریق اشراق
به عقل سه معرفت را القاء نموده است که به ترتیب عبارتند از معرفت خود، معرفت حق، و معرفت احتیاج عقل به حق جلّ جلاله.
غیر از این آن‌چه که دیگران حکیمان درباره‌ی عقل
و صادرات عقلی بیان داشته‌اند او نیز به مانند آن
اقوال را در همین مورد بیان می‌دارد که او با توجّه به هر کدام از این سه معرفت چیزی را پدیدار ساخته است‌.
از معرفت خود یک نفس، از معرفت حق یک عقل و از معرفت خود به نیازمند بودنش به حق جسمی پیدا شد. آن گاه به همین ترتیب در عقل دوّم هم همین سه معرفت و همین سه موجود پدیدار شدند و به ترتیب عقلی و نفسی و جسمی صدور یافت و این مراتب تا نُه مرتبه ادامه یافته و نُه عقل و نُه نفس و نُه جسم هویدا گردیدند، آن نُه جسم، نُه فلک است و آن نُه نفس، نفوس فلکی و آن نُه عقل
عقول افلاک به شمار می‌آیند و بر این اساس
هر فلکی را نفسی و عقلی و جسمی موجود است.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۶۰



فلک اوّل را 《عرش》می‌خوانند و برخی آن را
فلک 《اطلس》 و نیز 《فلک الافلاک》و برخی هم به آن 《جسم کلّ》 می‌گویند، فلک دوّم نیز 《کرسی》و 《فلک البروج》و هم 《فلک الثّوابت》نامیده شده و فلک دیگر را که تحت آن قرار دارد فلک 《زحل》و مابقی را فلک مشتری، فلک مریخ، فلک آفتاب، فلک زهره، فلک عطارد،
و فلک قمر می‌نامند و عقل فلک قمر را عقل دهم
یا عاشر می‌گویند که چون مدبّر آن است به عقل فعّال شهرت یافته و نفس او را هم 《واهب الصّور》می‌گویند.
پس از این مراتب نوبت عناصر اربعه می‌رسد که
عبارتند از آتش و هوا و آب و خاک و بعد از آن
به امر خداوند کواکب و افلاک و عناصر را در
هم سرشتند و از ازدواج و امتزاج ایشان
موالید پیدا شد یعنی، معادن و نبات و
حیوان و بعد از این هم انسان
پیدا شد.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۶۱



عقول و نفوس از اعتباری خاص برخوردار هستند و
هر کدام به اعتبار نزدیکی که به عقل اوّل و همین‌طور
به خداوند دارند دارای شرافتی نیز هستند.
در این بین چنان که اشارت دادیم هر چه که بیش‌تر به عقل اوّل نزدیک باشد اعتبار و شرافت آن هم بیش‌تر خواهد بود.
گذشته از شرافت و اعتبار می‌توان از موارد دیگری هم یاد کرد به مانند: نور ، وجود، لطافت و ظرفیّت.
طبیعی است که در بین عقول، عقل اوّل از اعتبار
ویژه‌ای برخوردار است چون که از بابت قرابتی
که به حق دارد و از بابت عنایتی که خداوند از
جهت فیض به او دارد او بیش‌تر از دیگران
می‌تواند از نور خداوند که در مکتب سهروردی《نورالانوار》 است برخوردار باشد
و با توجّه به اشراقی و نورانی بودن این مکتب
هر که به اصل نور نزدیک‌تر باشد اقرب خواهد بود
و هر که اقرب باشد بیش‌تر حامل نور به حساب می‌آید.
بر این اساس باید از لطافتی خاص هم برخوردار باشد.
پس هرگاه بتوان این قربت را در نظر گرفت بدون تردید می‌توان سایر مراتب را هم منظور داشت.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۶۲



نسفی در رساله‌ی چهارم انسان کامل گفته است عقول و نفوس عالم علوی جمله شریف و لطیف‌اند و جمله علم و طهارت دارند و هر کدام که بالاتر و به عقل اوّل نزدیک‌تر است شریف‌تر و لطیف‌تر هم هست، و بر این اساس علم و طهارت وی بیش‌تر است.
و در افلاک هم چنین است، هر فلک که بالاتر
بوده و به《فلک الافلاک》نزدیک‌تر باشد، شریف‌تر و لطیف‌تر خواهد بود.
در دایره‌ی نزول هم که او بیان داشته هر کدام که به مبداء نزدیک‌تر باشد شریف‌تر و لطیف‌تر است و در عروج هر کدام که از مبداء دورتر باشد لطیف‌تر و شریف‌تر خواهد بود.



#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del
Forwarded from M. ghanbari
۶۳


#نسفی در کتاب الانسان الکامل، فصلی دارد
تحت عنوان در بیان قلم و لوح عالم کبیر، در
آن‌جا می‌گوید: بدان که عظمت و بزرگواری
عقل اوّل را که قلم خدای است جز خدای
کسی دیگر نداند، و عظمت و بزرگی فلک اوّل
را که عرش خدای است هم جز خدای تعالی
کسی دیگر نداند.
ای درویش! انبیا این عقل اوّل را مرتبه‌ی عالی
نهاده‌اند و مدح وی بسیار گفته‌اند و به بسیار
نام وی را خوانده‌اند و هیچ چیز را از وی داناتر ننهاده‌اند و هیچ چیز را از وی مقرّب‌تر نگفته‌اند. و آدمی که عزیز است و اشرف موجودات است، هم به واسطه‌ی عقل است.
خطاب با عقل است و صواب با عقل است،
و عقاب به واسطه‌ی عقل است. و حکماء می‌گویند که از ذات باری تعالی و تقدّس یک جوهر بیش صادر نشد و آن جوهر عقل اوّل است، باقی جمله موجودات از معقولات و محسوسات از عقل اوّل صادر شدند.


#سهروردی_دانای_حکمت_باستان 📚
#استاد_دکتر_کاظم_محمدی 🖊


@konje_ahle_del