Forwarded from ربات بینام 2020
مسعود رجوی که در زمان تغییر ایدئولوژی سازمان در زندان بسر می برد. نه تنها توانست در فاصله سالهای ۵۴ تا ۵۷ با مواضع زیرکانه ای که در مقابل جریان مارکسیست سازمان گرفت خود را برجسته سازد بلکه یقینا در سال های پس از انقلاب هم در جریان رهبری سازمان از اندوخته تجربیات تقی شهرام و شکست جریان تغییر ایدئولوژی سازمان استفاده های تعیین کننده ای ببرد
انتشار بیانیه تغییر ایدئولوژی در سال ۵۴ به رجوی اجازه داد که وابسته های سازمان را در داخل زندان به عنوان مجاهدين خلق راستین سازماندهی کرده در مقابل طیف مسلمان دیگر قد علم کند چه بسا اگر بیانیه با استقبال روبه رو میشد و یا مثلا حتی حمایت نسبی به دست می آورد رجوی همان زمان داعیه دار مارکسیسم می شد، اما شکست اجتماعی بیانیه ادعای اسلام راستین را در انحصار رجوی درآورد و رجوی مجبور شد همان ایدئولوژی سابق را بپذیرد
در دوران شقه شدن سازمان به دو بخش اسلامی و مارکسیستی در سال ۱۳۵۴ مسعود رجوی رهبری و هدایت بخش مذهبی مانده این جریان را در زندان به عهده گرفت در واقع در فاصله بین ۱۳۵۴ تا انقلاب سال ۱۳۵۷ از مجاهدین مذهبی کسی بیرون از زندان نبود . کسانی که بیرون از زندان از این جریان حمایت میکردند بیشتر خانواده های این زندانیان سیاسی بودند
تنها اعضای مارکسیست شده مجاهدین در این سالها در بیرون فعال بودند.
مسعود رجوی همراه با ۱۵ نفر دیگر از اعضای باقی مانده مجاهدین در ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه خود از داخل زندان بخشی از اعضا را که هنوز به مرکزیت سابق مذهبی و فادار مانده بودند بعنوان سازمان جديد مجاهدين خلق ایران معرفی کرد و خودش نیز بعنوان تنها بازمانده مرکزیت سابق، ادعای رهبری سازمان را کرد و مشغول سازماندهی و یارگیری شد.
چند ماه پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مسعود رجوی ،کلاسهای تئوریکی را در تهران برای هواداران و اعضای سازمان برگزار کرد که بعدها در جزوه ای جمع آوری و به #تبیین_جهان موسوم شد.
در این بحثها که در یک کتاب دو جلدی جمع آوری شده است. ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق نشات گرفته از : #اسلام و #تشیع و تماما برای دست یافتن به حکومت معرفی شده است
از نظر او حکومت بر ایران تنها ویژه کسانی است که:
اولا مسلمان و شیعی باشند
دوم طبق آموزشهای تئوریک سازمان مجاهدین خلق، در درون سازمان به گونه کادر همه جانبه و حرفه ای تربیت شده باشند.
این سازمان به دلیل نوع دریافتش از اسلام ، اسلام رایج و فقه سنتی را نگرشی راست سنتی و ارتجاعی ارزیابی میکرد
اما ، خمینی در مانیفستش تحت عنوان:
"ولایت فقیه و حکومت اسلامی "
بر ضرورت حاکمیت روحانیون شیعه تاکید داشت
این تنها نکته ای بود که بعدها به جنگ میان دوپاره مدعی رهبری شیعه مجاهدین خلق و روحانیت سنتی انجامید و مبنای جنگی میان این دو بخش شد که به خونریزیهای بسیاری انجامید.
اندیشه های متحجرانه هر دو طیف یعنی سازمان مجاهدین و روحانیت سنتی، فقط با کمی اختلاف جزئی بسیار به هم نزدیک بوده ودر قسمت بعدی ارتباطات آنها و اختلافات انها مورد بررسی قرار خواهد گرفت
هردو طیف پیرو بر حق ماکیاولی و عامل عینیت بخشیدن این تز ماکیاولی هستند:
" برای رسیدن به راس قدرت از هر روش و امکان موجود میتوان و باید استفاده کرد "
🔻پایان قسمت دوم🔻
✍ #فرهاد
انتشار بیانیه تغییر ایدئولوژی در سال ۵۴ به رجوی اجازه داد که وابسته های سازمان را در داخل زندان به عنوان مجاهدين خلق راستین سازماندهی کرده در مقابل طیف مسلمان دیگر قد علم کند چه بسا اگر بیانیه با استقبال روبه رو میشد و یا مثلا حتی حمایت نسبی به دست می آورد رجوی همان زمان داعیه دار مارکسیسم می شد، اما شکست اجتماعی بیانیه ادعای اسلام راستین را در انحصار رجوی درآورد و رجوی مجبور شد همان ایدئولوژی سابق را بپذیرد
در دوران شقه شدن سازمان به دو بخش اسلامی و مارکسیستی در سال ۱۳۵۴ مسعود رجوی رهبری و هدایت بخش مذهبی مانده این جریان را در زندان به عهده گرفت در واقع در فاصله بین ۱۳۵۴ تا انقلاب سال ۱۳۵۷ از مجاهدین مذهبی کسی بیرون از زندان نبود . کسانی که بیرون از زندان از این جریان حمایت میکردند بیشتر خانواده های این زندانیان سیاسی بودند
تنها اعضای مارکسیست شده مجاهدین در این سالها در بیرون فعال بودند.
مسعود رجوی همراه با ۱۵ نفر دیگر از اعضای باقی مانده مجاهدین در ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه خود از داخل زندان بخشی از اعضا را که هنوز به مرکزیت سابق مذهبی و فادار مانده بودند بعنوان سازمان جديد مجاهدين خلق ایران معرفی کرد و خودش نیز بعنوان تنها بازمانده مرکزیت سابق، ادعای رهبری سازمان را کرد و مشغول سازماندهی و یارگیری شد.
چند ماه پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مسعود رجوی ،کلاسهای تئوریکی را در تهران برای هواداران و اعضای سازمان برگزار کرد که بعدها در جزوه ای جمع آوری و به #تبیین_جهان موسوم شد.
در این بحثها که در یک کتاب دو جلدی جمع آوری شده است. ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق نشات گرفته از : #اسلام و #تشیع و تماما برای دست یافتن به حکومت معرفی شده است
از نظر او حکومت بر ایران تنها ویژه کسانی است که:
اولا مسلمان و شیعی باشند
دوم طبق آموزشهای تئوریک سازمان مجاهدین خلق، در درون سازمان به گونه کادر همه جانبه و حرفه ای تربیت شده باشند.
این سازمان به دلیل نوع دریافتش از اسلام ، اسلام رایج و فقه سنتی را نگرشی راست سنتی و ارتجاعی ارزیابی میکرد
اما ، خمینی در مانیفستش تحت عنوان:
"ولایت فقیه و حکومت اسلامی "
بر ضرورت حاکمیت روحانیون شیعه تاکید داشت
این تنها نکته ای بود که بعدها به جنگ میان دوپاره مدعی رهبری شیعه مجاهدین خلق و روحانیت سنتی انجامید و مبنای جنگی میان این دو بخش شد که به خونریزیهای بسیاری انجامید.
اندیشه های متحجرانه هر دو طیف یعنی سازمان مجاهدین و روحانیت سنتی، فقط با کمی اختلاف جزئی بسیار به هم نزدیک بوده ودر قسمت بعدی ارتباطات آنها و اختلافات انها مورد بررسی قرار خواهد گرفت
هردو طیف پیرو بر حق ماکیاولی و عامل عینیت بخشیدن این تز ماکیاولی هستند:
" برای رسیدن به راس قدرت از هر روش و امکان موجود میتوان و باید استفاده کرد "
🔻پایان قسمت دوم🔻
✍ #فرهاد