✳️ او خودش یک ملت است، سالروز تولد فیلسوف «ایران» و «ملت ایران».
«و سخت دشوار است بر من که قلم بر این سخن میرود ولیکن چه چاره است؟ در تاریخ محابا نیست! ... ما جز در آستانه نمیتوانیم ایستاد! آنجا ایستادن نیز خود کار سترگی است»
@khosrovanooshiravan
🔵 دکتر جواد طباطبایی- متولد: 23 آذر 1324 در تبریز است: «بله! من در شب بیست و سوم آذر ماه سال 1324 متولد شدم، شبی که فرقه دموکرات با پشتیبانی ارتش شوروی تبریز را اشغال کرد و قصد داشت آذربایجان را از ایران جدا کند. در گذشته، تبریز همیشه در اواخر آذر هوای بسیار سردی داشت. من در یکی از این شب های سرد با صدای گلولههای منوری به دنیا آمدم که بر تبریز میبارید»
🔹 دکتر احمد نقیب زاده، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران در مورد دکتر طباطبایی میگوید: «زبان گزنده طباطبایی لشکری از دشنمان را در میان مستضعفین علوم سیاسی برایش ارمغان آورد. زیرا پتهها را بر آب میریخت و کاستیها را بیمحابا آشکار میساخت. تنها علوم سیاسیها نبودند که از حملاتش زخمی شدند، بلکه دیگر نامآورانی که در بیابان برهوت کتاب و ترجمه، بیخودی نام درکرده بودند نیز مورد تفقد او قرار گرفتند. همین ویژگیها در جامعه دهنبین ما، آن هم در زمانهای که زمام امور و تصمیمگیری در دست کوتولهها و کفهای بیکفایت بود سبب شد تا بعضی از درها را بر وی ببندند. طبق قاعده برای استخدام میبایست سوال و جوابی و مصاحبهای صورت گیرد. اما چه کسی میخواست علمِ دکتر طباطبایی را بسنجد؟! میتوان تصور کرد که جوابهای طباطبایی با مسخره و طنز همراه بوده باشد. خوشبختانه در یک دوره کوتاه که دانشکده حقوق و علوم سیاسی به دانشگاهیان سپرده شده بود، دکتر صفایی رئیس و دکتر بشیریه معاون و بنده حقیر هم نابهجا در بین آنها بُرخورده و مدیر گروه بودم، پرونده استخدامی دکتر طباطبایی به دانشکده حقوق و علوم سیاسی رسید. به یاد میآورم که همه خوشحال بودند و به قول کسروی قدمش را میبوسیدند. ولی این دوران کوتاه بود. یک روز که دکتر طباطبایی را به حوزه ریاست احضار کردند پرسیدم چه گذشت؟ پاسخ داد: به آنها گفتم من در همین جا که ایستادهام تکان نخواهم خورد و موضعم همین است که هست. فهمیدم که افقهای کوتاه، سید را بر نمیتابند و اندکی بعد در میانه دهها غیر استاد که حکم استادی داشتند، استاد حکم استادی نداشت...
شهر پدیدههای شگرف و منحصربهفرد، «تبریز سرافراز» در قرن بیستم هم از زایش و رویش باز نایستاد. دکتر جواد طباطبایی اگر تنها محصول قرن بیستم تبریز بود برای افتخار این شهر کفایت میکرد. و همین کافی بود تا بگوییم سُنت رجلپروری تبریز، مستمر و پایدار مانده است. طبع نقاد طباطبایی احمد کسروی را به یاد میآورد و دقت و تأملش یادآور آخوندزاده و موشکافان دیگر آذربایجان است. حکومت اگر شعور داشت طباطبایی را روی سرش میگذاشت که یکتنه از پس جماعت جاعل و یاوهگو برآمد. او خودش یک ملت است. صراحت لهجه و بیباکی او در ذکر حقیقت لرزه بر اندام رفوگران علمی و کپیبرداران میاندازد. تولدش مبارک. عزمش جزم . دل شیرش تپنده باد.»
✍ #دکتر_محمد_محبی
🔵 زادروز #دکتر_جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران، بر #ایران_دوستان فرخنده باد.
@khosrovanooshiravan
https://www.instagram.com/p/BcsEQPdgW0H/
«و سخت دشوار است بر من که قلم بر این سخن میرود ولیکن چه چاره است؟ در تاریخ محابا نیست! ... ما جز در آستانه نمیتوانیم ایستاد! آنجا ایستادن نیز خود کار سترگی است»
@khosrovanooshiravan
🔵 دکتر جواد طباطبایی- متولد: 23 آذر 1324 در تبریز است: «بله! من در شب بیست و سوم آذر ماه سال 1324 متولد شدم، شبی که فرقه دموکرات با پشتیبانی ارتش شوروی تبریز را اشغال کرد و قصد داشت آذربایجان را از ایران جدا کند. در گذشته، تبریز همیشه در اواخر آذر هوای بسیار سردی داشت. من در یکی از این شب های سرد با صدای گلولههای منوری به دنیا آمدم که بر تبریز میبارید»
🔹 دکتر احمد نقیب زاده، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران در مورد دکتر طباطبایی میگوید: «زبان گزنده طباطبایی لشکری از دشنمان را در میان مستضعفین علوم سیاسی برایش ارمغان آورد. زیرا پتهها را بر آب میریخت و کاستیها را بیمحابا آشکار میساخت. تنها علوم سیاسیها نبودند که از حملاتش زخمی شدند، بلکه دیگر نامآورانی که در بیابان برهوت کتاب و ترجمه، بیخودی نام درکرده بودند نیز مورد تفقد او قرار گرفتند. همین ویژگیها در جامعه دهنبین ما، آن هم در زمانهای که زمام امور و تصمیمگیری در دست کوتولهها و کفهای بیکفایت بود سبب شد تا بعضی از درها را بر وی ببندند. طبق قاعده برای استخدام میبایست سوال و جوابی و مصاحبهای صورت گیرد. اما چه کسی میخواست علمِ دکتر طباطبایی را بسنجد؟! میتوان تصور کرد که جوابهای طباطبایی با مسخره و طنز همراه بوده باشد. خوشبختانه در یک دوره کوتاه که دانشکده حقوق و علوم سیاسی به دانشگاهیان سپرده شده بود، دکتر صفایی رئیس و دکتر بشیریه معاون و بنده حقیر هم نابهجا در بین آنها بُرخورده و مدیر گروه بودم، پرونده استخدامی دکتر طباطبایی به دانشکده حقوق و علوم سیاسی رسید. به یاد میآورم که همه خوشحال بودند و به قول کسروی قدمش را میبوسیدند. ولی این دوران کوتاه بود. یک روز که دکتر طباطبایی را به حوزه ریاست احضار کردند پرسیدم چه گذشت؟ پاسخ داد: به آنها گفتم من در همین جا که ایستادهام تکان نخواهم خورد و موضعم همین است که هست. فهمیدم که افقهای کوتاه، سید را بر نمیتابند و اندکی بعد در میانه دهها غیر استاد که حکم استادی داشتند، استاد حکم استادی نداشت...
شهر پدیدههای شگرف و منحصربهفرد، «تبریز سرافراز» در قرن بیستم هم از زایش و رویش باز نایستاد. دکتر جواد طباطبایی اگر تنها محصول قرن بیستم تبریز بود برای افتخار این شهر کفایت میکرد. و همین کافی بود تا بگوییم سُنت رجلپروری تبریز، مستمر و پایدار مانده است. طبع نقاد طباطبایی احمد کسروی را به یاد میآورد و دقت و تأملش یادآور آخوندزاده و موشکافان دیگر آذربایجان است. حکومت اگر شعور داشت طباطبایی را روی سرش میگذاشت که یکتنه از پس جماعت جاعل و یاوهگو برآمد. او خودش یک ملت است. صراحت لهجه و بیباکی او در ذکر حقیقت لرزه بر اندام رفوگران علمی و کپیبرداران میاندازد. تولدش مبارک. عزمش جزم . دل شیرش تپنده باد.»
✍ #دکتر_محمد_محبی
🔵 زادروز #دکتر_جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران، بر #ایران_دوستان فرخنده باد.
@khosrovanooshiravan
https://www.instagram.com/p/BcsEQPdgW0H/
Instagram
محمد محبی
او خودش یک ملت است دکتر احمد نقیبزاده: «زبان گزنده طباطبایی لشکری از دشنمان را در میان مستضعفین علوم سیاسی برایش ارمغان آورد. زیرا پتهها را بر آب میریخت و کاستی ها را بی محابا آشکار می ساخت. تنها علوم سیاسی ها نبودند که از حملاتش زخمی شدند، بلکه دیگر نام…
Forwarded from خسرو انوشیروان
✳️ او خودش یک ملت است، سالروز تولد فیلسوف «ایران» و «ملت ایران».
«و سخت دشوار است بر من که قلم بر این سخن میرود ولیکن چه چاره است؟ در تاریخ محابا نیست! ... ما جز در آستانه نمیتوانیم ایستاد! آنجا ایستادن نیز خود کار سترگی است»
@khosrovanooshiravan
🔵 دکتر جواد طباطبایی- متولد: 23 آذر 1324 در تبریز است: «بله! من در شب بیست و سوم آذر ماه سال 1324 متولد شدم، شبی که فرقه دموکرات با پشتیبانی ارتش شوروی تبریز را اشغال کرد و قصد داشت آذربایجان را از ایران جدا کند. در گذشته، تبریز همیشه در اواخر آذر هوای بسیار سردی داشت. من در یکی از این شب های سرد با صدای گلولههای منوری به دنیا آمدم که بر تبریز میبارید»
🔹 دکتر احمد نقیب زاده، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران در مورد دکتر طباطبایی میگوید: «زبان گزنده طباطبایی لشکری از دشنمان را در میان مستضعفین علوم سیاسی برایش ارمغان آورد. زیرا پتهها را بر آب میریخت و کاستیها را بیمحابا آشکار میساخت. تنها علوم سیاسیها نبودند که از حملاتش زخمی شدند، بلکه دیگر نامآورانی که در بیابان برهوت کتاب و ترجمه، بیخودی نام درکرده بودند نیز مورد تفقد او قرار گرفتند. همین ویژگیها در جامعه دهنبین ما، آن هم در زمانهای که زمام امور و تصمیمگیری در دست کوتولهها و کفهای بیکفایت بود سبب شد تا بعضی از درها را بر وی ببندند. طبق قاعده برای استخدام میبایست سوال و جوابی و مصاحبهای صورت گیرد. اما چه کسی میخواست علمِ دکتر طباطبایی را بسنجد؟! میتوان تصور کرد که جوابهای طباطبایی با مسخره و طنز همراه بوده باشد. خوشبختانه در یک دوره کوتاه که دانشکده حقوق و علوم سیاسی به دانشگاهیان سپرده شده بود، دکتر صفایی رئیس و دکتر بشیریه معاون و بنده حقیر هم نابهجا در بین آنها بُرخورده و مدیر گروه بودم، پرونده استخدامی دکتر طباطبایی به دانشکده حقوق و علوم سیاسی رسید. به یاد میآورم که همه خوشحال بودند و به قول کسروی قدمش را میبوسیدند. ولی این دوران کوتاه بود. یک روز که دکتر طباطبایی را به حوزه ریاست احضار کردند پرسیدم چه گذشت؟ پاسخ داد: به آنها گفتم من در همین جا که ایستادهام تکان نخواهم خورد و موضعم همین است که هست. فهمیدم که افقهای کوتاه، سید را بر نمیتابند و اندکی بعد در میانه دهها غیر استاد که حکم استادی داشتند، استاد حکم استادی نداشت...
شهر پدیدههای شگرف و منحصربهفرد، «تبریز سرافراز» در قرن بیستم هم از زایش و رویش باز نایستاد. دکتر جواد طباطبایی اگر تنها محصول قرن بیستم تبریز بود برای افتخار این شهر کفایت میکرد. و همین کافی بود تا بگوییم سُنت رجلپروری تبریز، مستمر و پایدار مانده است. طبع نقاد طباطبایی احمد کسروی را به یاد میآورد و دقت و تأملش یادآور آخوندزاده و موشکافان دیگر آذربایجان است. حکومت اگر شعور داشت طباطبایی را روی سرش میگذاشت که یکتنه از پس جماعت جاعل و یاوهگو برآمد. او خودش یک ملت است. صراحت لهجه و بیباکی او در ذکر حقیقت لرزه بر اندام رفوگران علمی و کپیبرداران میاندازد. تولدش مبارک. عزمش جزم . دل شیرش تپنده باد.»
✍ #دکتر_محمد_محبی
🔵 زادروز #دکتر_جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران، بر #ایران_دوستان فرخنده باد.
@khosrovanooshiravan
https://www.instagram.com/p/BcsEQPdgW0H/
«و سخت دشوار است بر من که قلم بر این سخن میرود ولیکن چه چاره است؟ در تاریخ محابا نیست! ... ما جز در آستانه نمیتوانیم ایستاد! آنجا ایستادن نیز خود کار سترگی است»
@khosrovanooshiravan
🔵 دکتر جواد طباطبایی- متولد: 23 آذر 1324 در تبریز است: «بله! من در شب بیست و سوم آذر ماه سال 1324 متولد شدم، شبی که فرقه دموکرات با پشتیبانی ارتش شوروی تبریز را اشغال کرد و قصد داشت آذربایجان را از ایران جدا کند. در گذشته، تبریز همیشه در اواخر آذر هوای بسیار سردی داشت. من در یکی از این شب های سرد با صدای گلولههای منوری به دنیا آمدم که بر تبریز میبارید»
🔹 دکتر احمد نقیب زاده، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران در مورد دکتر طباطبایی میگوید: «زبان گزنده طباطبایی لشکری از دشنمان را در میان مستضعفین علوم سیاسی برایش ارمغان آورد. زیرا پتهها را بر آب میریخت و کاستیها را بیمحابا آشکار میساخت. تنها علوم سیاسیها نبودند که از حملاتش زخمی شدند، بلکه دیگر نامآورانی که در بیابان برهوت کتاب و ترجمه، بیخودی نام درکرده بودند نیز مورد تفقد او قرار گرفتند. همین ویژگیها در جامعه دهنبین ما، آن هم در زمانهای که زمام امور و تصمیمگیری در دست کوتولهها و کفهای بیکفایت بود سبب شد تا بعضی از درها را بر وی ببندند. طبق قاعده برای استخدام میبایست سوال و جوابی و مصاحبهای صورت گیرد. اما چه کسی میخواست علمِ دکتر طباطبایی را بسنجد؟! میتوان تصور کرد که جوابهای طباطبایی با مسخره و طنز همراه بوده باشد. خوشبختانه در یک دوره کوتاه که دانشکده حقوق و علوم سیاسی به دانشگاهیان سپرده شده بود، دکتر صفایی رئیس و دکتر بشیریه معاون و بنده حقیر هم نابهجا در بین آنها بُرخورده و مدیر گروه بودم، پرونده استخدامی دکتر طباطبایی به دانشکده حقوق و علوم سیاسی رسید. به یاد میآورم که همه خوشحال بودند و به قول کسروی قدمش را میبوسیدند. ولی این دوران کوتاه بود. یک روز که دکتر طباطبایی را به حوزه ریاست احضار کردند پرسیدم چه گذشت؟ پاسخ داد: به آنها گفتم من در همین جا که ایستادهام تکان نخواهم خورد و موضعم همین است که هست. فهمیدم که افقهای کوتاه، سید را بر نمیتابند و اندکی بعد در میانه دهها غیر استاد که حکم استادی داشتند، استاد حکم استادی نداشت...
شهر پدیدههای شگرف و منحصربهفرد، «تبریز سرافراز» در قرن بیستم هم از زایش و رویش باز نایستاد. دکتر جواد طباطبایی اگر تنها محصول قرن بیستم تبریز بود برای افتخار این شهر کفایت میکرد. و همین کافی بود تا بگوییم سُنت رجلپروری تبریز، مستمر و پایدار مانده است. طبع نقاد طباطبایی احمد کسروی را به یاد میآورد و دقت و تأملش یادآور آخوندزاده و موشکافان دیگر آذربایجان است. حکومت اگر شعور داشت طباطبایی را روی سرش میگذاشت که یکتنه از پس جماعت جاعل و یاوهگو برآمد. او خودش یک ملت است. صراحت لهجه و بیباکی او در ذکر حقیقت لرزه بر اندام رفوگران علمی و کپیبرداران میاندازد. تولدش مبارک. عزمش جزم . دل شیرش تپنده باد.»
✍ #دکتر_محمد_محبی
🔵 زادروز #دکتر_جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران، بر #ایران_دوستان فرخنده باد.
@khosrovanooshiravan
https://www.instagram.com/p/BcsEQPdgW0H/
Instagram
محمد محبی
او خودش یک ملت است دکتر احمد نقیبزاده: «زبان گزنده طباطبایی لشکری از دشنمان را در میان مستضعفین علوم سیاسی برایش ارمغان آورد. زیرا پتهها را بر آب میریخت و کاستی ها را بی محابا آشکار می ساخت. تنها علوم سیاسی ها نبودند که از حملاتش زخمی شدند، بلکه دیگر نام…