Forwarded from اتحاد ملی ایران
⚜ #پاینده_ایران
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی تحت تاثیر و گاه نفوذ #مارکسیسم_لنینیسم در حوزه نظریه خوانشی لنینستی و بعدها حتی استالینیستی پیدا کرد و در حوزه عمل بیش از پیش به سندیکالیسم روی آورد. رویکرد #سندیکالیستی، انقلاب و برپایی دیکتاتوری پرولتاریا را یگانه هدف خود می داند.
بنابراین، مسئله فقط این نبود که حزب توده به عنوان مهم ترین حزب مارکسیستی، سرسپردگی بی چون و چرا به اتحاد جماهیر شوروی داشت؛
حتی مسئله این نبود که چپ ها تحت عنوان انترناسیونالیسم، مبلغ نوعی بی وطنی بودند که راه را بر خیانت به میهن می گشود، بلکه مسئله این بود که سندیکالیسم انقلابی، با ایده آلیزه کردن انقلاب، راه را بر هر گونه #اصلاحات تدریجی و در چارچوب #دولت_ملی می بست، تا جایی که وقتی محمدرضا شاه تحت عنوان #انقلاب_سفید به سیاست های سوسیال دموکراتیک رو آورد، چپ ایرانی هم چنان از در مخالفت در آمد و آن گاه که سلاح به دست گرفتند، چون مردم و به ویژه کارگران را همراه خود نیافتند، به سمت #ترور و تروریسم روی آوردند.
چپ ایرانی، همچنین با سطحی نگری و نگاهی ایدئولوژیک حتی قادر نبود جامعه ایرانی و تحولات اجتماعی، اقتصادی را به درستی درک کند، فلذا بی آنکه بداند و بخواهد در #زمین_دشمن (خرده بورژوازی حامی روحانیت و مذهب) بازی می کرد تا جایی که تقی شهرام پس از انقلاب ۵۷ و در مدت اسارتش در زندان رژیم، در دست نوشته هایش ضمن تحلیل انقلاب ۵۷، به تلخی اعتراف می کند که:
"چپ ایرانی در زمین خرده بورژوازی بازی کرده است و آب به آسیاب دشمن ریخته است."
از دیگر آفات رویکرد سندیکالیستی چپ ایرانی که متاسفانه به زیان مردم ایران تمام شد، رویکرد #اقتدارگرا و #ضددموکراتیک آن بود تا جایی که هیچ گونه نقدی را بر نمی تافت چنانکه در مشاجره قلمی بین مصطفی شعاعیان و حمید اشرف، #شعاعیان به #اشرف می گوید:
"رفیق، الآن که شما قدرت ندارید دهان ها را می بندید، فردا که به قدرت برسید، مغزها را با گلوله خاموش می کنید."
این رویکرد ضد دموکراتیک یا به تعبیر چپها سنترالیسم دقیقا در جهت عکس انقلاب مشروطه قرار داشت و راه را بر خوانش و غلبه اسلام سیاسی #ولایت_فقیه هموار کرد.
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
✍ #فرهاد
https://t.me/OmidIranAzad/127914
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی تحت تاثیر و گاه نفوذ #مارکسیسم_لنینیسم در حوزه نظریه خوانشی لنینستی و بعدها حتی استالینیستی پیدا کرد و در حوزه عمل بیش از پیش به سندیکالیسم روی آورد. رویکرد #سندیکالیستی، انقلاب و برپایی دیکتاتوری پرولتاریا را یگانه هدف خود می داند.
بنابراین، مسئله فقط این نبود که حزب توده به عنوان مهم ترین حزب مارکسیستی، سرسپردگی بی چون و چرا به اتحاد جماهیر شوروی داشت؛
حتی مسئله این نبود که چپ ها تحت عنوان انترناسیونالیسم، مبلغ نوعی بی وطنی بودند که راه را بر خیانت به میهن می گشود، بلکه مسئله این بود که سندیکالیسم انقلابی، با ایده آلیزه کردن انقلاب، راه را بر هر گونه #اصلاحات تدریجی و در چارچوب #دولت_ملی می بست، تا جایی که وقتی محمدرضا شاه تحت عنوان #انقلاب_سفید به سیاست های سوسیال دموکراتیک رو آورد، چپ ایرانی هم چنان از در مخالفت در آمد و آن گاه که سلاح به دست گرفتند، چون مردم و به ویژه کارگران را همراه خود نیافتند، به سمت #ترور و تروریسم روی آوردند.
چپ ایرانی، همچنین با سطحی نگری و نگاهی ایدئولوژیک حتی قادر نبود جامعه ایرانی و تحولات اجتماعی، اقتصادی را به درستی درک کند، فلذا بی آنکه بداند و بخواهد در #زمین_دشمن (خرده بورژوازی حامی روحانیت و مذهب) بازی می کرد تا جایی که تقی شهرام پس از انقلاب ۵۷ و در مدت اسارتش در زندان رژیم، در دست نوشته هایش ضمن تحلیل انقلاب ۵۷، به تلخی اعتراف می کند که:
"چپ ایرانی در زمین خرده بورژوازی بازی کرده است و آب به آسیاب دشمن ریخته است."
از دیگر آفات رویکرد سندیکالیستی چپ ایرانی که متاسفانه به زیان مردم ایران تمام شد، رویکرد #اقتدارگرا و #ضددموکراتیک آن بود تا جایی که هیچ گونه نقدی را بر نمی تافت چنانکه در مشاجره قلمی بین مصطفی شعاعیان و حمید اشرف، #شعاعیان به #اشرف می گوید:
"رفیق، الآن که شما قدرت ندارید دهان ها را می بندید، فردا که به قدرت برسید، مغزها را با گلوله خاموش می کنید."
این رویکرد ضد دموکراتیک یا به تعبیر چپها سنترالیسم دقیقا در جهت عکس انقلاب مشروطه قرار داشت و راه را بر خوانش و غلبه اسلام سیاسی #ولایت_فقیه هموار کرد.
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
✍ #فرهاد
https://t.me/OmidIranAzad/127914
Telegram
اتحاد ملی ایران
🔳 #پاینده_ایران
#مجموعه_اتحاد_ملی_ایران با افتخار منتشر میکند :
✍ #رویای_چپ
🔳نقدی بر اندیشه های چپ مارکسیستی به قلم استاد گرانمایه جناب #فرهاد .
@OmidIranAzad
#مجموعه_اتحاد_ملی_ایران با افتخار منتشر میکند :
✍ #رویای_چپ
🔳نقدی بر اندیشه های چپ مارکسیستی به قلم استاد گرانمایه جناب #فرهاد .
@OmidIranAzad
⚜ 🔻 ایدئولوژی توتالیتر 🔻
@khosrovanooshiravan
اگر جهان در سده بیستم با ایدئولوژیهای توتالیتر مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم روبرو بود، قرن بیست و یکم را باید قرن برآمد ایدئولوژی توتالیتر تازهای به نام اسلامگرایی دانست.
اساسا داشتن ایدئولوژی یکی از وجوه افتراق میان نظامهای #تامگرا (توتالیتر) و نظامهای #اقتدارگرا (اتوریتر) است. به دیگر سخن، نظامهای توتالیتر دارای یک ایدئولوژی حکومتی هستند ولی نظامهای اتوریتر معمولا فاقد چنین ایدئولوژیای هستند.
حال میخواهیم ببینیم که ایدئولوژی توتالیتر چه شاخصها و کارکردهایی دارد و برای مغزشویی انسانها، به پیروان خود چه بینشی را القا میکند.
ایدئولوژی در جنبشهای توتالیتر عامل نیرومندی است و کار آن فقط به زنجیر کشیدن انسانها نیست، بلکه بیش و پیش از هر چیز روح و روان آنان را تسخیر و مصادره میکند. ایدئولوژیهای توتالیتر بنیادهای عقلی استواری ندارند، ولی به جای آن به شور و احساسات بیپایان دامن میزنند، بطوریکه افرادی که گرفتار این ایدئولوژی شدهاند، حاضرند به کارهای خطرناک و حتی جنایتها و تبهکاریهای شنیع دست بزنند.
ایدئولوژیهای #توتالیتر همه جزمگرا هستند و ادعای #حقیقت_مطلق دارند. آنها معمولا برای خودشان یک "رسالت تاریخی" قائلاند و این مساله را با تبلیغات گسترده و مغزشویی به هواداران خودشان تزریق میکنند.
مثلا به آنان چنین القا میکنند که رسالت تاریخی "استیلای نژاد برتر" یا "نابودی سرمایهداری" یا "گسترش اسلام در جهان" برعهدهی آنان است و هیچکس دیگر از پس آن برنمیآید. #کیش_شخصیت در ایدئولوژی توتالیتر جایگاهی کانونی دارد و همه پیرامون یک #رهبر_سیاسی یا مذهبی گرد میآیند و او را چون بتی میپرستند.
این ایدئولوژیها تلاش میکنند کاری کنند که ارادهی رهبر و ارادهی مردم یکسان جلوه داده شود و مردم خودشان را با رهبر تعیین هویت کنند و بدون رهبر برای خود هیچ ارزشی قائل نباشند.
ایدئولوژیهای توتالیتر همه بر پایه #دشمن_پنداری استوارند. این دشمن در #فاشیسم و نازیسم نژاد پستتر است،
در #کمونیسم خصم طبقاتی
و در قاموس #اسلامگرایان استکبار جهانی یا صهیونیسم و غیره.
ایدئولوژیهای توتالیتر آدمها را درجهبندی و به "خودی و غیرخودی" تقسیم میکنند.
برای فاشیستها گروه خودیها همان افراد نژاد برتر هستند
برای کمونیستها پیشاهنگان پرولتاریا.
و نزد اسلامگرایان مکتبیها نام دارند.
در مقابل آنان، "غیرخودیها" قرار دارند که همگی دشمن به شمار میآیند و یا باید آنان را نابود یا مطیع کرد و به بردگی کشاند.
الگوی "دوست و دشمن" و "سفید و سیاه" همراه با #توهم_توطئه در این زمینه نقش مهمی دارد.
"توهم توطئه" معمولا دربردارنده داوریهای جهاننگرانه در مورد رویدادهاست.
در توهم توطئه با فرضیههایی روبرو میشویم که تلاش میکنند همه رویدادها و تحولات را با تاثیرات پنهان محافل معین و گروههای متنفذ مانند "انجمنهای سری" ، "محافل صهیونیستی"، یا "سرویسهای اطلاعاتی امپریالیستی" و غیره توضیح دهند.
@khosrovanooshiravan
ادامه⬇️⬇️⬇️
@khosrovanooshiravan
اگر جهان در سده بیستم با ایدئولوژیهای توتالیتر مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم روبرو بود، قرن بیست و یکم را باید قرن برآمد ایدئولوژی توتالیتر تازهای به نام اسلامگرایی دانست.
اساسا داشتن ایدئولوژی یکی از وجوه افتراق میان نظامهای #تامگرا (توتالیتر) و نظامهای #اقتدارگرا (اتوریتر) است. به دیگر سخن، نظامهای توتالیتر دارای یک ایدئولوژی حکومتی هستند ولی نظامهای اتوریتر معمولا فاقد چنین ایدئولوژیای هستند.
حال میخواهیم ببینیم که ایدئولوژی توتالیتر چه شاخصها و کارکردهایی دارد و برای مغزشویی انسانها، به پیروان خود چه بینشی را القا میکند.
ایدئولوژی در جنبشهای توتالیتر عامل نیرومندی است و کار آن فقط به زنجیر کشیدن انسانها نیست، بلکه بیش و پیش از هر چیز روح و روان آنان را تسخیر و مصادره میکند. ایدئولوژیهای توتالیتر بنیادهای عقلی استواری ندارند، ولی به جای آن به شور و احساسات بیپایان دامن میزنند، بطوریکه افرادی که گرفتار این ایدئولوژی شدهاند، حاضرند به کارهای خطرناک و حتی جنایتها و تبهکاریهای شنیع دست بزنند.
ایدئولوژیهای #توتالیتر همه جزمگرا هستند و ادعای #حقیقت_مطلق دارند. آنها معمولا برای خودشان یک "رسالت تاریخی" قائلاند و این مساله را با تبلیغات گسترده و مغزشویی به هواداران خودشان تزریق میکنند.
مثلا به آنان چنین القا میکنند که رسالت تاریخی "استیلای نژاد برتر" یا "نابودی سرمایهداری" یا "گسترش اسلام در جهان" برعهدهی آنان است و هیچکس دیگر از پس آن برنمیآید. #کیش_شخصیت در ایدئولوژی توتالیتر جایگاهی کانونی دارد و همه پیرامون یک #رهبر_سیاسی یا مذهبی گرد میآیند و او را چون بتی میپرستند.
این ایدئولوژیها تلاش میکنند کاری کنند که ارادهی رهبر و ارادهی مردم یکسان جلوه داده شود و مردم خودشان را با رهبر تعیین هویت کنند و بدون رهبر برای خود هیچ ارزشی قائل نباشند.
ایدئولوژیهای توتالیتر همه بر پایه #دشمن_پنداری استوارند. این دشمن در #فاشیسم و نازیسم نژاد پستتر است،
در #کمونیسم خصم طبقاتی
و در قاموس #اسلامگرایان استکبار جهانی یا صهیونیسم و غیره.
ایدئولوژیهای توتالیتر آدمها را درجهبندی و به "خودی و غیرخودی" تقسیم میکنند.
برای فاشیستها گروه خودیها همان افراد نژاد برتر هستند
برای کمونیستها پیشاهنگان پرولتاریا.
و نزد اسلامگرایان مکتبیها نام دارند.
در مقابل آنان، "غیرخودیها" قرار دارند که همگی دشمن به شمار میآیند و یا باید آنان را نابود یا مطیع کرد و به بردگی کشاند.
الگوی "دوست و دشمن" و "سفید و سیاه" همراه با #توهم_توطئه در این زمینه نقش مهمی دارد.
"توهم توطئه" معمولا دربردارنده داوریهای جهاننگرانه در مورد رویدادهاست.
در توهم توطئه با فرضیههایی روبرو میشویم که تلاش میکنند همه رویدادها و تحولات را با تاثیرات پنهان محافل معین و گروههای متنفذ مانند "انجمنهای سری" ، "محافل صهیونیستی"، یا "سرویسهای اطلاعاتی امپریالیستی" و غیره توضیح دهند.
@khosrovanooshiravan
ادامه⬇️⬇️⬇️
خسرو انوشیروان
⚜ 🔻 ایدئولوژی توتالیتر 🔻 @khosrovanooshiravan اگر جهان در سده بیستم با ایدئولوژیهای توتالیتر مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم روبرو بود، قرن بیست و یکم را باید قرن برآمد ایدئولوژی توتالیتر تازهای به نام اسلامگرایی دانست. اساسا داشتن ایدئولوژی یکی از وجوه…
ایدئولوژیهای توتالیتر نقد و پرسش را برنمیتابند و از هوادارانشان فقط ایمان و ایقان میطلبند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19556
این یکی از راههایی است که ایدئولوژی را در انسانها درونماندگار و نهادینه میکند و باعث خوگرفتن به یک چارچوب فکری و رفتاری معین میشود و از این گذرگاه پیروان ایدئولوژی را در برابر انتقاد از بیرون مصون و رویینتن میسازد.
در نظامهای توتالیتر هیچ عرصهای از دستدرازی حکومت در امان نیست، حتی محدودههای بسیار شخصی شهروندان و نوع رفتار و گفتار و پوشش آنان.
یک نظام توتالیتر فقط نمیخواهد حکومت کند، بلکه میخواهد به "شیوه خاصی" حکومت کند. در واقع چنین رژیمی به فرمانروایی صرف بسنده نمیکند، بلکه میخواهد اختیار شهروندان را در دست داشته باشد و زیردستان را ناچار کند به این شیوه فرمانروایی تمکین کنند.
نظام توتالیتر هنجارهای رفتاری مردم را تعیین میکند و از آنجا که نمیتواند در هر خانهای یک دوربین کنترل کار بگذارد، تلاش میکند از همان کودکی با روشهای ویژه آموزشی و پرورشی انسانهای خاصی بسازد که مثل خودش فکر و رفتار میکنند، درست مثل یک کارخانه روباتسازی که روباتهای مشابه با کارکردی یکسان میسازد.
کنترل بر مردم و رفتار آنان "از گهواره تا گور" جریان دارد. #بسیجی_ها در این زمینه در میهن ما نمونهی روشنی هستند
مقایسهای میان نظامهای #اتوریتر و نظامهای #توتالیتر نیز خالی از فایده نیست.
در حالی که رژیمهای اتوریتر فقط فضای سیاسی را محدود و مختنق میکنند، رژیمهای توتالیتر هیچ فضایی را باز نمیگذارند و همه عرصههای اصلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری، ادبی و حتی ورزشی تحت نظارت و کنترل آنهاست.
به دیگر سخن، اگر در حکومتهای اتوریتر فقط فضای سیاسی بسته است، در حکومتهای توتالیتر همه فضاها بسته است.
برای رژیم توتالیتر، هر چالشی در هر عرصهای فورا به یک زنگ خطر و به موضوع "مرگ و زندگی" تبدیل میشود و رژیم توتالیتر هر چالشی، حتی یک چالش هنری، فرهنگی، اقتصادی یا ورزشی را فورا به یک مسألهی سیاسی تبدیل میکند تا سپس با شدت آن را سرکوب کند.
بطور فشرده باید گفت:
اگر رژیم اتوریتر نمیخواهد مردم مطابق وجدان خود رفتار کنند، رژیم توتالیتر اساسا نمیخواهد که مردم وجدان داشته باشند.
اگر رژیم اتوریتر آزادی را محدود میکند، رژیم توتالیتر آن را یکسره از میان برمیدارد.
اگر رژیم اتوریتر ساختاریهای اجتماعی را کج و معوج و بیقواره میکند، رژیم توتالیتر این ساختارها را نابود میسازد.
اگر رژیم اتوریتر در پی حفظ تصویری کهنه از انسان است، رژیم توتالیتر میخواهد انسانی با سرشت ویژه بسازد!
@khosrovanooshiravan
.✍ #فرهاد
https://t.me/khosrovanooshiravan/19556
این یکی از راههایی است که ایدئولوژی را در انسانها درونماندگار و نهادینه میکند و باعث خوگرفتن به یک چارچوب فکری و رفتاری معین میشود و از این گذرگاه پیروان ایدئولوژی را در برابر انتقاد از بیرون مصون و رویینتن میسازد.
در نظامهای توتالیتر هیچ عرصهای از دستدرازی حکومت در امان نیست، حتی محدودههای بسیار شخصی شهروندان و نوع رفتار و گفتار و پوشش آنان.
یک نظام توتالیتر فقط نمیخواهد حکومت کند، بلکه میخواهد به "شیوه خاصی" حکومت کند. در واقع چنین رژیمی به فرمانروایی صرف بسنده نمیکند، بلکه میخواهد اختیار شهروندان را در دست داشته باشد و زیردستان را ناچار کند به این شیوه فرمانروایی تمکین کنند.
نظام توتالیتر هنجارهای رفتاری مردم را تعیین میکند و از آنجا که نمیتواند در هر خانهای یک دوربین کنترل کار بگذارد، تلاش میکند از همان کودکی با روشهای ویژه آموزشی و پرورشی انسانهای خاصی بسازد که مثل خودش فکر و رفتار میکنند، درست مثل یک کارخانه روباتسازی که روباتهای مشابه با کارکردی یکسان میسازد.
کنترل بر مردم و رفتار آنان "از گهواره تا گور" جریان دارد. #بسیجی_ها در این زمینه در میهن ما نمونهی روشنی هستند
مقایسهای میان نظامهای #اتوریتر و نظامهای #توتالیتر نیز خالی از فایده نیست.
در حالی که رژیمهای اتوریتر فقط فضای سیاسی را محدود و مختنق میکنند، رژیمهای توتالیتر هیچ فضایی را باز نمیگذارند و همه عرصههای اصلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری، ادبی و حتی ورزشی تحت نظارت و کنترل آنهاست.
به دیگر سخن، اگر در حکومتهای اتوریتر فقط فضای سیاسی بسته است، در حکومتهای توتالیتر همه فضاها بسته است.
برای رژیم توتالیتر، هر چالشی در هر عرصهای فورا به یک زنگ خطر و به موضوع "مرگ و زندگی" تبدیل میشود و رژیم توتالیتر هر چالشی، حتی یک چالش هنری، فرهنگی، اقتصادی یا ورزشی را فورا به یک مسألهی سیاسی تبدیل میکند تا سپس با شدت آن را سرکوب کند.
بطور فشرده باید گفت:
اگر رژیم اتوریتر نمیخواهد مردم مطابق وجدان خود رفتار کنند، رژیم توتالیتر اساسا نمیخواهد که مردم وجدان داشته باشند.
اگر رژیم اتوریتر آزادی را محدود میکند، رژیم توتالیتر آن را یکسره از میان برمیدارد.
اگر رژیم اتوریتر ساختاریهای اجتماعی را کج و معوج و بیقواره میکند، رژیم توتالیتر این ساختارها را نابود میسازد.
اگر رژیم اتوریتر در پی حفظ تصویری کهنه از انسان است، رژیم توتالیتر میخواهد انسانی با سرشت ویژه بسازد!
@khosrovanooshiravan
.✍ #فرهاد
Telegram
خسرو انوشیروان
⚜ 🔻 ایدئولوژی توتالیتر 🔻
@khosrovanooshiravan
اگر جهان در سده بیستم با ایدئولوژیهای توتالیتر مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم روبرو بود، قرن بیست و یکم را باید قرن برآمد ایدئولوژی توتالیتر تازهای به نام اسلامگرایی دانست.
اساسا داشتن ایدئولوژی یکی از وجوه…
@khosrovanooshiravan
اگر جهان در سده بیستم با ایدئولوژیهای توتالیتر مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم روبرو بود، قرن بیست و یکم را باید قرن برآمد ایدئولوژی توتالیتر تازهای به نام اسلامگرایی دانست.
اساسا داشتن ایدئولوژی یکی از وجوه…