خسرو انوشیروان
1.19K subscribers
6.61K photos
3.49K videos
113 files
10.1K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ البته خودم با این متن خیلی موافق نیستم ... https://t.me/khosrovanooshiravan/16189 آزادی در تقابل یا رقابت با امنیت نیست . آزادی ، عدالت ؛ توسعه و هرچیز که در مفهوم دموکراسی میگنجد ؛ میتواند از زیرمجموعه‌های امنیت باشد اما قطعاً رو در روی امنیت نیست. یعنی…
⚫️ درود خسرو جان اون جمله فرانکلین یکی از اساسی ترین شعارهای لیبرالیسم هست که آزادی رو مهمترین ویژگی برای هرجامعه عنوان کرده. بحث تقابل و رویارویی نیست . بصورت انفرادی بحث شده. همانطور که سوسیالیم عدالت رو مهمتر از آزادی میدونند ، ما بعنوان لیبرال معتقدیم ، آزادی نباید فدای عدالت شود. در قیاس آزادی و امنیت ، فرانکلین ، آزادی را مقدم بر امنیت تعریف نمود واگر بجز همین بود هردو ازبین خواهند رفت که کاملا درسته. مثال ایران بعداز انقلاب که آزادی رو فدای امنیت کرد و پس از گذشت سالها هردو ازبین رفتند ، نمونه بارز جمله فرانکلینه

https://t.me/khosrovanooshiravan/16190
#فرهاد
⚫️ایران و پهلوی
https://t.me/khosrovanooshiravan

وقتی روح ملیت گرایی فدای فردیت پرستی میشود ، جوهره و بنیان کشور از حالت تعادل خارج خواهد شد . چرا که در افراد شخص پرست آنچه که اهمیت دارد وجود فیزیکی و حضوری اوست و نه روح وطن دوستی!!
پس از رفتن محمدرضاشاه از ایران، ارتش شاهنشاهی ایران انگار برای ایران که نه ، صرفا برای شاه خدمت میکرد که به ایران و ایرانیت پشت کرد و هوانیروز ارتش نیز به خمینی ندای لبیک داد.
این همان تفکر ۵۷ ی ست که کشور ایران را فدای فردیت پرستی میکنند و اندیشه خمینی را مقدم بر آرمانهای ایرانی میپنداشتند
محمدرضا شاه و دکتر عاملی از رهبران حزب پان ایرانیست ، بخوبی ایرانی بودن و ملی گرا بودن را توانسته بودند درک کنند که گفته بودند ازین به بعد به من که نه ، به ایران بیندیشید.
این موضوع هنوز دربین باصطلاح آرمان خواهان و آزادیخواهان وجود داشته و روح ایران دوستی و اساس و پایه مشروطه خواهی را که سراسر برای ارتقا و پیشرفت کشور مفهوم میبخشد ، متزلزل میکند
وقتی پهلوی بر ایران و سامانه مشروطه خواهی اولویت بخشیده شود ، قطعا جنبش مشروطه خواهان دچار پارادوکس شده و چرخه های حرکت آن یا ناقص میشود و یا به کلی فرسوده خواهد شد.
اگر ایران نباشد، اگر فرهنگ ایرانی ، سنت ایرانی ، ملیت ایرانی حفظ نشود ، دغدغه ای برای اهداف عالی آن نیز نخواهد بود .
اینکه جناب شاهزاده رضا پهلوی عزیز، انسان فرهیخته ، باسواد ، محبوب با اندیشه های متجدد و انسان گرا هستند جای هیچگونه شکی نیست ووجود و حضورش لازم و ضروری ست اما اصل و اساس او بر اهداف جنبش مقدم تر نبوده و نیست
وظیفه هر ایرانی در ابتدای امر اندیشیدن به ایران و پس از آن به نمادها و گزاره هاست و به تبع به پهلوی ها ، و آنچه مقدم است ایران است و نه پهلوی .
اگر عاشقان سینه چاک او قدری به سخنانش توجه کنند خود او نیز آنچه را که مهم و ضروری میداند روح ملیت گرایی و دموکراسی خواهی ست و با پیچیدن نسخه ای برپایه احساسات شعارگونه مخالف است
بالاترین و بیشترین و وسیع ترین قشر مبارزاتی ما حامیان پادشاهی خواهی ست اما انشقاق آن بخاطر عدم درک صحیح متعصبین پر احساسی ست که حتی بدون درک بنیان تفکرات الگوهای شخصیتی آن ، پهلوی ها که ایران را تاج سرشان قرار میدادند ، درصف مدح و ستایش و پرستش صرف پهلوی قرار گرفتند و ایران را رها کردند تا از پهلوی کشور جدیدی خلق کنند

آنچه این اپوزیسیون پرمخاطب را از ناسره های دیگر جدا و متمایز میساخت حس وطن دوستی و  اعتقاد به سامانه پادشاهی خواهی برپایه قانونمداری ست که اپوزیسون های دیگر را توان درک آن نیست.
در اغلب گروهها و کانالهای پادشاهی خواهی که ندای آزادی را سرمیدهند واژه پهلوی بمراتب بیشتر از واژه های ایران و کشور و میهن وهرآنچه ملیت ما را معنا و مفهوم میدهد ، بکار گرفته میشود . اگر ذره ای به ندای همان شاهزاده بسنده میکردند قطعا بجای تقدس فرد ، ایران را مقدس میشمردند و این استحکام جنبش ، این شجاعت ایرانی و این عشق به وطن متبلور میگردید و خروش یکصدای آزادی خواهی ، کاخ رژیم ج اسلامی را متزلزل میساخت .
اگر تفکر ۵۷ی پیروی از فرد بود ، اگر تفکر ۵۷ی تبعیت از ایدئولوژی غیرساختارگرایانه بود ، اگر تفکر ۵۷ی ترویج تحجر بود ونه شکوه ایران ، بدون شک جنبش امروزی دیدگاهی هرآنچه غیر از نجات ایران ، غیر از شکوه ملیت ایرانی و غیر از وطن دوستی بجای فردیت دوستی عمل کند ، قطعا به نوعی تفکر ۵۷ی را دنبال میکند.
تقدس گرایی در هر لباسی محکوم به فناست اگرچه حضور شاهزاده در جنبش موجب تبلور روح مبارزاتی گردیده اما تنفر بجا و شایسته مردم از شیخ ، عشق نابجایی را به شاهزاده منتقل نمود و عشق به فرد ، ما را از هدف دور خواهد ساخت. و چرخ های این ارابه بزرگ درمسیر سنگلاخ دوامی نخواهد آورد.
این سخن محمدرضاشاه را بخاطر بسپاریم که:
"من خودم را وقف ایران کرده ام "
https://t.me/khosrovanooshiravan
#فرهاد
سال نو مبارک ‌🌸

نوروز باستانی، جشن کهن، روز جنبش گیتی و فرهنگ انسانی را به تمامی ایرانیان جهان خجسته باد می‌گوییم و برای ایران و جهان سالی سرشار از عشق و دوستی و همواره، پیوسته با نیکی را آرزومندیم.
برای همه عزیزان آرزو میکنیم؛
سالی سرشار از برآورده شدن آرزوهاتان
سال نجات ایران و مردم از شر هر آنچه ظلم است و بیدادگری ...!!!

و گرامی میداریم یادو نام عزیزانی را که در راه اعتلای آزادی و انسانیت از دست داده ایم و بین ما نیستند اما همیشه در دلهایمان جاویدان خواهد ماند...!!!

سال ۱۴۰۳ خورشیدی و ۲۵۸۳ شاهنشاهی بر ایران و ایرانیان مبارک 🌺🌸


-----------------------------------
#فرهاد
https://t.me/khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
⚫️ یه چیزی در گوشتون میگم بین خودمون بمونه ... https://t.me/khosrovanooshiravan/16706 بعد از شکست #منشور_گسستگی ، یه پروژه‌ی نفوذ داره اجرا میشه ؛ یه فروکردن نرم به سامانه تحت عنوان هواداران شاهزاده ، طرفداران شاهزاده ، حامیان شاهزاده و از این‌جور چیزا ...…
⚫️ #ارسالی :
درود خسرو جان وقت بخیر ،،، آنتوان چخوف میگه : هیچ چیز به اندازه نفرت از چیزی مشترک مردم راباهم متحد نمیکند.... اپوزیسیونها خیلی وقته که میتونستند از این روش استفاده کنن اما نکردند البته نه اینکه هوشمندانه عمل کردند درواقع میتونستند از محبوبیت شاهزاده استفاده کنن و ازش نردبان بسازن خودشون رو بالا بکشن اما اومدن علیه اون و سامانه جبهه گرفتند ودر مقابلش قرار گرفتند . من این مطلب شمارو میپذیرم و احتمالا بعداز کارشناسی کردن مطلب و بحث منشور الان به این نتیجه میرسند که با کنار اون قرار گرفتند و تفاهم برسر موارد مشترک بخوان کاملا خودشون رو جا بندازن و این حرکت اگر به قصد گذار باشه قابل ارزشه اما اگر از شاهزاده بعنوان اهرم بخوان استفاده کنن، یک حرکت منافقانه ست که بیشتر باید حواسشو جمع کنه . در هرصورت من احساس میکنم تعامل در این حالت یعنی فاز دوم انشقاق رو بیشتر میکنه چون قطعا با نقد زیادی روبرو خواهد شد
https://t.me/khosrovanooshiravan/16781

#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ نمونه‌ی کامل یک کودن ... یک ابله خارج‌نشین یک #سلطنت‌طلب_هایپرسونیک یک گاو به تمام معنا 😊 👈 یک رأس بقره ، ساکن ناکجاآباد سفلی ... https://t.me/khosrovanooshiravan می‌بینی چقدر قشنگ چرت و پرت می‌بافه و مزخرف میگه !؟ رضاشاه کجا سوگند پادشاهی خورد ؟ سلطنت…
⚫️ این خانم به یک نکته جالبی اشاره کرده و اون بحث خط کشیدن مشروطه توسط رضا شاه بود
کاش این خانم قبل ازینکه جلو دوربین بیاد کمی درخصوص مشروطه و مفهوم آن تحقیق میکرد .
اصل و اساس و نفس عمل انقلاب مشروطه ، قانونگرایی و قانونمندی و ایجاد تشکل های مدنی و مطابق آن مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم در امور مختلفه
رضاشاه با همکاری مجلس دو مرحله نامه به احمدشاه میفرستند تا در جایگاه خود ادامه دهند که احمدشاه باصراحت کامل اعلام میکنه هیچ علاقه ای به پادشاهی ایران ندارم . و مجلس در آبان ماه ۱۳۰۴ با اکثریت آرا انحلال سلسله قاجار و تاسیس سلسله پهلوی رو اعلام میکند .
(تاریخ احزاب سیاسی ایران _جلد دوم _ ملک الشعرا بهار )
این همان احترام به قانونگرایی و قانونمندی ایشان بود . رضاشاه بنیانگذار یک سلسله حکومتی ست و وقتی پایه ها و بنیان یک جامعه دموکراتیک وجود نداشته باشه قطعا بمانند حاکمیت فعلی اخوندیسم ، فقط شبه قانون و شبه دموکراسی حاکم خواهد شد . رضاشاه با کشف پایه های مفهوم مشروطه، یعنی تجددگرایی ، قانونگرایی، و ملی گرایی ، موجبات این امر مهم رو در جامعه پیاده کرد ... شکست مشروطه بدلیل عدم وجود فاکتورهای یادشده بود .
خانم محترم باید بدونن مشروطه با روی کار آمدن رضاشاه به اتمام نرسیده. بلکه ۹ سال پس از پایان مشروطه، کودتا صورت میگیره و ۱۴ سال نیز پس از مشروطه تاجگذاری انجام میشه ...
قیاس مشروطه خواهی با کدام اصلاح طلبی ؟
آیا منظور اصلاح طلبان رژیم فعلی رو میگه؟
اگرچه مشروطه خواهی اصلاحات شده پادشاهی مطلق است ، ودرواقع پذیرش اصل پادشاهی منظور نظره ،،،،، اما اصلاح طلبان کنونی ، اصلیت نظام آخوندی رو میخوان و این قیاس آنقدر مع الفارق هست که حتی فکر کردن به آن هم مضحک است. و در آخر متوجه نشدیم حرف و پیشنهاد و خط فکری خودش چی بوده!!!!!
https://t.me/khosrovanooshiravan/16983
#فرهاد
⚫️ در ساختار هرمی ایرانی، هر طبقه ضمن خضوع در برابر طبقه مافوق و الگوپذیری از اون، نسبت به طبقه مادون روحیه سلطه گری و الگودهی داره. تنها در کف هرم که توده ها هستند، توان اعمال سلطه گری ندارند، اما همچنان فاقد توان رفتار برابرند. در این طبقه، مردان در همدستی با راس هرم بر زنان و کودکان اعمال سلطه می کنند.

بنابراین، حتی چپ های ایرانی، برابری خواه نیستند و مدام از موضع برتر با طبقه کارگر برخورد می کنند.
یعنی سردمدادان عدالت اجتماعی که علیه بیعدالتی داعیه دادخواهی دارند خودشان حتی بر طبقه کارگری که سنگ آنها را برسینه میزنند ، با فخر و مبالات برخورد میکنند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ اتمام حجت جالبی بود . اما جناب طاهری باید بدونن کسانی که عاشقانه در راه میهن قدم برمیدارند قطعا منطق و شعور سیاسی خود رو متبلور میکنند و بدنبال جنبشی حرکت میکنند که وفق اصل دموکراسی ، توده مردم رو در پشت سر خود قرار داده ... من خودم شاید جامعه آرمانی ام…
⚫️برای سامانه پادشاهی به هیچ وجه مبارزه با دین که سرچشمه اعتقادات خداوندی است، امکان پذیر نیست چون اساس این حاکمیت رابطه و پیوند با خداوند داره اما مبارزه با مذهب چرا اونم با تدوین قوانین . شما حتی نمیتونید در نظام پادشاهی لائیسیته رو حاکم کنید چون لائیسیته بنیان تفکرش کلا به ناباوری منتهی میشه بهمین خاطره که لائیسیته مختص حکومتهای جمهوریخواهه . اگر بعضی ایراد میگیرن به شاهزاده که چرا سکولاریسم و چرا لائیسیته نه؟ بهمین خاطره که اساس نظام پادشاهی با ناباوری و به حاشیه راندن دین بطور مطلق همسانی نداره .... مبارزه با دین باید توسط اندیشمندان و جراید و کتابهای آزاد و نویسندگان فرهنگ سازی بشه و کلا جنگ با آن آنهم در جوامع شرقی ، موجبات پیدایش بنیادگرایی خواهد شد
https://t.me/khosrovanooshiravan/16991

چند شب قبل با یکی صحبت میکردم که پادشاهی خواه بود و مدعی بود اتئیست هست. گفتم شما یا پادشاهی خواه نیستید یا آتئیست رو نفهمیدید.

#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ نه اینکه نفهمه ، می‌فهمه . https://t.me/khosrovanooshiravan/17037 اما ... مزخرف میگه تا مخاطبشو فریب بده ؛ در واقع مخاطبشو احمق فرض میکنه. خودش میگه : اکثر دموکراسی‌های غربی ... یکیم نیست بزنه تو دهن کثیفش . #گوساله_تجزیه‌طلب اونجا اروپاست ... چطور…
⚫️ بقول شما جناب جوانمردی میفهمه که اگر اعلام کنه من نمیفهمم قطعا در الفبای تحلیل سیاسی و اجتماعی خود ، خودش رو از این دایره خارج میکنه
وقتی ما از غرب صحبت میکنیم مدنظر بیشتر ما اروپاست ، وقتی اعلام میکنیم غرب یا اروپا یعنی مجموعه کشورهایی که در یک نقطه جغرافیایی و فرهنگی متفاوت از ما یعنی آسیایی ها و محدودتر از آن خاورمیانه قرار داریم .
اگر به رویدادهای تاریخی توجه کنیم در غرب تمامی اتفاقات بهم متصل و پیوسته بوده و ازهم منفک نیست ؛ قرون وسطی، رنسانس ، انقلابات ۱۸۴۸ ، ظهورفلاسفه ، جنگهای جهانی اول و دوم ، و بسیاری امور که زیان و پیشرفتهای آن باهمدیگر  اتفاق میفتد و جدا ازهم نیستند . بهمین خاطر حتی نظریات فلسفی که بنیان تفکرات سیاسی و اجتماعی را در اروپا شکل داده مختص یک کشور خاص نبود . فلسفه دکارت فرانسوی در آلمان بیشتر استقبال شد و کانت فرانسوی در آلمان و اسپینوزای هلندی در ایتالیا و جان لاک انگلیسی در فرانسه و همینطور پیوسته و مرتبط باهم بودند تا جاییکه نیچه فیلسوف آلمانی معتقد بود ؛ اروپا باید توسط تمام دول اروپایی نجات پیدا کند .
این همبستگی و یکپارچگی ها در هیچ جای جهان شکل نگرفته و نخواهد گرفت و اگر روزگاری موفق شوند ، قطعا آسیا و خصوصا خاورمیانه آخرین گروه خواهند بود چرا که بافتهای سنتی و فرقه های مذهبی و خصوصا سنتهای دیوانسالاری در منطقه آسیایی با اصل و اساس بافت غربی که مهمترین ویژگی آن برپایه عقلانیت بنا شده باهم متفاوتند و اساسا نمیتوان قیاس ویا مهمتر از آن تعمیم داد.
حتی درخصوص برپایی دموکراسی هم بسیار متفاوت است . این خصیصه حتی در درون کشورهای یکپارچه اروپایی نیز متفاوت است چه برسد به اینکه با آسیا و خاورمیانه مقایسه کنیم.
کارل پوپر در کتاب "میدانم که هیچ نمیدانم" به همین موضوع اشاره میکند:
دموکراسی ممکن است به سادگی خلط شود یا بد فهمیده شود. واژه دموکراسی در زبان آلمانی به حکومت مردم ترجمه می‌شود. این سوتفاهمی اساسی است. حکومت مردم هرگز وجود نداشته، حتی در دوران انقلاب فرانسه. این انقلاب در اساس، حکومت تروریست ها، و گیوتین نمادِ این تروریسم حکومتی بود. اما استبداد اکثریت ممکن است برقرار شود، که وضعی بسیار وحشتناک است. در ابتدا در آتن، دموکراسی تلاشی بود برای پیشگیری از به قدرت رسيدن دیکتاتور ها، مستبدان و زورگویان. این گوهر دموکراسی بود. بنابراین، دموکراسی نه حکومت مردم، که کنترل و نظارت مردم بر حکومتگران است. اساسی ترین وجه دموکراسی (در آتن نیز چنین بود) این است که انسان بتواند علیه کسی رای بدهد نه به کسی.
https://t.me/khosrovanooshiravan/17038

#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ بنیان اصلی فکر پنجاه‌و‌هفتی از حدود دو قرن پیش که حوزۀ علمیۀ نجف (در شکل جدیدش) با ظهور نخبگانی چون شیخ مرتضی انصاری و آخوند خراسانی به راه افتاد، و از حدود یک قرن پیش که حوزۀ علمیۀ قم را شیخ عبدالکریم حایری یزدی تأسیس کرد و مشاهیری چون آیت‌الله حسین بروجردی…
⚫️ احمد خمینی:
پدر من آیت الله خمینی برای مردم و انقلاب چیزی نداشته و کاری نکرده ،است همه از آن شریعتی است
بنمایه:
موحدین انقلابی - اطلاعیه ۲۹ دی ۶۴-برگ ۲

-------‐--------------------------

تا زمانی که ندانیم از کجا خورده‌ایم، تا زمانی که بیماری را نشناسیم، تا زمانی که دشمن خود را ندانیم کیست، تا زمانی ... نه می‌توانیم به خود آییم نه می‌توانیم بیماری را درمان کنیم نه می‌توانیم دشمن را شکست دهیم و ...
#شورش_پنجاه_و_هفت زاییده اهریمنانی بوده که در جایگاه روشن اندیشی نشسته و افسار مردم نادان آن زمان به ویژه جوانان را در دست گرفته بودند. شما با نگاه به کتاب‌های این اهریمنان به ویژه #علی_شریعتی خواهید دید که شالوده و زیرساخت جمهوری اسلامی همه و همه بر پایه دیدگاه‌های این پلشت‌های ایران ستیز است
https://t.me/khosrovanooshiravan/15910
#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ #سند بخشش و عفو. رجوي بخاطر ادم فروشي و لو دادن سران مجاهدين در زندان ساواك . ودرخواست ساواک برای تخفیف مجازات او https://t.me/khosrovanooshiravan/17639
⚫️ عامل دوم :
تلاش کاظم رجوی و قول همکاری بیشتر با ساواک بشرط بخشش و تخفیف برادرش

کاظم رجوی برادر بزرگتر مسعود، سال ۱۳۳۶ برای ادامه تحصیلات به فرانسه و پس از مدتی به سوئیس رفته و سال ۱۳۵۲ موفق به اخذ مدرک دکتری علوم‌سیاسی از دانشگاه ژنو می‌شود. کاظم در سالهای اقامت در اروپا، هرچند در ظاهر در طیف مخالفین رژیم شاه تعریف می‌شود اما در پشت پرده با نمایندگی ساواک در سوئیس مرتبط می‌شود. او با نام مستعار «صفا» در نقش یک منبع اطلاعاتی، بطور پراکنده برخی اخبار دانشجویان مخالف را به سفارت منتقل می‌کند. پرویز ثابتی که در مقطعی کوتاه در دهه سی با کاظم رجوی آشنا شده، در کتاب خاطرات خود مدعی است او بوده که برای نخستین‌بار کاظم را به نمایندگی ساواک در سوئیس وصل کرده است

همین ارتباط موجبات پادرمیانی کاظم رجوی گردید و با همکاری مسعود بنا به تقاضای ساواک مبنی بر تخفیف، شاه نیز درخواست تخفیف را امضا نمود.
حتی بعدها سازمان مجاهدین فقط همین عامل را از موجبات تخفیف برشمردند
https://t.me/khosrovanooshiravan/17640
https://t.me/khosrovanooshiravan/17632

#فرهاد
🔵 #ارسالی از سوی #فرزند_ایران ، گرانمایه استاد ارجمند جناب #فرهاد :
@OmidIranAzad
🔻بنام ایران 🔻

‍ ماجرای #فرخی_یزدی و دوخته شدن دهانش
معروف به شاعر دهان دوخته

سالهاست که مرتجعین سرخ و سیاه با برافروختن آتش ضد پهلوی سعی در سیاه کردن و مخدوش کردن چهره سلسله ملی گرا و ملیت دوست پهلوی دارند و حتی پس از فوت رضاشاه بزرگ و محمدرضاشاه فقید نیز دست از این ستیزه جویی که در واقع ایران ستیزی ست برنداشته اند.

تمامی شایعاتی که برای مخدوش کردن چهره سلسله ای که نجات ایران در سیاستهایشان بود و جان و عمرشان را در راه اعتلای ایران گذاشتند ، همگی از تفکرات ارتجاع سرخ چپ مارکسیستی و و سیاه متحجر آخوندیسمی سرچشمه گرفته و همچنان نیز ادامه دارد.
جهان سرخ و سیاه دست در دست هم تا دوستداران ایران را نابود کنند که دشمنی خود را به اثبات برسانند.
نمونه هایی که قطعا در کشف حقیقت ماجرا به تدریج بارها ارائه گردیدو میهن دوستان مبارز ، پرده از راز توطئه گشودند و مردم را از این باور غلط گونه آگاه نمودند.
یکی دیگر از توطئه های ارتجاع که خوی جنایتکاری را به سپهسالار وطن یعنی رضاشاه نسبت داده اند، موضوع فرخی یزدی و ماجرای دوخته شدن دهانش است که قلم بدستان مرتجع سرخ چپول بنام رضاشاه تاریخ را جعل کردندو مرتجع سیاه روحانیون نیز در بالای منبرهای هذیان پرور خود ، بدست مردم سپردند تا چهره اش را مخدوش کنند.

ماجرای دوخته شدن دهان فرخی دروغ نیست کاملا واقعه تاریخی بوده اما نه در زمان حاکمیت رضاشاه و نه به دستور رضاشاه
زمان دوخته شدن لبان فرخی یزدی ، رضاخان سروان ارتش بود یعنی هنوز سردار سپه نشده بود و این موضوع در عهد قاجار و  قبل از انقراض سلسله قاجاریه صورت گرفته. درواقع هیچگونه ارتباط تاریخی از جانب رضاشاه با این موضوع وجود نداشت.
ماجرا ازین قرار بود که در جریان مبارزات مشروطه خواهی فرخی شاعری بود در یزد که علیه مخالفین مشروطه شعر میگفت و مقالات و بیانیه پخش میکرد تا در سال ۱۲۹۷ یعنی دوسال قبل از کودتای معروف توسط #ضیغم_الدوله حاکم وقت یزد بهمراه ده نفر از همراهانش دستگیر میشوند
این واقع در #کتاب_حکم_میکنم به نوشته #آرمان_مستوفی نیز به نقل از نزدیکترین دوست فرخی که شاهد ماجراست روایت میکند

روانشاد #علی_اکبر_بافقی دوست بسیار نزدیک فرخی در یادداشتی که توسط فرزند وی آقای محمود بافقی نشر یافته داستان دوخته شدن دهان فرخی و زندانی و شکنجه شدنش را چنین توصیف می نماید :
در زمان حکومت #ضیغم_الدوله_قشقائی ...

@OmidIranAzad
خسرو انوشیروان
🔵 #ارسالی از سوی #فرزند_ایران ، گرانمایه استاد ارجمند جناب #فرهاد : @OmidIranAzad 🔻بنام ایران 🔻 ‍ ماجرای #فرخی_یزدی و دوخته شدن دهانش معروف به شاعر دهان دوخته سالهاست که مرتجعین سرخ و سیاه با برافروختن آتش ضد پهلوی سعی در سیاه کردن و مخدوش کردن چهره سلسله…
🔵 در زمان حکومت #ضیغم_الدوله_قشقائی ...
@OmidIranAzad
فرخی یزدی و چند نفر از دوستانش که ۱۰ نفر بودند برای گردش وجلسه به باغ خان می روند و شب هنگام ناگهان مأموران حکومتی به باغ ریخته و پس از ضرب و شتم بسیار همگی را گرفته و با پای پیاده به شهر آورده وزندانی وشکنجه می کنندصبح روز بعد که مصادف با نوروز ۱۲۹۷ هست همه را نزد ضیغم الدوله می برند در حین انتقال فرخی به دوستانش می گوید وقتی نزدیک ضیغم الدوله رسیدیم همگی باید بگوییم زنده باد مشروطه اگر ما را هم با چوب زدند نباید التماس و زاری کنیم ما هم همانطور که فرخی گفته بود موقعی که وارد محوطه حکومتی شدیم، با صدای بلند فریاد زدیم زنده باد مشروطه و چند بار آن را تکرار کردیم تا برابر اتاق پنجم به دری رسیدیم که ضیغم الدوله حاکم یزد آنجا ایستاده بود در این موقع ضیغم الدوله خطاب به ما گفت پدرسوخته ها کارتان به جایی رسیده که روز و شب جلسه تشکیل داده و علیه حکومت ما توطئه می کنید؟ میدهم شما را چوب بزننددر آن هنگام فرخی با صدای بلند و رسا :گفت: شما زمانی می توانید ما را چوب بزنید که از زیر بار قانون خارج شوید و…ضیغم الدوله عصبانی شد و فریاد زد جلاد جلاد ولی گویا جلاد بیرون رفته بود، آنگاه گفت: اگر جلاد نیست پس نخ و سوزن بیاورید تا خودم دهان این پدر سوخته را بدوزم و بعد هم گفت: اول او را چوب بزنید و سپس دهانش را بدوزید. بلافاصله فراشها آمدند و فرخی را انداختند زیر فلک و چوب زدند فرخی نیم ساعتی هیچ نگفت یک وقت جاسب پهلوان آمد جلو و چندین ترکه انار از حوض آب که جلوی پنج دری بود بیرون کشید و گفت: بگذارید این پدر سوخته را که به حضرت اشرف توهین کرده است بکشم و آنقدر او را زد تا خون از پاهایش جاری شد و از حال رفت بعد هم میر غضب آمد و همانجا دهان فرخی را با نخ و سوزن دوخت و به هر یک از ما هم ۱۰۰ ضربه چوب زدند و مجددا به زندان بردند در زندان هم آنقدر ما را شکنجه کردند که دیگر قابل تحمل نبود و بعد از هفت هشت ساعت میر غضب به زندان آمد و نخ های لبان فرخی را که کاملا مجروح شده بود چید و دهان او را باز کرد. پس از یک هفته که در زندان بودیم از طرف ضیغم الدوله پیغام آوردند که اگر میخواهید آزاد شوید باید نفری صد تومان جریمه بدهید فرخی گفت نباید پول بدهید و  شعری را با زغال بر دیوار نوشت

زمانی که قرار بود آزاد شویم فرخی شعری را که در زندان سروده بود نوشت و به من داد و گفت وقتی بیرون رفتی آن را بده به دوستان، من نیز آن شعر را بردم و به دوستان فرخی دادم، اگرچه آن شعر کاملا در نظرم نیست اما چند بیتی از آن که چنین آغاز میشد در خاطرم مانده است.

ای دموکرات بت با شرف نوع پرست که طرفداری ما رنجبران خوی تو هست
اندرین دوره که قانون شکنی دلها خست گرزهم مسلک خویشت خبری نیست بدست
شرح این قصه شنو از دو لب دوخته ام تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته ام
ضیغم الدوله چو قانون شکنی پیشه نمود از همان پیشه ی خود ریشه ی خود تیشه نمود
https://t.me/OmidIranAzad/133385

تا  میهن دوستی زنده است ، حقیقت نیز زنده خواهد ماند
.
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
#فرهاد