خسرو انوشیروان
⚫️ جشن بزرگ تیرگان در سدههای بسیاری و در بخشهای بزرگی از سرزمین ایران از سیزدهم تیر یا همان تیرروز آغاز میشد و تا بادروز یا بیستودوم دنباله داشت. بادروز، روز به باد سپردن رشتههای بافته شدهی تیروباد بود. https://t.me/khosrovanooshiravan/7636 بند تیروباد…
⚫️ تکامهی (حماسهی) آرش کمانگیر
https://t.me/khosrovanooshiravan/7637
امشاسپند اسپندارمذ به شاه ایران پیام آورد که دستور دهد کمانی با ویژگیهای برجسته بسازند و پرتاب کنندهی آن را نیز نام برد… به فرمان شاه، آن مرد را که آرش نام داشت به درگاه آوردند. مردی بود دیندار و نیککردار. منوچهر راستای تیر را به وی نشان داد و گفت: باید این چوبهی تیر را با این کمان پرتاب کنی. آرش آماده گشت. پوشاک از تن بدرآورد و رو به شاه و مردمان گفت: «پیکر مرا ببینید که از هر زخم و خراشی پاک است. میدانم که چون با همهی نیرو تیری بیندازم، پیکرم پارهپاره خواهد شد و میمیرم. ولیک این کار را میکنم.»
پس برهنه شد و آن کمان بزرگ و سنگین را با نیرویی که خداوند بدو بخشیده بود آنچنان کشید که تا پایان زه باز گردید و تیر را رها ساخت آنگاه چنانکه گفته بود بدنش پارهپاره شد و بمرد.
به فرمان خداوند باد آن تیر را از کوه رویان به دورترین جای خراسان جایی میان فرغانه و تبرستان برد و تیر به درخت گردوی بزرگی فرود آمد. دوری چنان بود که گویند هزار فرسنگ میشد و سواران سیزده روز راه رفتند تا تیر را پیدا کردند و منوچهر و افراسیاب بدین مرز به هم آشتی کردند.
از آن گاه مردم به یاد چنین رویدادی که در روز تیر از ماه تیر رخ داده بود، #جشن_تیرگان برپا کردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
https://t.me/khosrovanooshiravan/7637
امشاسپند اسپندارمذ به شاه ایران پیام آورد که دستور دهد کمانی با ویژگیهای برجسته بسازند و پرتاب کنندهی آن را نیز نام برد… به فرمان شاه، آن مرد را که آرش نام داشت به درگاه آوردند. مردی بود دیندار و نیککردار. منوچهر راستای تیر را به وی نشان داد و گفت: باید این چوبهی تیر را با این کمان پرتاب کنی. آرش آماده گشت. پوشاک از تن بدرآورد و رو به شاه و مردمان گفت: «پیکر مرا ببینید که از هر زخم و خراشی پاک است. میدانم که چون با همهی نیرو تیری بیندازم، پیکرم پارهپاره خواهد شد و میمیرم. ولیک این کار را میکنم.»
پس برهنه شد و آن کمان بزرگ و سنگین را با نیرویی که خداوند بدو بخشیده بود آنچنان کشید که تا پایان زه باز گردید و تیر را رها ساخت آنگاه چنانکه گفته بود بدنش پارهپاره شد و بمرد.
به فرمان خداوند باد آن تیر را از کوه رویان به دورترین جای خراسان جایی میان فرغانه و تبرستان برد و تیر به درخت گردوی بزرگی فرود آمد. دوری چنان بود که گویند هزار فرسنگ میشد و سواران سیزده روز راه رفتند تا تیر را پیدا کردند و منوچهر و افراسیاب بدین مرز به هم آشتی کردند.
از آن گاه مردم به یاد چنین رویدادی که در روز تیر از ماه تیر رخ داده بود، #جشن_تیرگان برپا کردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ جشن بزرگ تیرگان در سدههای بسیاری و در بخشهای بزرگی از سرزمین ایران از سیزدهم تیر یا همان تیرروز آغاز میشد و تا بادروز یا بیستودوم دنباله داشت. بادروز، روز به باد سپردن رشتههای بافته شدهی تیروباد بود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/7636
بند تیروباد…
https://t.me/khosrovanooshiravan/7636
بند تیروباد…
خسرو انوشیروان
📜🕯🖋 در آستانه جشن تیرگان، کهن یادگار نیاکانمان هستیم. ✅ وحید بهمن/ روزی که جانفدایی ایران، آرش کمانگیر بر فراز البرز با تمام جان و توان، کمان کشید و تیر رها کرد و مرزهای ایرانمان را مشخص کرد. 🔸 ابوریحان بیرونی از زبان آرش نوشته: «مردم، من جان خود را…
⚫️ تکامهی (حماسهی) آرش کمانگیر
امشاسپند اسپندارمذ به شاه ایران پیام آورد که دستور دهد کمانی با ویژگیهای برجسته بسازند و پرتاب کنندهی آن را نیز نام برد… به فرمان شاه، آن مرد را که #آرش نام داشت به درگاه آوردند. مردی بود دیندار و نیککردار. منوچهر راستای تیر را به وی نشان داد و گفت: باید این چوبهی تیر را با این کمان پرتاب کنی. آرش آماده گشت. پوشاک از تن بدرآورد و رو به شاه و مردمان گفت: «پیکر مرا ببینید که از هر زخم و خراشی پاک است. میدانم که چون با همهی نیرو تیری بیندازم، پیکرم پارهپاره خواهد شد و میمیرم. ولیک این کار را میکنم.»
پس برهنه شد و آن کمان بزرگ و سنگین را با نیرویی که خداوند بدو بخشیده بود آنچنان کشید که تا پایان زه باز گردید و تیر را رها ساخت آنگاه چنانکه گفته بود بدنش پارهپاره شد و بمرد.
به فرمان خداوند باد آن تیر را از کوه رویان به دورترین جای خراسان جایی میان فرغانه و تبرستان برد و تیر به درخت گردوی بزرگی فرود آمد. دوری چنان بود که گویند هزار فرسنگ میشد و سواران سیزده روز راه رفتند تا تیر را پیدا کردند و منوچهر و افراسیاب بدین مرز به هم آشتی کردند.
از آن گاه مردم به یاد چنین رویدادی که در روز تیر از ماه تیر رخ داده بود، #جشن_تیرگان برپا کردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/12288
امشاسپند اسپندارمذ به شاه ایران پیام آورد که دستور دهد کمانی با ویژگیهای برجسته بسازند و پرتاب کنندهی آن را نیز نام برد… به فرمان شاه، آن مرد را که #آرش نام داشت به درگاه آوردند. مردی بود دیندار و نیککردار. منوچهر راستای تیر را به وی نشان داد و گفت: باید این چوبهی تیر را با این کمان پرتاب کنی. آرش آماده گشت. پوشاک از تن بدرآورد و رو به شاه و مردمان گفت: «پیکر مرا ببینید که از هر زخم و خراشی پاک است. میدانم که چون با همهی نیرو تیری بیندازم، پیکرم پارهپاره خواهد شد و میمیرم. ولیک این کار را میکنم.»
پس برهنه شد و آن کمان بزرگ و سنگین را با نیرویی که خداوند بدو بخشیده بود آنچنان کشید که تا پایان زه باز گردید و تیر را رها ساخت آنگاه چنانکه گفته بود بدنش پارهپاره شد و بمرد.
به فرمان خداوند باد آن تیر را از کوه رویان به دورترین جای خراسان جایی میان فرغانه و تبرستان برد و تیر به درخت گردوی بزرگی فرود آمد. دوری چنان بود که گویند هزار فرسنگ میشد و سواران سیزده روز راه رفتند تا تیر را پیدا کردند و منوچهر و افراسیاب بدین مرز به هم آشتی کردند.
از آن گاه مردم به یاد چنین رویدادی که در روز تیر از ماه تیر رخ داده بود، #جشن_تیرگان برپا کردند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/12288
Telegram
خسرو انوشیروان
📜🕯🖋 در آستانه جشن تیرگان، کهن یادگار نیاکانمان هستیم.
✅ وحید بهمن/ روزی که جانفدایی ایران، آرش کمانگیر بر فراز البرز با تمام جان و توان، کمان کشید و تیر رها کرد و مرزهای ایرانمان را مشخص کرد.
🔸 ابوریحان بیرونی از زبان آرش نوشته: «مردم، من جان خود را…
✅ وحید بهمن/ روزی که جانفدایی ایران، آرش کمانگیر بر فراز البرز با تمام جان و توان، کمان کشید و تیر رها کرد و مرزهای ایرانمان را مشخص کرد.
🔸 ابوریحان بیرونی از زبان آرش نوشته: «مردم، من جان خود را…
Forwarded from ادبسار
🌸 خواندنیهای شگفتانگیز جشن تیرگان
🌸 جشن تیرگان از جشنهای شاد و بزرگ ایران بود که چند روز دنباله داشت. برای نمونه ابوریحان بیرونی سیزدهم تیر را که آرش کمان کشید، تیرگان کوچک و فردای آن که تیر بر درخت فرود آمد و مرزهای ایران و توران روشن شد، تیرگان بزرگ نامید. ولی در زیج سنجری هژدهم تیر را تیرگان بزرگ نامیدهاند. دیگران زمان تیرگان بزرگ را تا هژدهم، بیستویکم و بیستودوم تیر هم گفتهاند.
🌸 زرتشتیان #تیرگان را تیروجشن مینامیدند و در ده روز جشن میگرفتند و در بادروز (۲۲) تیر به آن پایان میدادند. در افسانهها ایزد باد یاریگر تیر آرش بود. آنان پوشاک نو میپوشیدند، شیرینی و خوراک ویژه میپختند، خانه را پاکیزه میکردند، خود را میشستند و مهرنیایش و خورشیدنیایش میخواندند.
🌸 فرمانروایان ماد برگزاری #جشن_تیرگان را نابایسته (حرام) میدانستند و ما به درستی نمیدانیم که چرا!
🌸 شمسالدین صوفی دمشقی نوشته بود که در تیرجان (همان تیرگان) به گمان پارسیان روان مردگان برمیگردند و از خوردنیها و نوشیدنیهای این جشن میخورند. این خوردنیها و آشامیدنیها را خوراک روانها مینامیدند که همان روان مردگانشان بود.
🌸 بابک مهربد درباره انگیزههای پیدایش تیرگان نوشته است که در یکم تیر افراسیاب تورانی توانست منوچهر پیشدادی و سپاهش را در تبرستان دورگیر (محاصره) کند. ایرانیان از این رخداد سخت اندوهگین و در سوگ شدند. زمانی که منوچهر پیشنهاد سازش داد و در تیر روز (سیزدهم) تیر آرش پرتاب شد و ایران از بند رست، ایرانیان جشن بزرگی برپا کردند. در سالهای پس از آن نیز یکم تیر روز سوگ درگذشتگان بود و به دیدار داغداران میرفتند.
🌸 بیرونی نوشته بود که پارسیان در این دو روز (سیزدهم و چهاردهم) به یاد تنگنای روزهایی که در بند تورانیان بودند، گندم و میوه میپختند و میخوردند. زیرا در آن زمان نمیتوانستند گندم آسیاب کنند و ناگزیر آن را میپختند. میوههای نارس را هم میپختند تا چیزی برای خوردن داشته باشند. ولی پس از آن ابزارهای پختوپز، تنورها و سفالها را شکستند و به کار همیشگی پرداختند.
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ (ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند. (شاهین سپنتا/ایراننامه)
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
goo.gl/F4aMUY
🌸 @AdabSar
🌸 جشن تیرگان از جشنهای شاد و بزرگ ایران بود که چند روز دنباله داشت. برای نمونه ابوریحان بیرونی سیزدهم تیر را که آرش کمان کشید، تیرگان کوچک و فردای آن که تیر بر درخت فرود آمد و مرزهای ایران و توران روشن شد، تیرگان بزرگ نامید. ولی در زیج سنجری هژدهم تیر را تیرگان بزرگ نامیدهاند. دیگران زمان تیرگان بزرگ را تا هژدهم، بیستویکم و بیستودوم تیر هم گفتهاند.
🌸 زرتشتیان #تیرگان را تیروجشن مینامیدند و در ده روز جشن میگرفتند و در بادروز (۲۲) تیر به آن پایان میدادند. در افسانهها ایزد باد یاریگر تیر آرش بود. آنان پوشاک نو میپوشیدند، شیرینی و خوراک ویژه میپختند، خانه را پاکیزه میکردند، خود را میشستند و مهرنیایش و خورشیدنیایش میخواندند.
🌸 فرمانروایان ماد برگزاری #جشن_تیرگان را نابایسته (حرام) میدانستند و ما به درستی نمیدانیم که چرا!
🌸 شمسالدین صوفی دمشقی نوشته بود که در تیرجان (همان تیرگان) به گمان پارسیان روان مردگان برمیگردند و از خوردنیها و نوشیدنیهای این جشن میخورند. این خوردنیها و آشامیدنیها را خوراک روانها مینامیدند که همان روان مردگانشان بود.
🌸 بابک مهربد درباره انگیزههای پیدایش تیرگان نوشته است که در یکم تیر افراسیاب تورانی توانست منوچهر پیشدادی و سپاهش را در تبرستان دورگیر (محاصره) کند. ایرانیان از این رخداد سخت اندوهگین و در سوگ شدند. زمانی که منوچهر پیشنهاد سازش داد و در تیر روز (سیزدهم) تیر آرش پرتاب شد و ایران از بند رست، ایرانیان جشن بزرگی برپا کردند. در سالهای پس از آن نیز یکم تیر روز سوگ درگذشتگان بود و به دیدار داغداران میرفتند.
🌸 بیرونی نوشته بود که پارسیان در این دو روز (سیزدهم و چهاردهم) به یاد تنگنای روزهایی که در بند تورانیان بودند، گندم و میوه میپختند و میخوردند. زیرا در آن زمان نمیتوانستند گندم آسیاب کنند و ناگزیر آن را میپختند. میوههای نارس را هم میپختند تا چیزی برای خوردن داشته باشند. ولی پس از آن ابزارهای پختوپز، تنورها و سفالها را شکستند و به کار همیشگی پرداختند.
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ (ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند. (شاهین سپنتا/ایراننامه)
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
goo.gl/F4aMUY
🌸 @AdabSar