خسرو انوشیروان
1.12K subscribers
6.82K photos
3.92K videos
118 files
10.7K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ بیا ... برگردیم. @khosrovanooshiravan
⚫️ حاکمیت تشیع ‌در سیاست خارجی خود برآن است تا به اهل سنت و جهان نشان دهد که تشیع یک مذهب پرشور و مذهب اعتراض است و همیشه در پی خونخواهی پیشینیان خود است
@khosrovanooshiravan
هر ساله بمناسبتهای مختلف خصوصا در اربعین که انعکاس بیشتری دارد با اجتماع انسانی خود پیامی را اعلام میکند اینکه ، اگرچه شیعیان بلحاظ نیروی انسانی و توده اجتماعی نسبت به اهل سنت در اقلیت به سر میبرند اما همیشه درصحنه و از اتحاد و انسجام بالایی برخوردارند
شاید هزینه این پیام بلحاظ مالی بسیار بالا باشد اما تثبیت حاکمیت مذهبی از نوع تشیع را در سطح بالایی نگه میدارد
این پیام با نمایشهای مختلف در محدوده بین الحرمین خواستگاه اصلی ج اسلامی ست
خمینی تنها مطلب درستی که گفته بود همین بود:
ما هرچه داریم از محرم و صفر است
این فرهنگ متحجرانه و برپایی مراسمات باید توسط روحانیون پای منبری به مردم القا شود تا مردم با انگیزه اعتقادی و حاکمیت با انگیزه سیاسی همیشه باقی و پررنگ بماند
نقد اندیشه های مذهبی و کمک در بررسی رجال و راوی شناسی و تیر پیکان بسمت مذهب تشیع که رکن اصلی پایداری ج اسلامی است موضوعی که در طول سالهای اخیر بعهده عزیزان و مبارزان عقیدتی در جهت حقایق واقعی صورت گرفته و همیشه باید قرار بگیرد
باید توجه داشت که مبارزه سیاسی بدون نقد و بررسی و کشف حقایق در رد معصومیت ها ، در گذار از ج اسلامی کافی نبوده و قطعا مردم ایران برای آگاهی از بنیان تئوکراسی نیازمند دانش بیشتری هستند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19105
#فرهاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جالب اینکه شما در مقابل واژه‌ها هم مشکل دارید شما بین به‌کار بستن ادبیات توهین آمیز اسلامی با موضع گیریهای دیپلماتیک هم فرق قائل نیستید حاکمیت اسلامی ایران طوری به نهادهای خود استقلال موضع گیری داده که حتی رسواییهای خودتان را نمیتوانید جمع کنید در سیاست داخلی با وجود منابع طبیعی و ذخایر زیر زمینی حتی نتوانستید اقلیت را هم راضی نگهدارید چه برسه به روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی ...

در حاکمیت پهلوی حفظ موقعیت ژئوپلتیک و بهره برداری از موقعیتها در سیاستهای خارجی بقدری قوی بود که حفظ و اعتبار و آبروی شهروندان ایرانی را به بالاترین مقام جهانی میرساند تا جاییکه دول قدرتمند جهانی را به وحشت می انداخت اگر نبود شورش مرتجعین رنگین دهه پنجاه ، شما و پدرانتان برحسب لیاقت و سواد در کنار خیابانها مشغول گذراندن روزی بودید.
ج.اسلامی باتوجه به حاکمیت ایدئولوژیک خود و با این پیش فرض که از بالاترین مقام معنوی جهان برخوردار است با قهر و غضب و عدم سیاست درست و طلبکارانه دربهای جهان را به روی خود و مردمش بست و برای توسعه و رشد خود دست به دامان منفورترین قدرتهای سیاسی یعنی چپ کمونیست شد.
@khosrovanooshiravan
#فرهاد
نظامهای ایدئولوژیک قسم میخورند که علیه دموکراسی و جامعه ای باز مبارزه کنند اما از شعارهای مدرنیسم مانند آزادی خواهی استفاده میکنند آنها در واقع آزادی مردم را در مسیر تحجرات فکری و جزم گرایی خود سوق میدهند. یعنی جزم گرایی و دگماتیسمی با نقاب مدرنیته.

در تمام جوامع ایدئولوژیک اعم از کمونیسم ، فاشیسم ، فالانژیسم ، مائوئیسم و اسلامیسم ، بنیان تفکرات آنها جزم گرایی ست و قائل به یک جامعه ای بسته و فاقد دموکراسی و آزادیهای لیبرالیستی میباشند
اعضای آنها برای شکوفایی آزادیهایی فریاد میزنند که خود دربند تعداد اندک رهبران خود اسیرند
ایدئولوژی ها صرفا یک ابزارند برای کسب قدرت، حفظ قدرت و به کارگیری آن در راستای اهداف خود . نظامهای ایدئولوژی بزرگترین و مهمترین دغدغه آنها حفظ قدرت و نمایش آن قدرت برای جوامع دیگران است و مسولیتی را در قبال مردم احساس نمیکنند
آلتوسر تحت تاثیر فلسفه علم گاستون باشلار تمایز روشنی بین علم و ایدئولوژی قایل میشود و ایدئولوژی را امری پیشاعلمی میداند و از این جهت در سنت دورکیمی در کتاب " قواعد و روش جامعه شناسی " قرار می گیرد
بزرگترین دستاورد حاکمیت های ایدئولوژی ریاکاری ست . افراد بخاطر بهره مندی از حقوق اولیه خودشان باید دروغ رفتاری داشته باشند . جالب اینکه حاکمان نیز با اینکه به این ریاکاری واقفند اما میپذیرند چون این نوع رفتار را به منزله تسلیم شدن مردم در برابر خواسته هایشان تعبیر میکنند

#فرهاد
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170038
خسرو انوشیروان
@khosrovanooshiravan
#کارل_پوپر بر این باور است که :
"بزرگترین مزیت دموکراسی امکان اعمال کنترل و نظارت از طریق نهادهای دموکراتیک بر عملکردهای حاکمان و صاحبان قدرت است حال هر کس یا گروهی که باشد و نیز تغییر و تعویض آنها در صورت لزوم بی آن که نیازی به استفاده از خشونت باشد. حال اگر چنین نهادهای دموکراتیکی وجود نداشته یا ضعیف و ناکارآمد و توسعه نیافته باشند تنها راه کنترل و باز داشتن حاکمان از سوء استفاده از قدرت، تغییر و برکناری آنان با استفاده از برخی از اشکال خشونت در برابر خشونت حاکمان خواهد بود."
البته باید به یاد داشت که از لحاظ تاریخی در مخالفت و پاسخ به اعمال خشونت بار خودکامگان بود که نهادهای دموکراتیک مردمی پدید آمد؛ و مهم ترین و مردمی ترینشان از دید پوپر انتخابات عمومی است، نهادی خلقی که به وسیله آن مردم با استفاده از حق رأی شناخته شده شان می توانند حکومت غیر دلخواهشان را برکنار کنند به اجرای اصلاحات دست زنند و یا شکل دیگری از حکومت را جایگزین آن سازند بی آن که نیازی به توسل به زور و خشونت داشته باشند.
این تعریف مختص جوامع دموکراتیک است و در جوامع اتوکراسی ، معیارها ، مفاهیم و مصادیق دموکراسی صرفا اجرای صوری و شکلی آنست و این شبه دموکراسی جهت اعمال پوپولیسم کارکرد حکومتی دارد..
دموکراسی در یک حالت عادی ، اعتقادی درونی و نوعی شیوه زندگی است و در حالت دیگر ، یک شیوه سیاسی
دموکراسی یک جریان جهانی است و یک عنصر کلیدی از فرایند جهانی شدن
دموکراسی با تبلیغات بدست نمی آید بلکه تابع فضا سازی است و این مرکز ثقل دموکراسی است که درست در مقابل خصلتهای قبیله ای ما ایرانیان است که البته قرنهاست که سابقه دارد
آزادی خواهی ، جمهوریت و دموکراسی تابع ،متن قانون، حق ، قاعده و عقل است، و نه سخنرانی...

تحقق آن بسیار سخت است و بی دلیل نیست که در دوره مشروطه بسیاری از مسائل امروزی
ما تجربه شد اما تحقق پیدا نکرد باید با فکر و نهاد سازی و حوصله کار کرد
#غسان_سلام ، اندیشمند لبنانی در کتاب در "دموکراسی بدون دموکراتیک" میگوید:
"تا زمانیکه تربیت دموکراتیک نباشد . ایجاد دموکراسی ممکن نیست ما اول باید به حق داشتن افکار مختلف توسط یکدیگر باور پیدا کنیم ، تا زمانیکه این باور بوجود نیاید رفتارها هم دموکراتیک نمی شود."
https://t.me/khosrovanooshiravan/19255
#فرهاد
این کلیپ به ظاهر جنبه طنز دارد و ببیننده به درستی ابتدا بعنوان یک مضحکه و تمسخر به آن نگاه میکند
اما منشاء این خود بزرگ پنداری از کجاست؟

این همان فرضی هست که اساس توسعه بر آن بنا شده: فرض اینکه غایت همه جهان رسیدن به نقطه ای هست که غرب بر آن ایستاده.
این فرض چنان در ذهن و فرهنگ جهان سوم حک شده که حتی غرب ستیزانی مثل داعش و طالبان هم در آرزوی رسیدن به اون نقطه هستند.
منتهی ذهن ضعیف شان همه چیز را با تجربیات تلخ و فقیرانه خودشان میسنجد و همچنان که امروز افاغنه آواره کشورهای دیگرند و کار سیاه می کنند، میگویند:
جای ما و آمریکا عوض میشود
در پس این حرفها ساختار دوگانه دنیا/عقبی رو می بیند. اگر فردی در دنیا ظالم است، در عقبی مجازات میشود و فرد مظلوم در دنیا، در عقبی پاداش می گیرد
اساسا لوی استراوس میگوید:
"ذهن همه انسانها بر اساس ساختار یکسانی کار میکند و فرهنگ عینیت یافتگی ذهن است شما در پس هر پدیده ای می توانید این ساختارهای ثابت و یکسان را کشف کنید
استراوس از این منظر میگوید: جامعه شناسی شناخت ساختارهای ذهنی در سطح جامعه و روان شناسی شناخت ساختارهای ذهنی در سطح فردی است
متفکران پساتوسعه معتقدند ؛ آنچه که ما میگوییم نداشته ها، دیدن خودمان از پشت پنجره غرب است.
در واقع، چنانکه هگل گفته و فردید می گفت، در رویکرد غرب محور، صدر تاریخ ما، ذیل تاریخ غرب قرار می گیرد. چون هگل در حرکت عقل می گفت: عقل از ایران باستان به یونان و روم و بعد به اروپا و آلمان رفته است
نمونه همین کلیپ در بین مسولین ج اسلامی بسیار زیاد است که به یقین موارد زیادی را شاهد هستید
نوعی اعتراف به برتری اداره و مدیریت و پتانسیل یک جامعه ای که در مدیریت سیاسی آن جامعه را بعنوان دشمن و غیر هنجار به مردم معرفی میکنند

#فرهاد
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/170232
خسرو انوشیروان
حکومت دینکاران و جمهوریت https://t.me/khosrovanooshiravan/19256 از آنجا که حکومت دینکاران، از یکسو با نام #ولایت_فقیه و از سوی دیگر با عنوان #جمهوری_اسلامی ، همچون یک شتر مرغ سیاسی خود را دارای مشروعیت اسلامی و نیز قانونیت ناشی از وجود انتخابات و مشارکت…
توجه کنید که در جامعه شناسی سیاسی معنای حکومت "قانونی" و "غیر قانونی" ربطی به رعایت مفاد قانون اساسی یک کشور از جانب طرفین ماجرا ندارد و این دو مفهوم با هم یکی نیستند اتفاقا در مجموعه مفاهیم جامعه شناسی سیاسی ، شرط اول قانونیت واقعی یک حکومت مطابق بودن قانون اساسی متبوع آن با موازین حکومت مدرن دموکراتیک و سپس پایبندی مجریانش به آن موازین است.
بر این اساس است که میگویم حکومت اسلامی ایران حتی اگر همه پیش بینی های قانون اساسی اش اجرا شود نمی تواند دارای وجاهت قانونی باشد ، چرا که این قانون اساسی دقیقا برای فلج کردن نیمه ظاهرا #جمهوری_مدار حکومت تدوین شده و حقوق طبیعی مردمان را از آنان سلب کرده است.
و بر این پایه ، جای تعجب نیست که میبینیم همگام با آگاه شدن هرچه بیشتر مردم و آشکار شدن ضدیت بنیادین این حکومت با جمهوریت مداری ظاهری آن رفته رفته تاکید رهبران اش بر مشروعیت آن در برابر قانونیت اش نیز بیشتر می شود و مشروع بودن حاکمیت و رژیم بسیار بیشتر و مهمتر از قانونمداری آن است
نمونه بارز آن اینکه
خمینی #مجلس_موسسان را تبدیل به #مجلس_خبرگان نمود و پایه های گریز از جمهوریت و قانونیت و گرایش به سلطنت و مشروعیت را استوار ساخت.
و اکنون، خامنه ای نیز در سخنان خود به هنگام شرفیابی اعضاء مجلس خبرگان بر وجوب این اشرافیت خبرگان بر مردم عادی اشاره کرده و بر اهمیت نقش آنچه او آن را #خواص نامیده در ساختار حکومت اسلامی تاکید نموده است آشکار هم هست که برای بریدن از جمهوریت و قانونیت و رسیدن به سلطنت و مشروعیت باید از #عوام (معادل لفظ «دمو» در مفهوم «دموکراسی» ) برید و پای #خواص را پیش کشید.
دومین و مهمترین پرده ای که جمهوری اسلامی و امامش در برابر ما ایرانیان گشودند
به موضوع #تشخیص_مصلحت بر میگردد که یکسره از دل تفقه علماء فرقه ناجيه امامیه بیرون آمده است تا پیش از این واقعه تصور میکردیم که چیزی بالاتر از اصول دین، یعنی ایمان به توحید و نبوت و معاد نیست
اما خمینی، پس از چشیدن مزه قدرت ، که از آن با عنوان #نظام نام میبرد در تفقهات خویش به این نتیجه رسید که اگر مصلحت نظام اقتضا کند می توان توحید اللهی را هم تعطیل کرد.
این طرز فکر در ادبیات جامعه شناسی سیاسی "اپورتونیسم" خوانده می شود که به درستی به #فرصت_طلبی ترجمه شده است و امری است هم عرض عملگرائی یا پراگماتیسم و ماکیاولیسم که اگرچه میشود آن را آئین واقعی اهل سیاست دانست اما هیچکس از معلمین دین و ایمان و اخلاق انتظار اعمال آن را ندارد
جمهوری اسلامی و خمینی با مطرح کردن تشخیص مصلحت بعنوان یک پیشگزاره فقهی، نشان دادند که اساسا فقه جعفری که همان فقه جبل عاملی باشد تا چه حد به فرصت طلبی قدرت گرائی و سیاست بازی آلوده است
اما این تاکید بر فکر و کردار دینکاران امامی نباید ما را از این امر غافل کند که اساسا دینکاری با تشخیص و فرصت طلبی آمیزشی تنگاتنگ دارد و هر آن دینکاری که چنین نخواهد ناگزیر است یک سره جامه بی تقوائی را بر تن خود دریده و از مسجد کفر بیرون آید.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19442
https://t.me/khosrovanooshiravan/19339
https://t.me/khosrovanooshiravan/19331
#فرهاد
جلایی پور مثلا جامعه شناسه و هنوز هم مدافع اصلاح طلبی که از همین ناحیه و مطابق معمول همه شون سرمایه ملی رو با رانت خواری هاشون چپاول کردند و همچنان زیر نقاب شایسته سالاری و جامعه مدنی در پی کسب منفعت

اما راجع به این پست ، هم تحلیل جلایی پور و هم حرفهای توی کپشن خنده داره و نشون میده هیچ فهمی از جامعه و سیاست ندارند. اینها فکر می کنند تحولات اجتماعی تابع اراده افراده. در حالی که، اگر چه در تحولات تاریخی هیچ مرجعی فراتر از اراده انسان وجود نداره، اما تحولات اجتماعی همیشه چیزی متفاوت از اراده افراده، زیرا آنگاه که اراده ها در یک حرکت جمعی به هم می پیوندد، حاصل ناشی از برآیند نیروهاست، فلذا ما در جامعه شناسی به جای تمرکز بر افراد، بر نیروهای اجتماعی تکیه می کنیم. نیروهای اجتماعی هم در چارچوب ساختارهای اجتماعی عمل می کنند. بنابراین، ساختارها نه تنها اهداف، بلکه راه ها و روشهای تحقق این اهداف را نیز تعیین می کنند.
@khosrovanooshiravan

#فرهاد
خسرو انوشیروان
⚫️ درود پگاه نیک. شب، آرام. @khosrovanooshiravan
⚫️ رتبه ۱۸۰ کنکور سراسری سال ۹۱ #فرهاد_پیرزاد

▪️جانباخته حادثه معدن #طبس از شهرستان قوچان
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🔻تقابل علم و دین🔻 @khosrovanooshiravan یکی از نمایان ترین ویژگیهای روحانیانی که دین یا مذهب خود را آسمانی می دانند شیوه اظهار نظرها یا طرز بیان اعتقادهای دینی است. آنها نظریه های خود را با قاطعیت تمام بیان می کنند و هرگز ذره ای شک یا تردید را در آنچه گفته…
قرن هجدهم میلادی در اروپا قرن انقلاب بزرگ فرانسه و قرن روشنگری ، بیداری و آغاز فروریختن دستگاهها و اندیشه های کهن است.
در طول مدت این قرن درگیریها و برخوردهای سختی بین و فیلسوفان از یک سو و روحانیان یهودی و مسیحی از سوی دیگر پیش می آیند ضربه های کوبنده ای بر پیکر اندیشه ها و نظریه های آن جهانی فرو میایند و رهبران روحانی قدرت بی چون و چرا و اعتبار عظیم پیشین خود را به میزان زیاد از دست می دهند.

نامدارترین و آتشین ترین مخالف سرسخت دستگاه روحانیان فیلسوف و اندیشمند فرانسوی است که نام خود ساخته #ولتر را برگزیده است.

از این متفکر و مبارز با عنوان یکی از پرنویس ترین و خستگی ناپذیرترین نویسندگان جهان یاد میشود به ولتر لقب هایی چون "گوهر درخشان فرانسه"، "سخنگوی قرن هجدهم "و "امپراتور ادبیات" داده شده و برخی نیز قرن #هجدهم را قرن #ولتر می نامند.
او را سرسخت ترین بی باک ترین و آتشین خوترین دشمن روحانیان نامیده اند.
ولتر با خشمی پایان ناپذیر نظریه های مربوط به آسمانی بودن کتاب های مقدس، رسالت ادعایی پیام آوران دین های تک خدایی، اعتقاد به وجود جهان دیگر و بازگشت روح مردگان را به بدن آنان می کوبد و با فریادهای گوش خراش به چنین باورهایی می خندد.
وی نوشته های کتاب مقدس را کوهی از خرافات مینامد و بسیاری از داستانهایی را که در آن بیان شده اند خلاف عقل و منطق و ضد اخلاق و انسان می شناسد. سراسر دین و مذهب را هذیان پندار، ساختگی و نادرست اعلام می کند و بزرگترین رسالت زندگی خود را نابودی یا ریشه کنی مسیحیت میداند
روحانیان را دین فروش، انگل جامعه و بزرگترین دروغگویان تاریخ میشناسد
ولتر می گوید: " آنچه روحانیان شارلاتان به خدای بزرگ نسبت میدهند ساختگی، جعلی و دروغ محض است. "
خدا را علاقه مند به رویدادهای جهان و به ویژه به زندگی و سرنوشت نوع انسان نمیداند و آنچه را که الهام آسمانی یا وحی شناخته شده منکر میشود و به باورهایی چون معجزه دینی ولطف آسمانی پوزخند می زند.
وی روحانیان را جویندگان قدرت و ثروت معرفی می کند و علم و دانش آنان را مشتی ،خرافات هذیان پندار بی اساس و در پایان بی ارزش میشناساند
وی بارها این نکته را تکرار می کند که:
" تا زمانی که شیادان و ابلهان هستند دینها هم خواهند بود"
و براین نكته علمی پا می فشارد که دیر باوری اساس خردمندی است.
در نامه ای به #فردریک_کبیر امپراتور پروس مینویسد:
"... دین ما بی چون و چرا چرند ترین مسخره ترین و خونین ترین همه دین هایی است که سبب آلودگی دنیا شده است."
گرچه ولتر خود را خدا شناس مینامید اما هیچ دین یا مذهبی را خدایی نمی دانست و آثار یا نشانه هایی از خدا در روحانیان سود پرست، دیوانه قدرت و متحدان شاهان ستمکار و دشمن مردم نمی دید.
انتشار اندیشه های ولتر و فیلسوفان و اندیشمندان هم دوران او پیشرفت علم و کشف های تازه در علوم طبیعی ضربه های کشنده ای بر پیکر روحانیان در اروپا وارد آورد و در نتیجه کمر روحانیان در اروپا شکست و دنیای دین و مذهب در این قاره بیدار شده و دیگر هرگز نتوانست کمر راست کند.
از این دوران به بعد است که دیگر هرگز نگهبانان علوم الهی نمی توانند دانشمندان را زنده بسوزانند یا مجبور به توبه خفت آور کنند.
قدر مسلم آنچه که موجب شکوفایی علم گردید کوشش و زحمات بی وقفه اندیشمندان و مبارزانی بود که علوم طبیعی را جایگزین خرافات کردند . و در عصر حاضر نیز برای تغییر هر آنچه عقل نخواهد پذیرفت تلاش و کوشش و هزینه هایی حتی با آتش دادگاه تفتیش عقاید، اما این بار اسلامی ، امری ست اجتناب ناپذیر....!!
https://t.me/khosrovanooshiravan/19511
#فرهاد
خسرو انوشیروان
🔻سکولاریزاسیون جوامع اسلامی🔻 https://t.me/khosrovanooshiravan/19511 گروه ها و حکومت های اسلامی در جامعه معاصر ذاتا و ماهیتا ضد فرهنگ جهان شمول و سکولار و چپ و معتقد به تمدن اسلامی هستند . چنین تفکر نادرستی برآمده از تاریخ اسلام است. به این معنا که تاریخ اسلام…
هم چنین بازگشت تحصیل کردگان عضو طبقه متوسط جوامع مسلمان در کشورهای غربی به آن جوامع و کسب مناصب مهم آموزشی اداری و قضایی توسط آنان باعث تضعیف نقش علما شد. تنها در چنین بستری است که میتوانیم طرح ایده بازگشت به اسلام و ظهور جنبشهای معتقد به احیای مذهبی در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی را درک نمائیم.
نخستین تلاش در جهت مدرنیزاسیون از بالا از دوره سلطنت سلسله های پادشاهی در ترکیه، مصر و ایران به منظور یافتن مسیری در جهت توسعه قدرت نظامیشان با الگو برداری از مدل غربی و با هدف غلبه بر قدرت های استعماری و دفاع از قلمروهای اسلامی آغاز شد برای مثال #محمدعلی پادشاه آلبانی تبار #مصر، در نیمه نخست قرن نوزدهم میلادی در جهت صنعتی نمودن و توسعه نظامی مصر گام برداشت.
همان گونه که دو تاریخدان برجسته #جی_آرگلد_اشمیت و #لارنس_دیویدسون اظهار نموده اند محمد علی نخستین رهبر غیر غربی بود که لزوم انقلاب صنعتی را درک کرد وی این نکته را دریافت که برای داشتن ارتشی قوی و مدرن نیاز ضروری به وجود کارخانههای نساجی برای دوخت یونیفرم نظامی و کارخانه های کشتی سازی و اسلحه سازی برای ساخت کشتیهای نظامی و سلاح وجود دارد.
بنابراین، چنین ایده ای بود که سبب بازسازی و مدرنیزاسیون جامعه شد.
#عثمانی ها در ترکیه نیز مجموعه اصلاحاتی را اجرا نمودند که از جمله آنها میتوان به ساخت مدارس جدید، جاده ها و برقراری نظامی به منظور اخذ مالیات و برقراری نظام مالی مدرنی اشاره نمود.
#ایران نیز تحت زمامداری سلسله قاجاریه در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی در جهت اصلاحات گام برداشت اما نسبت به مصریها و عثمانی ها در ترکیه توفیق کمتری در اجرای آن داشت در هر سه مورد، حرکت در جهت ایجاد دولتی مدرن صورت گرفت.
یکی از نتایج اصلاحات مدرن اولیه ، ایجاد طبقه جدیدی از مردم بود . طبقه متوسط سکولار تاسیس مدارس به سبک اروپایی باعث ظهور نخبگان روشنفکر جدیدی شد که دارای تمایلات مدرن و غرب گرا بودند.
طبقه متوسط با افکار سکولار مناصب مهمی را در بخشهای اجرایی و قضایی کسب نمود این مناصب تا پیش از آن در اختیار علما بودند طبقه متوسط سکولار در کشورهای مختلف آغازگر جنگهای آزادی بخش ملی بوده اند.
این نبردهای آزادی بخش ، با وجود استقبال عمومی مردم از آنها به جز کشور ترکیه در سایر جوامع مسلمان با موفقیت کمی مواجه شد در این مورد شاید ترکیه یک استثنا باشد.
در سال ۱۹۲۳، ترکیه بنیان گذار نخستین نظام جمهوری به رهبری مصطفی کمال معروف به #آتاتورک در خاورمیانه بود. آتاتورک پس از تاسیس جمهوری مجموعه اصلاحاتی را عملی نمود که جدایی حوزههای مذهبی و سیاسی از یکدیگر را شامل می شد جدال اصلی آتاتورک با نظم کهن، مبتنی بر مخالفت وی با قوانین و مناسک شرعی بود. او برای یک پارچه ساختن حکومت اقتدارگرایانه خود پیوستگی طبقه کهن و ارتباط آن با اسلام و امکان به قدرت رسیدن آنها را در هم شکست در سال ۱۹۲۴ وی نظام خلیفه گری را ملغی اعلام نمود و دستور تعطیلی مكاتب و مدارس دینی را صادر کرد هم چنین قانون مدنی منطبق با معیارهای قانون اساسی سوئیس را جایگزین قانون شریعت اسلامی ساخت در نهایت به طور کلی ارجاع به اسلام و جایگاه مذهبی را از قانون اساسی ترکیه حذف نمود. بدین ترتیب آتاتورک گرایش سکولاریستی را در جامعه ترکیه نهادینه کرد
و در ایران، #رضاشاه، راه آتاتورک را در سکولاریزه کردن جامعه طی کرد و دستگاه روحانیت را تضعیف نمود و جامعه را بیش از پیش به سوی سکولاریسم سوق داد.
به جرات میتوان گفت که رضاشاه اولین پادشاه ایرانی بود که یک تنه درمقابل موج ناآرام و یاغی مذهبیون قد علم کرد و جامعه را در راستای مدرنیزاسیون ، در مسیر تجدد قرار داد
اما عمر پادشاهی او برای ثبیت و فرهنگ سازی و برنامه هایی جهت زیرساخت های دین ستیزی بسیار اندک بود
بطور قطع ، یکی از دلایل مهم و اساسی حمله متفقین و تهدید به بمباران پایتخت که در نتیجه آن منجر به استعفای رضاشاه بود ، همین روند مدرنیزاسیون بود که انگلیس و شوروی را وحشت زده میکرد
چنین روندی تا پس از جنگ جهانی دوم در سایر کشورهای مسلمان روی نداد پس از آن، در برخی دوره های کوتاه مدت تاریخی احزاب ملی گرا در کشورهای مسلمان به قدرت رسیدند اما نه تنها در اجرای اصلاحات اساسی و بهبود شرایط زندگی مردم که در رهاسازی کشورهایشان از یوغ استعمار خارجی نیز ناکام ماندند و اکثرا با امضای توافق نامه هایی در قدرت با استعمارگران شریک شدند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19527
#فرهاد