Forwarded from اتچ بات
#پروردگارا.. #بارالها
#بادا که عشقت تا ابدالاباد بر سر #محراب سر سپردگی ام بدرخشد و بادا من به #بیداری عشقت در همه ی قلبها قادر باشم.
از #نقطه ی نوری در ذهن پروردگار بگذار نور بر ذهن هر #انسانی، هر موجودی جاری شود.
بگذار #نور بر زمین فرود آید، از #نقطه ی عشقی در قلب پروردگار بگذار عشق بر قلب هر انسانی، هر #موجودی جاری شود. بگذار عشق بر زمین فرود آید باشد که پیام آور بزرگ خدا به زمین بازگردد.
از #مرکزی که اراده ی پروردگار می نامیم اش، بگذار هدف اراده ی کوچک هر انسانی هر موجودی را هدایت کند هدفی که رستگاران می دانند و در خدمت آنند.
بگذار #نیت خیر و اراده ی انجام کار خوب بر زمین فرود آید، از مرکزی که نوع بشر می شناسیم اش، بگذار #طرح نور و عشق کارگر افتد و دری که شرارت از آن وارد می شود بسته بماند.
بگذار #نور، عشق و قدرت بر زمین فرود آید، و #طرح الهی را به زمین باز گرداند.
#عشق خدا، در برم گیر
هر جا #من هستم #خدا نیز هست.
«این دعا سرشار از #برکات الهی می باشد.»
@kheradedaroun
#بادا که عشقت تا ابدالاباد بر سر #محراب سر سپردگی ام بدرخشد و بادا من به #بیداری عشقت در همه ی قلبها قادر باشم.
از #نقطه ی نوری در ذهن پروردگار بگذار نور بر ذهن هر #انسانی، هر موجودی جاری شود.
بگذار #نور بر زمین فرود آید، از #نقطه ی عشقی در قلب پروردگار بگذار عشق بر قلب هر انسانی، هر #موجودی جاری شود. بگذار عشق بر زمین فرود آید باشد که پیام آور بزرگ خدا به زمین بازگردد.
از #مرکزی که اراده ی پروردگار می نامیم اش، بگذار هدف اراده ی کوچک هر انسانی هر موجودی را هدایت کند هدفی که رستگاران می دانند و در خدمت آنند.
بگذار #نیت خیر و اراده ی انجام کار خوب بر زمین فرود آید، از مرکزی که نوع بشر می شناسیم اش، بگذار #طرح نور و عشق کارگر افتد و دری که شرارت از آن وارد می شود بسته بماند.
بگذار #نور، عشق و قدرت بر زمین فرود آید، و #طرح الهی را به زمین باز گرداند.
#عشق خدا، در برم گیر
هر جا #من هستم #خدا نیز هست.
«این دعا سرشار از #برکات الهی می باشد.»
@kheradedaroun
Telegram
قایقی كوچك داشتم و تنها روی دریاچه #میراندم.
ساعتها روی دریاچه #میماندم.
"چنین روی داد كه شبی با چشمان بسته، شب زیبا را به مراقبه نشسته بودم. قایقی خالی از سوی دیگر آمد و به قایقم برخورد كرد. چشمانم بسته بود، پس انگاشتم،
"كسی با قایقش #اینجاست و با قایق من برخورد كرده."
خشم برخاست..
چشمانم را بازكردم و میخواستم با #خشم به مرد چیزی بگویم؛
ولی دریافتم كه قایق خالی است. آنوقت #راهی نداشتم.
خشمم را چگونه میتوانستم بیان كنم؟
قایق #خالی بود.
فقط در مسیر مخالف در حركت بوده و
آمده و به قایق من برخورد كرده.
پس كاری نمیتوانستم #انجام دهم.
امكان نداشت كه خشم را روی #قایقی خالی
فرافكنم."
"چشمانم را بستم. خشم آنجا بود، ولی #راهی به بیرون نمی یافت،
چشمانم را بستم و با خشم به عقب #شناور شدم.
و آن قایق خالی، #ادراك من شد.
در آن شب ساكت، در درونم به #نقطه ای رسیدم.
آن قایق خالی #مرشد من شد.
واینك اگر كسی بیاید و به من توهین كند، می خندم و میگویم '.
این قایق هم #خالی است'.،
چشمانم را می بندم و به #درون میروم.“
@kheradedaroun
ساعتها روی دریاچه #میماندم.
"چنین روی داد كه شبی با چشمان بسته، شب زیبا را به مراقبه نشسته بودم. قایقی خالی از سوی دیگر آمد و به قایقم برخورد كرد. چشمانم بسته بود، پس انگاشتم،
"كسی با قایقش #اینجاست و با قایق من برخورد كرده."
خشم برخاست..
چشمانم را بازكردم و میخواستم با #خشم به مرد چیزی بگویم؛
ولی دریافتم كه قایق خالی است. آنوقت #راهی نداشتم.
خشمم را چگونه میتوانستم بیان كنم؟
قایق #خالی بود.
فقط در مسیر مخالف در حركت بوده و
آمده و به قایق من برخورد كرده.
پس كاری نمیتوانستم #انجام دهم.
امكان نداشت كه خشم را روی #قایقی خالی
فرافكنم."
"چشمانم را بستم. خشم آنجا بود، ولی #راهی به بیرون نمی یافت،
چشمانم را بستم و با خشم به عقب #شناور شدم.
و آن قایق خالی، #ادراك من شد.
در آن شب ساكت، در درونم به #نقطه ای رسیدم.
آن قایق خالی #مرشد من شد.
واینك اگر كسی بیاید و به من توهین كند، می خندم و میگویم '.
این قایق هم #خالی است'.،
چشمانم را می بندم و به #درون میروم.“
@kheradedaroun